جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

پیوند تاریخی مردم و مرجعیت


پیوند تاریخی مردم و مرجعیت
پیوند مردم با مرجعیت دینی شیعه در طول تاریخ روندی تحولی داشته و در ادوار مختلف متناسب با شرایط متبلورشده است. پیوند مستحکمی که در دوران ما توانست سلطه شاهنشاهی را از ایران زمین برچیند و نظام جمهوری اسلامی ایران را برپایه نظریه ولایت فقیه مستقر کند.
● شکوه مرجعیت
با وجود آن که ۳۰ سال از تاسیس نظام می گذرد و دشمنان انقلاب اسلامی همواره درصدد جدا کردن مردم از روحانیت و سلسله جنبان آن یعنی مرجعیت بوده اند، حضور کم نظیر امت مومن در مراسم تشییع پیکر پاک آیت ا... بهجت ، بار دیگر جایگاه بلند مرجعیت و عمق نفوذ آن در دل های مردم را نشان داد و شکوه مرجعیت را به رخ دشمنان کشید. این استقبال چنان بود که آیت ا... نوری همدانی اذعان داشت در طول ۶۰ سالی که در قم حضور داشته، چنین حضور گسترده ای را شاهد نبوده است. اکنون پرسش این است که این حضور نشانگر چیست؟ و نقش و کارکرد مرجعیت در جامعه دینی ایران چگونه بوده که توانسته است این چنین توجه مردم را به خود جلب کند؟
● پیشینه مرجعیت
مرجعیت به معنای رجوع جاهل به عالم و فراگیری احکام شرعی از متخصص و مجتهد، از همان اوان ظهور اسلام وجود داشته است. با نگاهی به پیشینه تاریخی آن در می یابیم که در عصر پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) این نهاد پی ریزی شده و به اقتضای شرایط تحولاتی را پشت سر نهاده است. در زمان حضور پیامبر (ص) مردم علاوه بر خود پیامبر (ص) از صحابه آگاه و عالم آن حضرت نیز احکام دینی را فرا می گرفتند و در عصر حضور امامان معصوم (ع) نیز همین شیوه را ادامه دادند. در همین دوران مردم که دغدغه مرجعیت دینی خود را داشتند، از امام عسکری(ع) در مورد ویژگی های شخص مرجع پرسیدند و امام (ع) در حدیثی مشهور آن ویژگی ها را بیان کردند و فرمودند:« من کان من الفقها صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه، مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه»: هر فقیهی که متقی و خودنگهدار و حافظ دین باشد، با هوای نفس مخالفت ورزد و مطیع فرمان خدا باشد، مردم می توانند از او تقلید کنند و احکام شرعی خود را از وی اخذ کنند. این رهنمود و مانند آن به همراه سیره و سنت عملی امامان (ع) شیعه را در عصر غیبت امام زمان(عج) به سوی فقها سوق داد و به مرور نهاد مرجعیت در ساختار شیعه جایگاه مستحکمی یافت به گونه ای که امتداد امامت به شمار رفت و مرجع تقلید به عنوان نائب عام امام زمان (عج) تلقی شد اما همان گونه که ارتباط شیعه با امامان، طی دو قرن روند تکاملی به خود گرفت و گسترش یافت، نهاد مرجعیت نیز ادوار مختلفی را به خود دید و در طول زمان متحول شد. شهید محمد باقر صدر از مجتهدان نوآور و نظریه پرداز معاصر، چهار دوره برای مرجعیت قائل شده است. به نظر او در مرحله اول ارتباطات فردی بین مردم و مجتهدان وجود داشت و چنان چه مشکل شرعی برای آن ها پیش می آمد به مجتهدان رجوع می کردند و حل آن را از مجتهد می خواستند . این دوره از زمان اصحاب ائمه (ع) تا عصر علامه حلی ادامه داشت. دومین مرحله که از زمان شهید اول پدید آمد، پیدایی نهاد مرجعیت بود در این زمان ایشان علما و وکلایی را به نقاط مختلف می فرستاد و از طریق آن ها با مردم در ارتباط بود و وجوه شرعیه را جمع آوری می کرد. این تحول، قدرت مرجعیت را به دنبال داشت و همین امر ترس خلافت عثمانی و بدخواهان او را در پی داشت که به شهادت وی منجر شد. سومین مرحله، مرحله تمرکز مرجعیت است. این تحول به دست مرحوم کاشف الغطا و معاصران ایشان شکل گرفت و دامنه و گستره فراگیری نهاد مرجعیت را افزایش داد زیرا اگرچه این نهاد پیشتر شکل گرفته بود، اما در زمان کاشف الغطا امکان تمرکز مرجعیت شیعه فراهم آمد و ارتباطات وسیع ایران و عراق زمینه آن را فراهم کرد. شهید صدر آخرین مرحله مرجعیت را رهبری امت می داند و براین نظر است که در این دوره علاوه بر تمرکز مرجعیت، رهبری امت نیز در دست مرجعیت قرار گرفت و مرجعیت شیعی رهبری مبارزات استعماری را به عهده گرفت.
● مرجعیت عامه
پس از تاسیس حکومت صفویه و رسمیت یافتن شیعه در ایران، علمای شیعه از سرزمین جبل عامل به ایران کوچ کردند. در این دوران حوزه های شیعی در ایران رونق گرفت ، نهاد مرجعیت تقویت شد و برای اول بار فقها توانستند در عرصه سیاست نیز حضور برجسته ای داشته باشند. در این دوران شیخ بهایی رساله جامع عباسی را برای مقلدان فارسی زبان نوشت وهمانند رساله های توضیح المسائل امروزی، احکام شرعی را برای مردم بیان کرد. با بالارفتن جایگاه مرجعیت، اقتدار آنان نیز افزایش یافت و در دوران قاجار اصطکاک هایی را میان نهاد دین و سیاست ، به دنبال داشت. تحولات سیاسی و گسترش نهاد فقاهت و مرجعیت در عصر شیخ انصاری به «مرجعیت عامه» یا «ریاست کل دینی» منجر شد. در این زمان به دلیل اعتقاد راسخ شیخ انصاری به تقلید از مجتهد اعلم و عمومیت یافتن این نظر موضوع تقلید از مجتهدان به پیروی و تقلید از مرجعیت عامه تبدیل شد. از این زمان مسئله مرجعیت و تقلید از اعلم به صورت جدی در میان شیعه مطرح شد و روندی پدید آمد که پس از فقدان یک مرجع کل، طی فرآیندی یکی از مجتهدان به مقام مرجعیت علی الاطلاق می رسید. این وضعیت تا زمان آیت ا... بروجردی ادامه داشت و به نظر برخی، ایشان آخرین نسل از مراجع تقلید کل بود. از این رو با رحلت ایشان مسئله مرجعیت عامه منتفی شد و به جای تحقق مرجعیت واحد، مراجع متعدد در ایران و عراق ظهور کردند و این منصب در دست افراد متعدد قرار گرفت. بدین سان دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی دهه تعدد و تکثر مرجعیت بود و تنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) بار دیگر به عنوان یک مرجع کل و پیشوای بی بدیل مطرح شد. در این دوران مرجعیت به مرحله ای رسید که علاوه بر هدایت فکری و تبیین احکام شرعی رهبری امت را به طور کامل بر عهده داشت.
البته روند رهبری امت دست کم از دوره جنبش تنباکو و فتوای معروف میرزای شیرازی آغاز شده و نقش خود را در تحولات سیاسی اجتماعی جامعه به خوبی نشان داده بود، اما در عصر امام خمینی(ره) مرجعیت دینی از قالب یک نهاد مدنی که خارج از ساختار سیاسی قرار داشت با نظریه ولایت فقیه و رهبری عملی نهضت اسلامی ایران به ساختار سیاسی وارد شد و در راس نظام سیاسی برخاسته از انقلاب قرار گرفت و برای اولین بار مرجعیت شیعه توانست با کمک و همراهی امت آگاه نظام اسلامی را در پهنه ایران زمین برپایه نظریه ولایت فقیه مستقر کند. این توفیق بی نظیر نهاد مرجعیت از آن رو بود که از یک سو، ساز و کار اجتهاد در حوزه ها جریان داشت و فقه و فقاهت همواره با مکانیزم اجتهاد اصیل، ضمن حفظ آموزه ها و اصول اعتقادی و قواعد دینی، به نیازهای دینی جامعه پاسخ می داد و فقه را متناسب با شرایط زمان و مکان پویا و متحول می کرد و از سوی دیگر، مردم شرایطی را که در حدیث ذکر شده بود، در مجتهدان و مراجع رصد می کردند تا حدی که این امر سبب شد نهاد مرجعیت همواره از طهارت و پاکی و قداست معنوی فوق العاده ای برخوردار باشد و خدای ناکرده دامن آن به مطامع دنیوی آلوده نشود و ملجاء و پناهگاه مردم در برابر ستمگران و متجاوزان به حقوق ملت باشد.ظلم ستیزی، عدالت خواهی و حق طلبی و مردم داری نهاد مرجعیت که در تاریخ معاصر نمونه های فراوانی را از آن سراغ داریم، چنان اعتمادی را نزد مردم برای آن فراهم کرد که در برابر قدرت های فاسد شاه و دربار و خان و ارباب، قدرت پاک و برخاسته از علم و دین و تقوای مرجعیت را یگانه پناهگاه مردم ستمدیده قرار داد و به حضور پررنگ مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست در دوران معاصر منجر شد.این قدرت پاک و نفوذ معنوی کم نظیر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به استمرار حیات نظام اسلامی انجامید و کشتی متلاطم امت انقلابی را به ساحل اطمینان و نجات در کوران بحران رهنمون کرد. از این رو اگر پس از گذشت ۳۰ سال از تاسیس نظام جمهوری اسلامی ، شاهد حضور خودجوش و گسترده مردم در تشییع جنازه یک مرجع هستیم، نشانگر استمرار پیوند مردم و مرجعیت و دینداری عمیق مردم ایران است.
ندایی
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید