پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا
قصههای هانس کریستین اندرسن
تاریخ نشر : ۸۵۰۵۰۴
تیراژ : ۱۸۵۰
تعداد صفحه : ۹۶
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۰۹۷-۳۷-۲
شماره کنگره : ۸۵۵۰۴۰۱۲
رده دیویی : ۸۳۹.۸۱۳۶
شماره مجلد : ۳
محل نشر : تهران
جلد : شومیز
قطع : رقعی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : ترجمه
نویسنده : اندرسن - هانسکریستیان
مترجم : بدیعیبهمنیری - رضا
شمارگان سوم از مجموعهی حاضر، حاوی شش داستان کوتاه با این عناوین است: 'قوهای وحشی'، 'کلاوس کوچیکه و کلاوس بزرگه'، 'بندانگشتی'، 'بلبل'، 'سرباز حلبی با اراده' و 'لباس جدید امپراتور'. برای نمونه در قصهی پایانی، حکایت امپراتوری بازگو میشود که عاشق لباسهای جدید و نو بود و تمام سرمایهاش را دراین راه خرج میکرد. او علاقهای به سربازانش، یا رفتن به تئاتر و یا قدم زدن در پارک از خود نشان نمیداد مگر این که میخواست لباس جدیدی را به مردم نشان دهد. او برای هر ساعت روز لباس مخصوصی داشت. در شهری که قصر امپراتور در آن قرار داشت، هرروز جهانگرد جدیدی به آن شهر میآمد. تا این که، روزی، دو آدم شیاد به شهر آمدند که خود را بافندهی زیباترین لباسها معرفی کردند و ادعا کردند قادر به دوخت لباسی هستند که دو مزیت دارد: یکی این که طرح و رنگ لباس فوقالعاده زیباست و دیگر این که آدمهای احمق نمیتوانند آن را ببینند، نیز آدمهایی که شغل و سمتشان برای آنها زیاد است. پادشاه با شنیدن این خبر دستور داد، این لباس را برای ببافند. اما....
تیراژ : ۱۸۵۰
تعداد صفحه : ۹۶
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۰۹۷-۳۷-۲
شماره کنگره : ۸۵۵۰۴۰۱۲
رده دیویی : ۸۳۹.۸۱۳۶
شماره مجلد : ۳
محل نشر : تهران
جلد : شومیز
قطع : رقعی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : ترجمه
نویسنده : اندرسن - هانسکریستیان
مترجم : بدیعیبهمنیری - رضا
شمارگان سوم از مجموعهی حاضر، حاوی شش داستان کوتاه با این عناوین است: 'قوهای وحشی'، 'کلاوس کوچیکه و کلاوس بزرگه'، 'بندانگشتی'، 'بلبل'، 'سرباز حلبی با اراده' و 'لباس جدید امپراتور'. برای نمونه در قصهی پایانی، حکایت امپراتوری بازگو میشود که عاشق لباسهای جدید و نو بود و تمام سرمایهاش را دراین راه خرج میکرد. او علاقهای به سربازانش، یا رفتن به تئاتر و یا قدم زدن در پارک از خود نشان نمیداد مگر این که میخواست لباس جدیدی را به مردم نشان دهد. او برای هر ساعت روز لباس مخصوصی داشت. در شهری که قصر امپراتور در آن قرار داشت، هرروز جهانگرد جدیدی به آن شهر میآمد. تا این که، روزی، دو آدم شیاد به شهر آمدند که خود را بافندهی زیباترین لباسها معرفی کردند و ادعا کردند قادر به دوخت لباسی هستند که دو مزیت دارد: یکی این که طرح و رنگ لباس فوقالعاده زیباست و دیگر این که آدمهای احمق نمیتوانند آن را ببینند، نیز آدمهایی که شغل و سمتشان برای آنها زیاد است. پادشاه با شنیدن این خبر دستور داد، این لباس را برای ببافند. اما....
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران توماج صالحی پاکستان سریلانکا حجاب مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب دولت رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور
کنکور هواشناسی سازمان سنجش سیل تهران زنان شهرداری تهران پلیس سلامت قتل فراجا سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو ارز قیمت سکه ایران خودرو سایپا تورم
تلویزیون ترانه علیدوستی فیلم سینمای ایران مهران مدیری سحر دولتشاهی کتاب سینما شعر تئاتر صدا و سیما رادیو
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا روسیه جنگ غزه اوکراین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا حماس ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس تراکتور فوتسال تیم ملی فوتسال ایران رئال مادرید
هوش مصنوعی همراه اول تیک تاک ناسا مریخ فیلترینگ فناوری اپل تبلیغات ایلان ماسک سامسونگ
سلامت روان استرس افسردگی داروخانه پیری دوش گرفتن