جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

رنگ شب - COLOR OF NIGHT


رنگ شب - COLOR OF NIGHT
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : دیوید ماتالن و باز فیت‌شانس
کارگردان : ریچارد راش
فیلمنامه‌نویس : ماتیو چاپمن و بیلی ری، بر مبنای داستانی نوشتهٔ ری
فیلمبردار : دیتریش لومان
آهنگساز(موسیقی متن) : دامینیک فرانتی‌یر
هنرپیشگان : بروس ویلیس، جین مارج، روبین بلیدز، لسلی آن وارن، اسکات باکولا، براد دوریف، کوین ج. اوکانر، اندرو لوئری، لنس هنریکسن
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۵ دقیقه


ـ ̎دکتر بیل کاپا ̎ (ویلیس)، روانشناس مشهور از خودکشی یکی از بیمارانش آن چنان شوکه شده که دچار نوعی کورنگی می‌شود. او برای تمدد اعصاب به دیدار دوستش، ̎باب مور̎ (باکولا) می‌رود که او هم یک روانکاو است و ̎باب̎ او را به جلسهٔ گروه درمانی‌اش دعوت می‌کند. بیماران شرکت کننده در این گروه عبارتند از زنی ثروتمند به نام ̎ساندرا ̎ (وارن)، یک وکیل دعاوی وسواسی به نام ̎کلارک̎ (دوریف)، ̎باک̎ (هنریکسن)، پلیسی سابق که دچار افسردگی شده، یک هنرمند مازوخیست به نام ̎کیسی̎ (اوکانر) و یک دانشجوی نوجوان خشن به نام ̎ریچی̎، ̎باب مور̎ به دوستش اعتراف می‌کند که مدتی است نامه‌های تهدیدآمیز دریافت می‌کند. تا اینکه شبی جسد او را پیدا می‌کنند. پلیس مأمور این پرونده، ̎مارتینز̎ (بلیدز) از ̎دکتر کاپا ̎ می‌خواهد که ادارهٔ جلسات را به عهده بگیرد تا واقعیت روشن شود. طی یک تصادف رانندگی، ̎بیل̎ با ̎رز̎ (مارچ)، زن مرموز جوانی آشنا می‌شود. برادر ̎ریچی̎، ̎دیل̎ (لوئری) به ̎بیل̎ هشدار می‌دهد. مرگ دوم فرا می‌رسد و ̎کیسی̎ را به قتل می‌رسانند. ̎بیل̎ جنازه را کشف می‌کند و در لحظهٔ ورود، چهرهٔ ̎رز̎ را که می‌گریزد، تشخیص می‌دهد. سپس ̎ساندرا ̎، ̎کلارک̎ و ̎ریچی̎ از روی عکس، ̎رز̎ را تشخیص می‌دهند؛ او نامش ̎بانی̎ و نامزد ̎باب مور̎ بوده و در عین حال در زندگی تک‌ تک آنان به عنوان انسان رویاهایشان ظاهر شده است. سپس ̎بیل̎ کشف می‌کند که ̎ریچی̎ (که کسی جز ̎رز̎ نیست) قصد خودکشی دارد چرا که ̎رز̎ در اصل برای خشنودی ̎دیل̎ به شخصیت ̎ریچی̎ در آمده و در اصل این ̎دیل̎ است که به عنوان یک بیمار خطرناک، همهٔ قتل‌ها را مرتکب شده است. ̎مارتینز̎ سربزنگاه می‌رسد. ̎رز̎، ̎دیل̎ را می‌کشد و ̎بیل̎ او را از خودکشی منصرف می‌کند.
ـ مثل یک رمان پلیسی بازاری و دست دوم (مثلاً یک جیمز هادلی چیز) با طرحی عجیب و پز از دست‌اندازهای غیر طبیعی (و زائد) و موضوعی پیچیده و آدم‌های ساختگی (و همه بیمار و عصبی)، و حادثه‌های ساختگی و گره‌های دراماتیک مبهوت‌کننده و تعقیب و گریزهای زائد و انتهائی پر تعلیق و پر از تیغ و میخ و سیخ و خون، خشونت و به کلی رسم روز، اما جز یک فصل (فصل کشف جسد ̎کیسی̎ توسط دکتر) نه هیجان چندانی دارد، نه عجیب می‌نماید و نه گرم... و این‌ها همه یعنی پرداختی خشک و عاری از هر نوع جذابیت و اجرائی متوسط، از کارگردان قدیمی‌تر نسل بعد از نیمهٔ دههٔ ۱۹۷۰، که پس از فیلم سال ۱۹۸۰ خود، بازیگر بدل فیلمی نساخته بود.


همچنین مشاهده کنید