جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


رعایت تعادل در مصرف تامین امنیت اقتصاد خانوادها


رعایت تعادل در مصرف تامین امنیت اقتصاد خانوادها
در شلوغی بازار و در میان هزاران طرح و رنگ و وسیله گم می شویم. هر جا سر بر می گردانیم تنوع، حس نیاز و طلب کردن را در درونمان بیدار می کند. این یک واقعیت انکارناپذیر است که اشتیاق به داشته های بیشتر و شکیل تر از حد خریدهای ضروری فراتر رفته و به جایی می رسیم که اگر مهار نشود، تجمل دستمایه مباهات و پز طبقاتی قرار می گیرد.
در شرایط خریدهای افراطی که امروز به سختی دچارش شده ایم، عده ای می کوشند با جملاتی نظیر این که «قضاوت مردم به چشمشان است» و یا «دارایی و برازندگی» به توجیه طمع های ویرانگر خود بپردازند...
در همهمه بازار، چشم های پر از حیای نوعروسی که از قشر ضعیف جامعه است، نظرم را جلب می کند. در صحنه رقابت تجمل گرایان این نوعروس بازنده ای به حساب می آید که معلوم نیست به چه دلیل باید شرمنده خرید مختصر و مفید خود باشد؟!
از سوی دیگر نوعروسانی هستند که با کاروان ۱۵۰ میلیون تومانی جهاز روانه زندگی مشترکشان می شوند. گویی می خواهند قلب بازار را با این خرید عظیم به لرزه در آورند! چه کسی تضمین می دهد که نوعروس متمول بازار تجمل گرایان در زندگی آینده خود به پشتوانه چنین بریز و بپاش هایی صدرصد برنده خواهد بود؟
مصادیق مصرف گرایی بی شمارند و هر کس اگر واقعاً بخواهد در مسیر اصلاح الگوی مصرف گام بردارد، می تواند ده ها مورد غیرضروری را از زندگی خود حذف کند. خیلی ها می پندارند اصلاح الگوی مصرف به معنای هرگز استفاده نکردن است، در حالی که حقیقت یک حرکت اسلامی این است که از امکانات خود بهینه استفاده کنیم. برای مثال نوعروسی که در جهاز خود سه دست کامل چینی آلات چند پارچه دارد، آیا می خواهد تا چند نسل آینده ظروف و چینی آلات انبار کند؟! و مصادیقی از این گونه زیاده رویها فراوان است.
● نگرانی از نظرهای مردم
به یمن و مبارکی پس از هفته ها دوندگی در بازار بالاخره جهاز عروس خانم در آپارتمان ۷۰ متری چیده می شود. و اهالی فامیل برای دیدن، قضاوت کردن و البته پچ پچ ها جمع می شوند.
در یکی از کابینت ها که «دراگ استور» معرفی می شود به میزان تقریبی ۵۰۰ هزار تومان انواع مختلف شکلات و تنقلات احتکار شده است! مادر عروس با افتخار در جمع میهمانان می گوید: «همه بسته های شکلات را از دوبی آورده ایم!» این مورد که پیش از این از استثناها بود به تازگی در جهازها به صورت اپیدمی می بینیم که باب می شود!
● به راستی این موارد من در آوردی از کجا ریشه می دوانند؟!
مریم هاشم زاده که خود صاحب یک دختر دم بخت است، در حالی که بر سر قیمت رو تختی شیکی در مغازه چانه می زند، می گوید: «دخترم می گوید از آن مدل ساده تر و کاربردی تر که قیمت مناسبی هم دارد، برداریم، اما من اجازه نمی دهم چون فردا حرف و حدیثش برای ماست!!»
به پاپیون و سطح پوشیده شده از سنگ و آینه و ملیله روتختی خیره می مانم. از خودم می پرسم چطور می شود از این سطح ناصاف استفاده کرد؟ از سوی دیگر اگر یک بار در ماشین شسته شود، همه تزئیناتش از بین می رود.
فروشنده هم که مرد منصفی است راهنمایی می کند و می گوید: «این جنس فقط جنبه تزیینی دارد. چر از این گل دارها که هم زیبا و هم کاربردی هستند و در ضمن قیمتشان حول و حوش ۱۵۰ هزار تومان است نمی برید؟ ۵۰۰ هزار تومان برای رو تختی هزینه کردن و بعد در فضای کم آپارتمان فقط به جنبه تزئینی کالا نظر داشتن کار عاقلانه ای نیست.»
تازه عروس هم که اقتصادی تر فکر می کند با حرف فروشنده موافقت می کند، ولی باز هم مادر از ترس نظر مردم کوتاه نمی آید!
● ظاهربینی بلای زندگی امروز
میثم حاج عبدالعلی که ۱۰سال در صنف فروش پتو و روتختی است برایمان توضیح می دهد: «به جرئت می توانم بگویم ۶۰درصد خرید خانواده ها غیرضروری است. می توان چیزهای کاربردی تر و ارزان تر را جایگزین کالاهای تجمل گرایانه کرد، ولی مردم اغلب در نگرانی از قضاوت دیگران به همان کالاهای غیرضروری، با ظاهر زیبا و غیرکاربردی رضایت می دهند.»
وی ادامه می دهد: «الان گمرک ایران به ظاهر حمایت ازتولیدکننده داخلی حق واردات را سنگین می گیرد، ولی این شیوه به شرطی به نفع تولید داخلی خواهد بود که بر کیفیت کار داخلی بیفزاییم. جای تعجب دارد که ما با این همه سلیقه ایرانی نتوانیم کار را به زیبایی کار خارجی ارائه دهیم. همین روتختی های ملیله کاری چینی را ببینید، ما که دستگاهش را داریم، ذوق و سلیقه ایرانی هم که زبانزد خاص و عام است، پس چرا به سلیقه مصرف کننده و هنر ایرانی احترام نمی گذاریم؟!»
وی پیرامون تفاوت سلیقه ها بین نسل حال و نسل گذشته می گوید: «اتفاقا نسل جوان به خرید بهینه، ارزان و کاربردی می اندیشد، اما تحت فشار نگرانی های بزرگترها که ناشی از چشم همچشمی هاست به ناچار در برابر تجملات متقاعد می شود. مشتری داشتم که مصرانه می خواست کالای ساده تری ببرد تا بعداً در منزل به کمک هنر گلدوزی و ملیله دوزی خودش تزئیناتی روی آن انجام دهد، ولی مادر نهایتا همین کار آماده ۵۰۰هزارتومانی را خریداری کرد! البته بنده به عنوان فروشنده سعی می کنم راهنمای خوبی باشم و محاسن و معایب هر کار را متذکر می شوم، این مشتریان هستند که بیشتر به زرق و برق ها توجه دارند.»
عبدالعلی معتقد است براساس تجربیات فروشندگی آنهایی که از قشر متوسط هستند معمولا به ظاهر و کاربرد جنس توأم با هم توجه دارند، در حالی که برخی افراد، ترجیح می دهند چند مدل خریداری کنند و از هر مدل در برابر دید همگان نمایشی به راه بیندازند. وی می گوید: «نوعروسی بود که برای چهار فصل ۴مدل در نقش ها و طرح های مختلف روتختی خریداری کرد!»
● تجمل گرایی بیماری روانی- اجتماعی قرن حاضر
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد اما این بدان معنا نیست که ما امر نکوهیده اسراف را برای رسیدن به زیبایی نامحدود و بدون مرز و گاهی بدون تعریف در زندگی روزمره خود همچون سیلابی ویران گر جاری سازیم. سیلابی که نه آبادکننده است و نه مایه حیات و برکت، بلکه ویران کننده اندیشه و سازنده افکاری مادی گرا و محدود است.
تجمل یا تلاش بی اندازه و بدون فکر همراه با مادی گرایی نیز مانند همان سیلاب خانمان سوز و ویران کننده اندیشه های سازنده است، اندیشه هایی که می تواند باعث شکوفایی ابعاد مختلف فکر و توانمندسازی عمل ما باشد.
غلامی یک جوان پژوهشگر می گوید: «تجمل در دنیای کنونی ما یک بیماری اجتماعی است که منشاء آن را باید در دل برخی خانواده ها جستجو کرد. خانواده ای که راه رسیدن به کمال مطلوب را در بیراهه ای بنام مد، به روز شدن وسایل زندگی و حتی چهره گم کرده است، به این آشفتگی ها دامن می زنند.
کودکی که علی رغم سختی های معیشتی مادرش را هر لحظه آراسته به انواع مواد آرایشی، لباس های مزون و زینت آلات می بیند یا هر چند ماه یک بار خانه را با وسایل جدید و گاهاً مدرن، مزین شده می یابد و تا به محیط جدید انس بگیرد آن را باید فراموش کند، چگونه می تواند افکار و اندیشه های کهن و آداب و رسوم اجداد و فرهنگ غنی خود را در دوره حساس نوجوانی حفظ کند. او در جوانی زمانی که مدیر یک خانواده شود، فرهنگ ناب و اصیلی نخواهد داشت تا ارمغان زندگی سعادتمند فرزندان خود کند. او خود شکننده تر از آن است که محیط و شرایط را به نفع خودش تغییر دهد، زیرا با هر تغییر و هر نوآوری غیرضروری آمیخته شده و تنها نقش متغیری سریع را دارد.» وی ادامه می دهد: «تجمل گرایی یک بیماری روانی- اجتماعی است که هم به اقتصاد خانواده ضربه می زند و هم به اصالت فرهنگی. کسی که دچار این بیماری شود با توجه به شرایط حاکم در رسانه های تبلیغاتی راهی کوتاه برای بهبود نخواهد داشت. این بیماری که مسری و خارج از محدوده مرزهای فرهنگی و اقتصادی کشور ماست، توسط کشورهای پیشرفته به کالبد جامعه تزریق می شود. بنابراین پوسته خارجی فرهنگ کشورمان آسیب دیده از غرب گرایی به نظر می رسد.»
غلامی در نکوهش تجمل گرایی که بعضی ها می پندارند پدیده ای زیباست، می گوید: «البته همیشه نمی توان اینگونه تصور کرد که تجمل با خود زیبایی به همراه دارد. گاهی اوقات پرداختن بی اندازه یا حساسیت نشان دادن به ظواهر زندگی چشم زیبابین ما را دچار کوری سفیدمی کند و هر آنچه پلیدتر از هر زشتی است، زیبا می نماید.
افراط در آرایش موی مردان، افراط در کوتاهی لباس زنان، افراط در بکار بردن لغات بیگانه برای زیباکردن بیان و... همگی مثال های بارزی هستند.
البته مصادیق تجمل گرایی در اماکن پرجمعیت و یا اعیاد و مهمانی های بزرگ بسیار واضح تر است. مراسم عروسی در هتل های آنچنانی و یا جزایر تفریحی نمونه دیگری از بریز و بپاش هاست.»
هنرمندانه خرید کنیم
چای ساز، قهوه ساز، غذاساز و هزاران وسیله دیگر در بازار لوازم خانگی به چشم می خورند که گاه در آشپزخانه منزلمان تنها جنبه دکوری را داشته و سال ها بدون حتی یک بار استفاده کنج ویترین خاک می خورند!
منصور هاشم پور کارمند و پدری که برای خرید جهیزیه دخترش به بازار آمده، می گوید: «خیلی از این وسایل پس از این که یکی دو سال باب می شوند و در آشپزخانه مورد استفاده قرار گرفتند، عدم کارایی شان ثابت می شود. مثلا چای سازها یک مدت جایگزین سماورها شدند. سماور در آشپزخانه ایران تا همین یک نسل قبل وسیله کلیدی به حساب می آمد، اما چای ساز به سرعت جای آن را گرفت. بعدها دیدیم که چای ساز به خوبی آب را به دمای جوش نمی رساند و با بدنه پلاستیکی به سرعت جرم چربی گونه ای می گیرد. شاید چای ساز برای مصارف کم مناسب باشد، ولی در ایران که چای چندین بار، در طول روز مهیا می شود، این وسیله کارآیی سماور را نخواهد داشت. و یا در مثال دیگری با گذشت چند سال مشخص شد تفلون های چدنی به سرعت دچار ترک در بدنه می شوند و از بین می روند.»
وی ادامه می دهد: «هر چیزی که مد می شود الزاما کیفیت مطلوب را ندارد.
ضمنا اگر چنین وسیله های بلااستفاده ای را حذف کنیم، می توانیم پول آن را در جای بهتری صرف کرده و نتیجه بهتری در اقتصاد خانواده عایدمان شود.
این بی فکری است که عقلمان را به دست چشم همچشمی ها بدهیم. وسیله ای که حتی یک بار درسال استفاده نمی شود، ممکن است از نظر شرعی تکالیفی بر دوشمان بگذارد.»
● خوشبختی مساوی تجملات نیست
مرتضی حسن زاده فروشنده لوازم خانگی توضیح می دهد: «برخی حاضرند چندین برابر هزینه بپردازند تا همه وسایل جهیزیه از فلان مارک باشد. در حقیقت یک دست شدن مارک لوازم را جزء کلاس جهیزیه می دانند. می توانید تصور کنید با این اقدام چقدر پولمان را دور ریخته ایم.»
حسن زاده سه دست تفلون را روبرویمان قرار می دهد: یک نمونه تفلون ایرانی به قیمت ۸۰ هزار تومان، تفلون طرح چدن چین ۱۷۰ هزار تومان و یک نوع تفلون بسیار سنگین که برای بلند کردن ماهیتابه اش باید تلاش مضاعفی به خرج داد به قیمت ۲۰۰ هزار تومان. وی در ادامه می گوید: «یک مشتری از هر سه نوع برای جهیزیه دخترش خریداری کرد، گویی می خواست چندین نسل قابلمه برای نوه و نتیجه هایش به جا بگذارد! از سوی دیگر خانواده هایی را می بینیم که برای خرید یک سماور واقعا تحت فشارند. بنده به عنوان فروشنده سعی می کنم از خانواده هایی که یک مقدار از لحاظ قدرت خرید پایین ترند سود کمتری بگیرم. ولی بر فرض مثال که وضعیت مالی خوبی هم داشته باشیم، درآن واحد از یک نوع کالا چندین دست تهیه کردن چه معنایی دارد؟ انگار بعضی ها دچار ولع خرید شده اند و می خواهند در صف چشم و همچشمی ها نمره اول را بگیرند! به راستی اگر چندین میلیارد هم برای خانه خرج کنیم، اما در آن خانه خوشبختی نباشد چه سودی دارد؟»
● حرص خرید را مهار کنیم
سینا عرب زاده کارشناس روانشناسی پیرامون ولع خرید در برخی افراد توضیح می دهد: «از لحاظ روانی وقتی در احساس طلب کردن هر چیزی به افراط در آییم، یعنی دستخوش نوعی وسواس فکری شده ایم. خیلی از افراد آنچنان به جنبه های مادی زندگی چسبیده اند که گویی هرگز از این گذرگاه دنیا عبور نخواهند کرد. لذا تلاش بسیاری برای جمع آوری داشته های مادی به خرج می دهند و همه چیز را با پول می سنجند. درچنین تفکری معیار سنجش برتری ها ابزار مادی تجملات و پول قرار می گیرد.»
این کارشناس روانشناسی ادامه می دهد: «در سایر کشورها افراد بسیار متمولی زندگی می کنند که حق بریز و بپاش های کلان را ندارند. کنترل خرید توسط دولت با جبر و زور نیست، بلکه بر فرض مثال برای میلیونری که می خواهد آخرین مدل اتومبیل را خریداری کند آن قدر مالیات محاسبه می شود که شاید فرد منصرف شود. متأسفانه در کشور ما هنوز نیازمند اصلاحات بسیاری در سیستم مالیاتی هستیم و از لحاظ روانشناسی نیز بهتر است که رسانه های ملی ساده زیستی را الگوی تبلیغات خود قرار دهند، وگرنه معلوم نیست بیماری ولع خرید، چشم و همچشی ها و تجملات جامعه را به چه سراشیبی بیفکند؟!»
انتظار این است که اندیشه و نوع نگاه افراد در محیط های فرهنگی به مرحله ای رسیده باشد که به موضوعات مختلف فراتر از نگاه عوام بنگرند و هدفی مجزا را دنبال کنند.
متاسفانه باید اعتراف کرد ولع تجمل گرایی و پز طبقاتی در اغلب محیط ها حتی محیط هایی که جایگاهی برای ارتقای فرهنگی ست به وضوح دیده می شود.
این یک درد بزرگ است که در کانون ارتقای اندیشه مثلاً ساحت علمی دانشگاه نگاه های سطحی و چشم و همچشمی ها به اوج خود رسیده باشد.
دانشگاه باید بتواند اندیشه ها را متحول ساخته و عادات اسلامی و انسانی را جایگزین عادات غلط مرسوم سازد. اما حقیقت تلخ این است که در محیط های فرهنگی نیز آن گونه که باید نتوانسته ایم تب تجمل گرایی را تخفیف دهیم.
ده ها سلیقه متفاوت در دانشگاه حضور پیدا می کنند که باید در چارچوب ارتقا فکری به یک اندیشه واحد اخلاقی و اسلامی برسند.
اما اغلب جوانان که باید دستخوش اصلاح و تحول فکری قرار گرفته و در جامعه تاثیرگذار ظاهر شوند، در محیط دانشگاه در ورطه پزهای طبقاتی فرو غلتیده و به ذهنیتی آشفته دست پیدا می کنند .
به راهروهای برخی دانشگاه ها توجه داشته باشید که بیشتر به سالن مد و رنگ و لعاب های آنچنانی شباهت دارند و کمتر در آنها می توان سادگی زندگی دانشجویی را جستجو کرد. این جوانان با نگرشی تجمل گرایانه وارد زندگی مستقل و جامعه می شوند.
حال سوال این است جامعه ای که بر پایه تفکرات مصرف گرایی بنا می شود چطور می تواند مسیر رشد و ترقی را طی کند؟ بدون تردید این جامعه که فاکتورهای وابستگی را در خود آرام آرام تقویت می کند، هرگز طعم آرامش را نخواهد چشید.
امام راحل (ره) در وصیت نامه الهی سیاسی خود نسبت به این گونه وابستگی های خزنده به غرب و اندیشه مصرف گرایانه غربی هشدار داده اند.
● تلاش نامتعارف برای اثبات خود
وقت ناهار است. دانشجویان گروه گروه گرد هم آمده اند. این یک واقعیت است که بچه ها در دانشگاه با توجه به سطح رفاه خانوادگی و نیز سلیقه های فکری متفاوت جذب گروه های دوستی مختلفی می شوند.
فاطمه سادات رهنما دانشجوی سال آخر اقتصاد نظری می گوید:«من از خانواده متوسطی هستم.
همین هفته پیش به مهمانی یکی از همکلاسی هایم دعوت شدم. بچه ها در دانشگاه برای اثبات خودشان از ابزار جشن و مهمانی خیلی استفاده می کنند! مهمانی دوستم تولد بود، ولی لباس هایی بسیار گرانقیمت به تن داشتند و در اسباب پذیرایی بریز و بپاش به چشم می آمد. ناخودآگاه دلم گرفت. شاید اگر تحت تاثیر اندیشه های اخلاقی قرار نداشتم، خلاء درونی بر روحم فشار مضاعفی وارد می کرد.
در دانشگاه باورهای برتر به دانشجو منتقل می شود، اما این خود ما هستیم که باید تصمیم بگیریم شیوه زندگی را چگونه انتخاب کنیم؟
من فکر می کنم همین اتفاق در بیرون از دانشگاه تکرار می شود. خانم خانه داری فلان وسیله را در منزل دیگری می بیند، بر اثر عدم رشد درونی، خلأ روانی آنچنان بر او فشار وارد می کند که نمی تواند موج چشم همچشمی را برای خود مهار کند. لذا به هر قیمتی که شده باید آن وسیله را بخرد.»
