پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

قول های قرآن


قول های قرآن
در رابطه با مخاطب شناسی در فرآیند ارتباطات دینی نکاتی واجد اهمیت است. مخاطبین ما در ارتباطات دینی، انسان به معنای عام کلمه است. همه انسان ها فارغ از جا و مکان و فکر و فرهنگ و اندیشه، مخاطب پیام دین ما هستند. از آنجا که دین اسلام آخرین دین الهی و پیامبر اکرم هم خاتم انبیاست و دین ما دین جهانی است، مخاطب ما همه هستند و بایستی برای همه برنامه ریزی کرد. با عنایت به اینکه مسائل فراوانی در شکل گیری فکر و اندیشه و آمادگی انسان ها برای پذیرش پیام دین ما تاثیر گذاشته است، باید توجه داشت که پیام دینی ما ویژگی های خاصی دارد که انسان را با خصایصی که همه انسان ها دارند مخاطب قرار می دهد.
این پیام با فطرت و طبیعت انسان ها هماهنگ است. لذا این امر انجام کار را برای ما ساده می کند؛ چراکه که همه انسان ها در امر فطرت برابر هستند و امور فطری در همه انسانهاست و زمان و مکان در آن تاثیری ندارد مگر آنکه بتواند مقداری لایه ها و زنگارهایی روی فطرت انسان ها را بگیرد. نکته دیگر، فرهنگ انسان ها در جاهای مختلف دنیاست. فکر و فرهنگ، وضعیت معیشت و رفاه تاثیر زیادی در منتقل کردن فکر و فرهنگ دینی به آن ها دارد.
نکته دیگر موثر در برقراری ارتباط، روحیات مختلف انسان هاست. همه انسان ها از یک روحیه برابر برخوردار نیستند. بعضی روحیه ها شکل نگرفته اند و بعضی ها مغرور، لیز و سرخورده اند. با توجه به همه موارد ذکر شده از محیط زندگی که تاثیر در انتقال پیام دینی دارند تا روحیات، موقعیت زندگی همه و همه در این که ما به چه نحو پیام خود را مطرح کنیم نقش به سزایی دارند. برای همه نمی توان یک قالب و بسته بندی ثابت پیامی ارائه داد. پیام برای افراد مختلف با بسته های مختلف باید مطرح شود. می بینیم که قرآن در نحو برخوردی که برای رساندن پیام مطرح می کند، قول های زیادی را مطرح می کند. می گوید یک جا با قول بلیغ، یک جا با قول بیّن، یک جا با قول میسور، یک جا با قول ثقیل و یک جا می گوید با قول سدید بگوئید که هرکدام از آنها جایگاه خاص خود را دارد و باید در جایگاه خودش به کار رود. آنجایی که با فردی مواجهید که دچار نفرت، بدبینی و شک است، بایستی پیام دینی شما درقالب و بسته ای باشد که بتواند از تمامی موانع او گذشته و به او برسد. یا در جایی که کسی موانع زیادی دارد و نمی خواهد پیام ما را بپذیرد، پیام ما باید قول سدیدی باشد که تمامی موانعی را که او دارد، همه را سد بکند و پیام ما را به او برساند. با عنایت به اینکه بر اساس روایات رسیده، پیام دینی یک پیام منفعل نبوده بلکه فعال و مهاجم است و با توجه به اینکه این پیام، هماهنگ با فطرت انسانهاست حالتی دارد که می تواند با هجمه، تمامی موانع را کنار بزند و پیام خود را برساند. بنابراین برای اینکه بخواهیم پیام خود را مطرح کنیم اول باید مخاطبین خود را بشناسیم. فکر، فرهنگ و موقعیت اجتماعی آنها را از نظر رفاه، امنیت و برخورداری مورد توجه قرار دهیم تا بتوانیم وارد شویم. هرکجا نمی توان پیام را به یک گونه عرضه کرد. پیامبراسلام برای عرضه پیام خود به عده ای با برهان و دلیل، با یک سری با اعجاز و با یک عده با محبت و تالیف قلوب پیام خود را مطرح می کند و با بعضی ها هم با برخورد جدی و تقریبا خشن پیام خود را منتقل می کند. ما وقتی که مخاطبین پیام خود را در حوزه ارتباطات دینی در جهان مورد توجه قرار می دهیم می بینیم که ما در هر کجا نیاز داریم ویژگی ها و خصوصیات مخاطبان را بشناسیم و توجه به آن و از کجا شروع کردن خیلی مهم است. ما تا مخاطب خود را نشناسیم نمی دانیم ازکجا شروع کنیم.
وقتی که می بینیم قرآن خود را شفا مطرح می کند، می بینیم شروع کردن باید از جای خاصی شروع شده و در دسته خاصی مطرح شود تا بتوان به نتیجه رسید. در جمع محققانی که اینجانب نیز در آن حضور داشتم، در جلساتی زیاد خواستیم بفهمیم و بدانیم که اگر بخواهیم معارف اهل بیت(ع) را برای همه انسانها که حق آنهاست که با این پیام آشنا شوند، مطرح کنیم بایستی چگونه و درچه قالب هایی و هر کجا هم باید چگونه شروع کنیم؟ در نهایت ما به جزوه ای تحت عنوان نظام نشر معارف اهل بیت (ع) در سراسر جهان رسیدیم. یکی از مسائلی که ما در این جمعبندی به آن رسیدیم این بود که اگر بخواهیم این کار را در دنیا انجام دهیم و بخواهیم فرهنگ های دنیا را جمع کنیم وبرای هرکدام نسخه ای داشته باشیم، باید جهان به ۱۱ اقلیم فرهنگی تقسیم شود که ویژگی های فرهنگی کل مردمان کره زمین را شامل می شود. اقلیم اولی که برای خود و هدفمان تعریف کردیم کشورهای توسعه یافته با فرهنگ و الگوی توسعه غرب بود.
این کشورها خصوصیات مشترک دارند. خصوصیات مشترک این است که مدرنیسم و سکولاریسم در این کشورها تسلط و اقتدار دارد و این کشورها به سرعت به سمت پست مدرنیسم پیش می روند. به دلیل رواج اندیشه های سکولاری پس از رنسانس دین ستیزی و دین گریزی در این کشورها وجود دارد و از فقر شدید معنوی رنج می برند که گرایش به مکاتب عرفانی مشرق زمین به منظور کمبود معنویت و سرگشتگی و احساس پوچی و بی هویتی در این کشورها وجود دارد. اگر ما بخواهیم در این کشورها شروع کنیم باید از کجا شروع کنیم؟ نمونه این کشورها آمریکا، کانادا، اروپای غربی، ژاپن و بخش شهری استرالیا است. شروع در این کشورها باید از جای خاصی باشد. اقلیم دوم کشورهای غیرمسلمان بلوک شرق بود. مثل روسیه، روسیه سفید، اوکراین، گرجستان، ارمنستان، یوگسلاوی، کرواسی، چین و کوبا که در این اقلیم خصوصیات خاصی را شاهدیم. اندیشه های کمونیسم و مارکسیسم دراین کشورها سیطره دارد و نتیجه هم این بود که این کشورها از معنویت تهی شدند و ماتریالیسم بر آنها حاکم است. دو جریان امروزه در این کشورها نفوذ پیدا کرده است؛ یکی جریان تمدن و فرهنگ غرب که عده زیادی از مردم و کشورها به این سمت و سو می روند و این هم به خاطر تعقل و تفکرشان نیست بلکه تکنولوژی برتر و رفاه بیشتر انگیزه آنهاست. جریان دیگر تفکر و اندیشه دینی است. اینجا هم نسخه خاصی مورد نیاز برای برقراری ارتباط دینی است.
کشورهای مسلمان در حال توسعه مثل مالزی، اندونزی، مصر، مراکش، الجزایر، عربستان، کویت، قطر، بحرین در قلمرو سوم قرار می گیرند که به دلیل اقتباس از الگوهای توسعه غرب به سرعت به سمت مدرنیسم پیش می روند و غرب گرایی در آنها فراوان است. اینجا هم نقطه شروع ما برای رساندن پیام دینی از منظر خاصی باشد. همچنین اقلیم های دیگر نظیر کشورهای عقب مانده مسلمان، کشورهای غیرمسلمان در حال توسعه، کشورهای عقب مانده غیرمسلمان، کشورهای تازه استقلال یافته مسلمان، جوامع شیمی، جوامع صوفی و جوامع پایبند دینی. اینها اقالیم فرهنگی هستند که در دنیا وجود دارند و پیام دینی ما برای هر کدام از آن ها بایستی با شکل و رنگ خاص خود مطرح شود. در این اقالیم هم ما با گروههای مختلفی روبروئیم؛ کودکان، نوجوانان، جوانان، عموم مردم، نخبگان جامعه که هرکدام از آنها هم برای ارتباط گیری سبک و سیاق خاصی نیاز دارند. اینجاست که مسئله شناخت در نحوه ارتباط دینی خیلی راهگشاست.
شناخت رفتار پیامبران الهی که کارشان رساندن پیام دینی و الهی به همگان بود واجد اهمیت است. انبیاء در هر جامعه ای که پیام رسانی را شروع کردند، اولین ویژگی پیام های آنها این بود که با توجه به ذوق و علایق و سلایق مردم پیام خود را آغاز می کردند. قرآن هرجا که پیامبران الهی را معرفی می کند اول آنها را به عنوان بشیر معرفی می کند: "و ما ارسلناک الا مبشرا ونذیرا." پیامبر اول بشیر است. یعنی بشارت می دهد و با بیدار کردن انگیزه های خفته، مردم را با علاقه به سوی خود می کشد. در آموزه های پیامبران الهی بنگرید؛ در هر قومی که فرستاده شدند، آموزه هایشان به یک سمت و سویی هست که هم نیازهای مردم است وهم کشش ها و جاذبه هایی برای مردم دارد. پیام های حضرت موسی را ببینید که جامعه بدبخت به استضعاف کشیده شده را نشان می دهد. عمده آموزه های حضرت موسی در جهتی است که آنها را از استضعاف دربیاورد و مردم هم به آن گرایش دارند. لذا مادی گرایی که امروز در یهود به صورت گسترده می بینیم غالبا در آموزه های حضرت موسی برای آنها مطرح شده است. یا حضرت عیسی در جامعه ای که از فقر معنویت رنج می برد، ظهور می کند و مسائل معنوی و گرایش به محبت و عشق را آنجا مطرح می کند. یا زمان زرتشت، مردمی که به شدت از خشونت انزجار دارند به تصویر کشیده می شود. در آموزه های حضرت زرتشت هیچ جا بحث خشونت اصلا دیده نمی شود.
لذا در بحث مخاطب شناسی باید به چند نکته توجه داشت. باید مخاطبین را با ویژگی های فردیشان شناخت. ویژگی فردی افراد عالم نامحدود نیست. همه انسان ها را اگر بخواهیم در قالبهایی بیاوریم و ویژگی های آنها را بررسی کنیم، از نظر ویژگی های فردی شاید به ۳۰ قالب بیشتر برخورد نمی کنیم. برای هر قالب هم می توان پیام خاصی را برگزید. وقتی قرآن داستان هایی را مطرح می کند، در این داستانها دو نکته را می بینیم؛ درهر قوم و هر داستانی که بنگریم ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی آنها همگی مطرح شده است و سپس می بینیم که قرآن بعد از ذکر این خصوصیات راه مواجهه با آنها را برای مطرح کردن پیام خود و قالب پیام و نحوه رساندن پیام را مشخص می کند. قرآن روحیه های مختلف افراد در جوامع انسانی را مطرح و سنجیده است.
نحوه برخورد و موجهه با آنها و دادن پیام به این روحیه های مختلف را مطرح کرده است. ولی ما روی این قضیه کار و تحقیقی انجام نداده ایم. وقتی مخاطب، نیازها و محیطی که بر مخاطب غالب بوده است و می تواند در رساندن پیام ما مشکل ایجاد کند شناخته شد، باید دقت شود که با توجه به روحیات و ویژگی های افراد معارف دینی مختص به آن روحیه ارائه شود.
نکته دیگری که درقالب های ارائه مطالب دینی حائز اهمیت است این است که با یک قالب نمی توان به پیش رفت. تمامی ظرفیت ها و قالب های زمان و ابزارها و تکنولوژی روز بایستی برای جمع بندی مناسب استفاده شود. در بخش دیگر سخنم به قول های قرآنی می پردازم. وقتی به قول های قرآنی برای تبلیغ نگاه می کنیم می بینیم که در بعضی جاها به قول معروف اشاره می کند، قول لیّن، قول حسن، احسن، قول سدید، قول میسور و.... قول های قرآن برای مخاطبین مختلف خیلی حرف دارد که جای کار و تحقیق زیادی دارد. قرآن مشخص می کند که درچه فضا و با چه فردی بایستی با قول لیّن شروع شود و در چه فضا و فردی با قول میسور، سدید، بلیغ و .... ما باید برنامه ریزی معین داشته باشیم تا بتوانیم معارف اسلامی و قرآنی خودمان را با ویژگی که دارند که همانا هماهنگی با فطرت انسانهاست ارائه کنیم. فرستنده پیام دینی بایستی شرایطی را که فرستنده پیام باید دارا باشد، داشته باشد. نکته اول این است که باید ایمان به این پیام داشته و این پیام را با همه وجود هضم کرده باشد تا بتواند آن را مطرح کند. کسی که ظاهر پیام را گرفته نمی تواند تمام و کمال آن را مطرح کند. در بحث انتقال و ارائه معارف اسلامی و دینی اگر حاملان علوم نباشند، معارف و علوم و پیام ها امکان انتقال به دیگری را پیدا نمی کنند و با موت حاملان خود، آنها نیز می میرند.
متن حاضر سخنرانی حجت الاسلام احمدی قمی محقق حوزه و دانشگاه است که با عنوان «مخاطبان ارتباطات دینی» روز ۲۲ دی ماه ۱۳۸۷ در پژوهشکده باقرالعلوم ایراد شد.
سخنران: احمد - احمدی قمی
خبرنگار: سعید - بابایی
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید