پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
حرفاتو یه کم مزمزه کن
وقتی زیاد به هم دروغ میگوییم، بسیاری از مسائل و روابط، عمق و معنی خود را از دست میدهند. انگار فقط به عنوان یك ابزار به هم نگاه میكنیم تا كارمان راه بیفتد و هنگامی كه وسیله نقلیه جاندارمان از پل میگذرد، همه چیز را فراموش میكنیم.<تو گویی خود نبودست آشنایی> و از آنجا كه گذر پوست به دباغخانه میافتد و علیرغم نرسیدن كوه به كوه، آدم به آدم میرسد، در برخورد بعدی، یا باید دروغهای خود را تكرار كنیم یا به نوعی صحنه را خالی كنیم و به عبارت بهتر، متواری شویم و جالب اینجاست كه احساس شرمندگی نمیكنیم و فكر میكنیم <زندگی صحنه یكتای هنرمندی ماست.>
پس در این میدان نبرد، باید گلادیاتوروار برای تنازع بقا جنگید اما مساله اینجاست كه با این روش، درست مثل یك گلادیاتور، هر چند پیش میرویم، انگار به جایی كه میخواهیم، نمیرسیم یا اصلا انگار به جایی نمیرسیم؛ چون همیشه یك احساس تنهایی و عدم صمیمیت مزمن همراه ماست و روابط، علاقهها و احساسات ما بیرنگ و بو هستند. هستند ولی انگار نیستند و در لحظاتی كه تنها همین روابط انسانی و عاطفی به كار ما میآیند و اتفاقا لحظات بسیار مهمی نیز هستند كاملا احساس فقیر بودن میكنیم. درواقع گذر پوست ما به دباغخانه خودمان میافتد و ما به خودمان میرسیم.
آنوقت ما میمانیم و بلاتكلیفی ما میمانیم و امكانات بلااستفاده و به دنبال آن، نگرانی و بیعلاقگی و نبود لذت، هر چند گاهی این اتفاقات خیلی سریع نمیافتد و ما خود را در مسیر پیشرفت احساس میكنیم، اما اگر دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد و این شتر، روزی در خانه ما خواهد خوابید و آن وقت تازه بیدار خواهیم شد و شاید فرصت دیگری داشته باشیم یا نه...
ترانهای كه در ادامه میآید، مربوط به تیتراژ سریال "توی گوش سالمم زمزمه كن" است كه در حال پخش از شبكه یك سیماست و بیارتباط به موضوع صحبت ما نیست:
حرفاتو اول یه كم مزمزه كن
بعد تو گوش سالمم زمزمه كن
زبونت یه چیز میگه، اما دلت چیز دیگه
خیلی سادهس، تو همونی كه دلت داره میگه
وقتی آدم به دورنگی و ریا راضی میشه
دنیا انگار پاتوق پشت هماندازی میشه
میبینی از خودت و دور و برت خسته شدی
اما به دروغایی كه گفتی وابسته شدی
عمرو تو خواب زرنگی صرف نكن
مث كبك سرتو زیر برف نكن.
دكتر افشین یداللهی، روانپزشك
منبع : روزنامه سلامت
همچنین مشاهده کنید