شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


رواج پدیده مصرف‌گرایی در ایران


رواج پدیده مصرف‌گرایی در ایران
«تا می‌توانی بخر و هر چه بیشتر مصرف کن». این شعار نامتجانس و متضاد با فرهنگ ایرانی و اسلامی این روزها به شکل خزنده ای وارد زندگی روزمره ما شده است. تب مصرف گرایی در دو دهه اخیر به شکل فزاینده ای گریبان خانواده های ایرانی را گرفته و روز به روز سبد کالاهای مصرفی آنها را جادارتر میکند. رواج پدیده مصرف گرایی در ایران به حدی است که دیگر روا نیست به کشورهای عربی همسایه خورده بگیریم که غوطه ور در گرداب مصرف کالاهای وارداتی هستند.
این فرایند پیش رونده اجتماعی در ایران به گونه ای است که گویی قرار است در انتهای سند چشم انداز ۱۴۰۴ در کنار پیشرفتهای علمی، اقتصادی، فرهنگی و...رتبه اول را در مصرف گرایی نیز کسب کنیم.
مصرف گرایی یکی از محصولات سرمایه داری در غرب است که با گسترش طبقه متوسط جدید، بسط جغرافیای شهرنشینی، عدم امنیت اقتصادی شهروندان،... و در پیوند مستقیم با فلسفه اصالت سود در کاپیتالیسم شکل گرفته و به جهان پیرامون نیز سرایت یافته است.
پیشینه پدیده مصرف گرایی در ایران به دوران قاجار، شکست از روسها و گسترش نفوذ انگلیسی ها باز می گردد که روابط جدیدی را در معادلات تجاری ایران رقم زد. مثلا به‌ موجب‌ قرارداد ترکمنچای‌ کالاهای‌ تولیدی‌ روسیه‌ به‌ دلیل‌ پرداخت‌ حقوق‌ گمرکی‌ کمتر، ارزان‌تر از کالاهای‌ تولید داخلی‌ به‌ دست‌ مصرف‌ کننده‌ ایرانی‌ می‌رسید. در همین دوره کمپانی هند شرقی بریتانیا نیز پیمانهای دوستی و تجارت با دولت قاجار امضا کرد.انگلستان با استفاده از قدرت نظامی برتری تجاری خود در ایران را تثبیت نمود.
کمپانی هند شرقی در مبادلات تجاری با ایران به جای پارچه های هندی کالاها و پارچه های انگلیسی را به ایران صادر می کرد. این روند در دوره پهلوی اول و دوم به نحو چشمگیری تشدید شد و عملا ایران به بازار بزرگ کالاهای مصرفی غربی تبدبل گشت. آنتونی پارسونز آخرین سفیر انگلیس در رژیم شاه در اظهاراتی خطاب به بازرگانان و تجار انگلیسی در سال ۱۳۵۲ میگوید: ”.... نخستین کاری که اینجا می‌کنید این است که تا می‌توانید کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایه‌گذاری کنید که برای فروش کالایتان چاره‌ای جز این کار نداشته باشید. اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایه‌گذاری کنید به میزان حداقل ممکن، سرمایه‌گذاری کنید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود، مانند صنایع مونتاژ که در واقع سوار کردن قطعات صادراتی انگلیسی در ایران است. در این محدوده و با توجه به این نکات، من معتقدم که ایران، یکی از بهترین بازارهایی است که شما می‌توانید برای مصرف کالاهای خود در جهان سوم پیدا کنید.”
سیاستهای عمدتا سقیم و بی قواره پهلوی دوم اقتصاد ایران را به ورطه نابودی می کشاند و بازار مونتاژ، کالاهای لوکس و تزئینی را در کشوری که عموم مردم آن در رنج، محنت و محرومیت از ملزومات اولیه زندگی به سر می برند، گرم می کند.
اما با پیروزی انقلاب اسلامی و بخصوص در سالهای اولیه به نحو شگفت آوری این تب داغ فروکش می کند و فرهنگ صرفه جویی و قناعت در بین مردم ترویج می گردد. سالهای جنگ تحمیلی نمونه ایدآلی از صرفه جویی و پرهیز از اسراف ملت ایران است که در شرایطی سخت اما مقتدر و مستقل توانستند جنگ را اداره کنند و با هرگونه نشانه مصرف گرایی مقابله نمایند. در همین سالها بود که حتی لوازمی مانند کلینکس و دستمال کاغذی نیز در فرهنگ عمومی جایگاهی غیر ضروری و تشریفاتی داشت.
اما به واسطه سیاستهای اقتصادی و فرهنگی سالهای پس از جنگ تحمیلی و به تبع آن تغییر ذائقه مردم و همچنین رویکردهای جدید دشمن در مقابله نرم افزاری با انقلاب اسلامی به یکباره تمام دستاوردهای ده سال گذشته فراموش شد و بار دیگر تجمل گرایی، مصرف گرایی و اسراف در کشور ترویج شد. این در حالی است که عمده پیشرفتهای کشورهایی مثل ژاپن، کره جنوبی و... بر شالوده تجربیات جنگ و فرهنگ قناعت مردم جنگ دیده صورت گرفت. در واقع باید اذعان کنیم ما پس از جنگ به دلیل سیاستهای غلط یک فرصت تاریخی را از دست دادیم. بر اساس آمارهای رسمی واردات طلا و جواهرآلات در این دوره چند برابر می شود و بار دیگر بازار کالاهای لوکس داغ و اشرافی گری در بین مسئولان و مردم شیوع می یابد.
بیست سال از این دوره می گذرد و روز به روز این بیماری مزمن اجتماعی ملتهب تر می شود. بازارهای تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران مملو از کالاهای وارداتی چینی، کره ای، ژاپنی و... شده است. امروز در سبد جهیزیه برای یک ازدواج ساده اقلامی مانند تلویزیون ال سی دی، ماکروویو، مبلمان ترجیحا خارجی، ویدئو دی وی دی، یخچال ساید بای ساید و... یافت می شود.این در حالی است که در آیات، روایات و فرهنگ اسلامی مصرف گرایی و اسراف به شدت مذموم است.
خداوند منان در قرآن کریم به صراحت می فرماید: «ان المسرفین هم اصحاب النار» (سوره غافر، آیه ۴۳) قطعا اسراف‌کنندگان اهل جهنم هستند. و یا در جای دیگر قرآن مسلمانان را انذار می دهد که«ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین وکان الشیطان لربه کفورا» (سوره اسراء، آیه ۲۷) مسلما اسراف‌کنندگان برادران شیاطین هستند و شیطان بر خدا کافر است. مصرف گرایی در فرهنگ ایرانیان از قدیم الایام مورد نکوهش بوده و اساسا ایرانی ها مردمانی مزین بهگوهر قناعت هستند. سعدی علیه الرحمه به زیبایی این فرهنگ را به نقش سخن ترسیم کرده است که:” کسی را گفتند هیچ خبر داری حریر در بازار گران شده؟ او در جواب گفت: ما ارزانش می‌کنیم. گفتند: چگونه؟ در جواب گفت: نخریم و نپوشیم. و گفته‌اند سزای گرانفروش نخریدن است.”
از طرفی رمز تولید ثروت در یک کشور پرهیز از مصرف گرایی است و کشورهایی به دام تجمل و اسراف می افتند که تولید در فرهنگ عمومی آنها جایگاهی ندارد. پرهیز از مصرف گرایی در کشورهایی مثل چین، ژاپن و برخی از کشورهای بزرگ اروپایی که اقتصادهای بزرگی دارند کاملا مشهود است. کشور ما امروز نیازمند تولید ثروت است و تحقق این مهم در گام اول مستلزم اصلاح الگوی مصرف در کشور است.
رهبر فرزانه انقلاب چندی پیش در دیدار با مردم شیراز حساسیت دشمن به مسائل اقتصادی ایران را خاطرنشان کردند و فرمودند: «سال گذشته نیز دشمن درصدد ایجاد اختلال در اقتصاد کشور و بزرگنمایی مشکلات بود که راه اساسی مقابله با مشکلات اقتصادی موجود، انضباط مالی، صرفه جویی، و پرهیز از اسراف است.»دهه چهارم انقلاب دهه پیشرفت و عدالت است.
واقعیت این است که راه پیشرفت کشور همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند پرهیز از اسراف و ترویج الگوی مصرف بومی و اسلامی است. موضوعی که امروز در رسانه های کشور بخصوص در رسانه ملی مغفول واقع شده است. رویکرد صدا و سیما در دو دهه گذشته نه تنها نتوانسته خدمتی به اصلاح الگوی مصرف در ایران بکند بلکه متاسفانه یکی از مهمترین عوامل اشاعه فرهنگ مصرف گرایی در کشور نحوه برنامه سازی و تبلیغات در رسانه ملی است. مسئولین این رسانه مسئولیت خطیری در این زمینه دارند و باید در افکار عمومی پاسخگو باشند.
نویسنده: صالح - اسکندری
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از http://irnon.com
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید