پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


ارباب تاریخ سینما و وسوسه حلقه ها


ارباب تاریخ سینما و وسوسه حلقه ها
تلویزیون این روزها تمام تلاشش را می کند که متفاوت عمل کرده و فرا رسیدن تابستان را نوید دهد و به نوعی تحولی عظیم در برنامه هایش ایجاد کند، اما متاسفانه هیچ برنامه ریزی دقیق و حساب شده ای صورت نپذیرفته و یک سردرگمی فاحشی قابل رویت است که بیننده را گیج و مبهوت می کند. این طور که از شواهد و قراین بر می آید و از آنجایی که امروز نهم تیرماه است و دقیقا نه روز ناقابل از تابستان می گذرد و باز هم شاهد به هم ریختگی و شلوغی بی حد و اندازه در جعبه جادویی هستیم به این نتیجه می رسیم خبری از جنگ شبانه و تدبیری اصولی نیست و امسال دیگر لحظات خوشی را با «رامبد جوان» و یارانش نخواهیم داشت.
شبکه دو سیما بر خلاف دو سال گذشته و بدعت جالب و جذابش، امسال هیچ توجهی به جلب مخاطب و بیننده نداشته و صرفا برای رفع تکلیف به پخش فیلم های سینمایی مبادرت ورزیده است. در این که شبکه دو سیما پایه گذار پخش جشنواره تابستانه بوده و بابی جدید در تلویزیون ایران باز کرده است، شکی نیست و ما نیز از این شروع فصل جذاب کمال تشکر را داریم، اما درست نیست از سر وظیفه و مسئولیتی که به گردنش می باشد هر فیلم با هر کیفیتی را به نمایش گذارده و انتظار داشته باشد مردم بپسندند، به خصوص که در اولین جشنواره تابستانه شبکه دو سیما چنان قدرتمند، قوی و تاثیرگذار عمل کرد که فیلم بازان بسیاری را حیرت زده کرد، نمایش فیلم هایی از به روزترین ها، بهترین و تاریخ سازترین ها و اما اکنون شاهد شکستی اساسی در این امر بوده و سقوط این راه و روش را شاهد هستیم.
پر کردن لحظات و اوقات فراغت مردم امری به جا و معقول می باشد به شرط این که با بررسی ها و دقتی اساسی همراه باشد نه این که به هر نحو و هر شیوه ای و با هر فیلم از هر زمان. متاسفانه بعضی از فیلم های سینمایی پخش شده از شبکه های مختلف چنان قدیمی، تکراری و رنگ و رو رفته است که بیننده به هیچ وجه ترغیب به دیدن لحظه ای از آن نمی شود ما نیز مانند بیشتر مخاطبان و یا منتقدان منکر ارزش های سینمایی و تاریخ تصویری نیستیم، اما ای کاش فیلم های پخش شده جایی در تاریخ سینما و یا ارزش چند بار دیدن را داشتند.
با نهایت تاسف باید بگوییم این موجی است که این روزها در بیشتر شبکه ها به راه افتاده است شما هم حتما می دانید که دوبله ایران یکی از برجسته ترین و موفق ترین های عرصه جهانی می باشد، اصلا اشتباه نکنید این واقعیت هیچ دخلی به امکانات و تجهیزات فوق العاده ندارد، بلکه تنها نتیجه ای است از ذوق و سلیقه دوبلورها و صداپیشگان برجسته و تاثیرگذار. در هر صورت با تمام واقعیت های دوبله متاسفانه این روزها شاهد فیلم هایی با کیفیت دوبله پایین و سطحی روبه رو هستیم که نمی دانیم کجا و چگونه دوبله می شوند (این همه افتخارات دوبله ما کجاست؟) پخش فیلم های این روزها به نحوی به تکلیفی بدل شده که صرفا قصد دارد پخش شود و هیچ پشتوانه دیگری ندارد. اما از حواشی نامطلوب و ناخوشایند فیلم سینمایی و احوالات این روزهای تلویزیون که بگذریم، می رسیم به اتفاقات خوش آن که هر چند کم وجود داشته است: مثلا همین سریال «رستگاران» و یا پخش خوشایند یکی از تاریخ سازترین آثار سینمایی جهان: «ارباب حلقه ها» را عرض می کنم. البته نمی دانیم چرا و به چه علت اما عوامل شبکه دو اجازه ندادند شیرینی و حلاوت این سه گانه جذاب به تنمان بنشیند و چنان با بی دقتی و بی ذوقی این سه برادر تصویری را از هم جدا و پاره پاره کردند که علاقه مندان و شیفتگان آن ها نیز نتوانستند فیلم را به طور کامل ببینند اطلاع رسانی های اشتباه و یا عدم اطلاع رسانی، زمان پخش فیلم های سه گانه باعث شد طیف عظیمی از مخاطبان از پخش آن ها جا مانده نتوانند فیلم ها را به طور کامل ببینند. شاید بتوان گفت این عظیم ترین خیانت یک شبکه در تاریخ هنر به اثری جذاب و عظیم بوده است، پس از این رو می توان به جد گفت که امسال تابستان شبکه دو با بی برنامگی و سردرگمی وحشتناکی همراه خواهد بود. در مقابل این اجحاف جان گداز وظیفه دانستیم با استفاده از تریبون در اختیار داشته کوتاهی های شبکه مذکور را جبران کرده و این اثر ارزشمند رابه نقد بنشینیم:
● ارباب حلقه ها:
فیلم «ارباب حلقه ها» بر اساس مجموعه کتاب های «جی.ار.ام.تالکین» ساخته و عرضه شده است. تالکین در سال ۱۹۷۳ در گذشت. (متاسفانه اجل به او اجازه نداده که شیرینی، تصویری شدن آثارش را بچشد و موفقیتی این چنینی را درک کند) اما کتاب های مذکور برای خود، مشتریان و طرفداران تقریبا ثابتی پیدا کرده اند. هالیوود و سینما تا پیش از این به سراغ این منبع عظیم فانتزی و ماجرایی نرفته بود. (البته «رالف باکشی»، انیماتور معروف، ۲۴سال پیش که یک نسخه انیمیشن بر اساس نیمی از افسانه «ارباب حلقه ها» ساخت و ارائه کرد.) «ارباب حلقه ها» رویکرد کاملا متفاوتی را در برخورد با مقوله جلوه های ویژه ایجاد کرده است.
این فیلم به رغم بهره گیری گسترده از انواع جلوه های ویژه رایانه ای و دیجیتالی، هرگز وابسته به این رویکرد نبوده، تا جایی که داستان و روندش را بر جلوه های ویژه ترجیح داده و از این تکنولوژی برجسته در راستای جهت دهی به داستان بهره جسته است. جلوه های ویژه در فیلم «ارباب حلقه ها» با تمام تعدد و اعجاب انگیز بودنش نه تنها به خط داستانی قوی فیلم و مایه های غنی و درام آن لطمه ای وارد نکرده، بلکه سبب جذابیت و تقویت آن شده است. این فیلم از معدود فیلم هایی است که سرسپردگی عمیق کارگردانش را به رمان اصلی نشان می دهد «پیتر جکسون» تمام توانایی اش را برای ادای دین و احترام به کار گرفته و نتیجه ای جذاب از فیلم ساز و نویسنده خلق کرده است. یکی از نکات قابل توجه سه گانه «ارباب حلقه ها» حس تشویش و نگرانی است که در بیننده ایجاد می شود، در این حماسه زیبا همان حس تعلیقی که در شخصیت های فیلم موجود است، بدون کم و کاست به مخاطب القا می شود. فیلم در عین حال که، چشمان تماشاگر را به سوی خود خیره می کند و او را در دنیایی از اکشن، ماجرا و فانتزی غرق می کند، ارتباط مداوم و بسیار نزدیک او را با کاراکترهای متنوعش نیز حفظ کرده و لحظه لحظه مخاطبش را غافلگیر می کند. یکی دیگر از ویژگی های فیلم، سکانس های اکشن آن است که بدون این که از خون و خون ریزی در آن ها نشانی باشد، تماشاگر را به سر حد هیجان می رساند. «ارباب حلقه ها» از معدود فیلم هایی است که هر چه جلوتر می رود جذاب تر و تماشایی تر می شود و این موکد قدرت و توانایی کارگردان می باشد.
● ارباب حلقه ها: قسمت اول (یاران حلقه):
داستان در سرزمین میانه اتفاق می افتد و در مورد «ارباب تاریکی هاست» که در جست وجوی «حلقه یگانه» که خود ساخته است ولی سال ها پیش در جنگ از دست داده و حالا از محل آن خبر ندارد، می باشد. فیلم با صدای «گالادریل» شروع می شود و ساخت حلقه یگانه توسط ارباب تاریکی، «سائورون» را نشان می دهد، سائورون می خواهد کل سرزمین میانه را تسخیر کند ولی آخرین اتحاد «الف ها و آدم ها» جلوی پیشروی سپاه او را می گیرد، تا این که خود وارد جنگ می شود و پادشاه آدم ها «الندیل» را می کشد. سپر الندیل شاهزاده «ایسیلدور» درصدد انتقام کشته شدن پدرش به «سائورون» حمله می کند و با تیغه شکسته شمشیر پدرش، دستی که حلقه یگانه بر آن بود را قطع می کند. جسم سائورون از بین می رود ولی روحش به دلیل این که با حلقه پیوند خورده است نابود نمی شود.تا وقتی که حلقه در آتش «کوه هلاکت» (همان جا که ساخته شده است) از بین نمی رفت، «سائورون» نیز زنده بود، «ایسیلدور» جذب حلقه شد (این جاست که انسان به رسم همیشه وسوسه می شود) و از نابودکردن آن پرهیز کرد ولی در راه بازگشت در جنگ گروهی و حمله ارک ها(طرفداران سائورون) کشته شد، حلقه در رودخانه افتاد و برای هزاران سال گم شد. تا این که «گالوم» آن را پیدا کرد، حلقه به او عمری طولانی و غیرعادی داد و او برای ۵۰۰سال در غار زندگی کرد تا این که حلقه از فرصت استفاده کرد از گالوم جدا شد و خود را در راه «هابیتی» (موجودات کوچکی با گوش های بزرگ و خاص) به نام «بیلبو بگنیز» قرارداد، ماجرای فیلم از این جا شروع می شود و داستان رسیدن حلقه به فرودو بگینز و سفر او به «ریوندل» و از آن جا رفتن برای نابودی حلقه و خطرات راه در قسمت های بعدی ادامه پیدا می کند. فرود و در این کار تنها نیست و یازده نفر او را در این سفر یاری می کنند و... این فیلم که این قدر از محسنات و خوبی هایش گفتیم ایرادهای کوچک و جزئی نیز دارد.
متاسفانه در سری های «ارباب حلقه ها» رگه ها و مایه های رمانتیک فیلم درست و کامل از کار درنیامده است. علاوه بر این برخی از کاراکترها به خوبی معرفی نشده اند. جالب است بدانید در کتاب تالکین (نویسنده)، هابیت هایی که معرفی شده اند جذابیت های بصری و تصویری زیادی دارند این طور که می گویند آن ها می نوازند، شعر می خوانند و زندگی شادی دارند (البته زندگی فرح بخش هابیت ها چیزی بود که هر چند کوتاه و گذرا به آن پرداخته شد و به بیننده القا شد) همچنین بسیاری از کاراکترهای کوچک و حاشیه ای (اما جذاب) که در کتاب وجود دارند، از فیلم حذف شده اند. البته باید به این نکته توجه داشت که برگرداندن یک کتاب هزار صفحه ای به یک فیلم سینمایی به خودی خود سبب حذف بسیاری از بخش های کتاب می شود.
● ارباب حلقه ها: قسمت دوم (دو برج):
خلاصه از مبارزه بین جادوگر مهربان «گندالف» و دیو بدذات که یکی از مبارزه های فیلم «یاران حلقه» (اولین قسمت فیلم) است در ابتدای فیلم نمایش داده می شود. این صحنه اولین صحنه ای است که در فیلم دو برج می بینیم. یکی از جنبه های استادانه برج ها، این است که چنین فیلمی پر از گداز و تغییر، نزدیک به سه ساعت طول می کشد و باز هم تا آخرین لحظه توجه تماشاگران را جلب می کند. از آن جایی که برج های دوگانه باید به میزان کافی داستان را برای قسمت بعدی محفوظ نگاه دارد از مناسبات احساسی بسیار سرسری می گذرد و بیشتر به خلق صحنه های اکشن و جذاب می پردازد. «دو برج» یک موفقیت کامل و درخشان در عرصه صنعت و هنر سینمای معاصر به شمار می رود. فیلم صحنه های باشکوهی دارد که تا سالیان سال در ذهن تماشاگر حک خواهد شد.
صحنه های مربوط به «هلمز دیپ» که در کتاب تالکین فقط ده تا دوازده صحنه را به خود اختصاص داده، سی دقیقه از فیلم دو برج را شامل می شود (این هنر یک کارگردان است که سی دقیقه تماشاگرش را پای صحنه های اکشن بنشاند) این صحنه ها فوق العاده باشکوه و هوش ربا از کار درآمده است. ارزش کار در این صحنه ها فقط به جلوه های ویژه برنمی گردد بلکه گریم، صحنه آرایی، طراحی اکشن، لباس ها و جلوه های ویژه غیرکامپیوتری نیز در خلق صحنه های مذکور دخیل و سهیم بوده اند. یکی دیگر از ویژگی های بزرگ هر دو فیلم «ارباب حلقه ها» تاکید فیلم ساز بر روی عناصر انسانی و کار بر روی کاراکترهاست. در فیلم های اکشن معمولا همه توجه معطوف اکشن و صحنه های زد و خورد می شود. اما دو برج و یاران حلقه از این قاعده مستثنا هستند. مطمئنا آن دسته از تماشاگرانی که قسمت نخست (یاران حلقه) و یا کتاب ارباب حلقه ها را نخوانده اند در درک داستان فیلم دو برج با مشکل مواجه خواهند شد. اما جذابیت ها و کاراکترهای جدید به قدری تاثیرگذار می باشد که بیننده را مجذوب می کند.
