جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا
دنبال من بیا - Follow Me
سال تولید : ۱۹۷۲
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : یونیورسال
کارگردان : کارول رید
فیلمنامهنویس : پیتر شافر، برمبنای نمایشنامه کارآگاه خصوصی نوشته خودش.
فیلمبردار : کریستوفر چالیس
آهنگساز(موسیقی متن) : جان باری
هنرپیشگان : میا فارو، توپول، مایکل جیستن، مارگارت راولینگز، آنت کرازبی و دادلی فاستر.
نوع فیلم : رنگی، ۹۳ دقیقه.
«چارلز سیدلیِ» حسابدار (جیستن) که از یک مؤسسه کارآگاهی برای اطمینان از وفاداری همسرش، «بلیندا» (فارو) کمک خواسته، از ورود «جولیان کریستوفورو» (توپول)، کارآگاه خصوصی عجیب و غریب به دفترش یکه میخورد. او ابتدا با چربزبانی، «چارلز» را وادار میکند تا درباره رابطهشان صحبت کند: اینکه چطور «بلیندا» را ملاقات کرده؛ جذب سادگی و خودجوشی او شده؛ از اینکه «بلیندا» با میل و رغبت اجازه میداده او تربیتش کند، راضی بوده و چطور پس از ازدواج روابطشان تیره و تار میشود، «بلیندا» دیگر قادر به وفق دادن خود با خانواده و دوستان «چارلز» نبوده، روزبهروز تودارتر و پنهان کارتر شده و بالاخره اینکه بهعذر و بهانههای غیر قابل توجهی از خانه بیرون میرود. سپس «کریستوفورو» گزارش میدهد که «بلیندا» بیشتر وقتش را به تنهائی، پرسهزدن در شهر میگذراند اما مجبور است اضافه کند که مرد دیگری در زندگی او حضور دارد. وقتی «چارلز» رودرروی «بلیندا» میایستد، «بلیندا» برایش توضیح میدهد که حس میکرده شادی از رابطه آن دو بیرون رفته و در قدمزنی اندوهگینش در شهر، متوجه مردی غریبه شده که مرد ابتدا به او لبخند زده و سپس دنبالش کرده است. «بلیندا» آرامآرام جذب این رابطه خاموش میشود که در آن یکی راهنمای دیگری است و مکانها و چیزهای مورد علاقهشان را در سکوت به هم نشان میدهند. در اینجا «چارلز» متوجه میشود که مرد غریبه کسی جز «کریستوفورو» نیست و با عجله به آپارتمان او میرود. «بلیندا» با فهمیدن واقعیت ماجرا، ناپدید میشود و تنها «کریستوفورو» قادر است او را در یکی از پاتوقهای مورد علاقهاش پیدا کند. سپس «بلیندا» را که واقعاً دلش میخواهد نزد همسرش برگردد، به این کار ترغیب میکند و راهی برای برقراری مجدد رابطه آن دو توصیه میکند: اینکه «چارلز» جای کارآگاه را بگیرد و ده روز در سکوت و خاموشی بهدنبال همسرش در شهر برگردد.
* شافر خود نمایشنامه یک پردهایاش را گسترده و به روز کرده و در نتیجه در معرض این انتقاد قرار گرفت که کمدیِ اثر اصلی عامیانه شده و گرایشهای احساساتیاش بیش از حد برجسته شدهاند. اما طی فرآیند افزودن جزئیات به شخصیتها و رویدادها، شافر به ملغمه غریبی رسیده است که جائی بین پوچیهای کمدی رُمانتیک و احساساتیگریهای پاورقیهای مجلات زنانه، سیر میکند. رید کاری نمیکند جز تماشای تبادل گفتوگوها و نیز پارهای ارتباطها: میان نقشهای نمایشنامه اصلی و تقلیدیهای مدرن آنها در فیلم؛ میان بازی دقیق و ظریف جیستن و شور و شوق نقش آفرینیهای توپول و فارو؛ میان افسون غریب قصه و موسیقی ملودیک و پُرآب و تاب باری.
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : یونیورسال
کارگردان : کارول رید
فیلمنامهنویس : پیتر شافر، برمبنای نمایشنامه کارآگاه خصوصی نوشته خودش.
فیلمبردار : کریستوفر چالیس
آهنگساز(موسیقی متن) : جان باری
هنرپیشگان : میا فارو، توپول، مایکل جیستن، مارگارت راولینگز، آنت کرازبی و دادلی فاستر.
نوع فیلم : رنگی، ۹۳ دقیقه.
«چارلز سیدلیِ» حسابدار (جیستن) که از یک مؤسسه کارآگاهی برای اطمینان از وفاداری همسرش، «بلیندا» (فارو) کمک خواسته، از ورود «جولیان کریستوفورو» (توپول)، کارآگاه خصوصی عجیب و غریب به دفترش یکه میخورد. او ابتدا با چربزبانی، «چارلز» را وادار میکند تا درباره رابطهشان صحبت کند: اینکه چطور «بلیندا» را ملاقات کرده؛ جذب سادگی و خودجوشی او شده؛ از اینکه «بلیندا» با میل و رغبت اجازه میداده او تربیتش کند، راضی بوده و چطور پس از ازدواج روابطشان تیره و تار میشود، «بلیندا» دیگر قادر به وفق دادن خود با خانواده و دوستان «چارلز» نبوده، روزبهروز تودارتر و پنهان کارتر شده و بالاخره اینکه بهعذر و بهانههای غیر قابل توجهی از خانه بیرون میرود. سپس «کریستوفورو» گزارش میدهد که «بلیندا» بیشتر وقتش را به تنهائی، پرسهزدن در شهر میگذراند اما مجبور است اضافه کند که مرد دیگری در زندگی او حضور دارد. وقتی «چارلز» رودرروی «بلیندا» میایستد، «بلیندا» برایش توضیح میدهد که حس میکرده شادی از رابطه آن دو بیرون رفته و در قدمزنی اندوهگینش در شهر، متوجه مردی غریبه شده که مرد ابتدا به او لبخند زده و سپس دنبالش کرده است. «بلیندا» آرامآرام جذب این رابطه خاموش میشود که در آن یکی راهنمای دیگری است و مکانها و چیزهای مورد علاقهشان را در سکوت به هم نشان میدهند. در اینجا «چارلز» متوجه میشود که مرد غریبه کسی جز «کریستوفورو» نیست و با عجله به آپارتمان او میرود. «بلیندا» با فهمیدن واقعیت ماجرا، ناپدید میشود و تنها «کریستوفورو» قادر است او را در یکی از پاتوقهای مورد علاقهاش پیدا کند. سپس «بلیندا» را که واقعاً دلش میخواهد نزد همسرش برگردد، به این کار ترغیب میکند و راهی برای برقراری مجدد رابطه آن دو توصیه میکند: اینکه «چارلز» جای کارآگاه را بگیرد و ده روز در سکوت و خاموشی بهدنبال همسرش در شهر برگردد.
* شافر خود نمایشنامه یک پردهایاش را گسترده و به روز کرده و در نتیجه در معرض این انتقاد قرار گرفت که کمدیِ اثر اصلی عامیانه شده و گرایشهای احساساتیاش بیش از حد برجسته شدهاند. اما طی فرآیند افزودن جزئیات به شخصیتها و رویدادها، شافر به ملغمه غریبی رسیده است که جائی بین پوچیهای کمدی رُمانتیک و احساساتیگریهای پاورقیهای مجلات زنانه، سیر میکند. رید کاری نمیکند جز تماشای تبادل گفتوگوها و نیز پارهای ارتباطها: میان نقشهای نمایشنامه اصلی و تقلیدیهای مدرن آنها در فیلم؛ میان بازی دقیق و ظریف جیستن و شور و شوق نقش آفرینیهای توپول و فارو؛ میان افسون غریب قصه و موسیقی ملودیک و پُرآب و تاب باری.
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
اصفهان اسرائیل ایران حمله ایران به اسرائیل انفجار ایران و اسرائیل گشت ارشاد حسین امیرعبداللهیان ارتش جمهوری اسلامی ایران دولت جنگ ایران و اسرائیل سید ابراهیم رئیسی
زلزله سیل تهران قتل هواشناسی ترکیه سیلاب فضای مجازی قوه قضاییه شهرداری تهران سازمان هواشناسی پلیس
فرودگاه قیمت خودرو قیمت طلا یارانه بانک مرکزی بازار خودرو خودرو ایران خودرو قیمت دلار دلار بورس حقوق بازنشستگان
تلویزیون احسان علیخانی رابعه اسکویی سینمای ایران کتاب دفاع مقدس سریال تئاتر موسیقی
چین دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا عملیات وعده صادق غزه جنگ غزه روسیه وعده صادق سازمان ملل اسراییل حزب الله لبنان طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال صنعت نفت آبادان بازی لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر منچسترسیتی بارسلونا کشتی فرنگی سپاهان
هوش مصنوعی گوگل سامسونگ تلگرام فناوری تبلیغات آیفون اپل ناسا
خواب چاقی پیاده روی پزشک چای