شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

زمانی برای بازیگوشی پدر و مادرها!


پرورش كودكان كار پیچیده ای است. به خاطر ویژگی های متفاوت كودكان، هیچ دستورالعمل خاصی برای پرورش همه آنها وجود ندارد. هر كودك برای رشد، بنا به خصوصیات فردی و محیطی اش به روشی متفاوت از دیگر كودكان نیازمند است. آنچه مشاوره می نامند تنها بخش كوچكی را شامل می شود. اما شرایطی برای پرورش بهتر كودكان لازم و ضروری است. مخصوصاً وقتی روانشناسان خانواده از این شرایط برای شناسایی بهترین پدر و مادرها استفاده می كنند:
می دانند چه وقتی اجازه رفتن دارند
واقعیت، تلخ یا شیرین، این است: ما تنها زمانی اجازه داریم از بخش عمده مسؤولیتمان به عنوان والدین چشم پوشی كنیم كه كودكانمان را تشویق كنیم خود كارهای شخصی شان را انجام دهند، به آنها بیاموزیم كه مستقل بیندیشند، مشكلات شخصی شان را حل كنند و توانایی هایشان را به طور كامل بشناسند و باور كنند.
متأسفانه تعدادی از والدین كارهایی را برای كودكشان انجام می دهند كه او به راحتی از عهده انجام آن بر می آید. برای آنكه كودكانمان آسوده باشند و ناراحت نشوند، وظیفه ماست آنها را در مشكلات یاری كنیم و آنها را رهایی بخشیم. اما این كارمان باید به گونه ای باشد كه به او بیاموزیم از اشتباه خود درس بگیرد. كودك ۲ ساله ما توانایی آن را دارد كه خود لباس بپوشد. البته باید به او آموخت چگونه این كار را انجام دهد و لباسهایی در اختیارش گذاشت كه پوشیدن و در آوردن آن راحت باشد. هنوز خیلی از والدین، تا وقتی كه كودكشان به مهدكودك برود خود لباس به كودكشان می پوشانند. در آنجاست كه كودك، این فرصت را می یابد استعدادهای خود را گسترش دهد، تواناییهای خود را بشناسد و حتی از به كار بردن آنها لذت ببرد. همین طور، باید كودكان را تشویق كرد رفتارهای اشتباهشان را بررسی كنند و به یك نتیجه درست برسند. فرض كنید برای مثال یك كودك، دوچرخه اش را در كوچه رها می كند. مطمئناً، برای والدین وسوسه انگیز است كه دوچرخه او را سر جای خود بگذارند. اما بهترین كار آن است كه كودك را از عواقب این كار با چنین پرسشهایی آگاه كنند: «فكر می كنی برای دوچرخه ات كه توی كوچه انداختی چه اتفاقی می افتد؟» اگر شانس یارتان باشد او با این پرسش درباره آن فكر خواهد كرد و به این نتیجه می رسد بهتر است دوچرخه را سرجای خود بگذارد.
تماشای كودكانمان هنگامی كه اشتباه می كنند و زمین می خورند آسان نیست. اما اغلب این بهترین موقعیت است كه فرزندانمان متكی به نفس، لایق و مستقل بار بیایند. آنچه هدف تمام پدر و مادرهای خوب است.
داشتن یك ازدواج مستحكم
كودكان به صورتهای مختلف تحت تأثیر روابط بین پدر و مادرشان هستند. اول آنكه پژوهش ها نشان داده، بزرگسالانی كه یك ازدواج سرشار از عشق و محبت دارند، بر فرزندانشان تأثیر گذار ترند. آنها صبورترند و به نیازهای كودكانشان بیشتر توجه می كنند. والدینی كه به علت مشاجرات، شاد نیستند، هنگام ارتباط برقرار كردن با فرزندانشان دچار مشكل می شوند. رفتارهای آنها متناقض است و اغلب برای منظم كردن كودكشان، بدرفتاری می كنند. مشكلات آنچنان آنها را به خود مشغول كرده است كه به اندازه كافی قادر به نگهداری فرد دیگری نیستند. از طرف دیگر، در آن دسته از ازدواج ها، كه ارتباط خوب والدین به طور عمیقی بر كودكانشان تأثیر می گذارد، كودك همیشه در حال رشد و شكوفایی است. وقتی كودكان می بینند كه پدر و مادرشان با احترام به نظرات یكدیگر، مشكلات را حل می كنند، اولین درس را می آموزند. اینكه چگونه مشكلات را با خویشتنداری و بدون دعوا حل كنند. وقتی آنها می بینند كه پدر و مادرشان به یكدیگر محبت دارند، احساس امنیت و آرامش می كنند. بزرگترین درسی كه آنها می آموزند مربوط به زمانی می شود كه زندگی مستقلی را آغاز می كنند. خاطرات و درسهای یك ازدواج خوب در زندگی همیشه با آنهاست.