● ارباب حلقه ها: قسمت سوم و پایانی (بازگشت شاه):
یکی از جذابیت های قسمت پایانی این تریلوژی سینمایی آن است که تماشاگر بدون این که کتاب ارباب حلقه های تالکین را خوانده باشد می تواند با قصه و ماجرای داستان ارتباط برقرار کند. این جاست که باید تمام اتفاقات به نتیجه ای معقول و حساب شده برسد و بیننده را همراهی کند. صحنه های نبرد قسمت سوم یعنی بازگشت شاه پخته تر و واقعی تر از قسمت های پیشین بود، به طوری که احساس می شود هیچ نشانی از انیمیشن کامپیوتری در آن به چشم نمی خورد. یکی دیگر از دستاوردهای ارزشمند «پیترجکسون» در بازگشت شاه شیوه ای است که او برای جمع کردن داستان انتخاب کرده. او به شکل هوشمندانه و ظریفی تمام مسیرهای فرعی داستان را به شاهراه اصلی طرح داستانی اش هدایت می کند و در پایان نتیجه ای واقعی و حقیقتی جهانی را از آن استخراج می کند. نبرد بین خیر و شر بارها و بارها در دنیای تصویر در قالب های داستانی گوناگون و متفاوت روایت شده و پایانی محتوم را به نمایش گذارده است.
خارج شدن روشنایی و امید از دل سیاهی مطلق در تریلوژی «ارباب حلقه ها» به بهترین شیوه به تصویر درآمده است. پیام پیروزی حقیقت خوبی بر بدی مطلق توسط این سینمایی پرخرج و زیبا به بهترین نحو انتقال یافته است. تمام سه گانه ارباب حلقه ها (نه جزء به جزء آن) به عنوان یک اثر هنری منسجم و تمام عیار هویت خاص خودش را دارد، سه گانه ارباب حلقه ها با موفقیت گسترده تجاری و هنری خود توانست به یکی از آثار تاریخ ساز سینما بدل شود. با این تفاسیر به نظر شما قلع و قمع کردن چنین اثری خیانت و جسارتی عظیم نیست.
● و اما کاراکترهای جذاب و دوست داشتنی:
▪ بیلبوبگینز: یکی از هابیت های دوست داشتنی می باشد که ناخودآگاه صاحب حلقه شده و جادوی حلقه باعث می شود هرگز پیر نشود. او در جشن تولد ۱۴۶سالگی اش حلقه را به برادرزاده اش واگذار کرده و قصد دارد برای استراحت به دنیای جاویدان الف ها برود.
▪ فرودو بگینز: برادرزاده «بیلبو» بوده که با شادمانی فراوان و به دور از هر غم و اندوهی در سرزمین میانه، زندگی می کند، تا این که عموی او حلقه را به او واگذار کرده و مسئولیتی جانگداز به او محول می کند، هدف او زدودن و پاک کردن نیروهای شیطانی از «زمین میانه» است. او همواره در حال مبارزه با وسوسه به دست کردن حلقه و تحلیل رفتن توسط نیروی مخرب آن می باشد. در پایان نیز او هم در حالی که سرزمین میانه را نجات داده با عمویش به دنیای جاودانه می رود (هر پیروزی بهایی دارد و کسانی نیز باید در راه امید و روشنایی قربانی شوند) فرودو شخصیت محوری سه گانه «ارباب حلقه ها» می باشد که نقشش را «الیجاه وود» بازی می کند.
▪ «گندلف»: جادوگر مهربان فیلم می باشد که همچنان در جامه سفید و مواج با ریش سفید و صدای تاثیرگذارش (به مدد دو بلورهای عزیز) به داد یاران حلقه می رسد، صحنه مبارزه او و استادش یکی از جذاب ترین بخش های فیلم می باشد.
▪ سارومان: استاد گندلف می باشد که توسط «سائورون» مسخ شده و خود و نیروی جادوگری اش را در اختیار او قرار داده است. او موجوداتی به نام «ارک ها» را خلق کرده که تحت فرماندهی خودش و سائورون باشد.
● اما پدیده این سه گانه تاریخ ساز: (وحشت آور و کنجکاوکننده)
▪ گلوم یا (اسمیگل): مخلوق کامپیوتری فیلم که همانقدر طبیعی به نظر می رسد که دیگر کاراکترهای فیلم به نظر می رسند. او هابیتی است که زمانی توسط حلقه اغواشده و اکنون از نظر جسمی و روحی کاملا به هم ریخته است. اندامی نحیف و خمیده دارد با پوستی مومی شکل، شفاف و غشایی که فقط محتویات بدنش را نگاه می دارد، «اسمیگل» از درون شکافته شده است: موجودی عقب مانده، آشفته و مریض است که همواره سعی در دوست شدن با هابیت ها و خشنود نگاه داشتن آن ها دارد. او پدیده منحصر به فرد سه گانه ارباب حلقه ها می باشد، «اسمیگل» از کاراکترهای فانتزی می باشد که در قسمت دوم ظاهر می شود. (البته باید قسمت اعظم موفقیت این کاراکتر را مدیون دوبله جذاب و خوب آن بود.)
یکی از صحنه های فوق العاده فیلم مربوط به این کاراکتر بوده، درگیری «اسمیگل» با نیمه خبیثش دیدنی و متحیرکننده است. قسمتی که او گرفتار شده و سربازان او را می آزارند تا بگوید فرودو و شنم را کجا می برده حاکی از انیماتورهای برجسته و کاربلد است. حرکات او همگی بر اساس انیمیشن ها شبیه سازی شده است. او کاملا شخصیتی پذیرفتنی دارد و هیچ تفاوتی با دیگر کاراکترهای فیلم نداشته، البته این خصلت جزو کاراکترها (حتی حاشیه ای) می باشد که در عین تخیلی بودن باورپذیر هستند.
▪ «تری بیرد»: «تری بیرد» نیز یکی دیگر از مخلوقات کامپیوتری است. او درختی می باشد که راه می رود و سخن می گوید، توسط او دوستان فرودو نجات پیدا کرده و به فرودو می پیوندند. این یکی هم معرکه و تماشایی است. حرکات او نیز مانند «اسمیگل» به قدری جالب و انعطاف پذیر می باشد که به جمع کاراکترهای انسانی پیوسته است. او و بیشتر درختان منطقه مورد هجوم سائورون قرار گرفته اند.
● کارگردان و پیشینه هنری اش:
سه گانه «ارباب حلقه ها» را «پیتر جکسون» کارگردان نیوزیلندی کارگردانی کرده است. جکسون تا سال ۱۹۹۴ در نیوزیلند به فیلم سازی مشغول بود. او با ساختن فیلم های ترسناک کم بودجه به شهرت ملی گسترده ای دست یافت. سپس عازم هالیوود شد و در آنجا فیلم «مخلوقات ترسناک» را ساخت. این فیلم در گیشه با موفقیت عمل کرد و بدین ترتیب، جکسون جوان دومین فیلم هالیوودی اش را تحت عنوان «وحشت آفرینان» ساخت که در گیشه ناموفق عمل کرد. با این حال، این کارگردان چهل ساله که تا چندی پیش فیلمی گرانتر از ۱۶میلیون دلار نساخته بود، برای کارگردانی تریلوژی ارباب حلقه ها انتخاب شد. تریلوژی که چهارصد میلیون دلار بودجه برای ساخته شدنش در نظر گرفته شده است. گفته می شود که فیلم برداری دو قسمت بعدی این سه گانه همزمان با فیلم برداری قسمت اول انجام شده است. سه گانه «ارباب حلقه ها» هشت سال تمام از عمر «پیتر جکسون» را به خود مشغول کرده است. این کارگردان نیوزیلندی برای متقاعد کردن مدیران استودیوی «نیولاین سینما» برای سرمایه گذاری روی این فیلم زحمات بسیار کشیده است. شرکت های فیلم سازی هالیوود در سال های اخیر قبل از ساخت «ارباب حلقه ها» با اکراه حاضر به سرمایه گذاری های گزاف بر روی فیلم های فانتزی-حماسی بوده اند. پروژه عظیم سرمایه گذاری بر روی سه گانه «ارباب حلقه ها» یک ریسک مرگ و زندگی برای شرکت «نیولاین سینما» بوده است. در صورتی که اگر «ارباب حلقه ها» در گیشه شکست می خورد قطعا شرکت نیولاین نیز ورشکست می شد. اما در نهایت جکسون ثابت کرد که فانتزی های بزرگ سینمایی هنوز هم می توانند محبوب عامه باشند.
علی نژاد
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید