جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


تاثیر خانواده در بزهکاری فرزندان


تاثیر خانواده در بزهکاری فرزندان
دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، معتقد است که جرم تا حدی یک پدیده طبیعی برای تمام جوامع است، در تمام زمان ها وجود داشته است و از فرهنگ و تمدن هرجامعه ناشی می شود. وی در تعریف جرم می نویسد: «جرم از نظر ما، عملی است که حالت نیرومند و روشن وجدان جمعی را جریحه دار می کند» و در بیان خصلت مشترک همه جرم ها می نویسد: «جرم ها اعمالی است که همه اعضای یک جامعه آن ها را به صورت عام محکوم می کنند.»
بی گمان عوامل اجتماعی از قبیل شرایط نامناسب خانواده، کمبود محبت، ناسازگاری والدین، طلاق، بزهکاری والدین، بیکاری، مهاجرت، مطبوعات، وسایل ارتباط جمعی، ضعف اعتقادات و باورهای دینی، وضع بد اقتصادی خانواده، در بزهکاری و اعمال مجرمانه افراد تاثیرگذار است.
محققان بر این عقیده اند که فرد تحت تأثیر شدید والدین و دیگر اعضای خانواده اش قرار می گیرد و به همین دلیل، شرایط خانوادگی، با بروز رفتارهای خطرناک و ارتکاب جرایم فرد رابطه مستقیم دارد.
دوگرف در این باره می نویسد: «آثار سال های عمر روی تکوین و تحول آتی شخصیت افراد بسیار بدیهی بوده و اگر خانواده به وظایف تربیتی عمل کند و اگر روابط بین والدین و فرزند طبیعی و در محیط، جو عاطفی، دوستی و محبت حاکم باشد و در نهایت، اگر تمام نیازهای طبیعی تأمین شود، کودک به راحتی، اجتماعی می شود و هم چنین در روابط خانوادگی و خارج از آن، رفتارهای طبیعی و معتدل خواهد داشت. اما اگر شرایط و موقعیت به صورت دیگری باشد یعنی خانواده از نظر تربیتی دچار نقص و کودک از کمبود شدید عاطفی رنج ببرد و یا والدین از هم جدا شده باشند- بدیهی است نتایج ضرر بار آن دیر یا زود در رفتار کودک بروز پیدا می کند. خانواده نقش تعیین کننده و قاطعی در انگیزه شناسی بزه کاری جوانان ایفا می کند.»
جرم شناس یاد شده ضمن تأکید بر نقش عوامل مزبور، می افزاید: «منش و رفتارهای بزهکار در برابر جامعه تا حدود زیادی با توجه به ویژگی های محیط خانوادگی او رقم زده شده است. رستون نیز در این باره می نویسد: «موقعیت خانوادگی بدون شک، یک اثر جرم زایی روی افراد دارد».
او برای اثبات نظر خود، بعد از انجام مطالعاتی در این زمینه می گوید: سه چهارم بزهکاران از خانواده هایی هستند که در آن شرایط طبیعی نبوده و جو و شرایط آنان مختل است. بنابراین، در بررسی چگونگی اثرگذاری محیط خانواده بر افراد آن، باید وضعیت خانواده و روابط بین افراد و جایگاه کودک در آن مجموعه مورد توجه قرار گیرد.
● خانواده و بزهکاری کودکان
به لحاظ جامعه شناختی خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی است که به طور رسمی با ازدواج ایجاد می شود و با تولد فرزندان تکامل می یابد.اما این که چگونه می توان به تربیت فرزندانی سالم پرداخت که سلامت جامعه را تأمین کنند، تا حد بسیار بالایی به تفکر، پشتکار و روش های تربیتی خانواده ها بستگی دارد.گرچه بزهکاری در کودکان و نوجوانان بی ارتباط با مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیست اما با این وجود نمی توان منکر نقش مستقیم و حیاتی خانواده در هدایت کودک به مسیر صحیح، در این میان بود. بنابراین برای مقابله با گسترش بزهکاری در کودکان و نوجوانان باید خانواده را به عنوان اولین کانال ورودی فرد به اجتماع در نظر داشته باشیم و دلایل و انگیزه های اولیه را در آن جست و جو کنیم.
● روابط درون خانوادگی و بزهکاری
تحقیقات نشان می دهد کودکانی که از مهر و محبت مادر در سال های اولیه حیاتشان محروم بوده اند مثلا، دور از محیط خانوادگی و در پرورشگاه ها زندگی کرده اند با وجود رعایت اصول بهداشتی و علمی، از اختلال شخصیتی برخوردارند. در این میان والدین بسیار خشن و سخت گیر یا بسیار بی تفاوت و بی توجه نیز، ناخواسته زمینه ساز ظهورکودکان و نوجوانان بزهکار هستند. چرا که بی توجهی به نیازها و خواسته های جسمی و روحی کودک، ذهن و فکر او را مغشوش می کند و او را دچار ناآرامی و التهاب می کند. در چنین وضعیتی کودک دچار سر درگمی می شود و جایگاه مشخصی را برای خود در خانواده نمی یابد. وی به تدریج از حالت طبیعی خارج می شود و با انجام اعمال نامتعارف سعی در معطوف کردن توجه دیگران به خود می کند.
برای کودک در این موقع مهم نیست که اعمالش دارای نتایج مثبت و یا منفی است بلکه آن چه برای او اهمیت دارد فقط توجه دیگران است که بر اثر کمبودهای عاطفی در وجود او ریشه دوانده و او را وادار به بروز چنین اعمالی کرده است. گاهی والدین در ایجاد ارتباط بین افراد خانواده دچاراشتباهاتی می شوند که غیر قابل جبران است.
وجود تبعیض بین دختران و پسران یک خانواده، طرز فکر والدین در مورد تک تک فرزندان و ارتباطی که بین آن ها حاکم است در استحکام یا سستی بنیان خانواده مؤثر است. تبعیض بین فرزندان از نظر سن، جنس، استعداد و توانایی ها عاملی است که کودکان و نوجوانان را به فکر می برد و چون به دلیل قانع کننده ای نمی رسند دست به ارتکاب جرم می زنند.
پدر و مادر می توانند با آموزش های صحیح و پیش بینی شده، از سنین پیش از دبستان کودک را مورد حمایت خود قرار دهند و در مراحل مختلف تحصیلی، تکیه گاه و مشاوری مناسب برای او باشند. به این ترتیب خواهند توانست همگام با شناخت نقاط ضعف و قوت فرزندان خود، یاری رسان و مددکار واقعی آن ها باشند.
روابط سرد در خانواده، همراه با هرج و مرج و بی انضباطی و نبود پای بندی به اجرای قانون، کوتاهی در انجام وظایف و نبود نگاه اسلامی به تربیت، را می توان از مهم ترین عوامل روی آوردن فرزندان به بزه کاری به شمار آورد. چرا که محیط خانواده در شکل گیری شخصیت فرزند بسیار مؤثر است و کودکان از حرکات و رفتار والدین تقلید می کنند. اعتیاد پدر یا مادر به مواد مخدر و الکل نیز تبعات زیان بار فردی و اجتماعی بر فرزندانشان می گذارد و موجب اختلالات روانی آن ها می شود.
علی قدرتی
منابع
۱_ آرون،ریمون ،(۱۳۶۹) سیر مراحل اساسی اندیشه، ترجمه باقر برهام، ،صص ۹۳- ۸۶
۲_ جولیوس گولد، ویلیام ل. کولب،(۱۳۷۶) فرهنگ علوم اجتماع، ترجمه باقر پرهام و دیگران، تهران، مازیار، ، ص ۳۲۰
۳_ مهد ک نیا، مبان جرم شناس، ج ۱
۴_سایت دوستان، www.dostan.net
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید