پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


سه اصل مهم زیر چتر زندگی


سه اصل مهم زیر چتر زندگی
ازدواج و ورود به زندگی مشترک همواره از دغدغه‌هایی بوده است که ذهن هر فردی را در آستانه ورود به آن با چالش روبه‌رو کرده و می‌کند.
چالش از آن جهت که آیا افکار، علاقه‌مندی‌ها و عقاید شخص مورد نظر با عقاید، علاقه‌مندی‌ها و افکار شخص مقابل همسو و هم‌جهت بوده یا تناسب دارد. به عبارت ساده‌تر آیا آنها یکدیگر را می‌فهمند.
به اعتقاد کارشناسان مسائل خانواده، ورود به دنیای زندگی مشترک از سه مرحله آشنایی، شناخت و تفاهم تشکیل شده و می‌شود. مراحلی که هر کدام از آنها زمینه‌ساز مرحله بعدی است. با توجه به این مراحل، مرحله اول را می‌توان مرحله‌ای عنوان کرد که در آن جرقه‌های دلبستگی و علاقه‌مندی بر مبنای احساسات زده می‌شود.
مرحله دوم نیز مرحله‌ای است که دو طرف دوست دارند از یکدیگر شناخت پیدا کنند تا زمینه را برای ایجاد مرحله سوم یعنی تفاهم فراهم آورند. مرحله سوم مرحله‌ای است که در آن امکان شکل‌گیری زندگی مشترک فراهم می‌آید؛ یعنی بودن با یکدیگر در زیر یک سقف با قبول تمام مشخصه‌های فکری، روحی و روانی مشترک و گاه متضاد.
با این همه آنچه در میان این سه عامل نقشی پررنگ‌تر و اساسی‌تر را بازی می‌کند مرحله شناخت است چرا که عبور از این مرحله امکان به وجود آمدن یا نیامدن یک زندگی مشترک را روشن می‌سازد.
● ارزیابی و داوری
ازدواج پی‌ریزی زندگی جدیدی است که دو نفر را با یکدیگر همراه می‌کند و آنچه در این همراهی مهم است درک و شناخت و داشتن تفاهم با یکدیگر است به گونه‌ای که هر چه این شناخت و آگاهی بیشتر باشد زن و شوهر بهتر می‌توانند موانع و مشکلات پیش آمده را در زندگی پشت سر بگذارند.
علیرضا دهقانی فیروزآبادی استاد دانشگاه امام صادق (ع) با اعتقاد به این نکته که گزینش همسر یک نوع داوری و ارزیابی است در مورد ملاک‌های این داوری با توجه به آنچه که در کتاب‌های اخلاقی برگرفته از مبانی دینی ذکر شده است، می‌گوید: «ازدواج کنید با همتای خود و متمرکز نشوید روی جمال و زیبایی و ثروت و مال بدون آن‌که در نظر نگیرید اصالت و عصمت را» و در جایی دیگر نیز پیامبر فرموده‌اند «بپرهیزید از سبزه‌ای که روی فضولات روییده است.» یعنی اگر زیبایی باشد و عصمت وجود نداشته باشد از آن دوری کنید. این کارشناس دینی در ادامه ملاک‌هایی را به نقل از شیخ مفید در مورد شناخت‌های اساسی قبل از ازدواج و شناخت زوجین از یکدیگر مطرح می‌کند و می‌گوید: «یکی از ملاک‌ها همطراز و هم‌پایه بودن در ازدواج است و شناخت این عوامل را می‌توان در تشکیل خانواده به لحاظ اقتصادی، جسمانی و عقلانی عنوان کرد.»
دهقانی این ملاک‌ها را به عنوان ملاک‌های اصلی عنوان می‌کند و در ادامه ملاک‌های فرعی را نیز مورد توجه قرار می‌دهد و می‌گوید: «دیندار بودن و اصیل بودن یعنی از پدر و مادری مؤمن باشد نیز از جمله مواردی است که می‌تواند در کیفیت ارزیابی و قضاوت مورد توجه قرار گیرد.»
● نداشتن شناخت در رتبه اول
کارشناسان و دست‌اندرکاران امور مدنی و قضایی عوامل گوناگونی را برای فروپاشی خانواده عنوان می‌کنند.
به اعتقاد آنها اولین و مهمترین علت از هم پاشیدگی خانواده‌ها، نداشتن شناخت کافی زن و شوهر هنگام خواستگاری از یکدیگر است. به گونه‌ای که به اعتقاد یکی از رؤسای دادگاه‌های مدنی خاص، براساس جدول‌های‌ آمار طلاق، علت‌های مادی همچون مسکن، هزینه زندگی، فقر و بسیاری از موارد دیگر هیچ کدام در ردیف اول جدایی‌ها قرار ندارند بلکه علت‌هایی در ردیف‌های ابتدایی واقع شده‌اند که ریشه در حالت‌های روحی، خلق و خوی، ظاهر و رفتار قرار دارند و همگی آنها با بررسی دقیق قبل از ازدواج قابل شناسایی و پیشگیری هستند.
به گفته این رئیس دادگاه راهکارهایی عقلانی برای ازدواج پایدار را می‌توان در دو منظر مورد توجه قرار داد.
نخستین محور مربوط به قبل از خواستگاری است که دو طرف باید با بررسی دقیق نسبت به همدیگر شناخت لازم را کسب کنند.
محور دوم آن است که دو طرف قبل از ازدواج با آموزش کامل از حقوق، وظایف، آداب و اخلاق زناشویی آگاه شوند.
● تفاهم
با این همه ازدواج یک قرارداد طولانی‌مدت یا به تعبیری مادام‌العمر است به گونه‌ای که دو نفر با خواسته‌ها و نیازهای انسانی در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.
نیازهایی که در تمام انسان‌ها وجود دارد و
هر کدام از این نیازها متناسب با الگوی شخصیتی و رشد متفاوت است.
دکتر مهرداد کاظم‌زاده عطوفی، روانشناس بالینی در مورد ورود به این دنیا معتقد است شخص در مرحله اول باید از مقوله ازدواج شناخت داشته باشد، در مرحله دوم هدف از ازدواج را بداند یعنی این‌که برای چه می‌خواهد ازدواج کند و سومین مرحله که مهمترین آن است، این پرسش است، «من که هستم» یعنی خود از خود شناخت کافی داشته باشد.
این روانشناس در ادامه می‌گوید: «زمانی که فرد مجموع و حاصل این سه مرحله را با یکدیگر جمع‌بندی کرد می‌تواند بفهمد با چه کسی می‌تواند ازدواج کند یعنی این جمع‌بندی را مقابل جمع‌بندی که از شناخت طرف مقابل خود به دست آورده، قرار می‌دهد.
اگر این دو جمع‌بندی با یکدیگر متناسب بودند و نه صرفاً هماهنگ و هم‌پوشان، آن زمان است که فرد می‌تواند دست به انتخاب بهترین گزینه بزند.»
به هر حال آشنایی قبل از ازدواج حاصل بستر مناسبی است که از سوی دو نفر به وجود می‌آید.
هر چقدر این آشنایی بهتر و مناسب‌تر باشد و دو طرف قصد و نیتشان را مورد ارزیابی قرار دهند بهتر می‌توانند با فاکتورهای اخلاقی و رفتاری ارتباط برقرار کنند.
کاظم‌زاده عرف جامعه و قواعد خانوادگی را برای این شناخت مورد توجه قرار می‌دهد و معتقد است اگر مسئله شناخت از این راه دنبال شود یعنی از طریق عرف‌ها و قواعد خانوادگی روابط ایجاد شود دو طرف به شناخت و هدف ازدواج بهتر و کامل‌تر می‌رسند چرا که اگر براساس ضوابط صورت نگیرد ارزیابی دقیق و کامل ایجاد نمی‌شود و تمام شناخت در یک سطح باقی می‌ماند.
● ورود بدون شناخت
با توجه به موارد مورد بررسی زمانی نیز وجود دارد که زوجین بدون شناخت کامل یا حتی در مواردی بدون هیچ شناختی در روند زندگی قرار می‌گیرند بدون آن‌که مراحل یاد شده را طی کرده باشند.
کاظم‌زاده با توجه به شایع بودن اینگونه ازدواج‌ها و راهکارهای مقابله با آن معتقد است هر کدام از زوجین باید به عنوان یک فرد با دیدگاه مستقل که اکنون در یک مشارکت به نام زندگی قرار گرفته‌اند، رفتار کنند سپس به بررسی نقاط ضعف و قوت خود بپردازند که در نتیجه این شناخت و بررسی می‌توانند نقاط ضعف و قوت خود و دیگری را پوشش دهند.
این روانشناس در ادامه لازمه ایجاد چنین شرایطی را در انعطاف‌پذیری زوجین عنوان می‌کند و می‌گوید: «این انعطاف‌پذیری به معنای گذشت نیست چرا که در گذشت، شخص از خودگذشتگی انجام می‌دهد و موقعیتی را تحمل می‌کند که آن را دوست ندارد.
در نتیجه شخص در درازمدت دچار آسیب‌هایی می‌شود اما در انعطاف‌پذیر بودن، شخص با روش تغییر خود یا محیط با مسئله و مشکل روبه‌رو می‌شود که آسیب‌ها در این روش بسیار کمتر از گذشت و تحمل شرایط است.»
آوید مهرورز
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید