پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


باورهای نادرست اقتصادی


باورهای نادرست اقتصادی
شرکت‌هایی که به رقابت، واکنش این چنینی نشان می‌دهند خیلی ‌زود سیر قهقرایی پیدا می‌کنند. مصرف‌کنندگان امکان انتخاب دارند و بعید است که کالاهای بنجل را به کالای باکیفیت ترجیح دهند. بنگاهی که مشهور به داشتن کیفیت برتر است احتمال بقای بالاتر، رونق بیشتر و سودآوری بالاتر دارد نسبت به بنگاهی که محصولاتی پست‌تر به مشتریان خود ‌ارائه می‌کند.
البته رقابت، معمولا قیمت‌ها را پایین نگه می‌دارد. مشتریان در قبال کیفیت یکسان، قیمت‌های پایین‌تر را ترجیح می‌دهند اگر بتوانند چنین کالایی را پیدا کنند. منظور اینکه بنگاه‌ها دائما به دنبال روش‌هایی هستند که با تولید کارآتر از قبیل استفاده بهتر از نیروی کار و ماشین‌آلات، هزینه‌ها را پایین نگه دارند. اما اگر آنها کیفیت را پایین آورند، نباید انتظار داشته باشند که وجهه آنها، مشتریان جدیدی برایشان به ارمغان آورد یا مشتریان قدیمی را تشویق کند تا برگردند و بیشتر خرید کنند.
در اکثر بازارها، تقاضا برای انواع مختلف محصولاتی وجود دارد که در قیمت‌های مختلف فروخته می‌شوند. برخی مردم اقلام درجه یک و مرغوب را ترجیح می‌دهند، حتی اگر قیمتشان بیشتر باشد. سایرین کالاهای سطح پایین‌تر را انتخاب می‌کنند که قیمت ارزان‌تری دارد. بنگاه‌های مختلف، به بخش‌های متفاوت بازار خدمت‌رسانی کرده و روی بخش معینی از بازار تمرکز می‌کنند، اما هر بنگاهی که تلاش کند به مشتریان کلک بزند و محصولات بنجل و ناقص بفروشد سهم بازارش به تدریج کاهش می‌یابد.
رقابت به جای اینکه بنگاه‌ها را تشویق به تولید کالاهای بنجل کند، دائما تحریک به بهبود کیفیت و نیز کارآیی بیشتر می‌کند تا به مشتریان ثابت کنند که این بنگاه ارزش معینی از یک کالا را نمایندگی می‌کند. بازار به روش تکاملی عمل می‌کند. بنگاه‌هایی که برتری دارند رشد می‌کنند در صورتی که بنگاه‌های با محصولات ناقص یا معیوب از دور خارج می‌شوند. بررسی بنگاه‌های بادوام و دائما سودآور نشان می‌دهد که اینها، همان‌هایی نیستند که با تولید کالای بنجل به دنبال کسب سود سریع هستند، بلکه آنهایی هستند که به خاطر کیفیت و ارزش بالا، وجهه و شهرت بلندمدت کسب می‌کنند.
‌ ● تجارت اسلحه غیراخلاقی است
آنچه غیراخلاقی است استفاده نادرست از تسلیحات است نه فعالیت مردمی که اسلحه می‌سازند و آن را معامله می‌کنند. هر کشوری، حق حمایت از سرزمین خویش را دارد و نیروهای دفاعی داشته باشد که امنیتش را تضمین کنند. بدون امکان دفاع و حمایت در برابر تهاجم و تصرف مسلحانه، همه حقوقی که مردم برخوردارند بی‌معنا می‌شود و خطر سرنگونی دولت هست.
صنعت و تجارتی که نیازهای مشروع را تامین می‌کنند غیراخلاقی نیستند. برعکس، آنها به کشورها کمک می‌کنند تا از حقوقی که شهروندان برخوردار هستند، حمایت کنند. تانک، هواپیما و ناو که صنایع دفاعی تولید می‌کنند کشورها را قادر به حمایت از خودشان در برابر تهاجم مسلحانه می‌کند و قدرت بازدارندگی جدی در برابر اقدامات خصمانه‌ای دارند که علیه آنها برانگیخته می‌شود.
علاوه براین، صنعت تسلیحات صدها هزار شغل به‌وجود می‌آورد. این مشاغل در حوزه‌هایی مثل تولید موشک و هواپیمای جنگی، ساخت تانک و کامیون، کشتی‌سازی و همه صنایع پشتیبانی هستند که همراه آنها هستند. پیشرفت‌های فناوری که در بخش تسلیحات صورت می‌گیرد، اغلب به بهبود محصولات غیرنظامی می‌انجامد که به صادرات کمک می‌کند و دسترسی مصرف‌کنندگان به محصولات بهتر را ممکن می‌سازد. برای مثال اکثر تکنولوژی دید در شب که ابتدا برای اهداف نظامی تهیه شد، اینک توسط عکاسان حیات وحش استفاده می‌شود.
سیستم‌های GPS که زمانی برای موقعیت‌یابی جابه‌جایی سربازان استفاده می‌شد، اینک خودروها و اتوبوس‌ها را نیز هدایت می‌کند. این مشکلات هم به‌وجود می‌آید که تسلیحات فروخته شده برای اهداف دفاعی، برای اقدامات تهاجمی، راه‌اندازی جنگ داخلی یا سرکوب شهروندان کشور استفاده شوند. به این علت، کشورهای صادرکننده تسلیحات باید به گزینش کشورها برای فروش اسلحه و نوع اسلحه مناسب بپردازند. در عمل شاهد خواهیم بود کشورهایی که استفاده غیراخلاقی یا غیرقانونی از تسلیحات می‌کنند مجبورند آنها را از سایر کشورهای کمتر سختگیر به‌دست آورند. کنترل فروش تسلیحات از طریق مجوزهای صادراتی کمک می‌کند تا پیامدهای اخلاقی کاربردهای غیرقابل قبول را شفاف کنیم.
‌ برای حمایت از نیروی کار داخلی، باید واردات را محدود کرد
اگر ما واردات را محدود می‌کنیم، علت آن است که واردات جلوی تولید داخلی را می‌گیرند. همیشه فریادهایی که درباره کالاهای ارزان خارجی به آسمان می‌رود، معمولا از طرف نیروی کار سازمان یافته و احزاب سیاسی که وابسته به آنها هستند، مطرح می‌شود. برخی اوقات این فریاد درباره کار شاق و پرزحمت خارجیان است که نرخ دستمزد بخور و نمیر می‌گیرند. البته آنها بر ورود بیشتر کالاهای آسیایی که با نیروی کار دستمزد بالا صورت می‌گیرد، سرپوش می‌گذارند.وقتی ما واردات را محدود می‌کنیم به طور موقت می‌توانیم به تولید کالاهای گران‌قیمت خودمان ادامه دهیم و بنابراین، برای مدت زمانی مشاغل را حفظ کنیم. اما همچنین به این معناست که ما مجبوریم هزینه‌ای بیشتر از آنکه نیاز به تولید آن کالاها است، بپردازیم. با وجود همه اینها ما می‌توانیم آن کالاها را ارزانتر از خارجی‌ها بخریم. بنابراین ما پول کمتری نسبت به آنچه که مجبوریم برای سایر کالاها و خدمات خرج کنیم، خواهیم داشت و اینکه بتوانیم فرصت‌های مشاغل مدرن‌تر را در آنجا توسعه دهیم.
با جلوگیری از واردات، کشور را در یک اقتصاد بسته قلعه مانند محبوس می‌کنیم که کالاهای پرهزینه تولید می‌شود؛ کالاهای گرانی که قابل فروش در خارج نیست. نتیجه این می‌شود که با مجموعه صنایع عقب‌مانده و کهنه‌ای مواجه می‌شویم که قادر به راه یافتن به بازار جهانی نیستند.بهترین روش واکنش نشان دادن به واردات ارزان رقابتی، کاهش دادن هزینه‌های تولید خود با روش های امروزی پیشرفته یا حرکت کردن به سمت سایر حوزه‌های کم هزینه است. اگر کره‌جنوبی می‌تواند فولاد کیفیت بالا و با قیمت پایین تولید کند، ما نباید سعی کنیم تولید فولادی را که بسیار گرانتر تمام می‌شود ادامه دهیم.
اگر اینکار را بکنیم پس هر صنعتی که از فولاد استفاده می‌کند بیش از آنی که نیاز است، باید پول می‌پرداخت. نتیجه این می‌شود که قیمت‌های بالاتر برای مصرف‌کنندگان داخلی داریم و صادراتمان قادر به رقابت با کالاهایی که فولاد ارزان‌تر مصرف می‌کنند نیستند. ما باید در عوض منابع خود را برای از بین بردن بار مالی اجتماعی استفاده کنیم و اقتصادمان را به اقتصادی تبدیل کنیم که تولید آنچه را بهتر و رقابتی‌تر انجام می‌دهیم، گسترش می‌دهد. با تشویق به تحرک و بازآموزی نیروی کار، بهترین کار را می‌کنیم تا این که بخواهیم دیوارهای شنی در برابر امواج بی‌امان واردات برپا کنیم.
نویسنده: ماسن پیری
مترجم: جعفرخیرخواهان
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید