جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

لیگی که «ما» داریم


لیگی که «ما» داریم
ذکر چند نکته قبل از خواندن این مطلب ضروری است. اول اینکه تیتر این مطلب به هیچ عنوان نه تنها ربطی به ضرب المثل «دارندگی و برازندگی» ندارد بلکه اساساً پایه گذار ضرب المثل جدیدی است و به نام «ندارندگی و دو برابر برازندگی» که البته با ضرب المثل «جیب خالی و پز عالی» اشتراک فراوان دارد. نکته دوم اینکه این مطلب بر مبنای وضعیت فعلی لیگ برتر نوشته شده است. لیگی که شرایط مناسبی ندارد و تعداد زیادی از تیم های حاضر در آن هنوز شرایط لازم جهت حضور در مسابقات را برای خود فراهم نکرده اند. در چنین شرایطی نمی توان از لیگ برتر انتظار کیفیت داشت. نکته سوم اینکه نویسنده بشدت خوش خیال این مطلب امیدوار است که مسئولان ورزشی و فوتبالی تیم هایی که هنوز هیچ استارتی جهت حضور در مسابقات لیگ نزده اند، پس از خواندن این مطلب بشدت متنبه شوند و در حالی که مشغول اشک ریختن هستند و بر زمان از دست رفته می گریند، بلافاصله با یک سرمربی قرارداد ببندند و بلافاصله وارد بازار نقل و انتقالات و فصل بدنسازی شوند تا خیال همه ما که امیدواریم در لیگ نهم شاهد کیفیت بهتری باشیم راحت شود. این مطلب با امید به محقق شدن نکته سوم به رشته تحریر در آمده است.
ضرب المثل و حکایت در باب لیگ برتر بسیار است از جمله همان ضرب المثل «جیب خالی و پز عالی»! ما در حالی به خود اجازه می دهیم که از اسم لیگ برتر برای خود بهره بگیریم که یکی از اساسی ترین شاخصه های رسیدن به لیگ برتر، افزایش شاخص «توسعه» است. توسعه ای که در لیگ برتر ما تنها از یک لحاظ به دست می آید و آن افزایش دستمزد دست اندرکاران فوتبال است. غیر از این شاخص که حقیقتاً دستیابی به آن هیچ توسعه ای را به ارمغان نمی آورد. لیگ برتر ایران هیچ توسعه دیگری را تجربه نکرده است. به عنوان مثال نه سطح کیفی مسابقات بالا رفته، نه سطح اقتصادی و تجاری و نه سطح فرهنگی توسعه ای را شاهد بوده. به یاد داشته باشید که لیگ هشتم از لحاظ وقوع حوادث و حاشیه ها بدون تردید سیاه ترین کارنامه را داشت و وسعت حاشیه های به وقوع پیوسته در آن افزونتر از همیشه بود. لیگ هشتم همچنین رسماً با ورشکستگی تعدادی از باشگاه ها همراه بود که هنوز نتوانسته اند بدهی های فصل قبل خود را پرداخت کنند. صرف نظر از سقوط آزاد بنیان اقتصادی بسیاری از تیم های متوسط لیگ ما در فصل گذشته برای اولین بار شاهد سقوط قدرت مالی تیم های صنعتی بودیم یعنی همان تیم هایی که از نظر مالی از بالاترین قدرت خرید برخوردار بودند. در حقیقت بحران اقتصادی فصل قبل تنها به تیم های خصوصی لیگ شامل ابومسلم، پیام و استقلال اهواز صدمه نزد بلکه تیم های صنعتی متمولی مثل پیکان و مس کرمان را با «بحران پرداخت مطالبات» مواجه کرد که این قضیه امنیت مالی مسابقات را زیر سؤال برد. اینکه بازیکنان چند تیم لیگ برتری قصد داشتند در آخرین بازی های خود به اعتصاب بپردازند و تا زمان دریافت پول وارد میدان نشوند فاجعه ای بود که پیش از این در لیگ برتر تنها یک بار و فقط در شیرین فراز کرمانشاه شاهد آن بودیم. صرف از نظر از سقوط اخلاقی و مالی، لیگ برتر از لحاظ کیفی نیز بشدت افت داشت. در رقابت های بین المللی که نمایندگان ایران با شکست های فاحش مواجه شدند و در مسابقات داخلی نیز کیفیت بازی ها به هیچ عنوان با استاندارد روز قرابت و شباهتی نداشت. اگر سیستم در فوتبال به هیچ عنوان منسوخ نمی شود بلکه تکامل می یابد، با این حال، قهرمان لیگ برتر تیمی شد که از سیستم - در این روزها- کمتر مورد استفاده قرار گرفته ۲-۵-۳ بهره می برد که مسلماً چنین موضوعی قابل بررسی است. لیگی که با عنوان «هشتمین دوره لیگ برتر» مورد خطاب قرار می گرفت، در حقیقت اولین و نخستین شاخصه حیاتی در کشورهای جهان سوم یعنی شاخص توسعه را به هیچ عنوان یدک نمی کشید. سکوهای خالی، بلیت های فروش نرفته، درآمدهای اقتصادی اعلام نشده و سری، وابستگی صد درصدی به کمک های دولتی، پرخاشگری های سازمان یافته در ورزشگاه ها و بعضاً رسانه ها و چندین و چند عامل دیگر سبب شده تا لیگ هشتم بدون هیچ تردیدی، سیاه ترین دوره لیگ برتر قرار بگیرد. در این موضوع هیچ تردیدی نداشته باشید که ما لیگ خوبی را پشت سر نگذاشتیم. این مطلب قابل کتمان نیست!
و اما لیگی که ما داریم. حکایت نهمین دوره مسابقات لیگ برتر، حکایت ترسناکی است. شاخص خصوصی سازی لیگ نهم بدون شک با سقوط مواجه می شود چرا که با سقوط پیام و صعود تیم های دولتی تعداد تیم های خصوصی حاضر در لیگ برتر بدون تردید کاهش پیدا می کند. فضای لیگ برتر در شرایط فعلی کاملاً با «آشفتگی» کامل گره خورده است. بهترین مثال برای این قضیه وضعیت بازیکنانی مثل «امیرحسین صادقی» است که با یک باشگاه قرارداد داخلی هم امضا کرد اما حالا مشغول مذاکره با تیم دیگری است. از دیگر مثال های موجود در مورد «شاخص آشفتگی» وضعیت مربیان است. راه آهن هنوز سرمربی خود را انتخاب نکرده اما بیش از نیمی از یاران موردنظر جذب شده اند. پرسپولیس نیز در حالی برای جذب مربی خارجی تلاش می کند که مدت ها قبل از تشکیل کمیته فنی، اقدام به جذب بازیکن کرده بود. استقلال نیز بیش از انتخاب سرمربی به جذب چند بازیکن مبادرت ورزیده بود. اوضاع و احوال پاس همدان و استقلال تهران از منظر دیگری قابل بررسی است که به آن لقب «شاخص مقبولیت» می گویند. انتخاب صمد مرفاوی به عنوان سرمربی استقلال از نخستین روزهای جدایی قلعه نویی جدی به نظر می رسید اما ظاهراً مرفاوی دارای «شاخص مقبولیت» بالایی نبود چرا که حدود ۱۰ روزی طول کشید تا باشگاه راضی شد با وی قرارداد ببندد. همین اتفاق در پاس همدان برای «علیرضا منصوریان» به گونه دیگری تکرار شده است. منصوریان از حدود ۳ هفته پیش در انتظار دریافت حکم سرمربیگری تیم پاس است اما تا به امروز چنین اتفاقی صورت نگرفته. شاخص دیگری که باید به آن پرداخت «شاخص ثبات» است که بشدت شکننده و متزلزل به نظر می رسد. تاکنون تیم های استقلال، مقاومت سپاسی، پاس همدان، ابومسلم، راه آهن، پرسپولیس، سپاهان، پیکان، صبا و فولاد یا سرمربی متفاوتی نسبت به هفته پایانی لیگ هشتم جذب کرد ه اند و یا قطعاً با مربیان خود به تمدید قرارداد نمی پردازند.به این ترتیب از ۱۵ تیم لیگ برتر که فصل قبل هم در این رقابت ها حضور داشتند، ۱۰ تیم حاضر به ادامه همکاری با مربی منتخب خود نیستند. آیا این آمار از چیزی کمتر از یک «فاجعه» خبر می دهد؟
بپذیریم. مباحث مطرح شده در این مقاله ثابت کرد که لیگ نهم در بسیاری از موارد نه تنها از لیگ هشتم جلوتر نیست که اساساً دچار پسرفت فاحش شده است. به این شرایط نگران کننده، اضافه کنید که پرسپولیس و پیکان هنوز فعالیت های خود را شروع نکرده اند، مقاومت سپاسی تازه سرمربی خود را انتخاب کرده و ابهامات فراوانی در مورد لیگی که در پیش است، وجود دارد. وارد بحث های «مربیان محروم» نمی شویم اما تا کی قرار است بدگمانی به تعدادی از مربیان فوتبال ادامه پیدا کند و سرنوشت این نفرات مشخص نشود؟ اگر اوضاع به همین صورت پیش برود، هر کدام از مربیانی که امسال به صورت کاملاً طبیعی نتوانند برای خود تیمی پیدا کنند و خانه نشین شوند، نزد افکار عمومی متهم به ممنوع الکار بودن خواهند شد که این امر مسلماً شایسته نیست. ابهامات همچنان ادامه دارد. هنوز وضعیت فدراسیون فوتبال مشخص نیست و نمی دانیم که آیا به دلیل نتایج تیم ملی تغییراتی در فدراسیون به وجود خواهد آمد یا خیر؟ این تغییرات می توانند سیاست های فدراسیون در مورد لیگ برتر را نیز با تغییر مواجه کند و به همین دلیل مهم است که بدانیم آیا در فدراسیون تغییری به وجود خواهد آمد یا خیر؟ مبحث آخر. چطور می توانیم از لیگی انتظار پیشرفت داشته باشیم که در آن شاهد این همه آشفتگی هستیم؟ آیا چنین لیگی که پیش چشمان ما مشغول تدارک آن هستند، قرار است ضامن پیشرفت فوتبال باشگاهی کشور شود. این طور به نظر نمی رسد.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید