لطیفه‌های رسیده در هفته سوم دی ماه

یارو میره خواستگاری، از دختره خوشش نمیاد، به بابای عروس میگه: ما میریم یه دور میزنیم، بر می‌گردیم.
□□□
یك روز به دوتا دیوونه میگن برید بیابون و یك تمساح بگیرید بیارید. اولی میره بعد از دو روز میاد میگه تمساح نبود. دومی میره بعد از یك سال میرند دنبالش می بینند دم یك مارمولك را گرفته میگه بابات كو؟
□□□
معلم:علی با حسن جمله بساز علی:من و بابك رفتیم سینما معلم: پس حسن چی شد علی:حسن نیامد.
□□□
به یه نفر میگن برو جلوی ماشین ببین چراغ راهنما كار میكنه ؟ میره جلوی ماشین میشینه میگه :: آره ... نه ... آره ... نه ... آره ... نه ... آره ... نه ... آره ... نه ... آره.
□□□
یك پسر صبح از خواب بیدار می شه می گه به بابای خسیسش می‌گه من خواب دیدم شما هزارتومان پول به من دادی باباش باخساست هرچه تمامترمی گه پانصدتومانش رو بده پانصد تومان بسته.
□□□
یك روز به معتاده میگن با ۴۸ جمله بساز میگه:چلا هشتی ناراحت جبلان می شه خشارت .
□□□
از یك معتاد میپرسن چطور شد كه معتاد شدی؟
میگه با بچه ها قرار گزاشتیم روزهای تعطیل تفریحی بكشیم یه هویی خوردیم به عیدنوروز.
□□□
به یارو می گن با ماتیز جمله بساز می گه دیشب دزد اومده بود خونمون. می گن اینكه ماتیز نداشت می گه كه اخه ما تیز بودیم گرفتیمش.
□□□
از یارو میپرسن پرچم دزدان دریایی چه معنی میده یارو میگه خوردن كله پاچه در دریا ممنوع.
□□□
یه نفر پارچه میبره خیاطی میگه آقا یه شلوار واسه من بدوز خیلی تنگ باش جیبش خیلی کوچیک اصلاْ تنگ تنگ تو پام نره خیلی تنگ باشه تنگ تنگ بده من اصلاْ نمیخواد بدوزی.

منبع : مطالب ارسال شده