سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا
هوش هیجانی گامی به سوی پیشرفت
EQ همان هوش هیجانی است که توسط آموزش و تحصیل تقویت میشود، اما مهمترین عامل برای وجود IQ در شخص، به عوامل ژنتیکی است. در هوش هیجانی، ارتباط خود و دیگران مطرح میشود. اینکه فرد تا چه اندازه به خود آگاه است، تا چه اندازه به خود اطمینان دارد و از پتانسیلهای هر فرد تا چه اندازه مطلع است مواردی مهم تلقی میشود. بهبیانیدیگر میتوان گفت موفقیت با انتظارها و ایدهآلهای ما در ارتباط نزدیک است. کارامدی فرد در مسائل فردی و اجتماعی، بهطوری قابل ملاحظه توسط تجربههای هیجانی و نحوه مواجهه و انطباق با رویدادها تعیین میشود. بهطورکلی، توانشهای هیجانی، رفتار و پیامدهای زندگی را پیشبینی میکنند، لذا برای موفقیت در زندگی اهمیت دارند.
● تاریخچه هوش هیجانی
افلاطون۲۰۰۰ سال پیش، گفت: «تمام یادگیریها دارای زیربنای هیجانی و عاطفی هستند». براساس گفته افلاطون، از آن زمان تاکنون دانشمندان، پژوهشگران و فیلسوفان زیادی برای اثبات یا نفی نقش احساسات در یادگیری، مطالعات زیادی انجام دادهاند. متأسفانه تفکر حاکم در این ۲۰۰۰ سال این بود که: «هیجانها مانع انجام کار و تصمیمگیری صحیح میشوند و تمرکز حواس را مختل میسازند». در دهه گذشته، حجم روبه رشد تحقیقات، خلاف این مطلب را ثابت کرد. در ۱۹۵۰ دکتر «ابراهام مازلو» مقالهای در زمینه ارتقای نیازهای هیجانی – جسمی، معنوی و روانی نوشت که بعد از دوره رنسانس، انقلاب و تحول عظیمی در زمینه تجلیل از مکتب انسانگرایی بهوجود آورد. نظریه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسانها شد. در طول چند دهه گذشته، باورها در مورد هوش هیجانی دچار تغییر شدهاند. زمانی، هوش را کمال انسانی دانستند و معتقد بودند که افراد باهوش باید دارای زندگی بهتری باشند. «دیوید کارسیو» میگوید: «مهم است که بدانید هوش هیجانی ضدهوش نیست و بهبیانیدیگر، نشانه برتری احساس (دل) به عقل (سر) نیست، بلکه نقطه تلاقی احساس و عقل است». دکتر «بارون» هوش هیجانی را آرایشی از استعدادهای غیرشناختی، قابلیتها و مهارتهایی میداند که توانایی فرد در سازگاری با شرایط و فشارهای محیطی را افزایش میدهد. تحقیقات، ثابت میکنند که مهارتها و قابلیتهای هیجانی و عاطفی، عامل پیشبینیکننده موفقیتها، پیامدهای مثبت در محیط کار، خانواده و مدرسه محسوب میشوند و آثاری قابلمشاهده دارند.
● مولفههای هوش هیجانی
▪ خودآگاهی: رهبران سازمان که دارای هوش هیجانی بالاتر هستند، میدانند چه کسی هستند، به کجا میخواهند بروند و چرا؟ آنها شناخت عمیقی نسبت به هیجانات، عواطف، نقاط قوت، نقاط ضعف و نیازهای خود داشته و با خودشان رفتاری صادقانه دارند. آنها تصمیماتی میگیرند که منطبق با ارزشها و باورهای آنهاست. آنها اهداف بلند و کوتاهمدتی را برمیگزینند که ناشی از این تفکر است «او کیست و بهکجا میخواهد برود» آنها با خلوص نیت و با عشق کار میکنند و از شکست هراسی به خود راه نمیدهند و از آن تجربه میآموزند. آنها مشتاقانه به انتقادات سازنده گوش میدهند و با کمال میل خواهان همکاری و همفکری دیگران هستند.
▪ خودگردانی: رهبران سازمان، با استفاده از هوش هیجانی میتوانند احساسات و تکانشهای خویش را کنترل کنند. آنها هیجانات را بهگونهای یکپارچه میسازند تا بتوانند مسائل غیرقابل پیشبینی و یا حتی فاجعهآمیزی را که در زندگی اتفاق میافتد، براحتی کنترل کنند. آنها محیطی توأم با اعتماد – ایمنی و وفاداری بهوجود میآورند، بهگونهای که اگر پیروانشان بخواهند خبری ناگوار به آنها بدهند، هیچگونه احساس دلهره و ترس ندارند. آنها همیشه در زندگی خود اندیشمندانه عمل میکنند و در نتیجه قادرند مشکلات و بحرانهای موجود را بهطور مناسب هدایت کنند.
▪ انگیزش: رهبران سازمانی با هوش هیجانی، دارای محرک درونی بوده و از حداقل انتظاری که از دیگران داریم، فراترند. آنها خواهان پیشرفت و بهبود بوده و میخواهند کارها را بهتر از گذشته انجام دهند. آنها میخواهند معیاری برای اندازهگیری رشد و پیشرفت داشته باشند، آنها در سازمان از مقبولیت بالایی برخوردارند و افراد، با کمال میل از آنها تبعیت میکنند و به آنها وفادارند.
▪ همدلی: رهبران سازمان با هوش هیجانی، با تدبیری خاص احساسات پیروان خود را در فرایند تصمیمگیری دخالت میدهند. آنها بهدلیل بهرهمندی از مهارت همدلی، هیچگاه با تحقیر و غرور با دیگران رفتار نمیکنند بلکه رفتاری دوستانه با دیگران دارند و بخوبی از نتایج این تعاملها آگاهند. آنها در اجرای فرایند تغییر، به پیروان کمک میکنند و از بهکارگیری جملات بیارزش مانند «من این کار را خودم انجام میدهم» خودداری میکنند. کاربرد همدلی در محیطهایی است که گروهی بخواهند با دیگران روابطی پیچیده و بینالمللی داشته باشند و مخاطبین آنها دارای فرهنگهای مختلف هستند. همدلی و هدایت موثر آن موجب تقویت روابط میشود.
▪ مهارتهای اجتماعی: رهبران سازمانی یا هوش هیجانی، از نظر دیگران افرادی دوستداشتنی بوده و لازم نیست که حتماً دارای شخصیتی خونگرم باشند، چون آنها تلاش میکنند مهارتهای ارتباطی میانفردی را پرورش و تقویت کنند. آنها در وجودشان دارای قابلیتهای شخصیتی بالایی هستند که موجب میشود با دیگران بهآسانی رابطه برقرار کنند. آنها همواره در جستوجوی زمینههای مشترک با دیگرانند و وقتی سؤالاتی مطرح میکنند، میتوان صداقت را در سوالاتشان یافت. این مهارتها بهعنوان مولفههای هوش هیجانی بهگونهای عمل میکنند که باعث همافزایی کارها در زندگی کاری و شخصی میشود.
وقتی بخواهیم از طریق توسعه رهبری، افراد را هدایت کنیم به سه نوع مهارت نیاز داریم که عبارتند از:
۱) ویژگیهای فردی: صداقت، اصالت، مقبولیت، قاطعیت، عزم، فروتنی، اشتیاق، ریسکپذیری، اعتماد بهنفس، دیدگاه و بینش.
۲) هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی: توانایی شناخت و همدلی با دیگران، برقراری ارتباط مؤثر، گوش دادن عمیق، پرسیدن سؤالات مهم، تشریک مساعی، گروههای پیشرفت، مربیگری، هدایت به سبک مرشدگری، برانگیختن دیگران، مذاکره کردن.
۳) مهارتهای تجاری: داشتن دانش کاری مربوط به تجارت، صنایع، بازار، مشتری، توانایی فکر کردن راهبردی (استراتژیکی)، تجزیهوتحلیل، حل مسئله، تلفیق کردن و کسب نتایج دلخواه.
● پنج گام اساسی برای استفاده از قدرت و توسعه رهبری
۱) خودتان را بشناسید: محورهای ارزشی و کار صحیح را بشناسید وقتی صادقانه کار میکنید، قدرتمندترین فرد هستید. با خودتان صریح و صادق باشید. رهبران نسبت به دیگران خودآگاهی بیشتری دارند، به نقاط قوت و ضعف خود آگاهند و به تقویت نقاط قوت میپردازند و اجازه نمیدهند محدودیتها مانعی بر سر راهشان باشند.
۲) بدانید که به کجا میخواهید بروید: شما نیازمند دیدگاهی هستید تا شما را بهسمت تحقق اهداف هدایت کند. اگر از پیامدهای اهداف آگاه باشید صاحب قدرت میشوید. اگر در ذهن خود اهدافی را ترسیم نکنید بهآسانی آن را گم کرده و از آن منحرف میشوید. رهبران موفق دارای دیدگاه هستند. حتی اگر دیدگاه جنبه شخصی داشته باشد.
۳) بدانید چگونه باید ارتباط مؤثر برقرار کنید: بهمنظور شناخت نیازها و اجابت خواسته دیگران نیازمند ارتباط مؤثر هستید. شما میتوانید خودتان را بشناسید و بدانید بهکجا خواهید رفت، اما اگر نتوانید ارزیابی دقیقی از مهارتها، تواناییها، اهداف و نیازهایتان برای اطرافیان ارائه کنید، بهگونهای شما را درک کنند و بخواهند واکنش نشان دهند، درگیر جدالی سخت خواهید شد. رهبران سازمانی میدانند چگونه رفتار و احساسات خود را به کلماتی آسان و قابلفهم تبدیل کنند.
۴) بدانید هیجانات خود را چگونه اداره کنید و با هیجانات دیگران کنار بیایید: قدرت فقط از طریق شناخت دیگران بهدست میآید. رهبران سازمانی از لحاظ هیجانی باهوشند. آنها نه فقط خودشان و دیگران را میشناسند بلکه میدانند چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل کنند. آنها توانایی همدلی با احساسات دیگران را دارند و میتوانند جهان و حوادث را از دیدگاه آنها ببیند. رهبران سازمان همانطور که برای خودشان احترام قائلند برای دیگران نیز احترام قائل هستند.
۵) بدانید که چگونه باید به توسعه روابط بپردازید: رهبران سازمانی بهدنبال افراد مناسبی هستند تا از طریق آنها بهتقویت تفاهم میان کارکنان و توسعه چارچوب کاری بپردازند. هر چه با افراد توانمند رابطه برقرار کنید قدرتمندتر میشوید. شما برای موفقیت محتاج دیگران هستید. قدرت واقعی رهبری از طریق کارکنان بهدست میآید.
هوش هیجانی تنها ارزشمندترین عامل در اثربخشی رهبری سازمان است. رهبران سازمان با قابلیت هوش هیجانی رشدیافته باعث افزایش، حفظ و استمرار عملکرد در سطوح عالی سازمان میشوند. دکتر «دانیل گلمن» روانشناس و روزنامهنگار میگوید:«قوانین انجام کار در حال تغییرند و ما بهوسیله معیارهای جدید موردقضاوت قرار میگیرند نهاینکه چقدر ما هوشمندیم یا اینکه چقدر آموزش دیدهایم یا چه تخصصی داریم بلکه چطور میتوانیم خودمان یا دیگران را اداره کنیم.» هوش هیجانی سیستم یا شبکه کاری است که دیگر برنامهها براساس آن عمل میکنند. اگر سیستم خوب کار نکند کیفیت تمام برنامهها تحت تاثیر قرار میگیرند.
● رابطه هوش هیجانی با بهداشت روانی
هوش هیجانی با دو مؤلفه گسترده خلق، یعنی عاطفه مثبت و منفی رابطه دارد. عاطفه منفی، صفتی است که حساسیت به وقایع منفی را نشان میدهد. در نتیجه افرادی که نمره بالایی در این ویژگی دارند، طیف وسیعی از خلقهای منفی شامل: اضطراب، ناراحتی، خصومت و نارضایتی را تجربه میکنند. عاطفه مثبت، حساسیت به وقایع مثبت را نشان میدهد و نمره بالا در این ویژگی، خصوصیاتی نظیر احساس لذت، علاقهمندی، اطمینان، شور و اشتیاق را بهدنبال دارد.
رابطه احتمالی در حالتهای زیر میان خلقوخو و هوش هیجانی برقرار است:
۱) افرادی که هیجان منفی زیادی را تجربه میکنند به مهارت بیشتری برای کنترل این هیجانات نیاز دارند.
۲) افراد با خلق منفی بالا، گرایش بیشتری به عدم ثبات تجربه هیجانی دارند، لحظهای عصبانی و لحظهای ناراحت میشوند. چنین حالاتی ممکن است، درک واقعی آنچه احساس میشود را برای آنها مشکل سازد.
۳) افراد با خلق مثبت به خوشبینی درباره تواناییهایشان گرایش دارند. آنها هنگام ارزیابی هوش هیجانی، معتقدند که از لحاظ هیجانی توانمند هستند.
یکی از فواید مهم توانایی، تنظیم هیجان منفی و پرورش هیجانات خوشایند و مثبت است. بنابراین، افرادی که در تنظیم هیجانات خود مهارت دارند، بهتر میتوانند حالات هیجانی منفی خود را از طریق فعالیتهای خوشایند جبران کنند، اما افرادی که در تنظیم هیجانات خود مشکل دارند، فاقد این توانایی هستند.
مؤلفه دیگر توانایی تنظیم هیجان، توانایی درک هیجانات بدون افراط و تفریط در اهمیت آنهاست. افراد با هوش هیجانی میتوانند به تعادلی مناسب میان افشاء و مواجهه با احساسات منفی دست یابند. در کل تواناییهای هیجانی باعث:
الف) تشخیص پاسخهای هیجانی مؤثر در ارتباط با رویدادهای طبیعی روزمره
ب) تشخیص درست رویداد و گسترش دامنه بینش
پ) ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات میشود
عاطفه منفی شدید، میتواند اثراتی تضعیفکننده در فکر داشته باشد. در بعضی افراد، دامنه استرس و اضطراب میتواند خطر اختلال روانی را افزایش دهد. در چنین حالتی، حتی مشکلات کوچک هم در نسبتهای بزرگ ظاهر میشود. تواناییهای هیجانی در مقابله با افسردگی، ناامیدی و تفکرات خودکشی، مؤثر هستند. برخی اشکال هوش هیجانی افراد را از استرس مصون داشته و منجر به سازگاری بهتر میشود. مثلاً، توانایی کنترل هیجان، با گرایش به حفظ خلق مثبت ارتباط دارد و منجر به پیشگیری از حالت افسردگی میشود.
● کاربردهای هوش هیجانی در محیط کار
تصور عموم مردم این است که هوش هیجانی میتواند در تمام ابعاد زندگی نقش کلیدی داشته باشد. اکثر متخصصان و کارشناسان این رشته معتقدند که هوش هیجانی نامی جدید اما دارای محتوایی قدیمی است. هوش هیجانی نقش مهمی در رهبری، بهبود کارها (توسعه شغلی) و زندگی حرفهای دارد. همچنین نباید فکر کنیم هوش هیجانی میتواند جایگزین و جانشین تواناییها، دانشها و یا مهارت شغلی شود. هوش هیجانی بهگونهای سازماندهی شده تا بتواند نتایج کاری را بهبود بخشد، اما به هیچوجه نمیتواند بدون مهارتهای شغلی (فنی) موفقیتهای ما را تضمین کند. بعضی از کاربردهای هوش هیجانی در محیط کار عبارتند از:
▪ توسعه شغلی (بهبود کارها): اگر معیارهایی برای شناخت کارکنان یا خودتان داشته باشید، میتوانید مسیرهای شغلی کارکنان را همانند رعایت بهداشت روانی درنظر بگیرید.
▪ توسعه (بهسازی) مدیریت: مدیرانی که فقط بر مهارتهای فنی خودشان تکیه میکنند، مدیریت نمیکنند. بلکه صرفاً عهدهدار امور هستند. بنابراین شناخت و ارتقای هوش هیجانی میتواند منجر به توسعه روشهای مدیریتی خاص شود.
▪ اثربخشی گروهی: گروهها چیزی بیش از مجموع افراد بهصورت انفرادی هستند. بهعبارتی، نقش گروهها همافزایی است. هوش هیجانی عاملی است که باعث حفظ و پایداری گروهها میشود.
▪ انعطافپذیری (تطابق): انعطافپذیری بهمعنای ایجاد و ارائه راهحلهای بدیع است. هدف ممکن است برتری و تسلط بر فردی باشد که توان مقابله با او را ندارید، تشریح ایدهای که میدانید عملی است، اما فعلاً فضای اجراکردن آن فراهم نیست، ایجاد تغییری است که در یک نظام اداری باید اتفاق بیفتد و یا جلوگیری از قائلهای که باید رفع و رجوع شود. همه این موارد نیازمند راهحلهای متعددی هستند که متناسب با شرایط و وضعیت باید اتخاذ شوند.
▪ نگرش مثبت: قابلیتهای هوش هیجانی خوشبینی تسهیل و تسریعکننده حرکت در اقدام بهسوی عملکرد عالی است. بهرهمندی از درجه بالای خوشبینی، منحصر بهفردترین شاخص برای فروشندگان موفق است. شرایطی مانند گفتوگو، مذاکره، ارائه، برگزاری جلسه یکی از قابلیتهای عملکردی زیربنایی محسوب میشود.
▪ برگشتپذیری: فشار روانی (استرس) از عوامل کاهشدهنده بهرهوری و تمرکز حواس است. منحصر بفردترین روش در تحمل فشار روانی برگشتپذیری است که یکی از قابلیتهای هوش هیجانی محسوب میشود. بهمعنی توانایی بازگشت به حالت اولیه پس از روبهرو شدن با یک مانع – مشکل، احساس یاس و نومیدی، طرد شدن، شکست یا دیدن خسارت است، مشروط بر آنکه حالت و اشتیاق و امیدواری اولیه کماکان پابرجا باشد. اینکه یک شخص با توجه به شرایط گوناگون بتواند سرسخت یا منعطف، تحلیلگر یا خلاق باشد، میبایستی از توانایی استفاده از تمام بخشهای مغز خود برخوردار باشد، زیرا هیجانها در سمت چپ نیمکره مغز قرار دارند.
اگر سازمانی دارای مدیریتی با سطح پایین قابلیتهای هوش هیجانی و مدیریتی باشد، نهتنها میلیونهادلار از درامدهای سازمان کاهش مییابد بلکه موجب از دستدادن مشتریان و نابودی ایدههای نو در کارکنان میشود. وقتی کارکنان و افراد بااسترس (فشار روانی) روبهرو میشوند سه راهحل یا گزینه را در پیش روی دارند:
۱) راهبرد حلکننده/بازنگرانه: شامل حرکت به سمت مشکل و بازنگری شرایط موجود است.
۲) راهبرد لاکپشتی: شامل گوشهنشینی، عقبنشینی، انزوا و تحمل شرایط موجود است. آثار روانی این استراتژی انزوا، ملالت و افسردگی است.
۳) راهبرد راسویی (جنگ و گریز): شامل ایستادگی، مقاومت و جنگ و گریز است. آثار این راهبرد فحاشی، خشم و سایر بیماریهای جسمی و روانی است.
عامل بروز استرس در کارکنان را نمیتوان به رفتار نامناسب رؤسا نسبت داد. حرکت روبه رشد فناوریها، تعدیلات سازمانی، عدم امنیت شغلی، بازسازی و تغییرات سازمانی سهم زیادی در بروز استرس دارند. پس چطور میتوانیم با استرس مقابله کنیم؟ دو مطلب ذیل را به یاد داشته باشید:
▪ استرس، شمشیری دو لبه است. استرس خوب، استرسی است که به زندگیمان هیجان میدهد.
▪ استرس بد یا مضر، استرسی است که به آرامی شروع میشود؛ اما به شدت آسیبرسان است.
در ارتباط با هوش هیجانی، اینطور استنباط میشود که میتوان استرسهای زندگی را بهتر کنترل کرد. بدیهی است که با هوش هیجانی بالا، بهتر میتوانیم با استرسهای زندگی مقابله کنیم. توان فرد، مؤلفهای ضروری برای تغییر محیط کار است. این مؤلفه، مجوزی برای استخدام افراد با سطح هوش هیجانی بالا و بهکارگیری آنان در محیطهای کاری استرسزا یا نامناسب نیست بلکه این افراد در شرایط مشابه نسبت به دیگران بهتر میتوانند با استرس مقابله کنند. درحالی که افرادی که دارای هوش هیجانی پایینتری هستند، ممکن است در آن شرایط تصمیم به ترک سازمان بگیرند و این هزینهای است که شما باید بهخاطر سرمایه انسانی متحمل شوید.
● مزایای هوش هیجانی بالا در محیط کار
▪ فروش: وقتی از تمامی فروشندگان مختلف این سوال را مطرح میکنید که کلید اثربخشی فعالیت آنها چیست؟ اولین پاسخ «روابط» است. اگر هوش هیجانی برای برقراری رابطه خوب و صمیمی ضروری است جای تعجب نیست که داشتن هوش هیجانی بالا میتواند نیروی قدرتمندی در افزایش میزان فروش بهشمار آید.
▪ نرخ جابجایی کارکنان: نرخ جابجایی کارکنان در مراکز فروش که رؤسا آنان هوش هیجانی بالا دارند کمتر است. کارکنان به دلایل مربوط به هوش هیجانی از جمله ناتوانی در حل مشکلات بین فردی، رهبری گروه ناکارامد در زمان بروز مشکلات، تعارضات یا ناتوانی در سازگاری با تغییرات یا بیاعتمادی سازمان را ترک میکنند.
▪ ایمنی: سرپرستانی که آموزشهای مربوط به قابلیتهای هیجانی را طی میکنند، زمان هدر رفته بابت حوادث ۱تا۵۰ درصد کاهش میدهند و میتوانند به اهداف بهرهوری از طریق افزایش تولید دست یابند.
▪ بهرهوری: خوشبینی یکی از مهارتهای زیربنایی هوش هیجانی است. افراد خوشبین باانگیزهتر، موفقتر و با دستاوردهای بالاتری هستند بهعلاوه سلامت جسمی و روانی بیشتری دارند.
▪ اعتماد متقابل: یکی دیگر از پیامدهای روابط میان افرادی است که مهارتهای هوش هیجانی را اجرا میکنند. بیش از ۵۰درصد زمان در تعاملات و محیط کاری بهدلیل بیاعتمادی تلف میشود. افراد بزرگ دوست دارند در سازمانی کار کنند که افراد، هوش هیجانی را در آن اجرا میکنند.
▪ مشتری و جلب رضایت او: جای هیچگونه ابهامی نیست که کیفیت کالا، محصول یا ارائه خدمات عاملی نیرومند برای جلب رضایت مشتریان بهحساب میآید، اما بهتنهایی شرط کافی نیست. درواقع اکثر مراجعان و مشتریان به دلایلی هیجانی، فروشندگان را ترک کرده و مجدداً به آنها مراجعه نمیکنند.مشتریان دوست ندارند طوری با آنها رفتار شود که مطابق میلشان نیست یا رابطهای خوب با فروشندگان نداشته باشند.
امروزه مبنای تصمیمگیری خرید مشتریان فقط به ظاهر اجناس مانند قیمت مناسب کالا، محصول، تسهیلات و مکان مناسب فروشگاه برنمیگردد. بلکه بیشتر به احساساتی مانند اعتماد و برخورد مناسبی مربوط است که هنگام خرید یا دریافت خدمات با او میشود. در دنیایی که کالاها و محصولات براحتی و بهطوری فزاینده کپیبرداری و شبیهسازی میشوند، رمز موفقیت در شرکتها و سازمانها را در چنین شرایطی در ایجاد هیجانهای مثبت و خاطرات خوش و جلوگیری از بروز هیجانهای منفی در مشتریان میدانند. در عرضه کالا، شرایط یکسانی از نظر قیمت، کیفیت، خدمات پس از فروش حاکم است، اما وجه تمایز این شرکتها مربوط به ارزشهای هیجانی است که در ذهن مشتریان و مراجعان شکل میدهند.
مدیریت هیجانهای مشتریان و مراجعان، چالش جدیدی را پیش روی مدیرانی قرار داده است که خواهان مزیت رقابتی در بازار هستند.
باید توجه کنیم که «تجربههای مشتری، میدان جنگ است و تانکها و مسلسلهای آن، مربوط به این میشود که شما چقدر پاسخهای هیجانی مشتریان و مراجعان خود را با نحوه خدمترسانی مدیریت میکنید».
● ویژگیهای فرد دارای هوش هیجانی بالا
۱) به روشنی، شفافی و سریع احساسات خود را با یک جمله یاکلمهای اینگونه بیان میکند؛ «من احساس میکنم ...»
۲) احساسات و افکارش را با بیان جملاتی مانند «من احساس میکنم» انکار نمیکند
۳) از ابراز احساسات خود ترسی ندارد
۴) تحت سلطه هیجانهای منفی مانند: ترس، بیم، ضعف، وابستگی، آزردگی، دلسردی، احساس گناه، شرم، دستپاچگی، اجبار، ناامیدی و درماندگی، درنمیآید
۵) میتواند بخوبی ارتباطات غیرکلامی را درک کند
۶) اجازه میدهد احساسش در زندگی راهنمای او باشد
۷) میتواند میان احساس و منطق که دو واقعیت هستند، تعادل بهوجود آورد
۸) امیال خود را بهدلیل وظیفه، گناه، زور یا التزام نشان نمیدهد
۹) مستقل و متکی بهخود است و از نظر اخلاقی خودمختار است
۱۰) به وسیله قدرت، پول، نشان، مقام، شهرت برانگیخته نمیشود
۱۱) ازنظر هیجانی، پایدار و استوار است
۱۲) بهطور ذاتی برانگیخته میشود
۱۳) خوشبین است و شکستها را درونی نمیکند
۱۴) به احساسات دیگران علاقه نشان میدهد
۱۵) خیلی راحت درباره احساسش صحبت میکند
۱۶) به واسطه ترس یا هراس، دچار رخوت و سستی در کار نمیشود
۱۷) همزمان میتواند احساسات مختلف را شناسایی کند
● نشانگرهای هوش هیجانی پایین
۱) احساسات خود را انکار کرده و دیگران را بهخاطر این کار سرزنش میکند
۲) نمیتواند به شما بگوید چرا احساس میکند باید این کار را انجام دهد
۳) همیشه دیگران را موردحمله، سرزنش، انتقاد، بیاعتباری، توهین و قضاوت قرار میدهد
۴) وقتی احساسات خود را بیان میکند، شما را موردارزیابی قرار میدهد
۵) جملات او غالباً اینگونه شروع میشود «من فکر میکنم شما»
۶) همیشه پیامهای نفرتآمیز میفرستد، مانند «من هم مثل شما احساس میکنم»
۷) گناه را به گردن شما میاندازد
۸) از دادن اطلاعات درباره احساسات خود دریغ میورزد یا دروغ میگوید (ریاکاری هیجانی)
۹) در مورد احساسات خود افراط و تفریط میکند
۱۰) درگیر مسائل جزیی میشود. از کاه کوه میسازد یا در مقابل مسائل جزئی واکنش تند نشان میدهد
۱۱) عدم انسجام و بینش هوشیار دارد
۱۲) سختگیر، بدون گذشت و بخیل است
۱۳) به شما نمیگوید چه فکری درباره شما میکند
۱۴) بهجای آنکه احساس خود را بیان کند، بیشتر عمل میکند
۱۵) طفره میرود و آب به آسیاب دشمن میریزد
۱۶) به احساسات شما بیتوجه است
۱۷) حس همدلی و همدردی ندارد
۱۸) لجباز و غیرمنعطف است، برای جمع نیازمند قوانین است
۱۹) قبل از هر اقدامی به احساسات شما توجه نمیکند
۲۰) حالت تدافعی دارد، پذیرش خطا، ابراز پشیمانی یا عذرخواهی را دشوار میبیند
۲۱) از قبول مسئولیت با گفتن کلماتی نظیر «چه کار کنم» و یا «من نمیدانستم»، شانه خانه میکند
۲۲) بدبین است و همیشه فکر میکند جهان محل ظلم و بیعدالتی است
۲۳) غالباً احساس بیلیاقتی، ناامیدی، دلسردی و آزاررسانی دارد
۲۴) با بروز اولین مشکل، از کوره درمیرود
۲۵) از ارتباط با دیگران خودداری میکند و سعی میکند خود را با حیوانات خانگی، گیاهان و یا افکار خیالی سرگرم کند
۲۶) به باورهایش چنگ میاندازد و از رویارویی با حقایق به شدت هراسان است
۲۷) میتواند جزئیات هر حادثهای را برایتان بازگو کند، اما نمیتواند احساس خود را درباره آن حادثه بگوید
۲۸) از هوش و نبوغ خود صرفاً برای ایرادگیری و قضاوت در مورد دیگران استفاده میکند و نمیداند حس برتری، قضاوت و انتقادات او نسبت به دیگران چه تاثیری دارد
۲۹) شنوندهای ضعیف است. حرف دیگران را قطع میکند و آنها را بیاعتبار میسازد. به جای احساسات بیشتر بر فعالیت تاکید میکند
● روشهای صحیح اجرای برنامه آموزش هوش هیجانی
در اجرای برنامههای هوش هیجانی در سازمان، باید به چند نکته مهم توجه داشت که عبارتند از:
▪ مشخص کردن اهداف سازمان بهطور واضح
▪ ایجاد پیوند واضح بین آموزش و اهداف سازمان
▪ ارزیابی دقیق کارکنان در برنامه آموزشی برای مشخص کردن تواناییهای پایه و نیازهای فردی آنان
▪ انطباق طرح برنامه آموزشی با تواناییها و ضعفهای کارکنان
▪ تهیه و تدوین ساختار جلسهها
▪ استفاده از تمرینهای عملی، مطالعات موردی و روش ایفای نقش
▪ برقراری ارتباط و پیوند بین آموختهها و تجارب دنیای واقعی کارکنان
▪ فراهم ساختن فرصتهای متعدد برای دادن بازخورد
▪ استفاده از موقعیتهای گروهی برای ایفای نقش و تمرین رفتارهای اجتماعی و آموزش آنها
▪ نشان دادن نیازهای اختصاصی هر فرد به او بهطور خصوصی و محرمانه
▪ فراهم ساختن منابع حمایتی و تقویتی برای کارکنان در برنامه، طی مرحله پیگیری
● ۱۰ توصیه برای بهبود هوش هیجانی
۱) مسئولیت کامیابیها و عواطف را بپذیرید
۲) بهجای برچسب زدن به رفتار و انگیزههای دیگران، احساسات خودتان را بازنگری کنید
۳) مهارتهای مؤثر سازشجویانه را برای حالت خاص روانی توسعه دهید. یاد بگیرید آرامش خود را حفظ کنید وقتی هیجانزده هستید و برعکس، پرتلاش و پرتحرک باشید، وقتی که احساس خمودگی و ضعف میکنید.
۴) بهدنبال کسب پیروزی باشید و از شرایط منفی درس بیاموزید. بهدنبال زندگی شاد باشید
۵) با خودتان صادق باشید، احساسات منفیتان را بپذیرید و به دنبال یافتن منشاء آن باشید، بهدنبال راهحلهایی باشید تا بهطور جدی بتوانید مشکلات را حل کنید
۶) به احساسات دیگران احترام بگذارید و به آنان نشان دهید که برایشان احترام قائلید
۷) از افرادی که به احساسات شما احترام نمیگذارند یا قبولتان ندارند، دوری کنید
۸) در برابر آنچه که حرف میزنید، گوش کنید
۹) به ارتباطات غیرکلامی اهمیت دهید، وقتی با دیگران ارتباط برقرار میکنید، به چهرهاش نگاه کرده و به لحن صدایش توجه کنید، علائم تن گفتاری (حرکات بدن) او را به ذهن بسپارید و آنها را مدنظر قرار دهید
۱۰) بدانید که هوش هیجانی به زمان نیاز دارد. صبر و حوصله کنید، عجله نکنید
● نتیجهگیری
در دنیایی که تغییرات با شتاب و سرعت صورت میگیرند، هوش هیجانی برای سازمانها بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده و عاملی حیاتی برای کسب موفقیت بهشمار میآید. نهتنها مدیران سطوح عالی سازمان نیاز دارند قابلیتهای خود را نشان دهند بلکه تمامی کارکنان نیز در تمامی سطوح، چنین نیازی را احساس میکنند. این امر برای رسیدن به نتایج دلخواه هوش هیجانی بالا، کمک شایانی به آنها میکند. کارکنان صرفنظر از اینکه چه شغلی دارند باید روشهای نفوذ بر دیگران را بدانند زیرا نهتنها آنان را برای انجام کار برمیانگیزد بلکه در قبال نتایج کار مسئولیتپذیرتر میکند.
نویسنده: فرزانه مزینانی
منابع
۱. گلمن، دانیل، (۱۳۸۳)، هوش هیجانی (ترجمه نسرین پارسا)، تهران: رشد
۲. آقایار سیروس درامدی، پرویز. (۱۳۸۶)، هوش هیجنی سازمانی، اصفهان، سپاهان
۳. عباسزادگان، سیدمحمد. (۱۳۸۴)، مدیریت عملکرد، تهران، شرکت سهامی انتشار
۴. ciarochi V joseph Dean p Frank Aderson Stephen (۲۰۰۲). Emotional intelligence moderate the relationship between stress aqnd mental health. Journal of personality and individual difference. Vol ۳۲- ۱۹۷- ۲۰۹
منابع
۱. گلمن، دانیل، (۱۳۸۳)، هوش هیجانی (ترجمه نسرین پارسا)، تهران: رشد
۲. آقایار سیروس درامدی، پرویز. (۱۳۸۶)، هوش هیجنی سازمانی، اصفهان، سپاهان
۳. عباسزادگان، سیدمحمد. (۱۳۸۴)، مدیریت عملکرد، تهران، شرکت سهامی انتشار
۴. ciarochi V joseph Dean p Frank Aderson Stephen (۲۰۰۲). Emotional intelligence moderate the relationship between stress aqnd mental health. Journal of personality and individual difference. Vol ۳۲- ۱۹۷- ۲۰۹
منبع : ماهنامه صنعت خودرو
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران پاکستان مجلس شورای اسلامی رئیسی دولت سید ابراهیم رئیسی ایران و پاکستان حجاب رئیس جمهور مجلس دولت سیزدهم رهبر انقلاب
تهران سیل پلیس هواشناسی بارش باران فراجا شهرداری تهران فضای مجازی قتل سلامت وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو دلار سایپا بورس تورم مالیات
ترانه علیدوستی کتاب رادیو سریال سینمای ایران تلویزیون نمایشگاه کتاب فیلم فیلم سینمایی سینما تئاتر معماری
سازمان سنجش کنکور ۱۴۰۳ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان بنیاد ملی نخبگان
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه روسیه جنگ غزه چین عملیات وعده صادق ترکیه اوکراین حماس طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال باشگاه پرسپولیس اوسمار ویرا سردار آزمون رئال مادرید بارسلونا بازی سپاهان باشگاه استقلال فوتسال
گوگل همراه اول ایلان ماسک اپل شیائومی مایکروسافت هوش مصنوعی تبلیغات فناوری تلگرام سامسونگ ناسا
یبوست پیری صبحانه