پیدا كردن زمانی برای سرگرمی و بازیگوشی!
بهترین پدر و مادر ها بازیگوش ترین آنان هستند! آنهایی كه همیشه به خاطر دارند داشتن تفریح به همراه بچه ها چقدر اهمیت دارد. نه به این معنا كه پدر و مادر تفریحات افراطی داشته باشند یا هر لحظه از روز فرزندانشان را سرگرم كنند. به این معنی كه با دنیای شاد كودكانشان همراه شوند و بخشی از بازی های آنها باشند. وقتی ما از یك رویداد به رویداد دیگر می رویم، ارزش استراحت بین آن را نادیده می گیریم. اما یك بازی ساده، عمیقاً پر معناست. بازی هایی مانند قایم باشك، وابستگی را به كودكان می آموزد. بازی های تخیلی به بچه ها كمك می كند بفهمند كه هستند و كه می خواهند باشند.
توپ بازی به كودكان توانایی ورزشی شان را می شناساند و به آنها جوانمردی و تعاون می آموزد. بازی همچنین روشی است برای آنكه كودكان، ناكامی های زندگیشان را بهبود بخشند و ترمیم كنند. آنها احساسات مهم خود را با عروسك هایشان یا شكل بازی شان نشان می دهند. بعد از یك عكس برداری پزشكی، آنها دوست دارند دكتر بازی كنند و از شما عكس بگیرند. در این هنگام آنها احساس مسؤولیت می كنند.
شاید والدین پر مشغله فكر می كنند برای بازی با عروسك ها یا خانه سازی با كودكانشان وقت ندارند. اما بازی واقعاً می تواند استرس های زندگی پر مشغله ما را كاهش دهد. وقتی پدر و مادر با فرزندانشان بازی می كنند، متوجه می شوند كه به طور ناگهانی انرژی بیشتری دارند و احساس بهتری نسبت به خود و كودكانشان پیدا كرده اند. و از همه مهم تر، بازی، ما را به دنیای كودكانمان وارد می كند و چه روشی بهتر از این برای یك رابطه عمیق و پایدار با آنها وجود خواهد داشت؟
می دانند چگونه بگویند نه!
خیلی از والدین عقیده دارند استوار بودن در برابر كودكان كار سختی است. آنها نمی توانند قانون ها را هماهنگ كنند. آنها تهدید می كنند اما به آن عمل نمی كنند.«یك هفته از تلویزیون خبری نیست.» یك مادر ممكن است این جمله را به كودكش بگوید، تنها برای آنكه او را تنبیه كرده باشد و تفاوتی بین آن شب و شبهای دیگر ایجاد كند. اما عدم ثبات والدین، نتایج خوبی برای كودكانشان نخواهد داشت.
وقتی بچه ها كوچك ترند، تسلیم محدودیت ها می شوند. آنها در جست وجوی قانونهای واقعی هستند. اما در دوران نوجوانی، هنگامی كه آن قدرت لازم برای پدر و مادر بودن را در والدین خود نمی بینند، سعی می كنند الگوی خود را در جای دیگر جست وجو كنند. در نظام های دیگری كه به اصطلاح خانواده دوم او می شوند. عضوی از یك نظام طبقاتی كوچك و به هم پیوسته و بی قانون و با فرهنگی كه بی مقدمه و بدون اصالت است. آنها در این دنیای جدید غرق می شوند. در این دنیای جدید، كودكان خوب، انرژی شان را در راه های خطرناك صرف می كنند. آنها بدون احساس گناه دروغ می گویند. الكل و مواد مخدر مصرف می كنند. در سنین پایین به سكس روی می آورند. آنها این كارها را انجام می دهند چرا كه در دنیای خانواده دوم آنها این اعمال پذیرفتنی و مشروع است.
بهترین راه برای حمایت از فرزندان آن است كه والدین با ثبات و اقتدار، با كودكانشان از سنین پایین برخورد كنند و آنها را برای هر تنبیهی توجیه كنند. مسلماً احتمال دستپاچه شدن وجود دارد. آنها ممكن است به گرفتن یك نتیجه خوب، بد گمان باشند. زیرا رفتارهای ناراحت كننده والدین خود را به خاطر می آورند یا فكر می كنند این كارها عملی نیست. آنها اغلب محتاط عمل می كنند چرا كه از آزار دادن و بی احترامی فرزندانی كه احساس می كنند حق دارند آنچه دلشان می خواهد بگویند و انجام دهند، وحشت دارند.
بنابراین چه باید كرد؟ راه حل آن است كه توازنی بین حمایتی كه از كودكانمان می كنیم و استقلالی كه به آنها می دهیم برقرار كنیم و هم زمان ساختار روشنی از انتظاراتمان و اینكه چگونه دوست داریم رفتار كنند را در اختیارشان بگذاریم. ساختاری كه ثابت و ناشی از طبیعت كودكانه او باشد و تعادلی بین دوست داشتن و محدودیت ها برقرار كند ، نشانه بهترین پدر و مادر هاست.
برای فرزندانشان بهترین الگوهای تقلید هستند
همه پدر و مادر ها دوست دارند فرزندانی مسؤولیت پذیر ، مهربان ، صادق و دلسوز تحویل جامعه دهند . اما آموزش این ها مثل تعلیم شنا یا فوتبال یا نواختن پیانو نیست . والدین مشتاقانه می پرسند آیا آموختن اعمال مذهبی به كودكم كمك خواهد كرد؟ خواندن مجله های معنوی و اخلاقی چطور؟ اگر كودكم را در گروه های خدمات اجتماعی بگذارم چطور؟ البته این كارها به این مقصود بسیار مفید و یاری دهنده خواهد بود . اما آنكه واقعا شخصیت كودك را می سازد، خصوصیات خود پدر و مادر است . بهترین روش برای ذره ذره تزریق كردن این ارزش ها به كودك آن است كه پدر و مادر ، خود ، الگوهای قوی و امروزی برای او باشند . عمر برای آن سپری می شود كه بزرگترها ، خالق بزرگترهای دیگری باشند . والدینی كه حساسیت واقعی خود را نسبت به احساسات و نیازهای كودكشان به او ثابت می كنند در واقع به او می آموزند كه احساسات دیگران را بشناسد و دوستشان بدارد .
ارزش ها را نمی توان از كتاب ها و مقالات آموخت . كودكان ارزش ها را خیلی قبل تر از آن هنگام كه قدرت خواندن و بحث كردن پیدا كنند می آموزند . ارزش ها ، در روابط متقابل و ساده زندگی روزمره پایه گذاری می شوند . اگر كودكتان شما و ارزش هایتان را دوست دارد و به آنها احترام می گذارد ، برای زندگی خود آنها را خواهد پذیرفت و ارزش های خود خواهد كرد .
عشق بی پایان خود را به فرزندشان نشان می دهند
نشان دادن عشق بی پایان خود به فرزندان، زیر بنای پدر و مادر خوب بودن است. خوشبختانه، این كار برای بسیاری از پدر ها و مادر ها آسان است. والدین به گونه ای آفریده شده اند كه فرزندان خود را دوست بدارند. ما عشق خود را با ابراز علاقه و محبت نشان می دهیم. در آغوش كشیدن یك نوزاد، آرام كردن كودكمان با بوسیدن یا تقدیم كردن یك لبخند اطمینان بخش به نوجوانمان، راه های نامحسوسی برای گفتن این حقیقت هستند كه «من دوستت دارم». ما همیشه علاقه مان را با فهمیدن آنچه كودكمان در هر مرحله از زندگی نیاز دارد نشان می دهیم و آن را برایش فراهم می كنیم. این یعنی برای كودك خردسال سرچشمه امنیت بودن و برای كودك نوپا، فراهم كردن محیطی سرشار از دلگرمی و تشویق. برای كودكانی كه در سن مدرسه هستند، معلم درس های زندگی بودن و برای نوجوان، راهنمایی كردن به موقع و عاقلانه.
***
در تمام این موارد می توان با حضور مداوم، اطمینان بخش و مهربان خود، محبت مان را به فرزندمان نشان دهیم. این یعنی استفاده درست از آن زمانی كه برای همراهی كودك مان در اختیار ماست. همیشه از آنچه شما را در نگاه فرزندانتان آسیب پذیر یا متكبر جلوه می دهد، دوری كنید و به یاد داشته باشید، این شما هستید كه از میان فرزندانتان عبور می كنید و زندگی را برایشان متفاوت می سازید.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید