سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


وضعیت کتاب خوانی


وضعیت کتاب خوانی
این روزها نمایشگاه کتاب، بیست و دومین تجربه خود را در حالی سپری می کند که اخبار پیرامون آن تا حدی تحت تاثیر خبرهای سیاسی و فضای انتخابات دهم ریاست جمهوری قرار گرفته است. با این وجود از آنجا که طی سال های اخیر این نمایشگاه یکی از مهمترین اتفاقات فرهنگی کشور به حساب می آید، بار دیگر بحث «کتاب و کتابخوانی» را به سوژه اول مباحث فرهنگی کشور تبدیل می کند، موضوعی که سالهاست درباره آن بحث می شود اما، روند بسیار کند رشد نرخ سرانه مطالعه در کشور که در خوش بینانه ترین آمار اعلام شده از سوی مراجع ذیربط ۱۸ دقیقه در روز است، نشان می دهد که حاصل همه آنچه که باید آن را برنامه ریزی ها، اجرای طرح ها و همت مسئولان این امر بنامیم، افزایش چند دقیقه و چند ثانیه ای مطالعه در کشوری است که مهد تمدن و فرهنگ خوانده می شود.
کتاب در عصر پیشرفت های چشمگیر بشری، توسعه فن آوری های نوین و گسترش روزافزون اینترنت و ارتباطات، همچنان جایگاه خود را حفظ کرده و ابعاد تازه تر و پایدارتری یافته است. آیا اینترنت و فضای مجازی آن باعث رکود کتابخوانی شده است؟ آیا این همان دلیل و یا بهتر بگوییم بهانه ای نیست که متاسفانه از سوی برخی از مسئولان امر شنیده می شود؟
اینترنت طی چند سال اخیر و از سوی کشورهای توسعه یافته وارد ایران شده است، واقعیت آن است که وضعیت کتابخوانی در کشورمان قبل از ورود این فن آوری نیز چندان مطلوب نبود. علاوه بر آن که نرخ مطالعه در همان کشورهایی که صاحب اصلی این پدیده در عصر ارتباطات هستند نه تنها کاهش نیافته بلکه رو به رشد نیز بوده است.
گفتنی است کشورهای توسعه یافته با جمعیتی حدود ۲۰ درصد جمعیت دنیا، ۷۰ درصد کتاب های جهان را تولید می کنند اما این نرخ در بین کشورهای در حال توسعه که ۸۰ درصد جمعیت دنیا را در خود جای داده اند تنها ۳۰ درصد است. در اروپا سالانه به ازای هر یک میلیون نفر حدود ۹۰۰ عنوان کتاب منتشر می شود ولی در آسیا این رقم در همان مقیاس حدود ۸۰ عنوان کتاب را در بر می گیرد.
ریشه این نقیصه را باید در جای دیگری جست. شاید یکی از اصلی ترین دلایل، علاوه بر دغدغه های اقتصادی و گران بودن کتاب و موضوعاتی از این دست- که هر کدام در جای خود قابل بحث می باشد- این است که عموم مردم «خواندن کتاب» را یک عمل نسبتا لوکس به حساب می آورند و به موضوع کتابخوانی به عنوان یک «ضرورت» نگاه نمی کنند. در حالی که صاحب نظران، توسعه و پیشرفت یک جامعه، شکوفایی اقتصاد مدرن، پویایی فرهنگ عمومی و دخالت مردم در امور سیاسی و اجتماعی را در گرو توسعه دانش و رشد فرهنگ مطالعه می دانند.
مسلما برای آن که ذائقه عمومی جامعه نسبت به این موضع تغییر یابد و به «مطالعه» به چشم یک «نیاز» نگاه شود و نه «تفنن» باید فرهنگ سازی کنیم. اما متولیان امر در این زمینه تا چه اندازه موفق بوده اند؟ هنوز در فیلم های وطنی که از صدا و سیما پخش می شود اگر قرار باشد یک نفر را متجدد نشان دهیم! عینکی بر چشمانش می نشانیم و کتاب دستش می دهیم و البته هر چقدر کتاب قطورتر، آن فرد هم متجددتر!
در نظام تعلیم و تربیت هم علی رغم آن که سالها از انقلاب فرهنگی- اسلامی ایران می گذرد هنوز «ساعات کتابخوانی» در برنامه رسمی آموزش و پرورش راه پیدا نکرده است. در حالی که آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین مجموعه تعلیم و تربیت کشور می تواند با ایجاد بسترهای لازم و برنامه ریزی مدون و بلند مدت، علاقه و در مراحل بعد نیاز به کتابخوانی را در نسل نوجوان و جوان ما ایجاد و تقویت کند. آیا نمی توان فرهنگ مطالعه را حتی از سن پیش دبستانی به کمک برنامه ریزی دقیق و بهره مندی از مشاوران و کارشناسان، در شخصیت کودکان و آینده سازان کشور نهادینه کرد؟
روند تغییر الگوهای رفتاری در محیط خانواده دراز مدت است و شاید یکی دو نسل به طول بینجامد. شاید نتوان انتظار داشت که جامعه در کمتر از چند نسل قادر باشد رفتار خود را تغییر دهد، اما می توانیم توقع داشته باشیم که آموزش و پرورش در برنامه های آموزشی و تربیتی خود تغییر ایجاد کند و با تجهیز و توسعه کتابخانه های مدارس، فضای شوق آمیزی برای مطالعه با وضع ساعات خاص برای این کار، فراهم نماید.
در ابعاد اجتماعی و فرهنگی جامعه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سهم بسزایی در ترویج فرهنگ کتابخوانی بر عهده دارد و در سنینی که جوانان وارد فضای آموزش عالی و دانشگاهها می شوند این نقش بر عهده وزارت آموزش عالی قرار می گیرد. جایگاه صدا و سیما نیز به عنوان یک دانشگاه عمومی و فرهنگ ساز که قدرت تغییر ذائقه مردم را دارد بسیار مهم است. اما آیا برآیند کار همه مراکز یاد شده در این زمینه و رشد چند دقیقه ای نرخ مطالعه در کشور و رسیدن به عدد ۱۸ کافی است؟ هیچ می دانید این رقم در برخی از کشورها بین ۸ تا ۱۰ ساعت است؟
متاسفانه به نظر می رسد موضوع «کتابخوانی» علیرغم تاکیدات مکرر رهبر فرزانه انقلاب، برای برخی از متولیان امور هنوز آنقدر جدی نشده است که درباره آن کار جدی و اثرگذار انجام دهند. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان می افتم، قلبا غمگین و متاسف می شوم. این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید باید کتاب اقلا ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد.» آیا وضع امروز ما چنین است؟!
رئیس کتابخانه ملی می گوید متوسط شمارگان کتاب در کشور ۴۵۰۰ جلد است که با توجه به باسواد بودن ۸۰ درصد از جمعیت ۷۰ میلیونی، کافی نیست. هر چند به گواهی شناسنامه برخی از کتابها - که تعدادشان البته کم هم نیست - تیراژهای هزار تا هزار و پانصدی هم منتشر می شود.
تاکنون حدود ۹ هزار مجوز برای موسسات انتشاراتی صادر شده که در این میان حدود ۲ هزار ناشر فعال هستند. هر چند تعداد ناشران در ایران کم نیست اما آمار کتاب فروشی ها نسبت به جمعیت امیدوارکننده نمی باشد. مطابق آماری که از سوی وزارت ارشاد در آذرماه سال گذشته منتشر شد، در سراسر کشور کمتر از ۳ هزار کتاب فروشی وجود دارد. بیش از ۷۵ درصد از کتاب فروشان در تهران متمرکزند و در بسیاری از شهرستانها اصلا کتاب فروشی وجود ندارد!
شاید عدم وجود ویترین های مناسب عرضه کتاب و عدم امکان تبلیغات فراگیر باعث می شود هر ساله در ایام برپایی نمایشگاه کتاب، خیل عظیمی از مردم علاقمند از تهران و سایر شهرهای کشور راهی این نمایشگاه شوند تا کتابهای مورد علاقه خود را تهیه کنند. از سوی دیگر هم، دست اندرکاران نشر و کتاب انتظار این ده روز را می کشند تا بخش بزرگی از فروش سالانه خود را انجام دهند. این همه آن چیزی است که ۲۲ سال پیاپی در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تکرار می شود.
هر روز که می گذرد فقدان« مطالعه» منظم بر شانه های فرهنگ و توسعه کشور بیشتر سنگینی می کند. حل این مشکل را به فردا نیندازیم. توجه هر چه بیشتر مسئولان و سیاست گذاران حوزه های فرهنگی و نشر کتاب و نقش موثری که نهادهای ذیربط می توانند در حل این معضل فرهنگی ایفا کنند، می تواند دستور کار یک کار گروه ویژه قرار گیرد تا با بازنگری در آنچه تاکنون انجام شده و بررسی و طراحی مکانیزم های جدید و سازوکارهای اثربخش، تحولی اساسی در حوزه کتابخوانی و بسط فرهنگ مطالعه صورت پذیرد.
حمید امیدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید