جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

مجری قانون - The Enforcer


مجری قانون - The Enforcer
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : رابرت دیلی
کارگردان : جیمز فارگو.
فیلمنامه‌نویس : استرلینگ سیلی‌فانت و دین رایسنر، بر مبنای داستانی نوشته گیل مورگان هیکمن و چ. و. شور، برمبنای شخصیت‌هائی خلق شده توسط هاری جولیان فینک و ریتا م. فینک.
فیلمبردار : چارلز و شورت.
آهنگساز(موسیقی متن) : جری فیلدینگ.
هنرپیشگان : کلینت ایست‌وود، هاری گوآردینو، برادفورد دیلمن، جان میچم، آلبرت پاپ‌ول، م. ج. کلی، سامانتا دون، تاین دیلی، دِورن بوک‌والتر و جان کرافورد.
نوع فیلم : رنگی، ۹۶ دقیقه.


«کارآگاه هاری کالاهان» (ایست‌وود)، پس از دستگیری موفقیت‌آمیز گروهی قاچاقچی مشروب، توسط رئیسش «سروان مکی» (دیلمن) به‌دلیل رفتار خشونت‌آمیزش از بخش جنائی به کارگزینی منتقل می‌شود. در همین بین، گروهی اوباش که خود را «نیروی ضربتی انقلاب خلق» می‌نامند، به رهبری دیوانه‌ای به‌نام «بابی ماکسول» (بوک والتر) با کشتن دو مأمور پلیس - از جمله دوست و همکار «کالاهان»، «دی جورجو» (میچم) - به زرادخانه‌ای دستبرد می‌زنند. «دی جورجو» پیش از مرگ، افراد «ماکسول» را شناسائی می‌کند. گروه «ماکسول» تهدید می‌کنند که با سلاح‌های ربوده شده به شهر حمله می‌کنند، مگر اینکه باج کلانی دریافت کنند. «کلاهان» به بخش جنائی باز می‌گردد و می‌فهمد که همکار تازه‌اش، «کیت مور» (دیلی)، یک زن است. این دو، مرد سیاه‌پوستی را که مشکوک به بمب‌گذاری در پایگاه پلیس است، تعقیب می‌کنند و در کلیسای «پدرجان» (کلی) گیر می‌اندازند. مرد از افراد گروه «بیگ اد مصطفی» (پاپ‌ول) است که در دزدی سلاح‌ها دست نداشته، ولی «کالاهان» وادارش می‌کند که با او همکاری کند. اما «مکی» برای راضی کردن شهردار (کرافورد)، «مصطفی» را دستگیر می‌کند؛ و «کالاهانِ» خشمگین پرونده را رها می‌کند. «ماکسول»، شهردار را هم می‌رباید و مبلغ باج را بیشتر می‌کند. «کالاهان» به کمک «مصطفی» که آزاده شده، رد یکی از اعضای گروه به‌نام «واندا» (دون) را تا کلیسای «پدر جان» دنبال می‌کند و می‌فهمد که کشیش هم با اعضای گروه ارتباط دارد. «واندا» در لباس راهبه‌ها، در کمین «کالاهان» می‌نشیند، ولی «کیت» او را می‌کشد. «کالاهان» و «کیت» با راهنمائی «پدر جان» خود را به جزیره آلکاتراز می‌رسانند و در رویاروئی نهائی گروه «ماکسول» را نابود می‌کنند و شهردار را نجات می‌دهند، هرچند «کیت» در این مبارزه کشته می‌شود.
* این دومین کپی‌برداری از هاری کثیف (دان سیگل، 1971) سیر نزولی کار را به خوبی نشان می‌دهد. اگرچه فارگو در این نخستین فیلمش، همه چیز را حول حضور انعطاف‌پذیر ایست‌وود بنا می‌کند، اما «هاری» دیگر آن جلوه جسورانه فیلم سیگل را ندارد. چهره تروتازه هاری کثیف در قدرت مگنوم (تد پست، 1973) به صورت مایه‌ای برای اسطوره‌پردازی درآمد و جان میلیوسِ فیلم نامه‌نویس «هاری» را به درون نظام حاکم راند. مجری قانون «هاری» را همانجا نگه می‌دارد. سیلی‌فانت و رایسنرِ فیلم‌نامه‌نویس با لذت تمام «هاری» را به شوخی و متلک در برابر کوچک‌ترین ندای لیبرالیسم وا می‌دارند. سبک کاریکاتورسازانه و بی‌محتوای فیلم‌نامه آنان به خوبی با پوزخند رضایتمندانه‌ای که تنها ویژگی‌ مشخص باقی مانده برای «هاری» است، جور در می‌آید. بنابراین برای ایست‌وود کاری نمی‌ماند جز هجو توخالی خویشتن. ساختار قصه تکرار قدرت مگنوم است و خام‌دستی به‌ویژه در نگاه به چپ‌گرایان به‌عنوان هفت تیرکش‌هائی آدم‌کُش هویداست. ایست‌وود با برخورد ناگهانی (1983) ماجراهای «هاری کالاهان» را پی می‌گیرد که آن نیز با فهرست مرگ (بادی وان هورن، 1988) دنبال می‌شود.


همچنین مشاهده کنید