کار اجرائی - Executive Action

سال تولید : ۱۹۷۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ادوارد لوئیس
کارگردان : دیوید میلر
فیلمنامه‌نویس : دالتن ترومبو، برمبنای داستانی نوشته دانلد فرید و مارک لین.
فیلمبردار : رابرت استیدمن
آهنگساز(موسیقی متن) : رندی ادلمن.
هنرپیشگان : برت لنکستر، رابرت رایان، ویل‌گیر، گیلبرت گرین، جان آندرسن، پل کار، جیمز مکول، کُلبی چستر، اسکار آنسیدی و ادلاتر.
نوع فیلم : رنگی، ۹۱ دقیقه.


اوایل سال 1963. یک گروه کوچک اما قدرتمند از دست راستی‌های آمریکا، به رهبری مردی به‌نام «فاستر» (رایان) تصمیم به ترور رئیس‌جمهور می‌گیرند. به‌نظر آنان، این تنها راه حل برای محافظت از منافع‌شان در برابر تهدید سیاست‌های لیبرالی «کندی» است. «فارینگتن» (لنکستر)، رهبر عملیاتی، آموزش دو گروه از تیراندازان ماهر و ورزیده را آغاز می‌کند. مکان ترور هم دالاس تعیین می‌شود. آنان همچنین از طریق نفوذ در دستگاه‌های بالاتر، مطمئن می‌شوند که ناوگان تشریفاتی رئیس‌جمهور از محلی که مشخص کرده‌اند عبور خواهد کرد. یک سپربلا نیز انتخاب می‌شود و آن کسی نیست جز «لی هاروی اسوالد» (مکول) که سال‌ها قبل جلای وطن کرده و حالا از شوروی به آمریکا بازگشته است و یکی از مأموران خودشان که بسیار شبیه «اسوالد» است و برای رد گم کردن در نظر گرفته شده است. در 22 نوامبر سه تیرانداز در موقعیت‌های‌شان شلیک می‌کند؛ دیگری از ساختمانی در تقاطع خیابان، و سومی از پشت درختچه‌های کنار خیابان. پس از سوء قصد، تیراندازان طبق نقشه، با کمک افرادی که به‌عنوان مأمور امنیتی در لابه‌لای جمعیت هستند، فرار می‌کنند. «اسوالد» دستگیر می‌شود و بعدتر به دست «جک روبی» (آنسیدی)، صاحب یک کلوب شبانه که افراد «فاستر» قبلاً با او ملاقات کرده‌اند، کشته می‌شود. وقتی افراد برای جشن گرفتن پیروزی‌شان دور هم جمع می‌شوند، خبر می‌رسد که «فارینگتن» در اثر سکته قلبی مرده است.
* فیلمی مبتنی بر این فرض که ترور جان ف. کندی، زیر سردست‌راستی‌ها بوده است. کار میان واقعیت، داستان‌پردازی و حدس و گمان گرفتار است و دو خط موازی را هم زمان پیش می‌برد. یکی حادثه‌های عمومی، فیلم‌های خبری رئیس‌جمهور و اسناد موجود و دیگری یک گروه حرفه‌ای و بی‌رحم با آدم‌هائی شرور که از جان و دل سرسپرده «فیصرِ» خود («فاستر») هستند. کارگردان سعی کرده که پلی میان این دو بزند نتیجه راضی کننده است اما به‌هرحال این نکته که همه لحظه‌هاهی دلهره‌آور، از قبل نتیجه‌اش معلوم است به فیلم لطمه زده. صحنه‌های تمرین تیراندازی با عکس‌هائی از کندی در حال لبخند زدن که سر او هدف تیراندازی است و لحظه‌ای که «فاستر» با صدائی محزون از ریچارد سومِ ویلیام شکسپیر نقل قول می‌کند، از نکته‌های به یاد ماندنی فیلم است.