وی ادامه می دهد:«باید با جدیت زیاد در زمینه ساده زیستی و امنیت روانی ناشی از آن کار کنیم. به جرئت می توان گفت در رسانه ملی نه تنها قدم موثری برنداشته ایم، بلکه در فیلم ها و سریال ها اساساً آدم های خوشبخت افراد پولدار هستند.
این تفکر که پول خوشبختی می آورد و هر چه بیشتر مصرف کنیم در طبقه بالاتر اجتماعی قرار می گیریم و به اصطلاح برای خود شخصیت می خریم، امروز بیش از هر جای دیگری از رسانه ملی تبلیغ می شود!»
این دانشجو می گوید:«دانشجویی به رشد فکری رسیده که اگر نتوانست از امکانات خود به نحو احسن بهره ببرد پیش خود شرمنده شده و جبران کند.
استاد اقتصاد ما فیلمی مستند از یک روستا نشان داد که مردمانش حتی برای تهیه مواد غذایی دچار مشکل بودند. ما باید در قبال هموطنان خود احساس مسئولیت داشته باشیم . متاسف شدم که برخی از بچه ها در برابر صحنه های این فیلم بی تفاوت بودند. آنها تصویری از محرومیت ها در ذهن ندارند. شاید باید مرز بین محرومیت و برخورداری از امکانات را به جوانان و خانواده هایشان متذکر شویم و به آنها بگوییم اگر از امکانات درست استفاده نکنیم، در اولین گام خودمان را محروم ساخته ایم.»
● از امکانات با اخلاق اسلامی بهره ببریم
حجت الاسلام والمسلمین مهدوی آملی از اساتید حوزه با اشاره به این که از شاخصه های مسلمانی اعتدال و میانه روی است، توضیح می دهد:«اگر می خواهیم مهمانی بگیریم و یا در همایش پذیرایی کنیم اشکال ندارد غذای خوبی بدهیم ولی این که نیمی از غذاها به دور ریخته شود، کار درستی نیست. نه افراط کار درستی است و نه تفریط.
در مثال دیگری باید بگویم بعضی ها لوازمی می خرند که در طول چند سال اصلاً استفاده نمی شود. با چنین خریدهایی هم به اقتصاد خانواده و هم به اقتصاد جامعه ضرر می رسانیم. سال الگوی مصرف به معنای سال اعتدال است.»
وی در ادامه می گوید:«پاکیزگی نشانه ایمان است. لباس مناسب پوشیدن از اخلاق مومن است ولی این که برای یک دست لباس مجلسی چند صد هزار تومان هزینه کنیم، کجای این حرکت شرعاً جایز است؟»
آملی متذکر می شود: «قدر رفاه امروز را بدانیم و از آن با توجه به اخلاق اسلامی بهره مند شویم».
لزومی به پز دادن نیست!
مهسا چغانه دانشجوی صنایع دستی سرگرم ساختن گلدانی سفالی است.
وی می گوید:«دانشجویانی هستند که از لحاظ درسی ضعیفند و برای این که توجه و شخصیت کاذبی در بین همکلاسی هایشان بخرند به پوشش ها و آرایش های قابل تامل روی می آورند. این افراد سعی دارند کمبودهای خود را به نوعی نامتعارف جبران کنند. شاید یک ریشه تجمل گرایی سرخوردگی ها باشد.
معمولاً این دسته از بچه ها با دوستان شبیه خودشان حشر و نشر می کنند.
موبایل و ماشین مدل بالا به دانشگاه می آورند و لباس مخصوص مهمانی شان را در راهرو دانشگاه به نمایش می گذارند، در صورتی که اگر واقعاً به رشد فکری رسیده باشند، اگرچه دارا باشند لزومی به بیان داشته ها و پز دادن نمی بینند.»
پریسا نیک چری دانشجوی سال اول هنر نیز از زاویه دیگری به مسئله نگاه کرده و می گوید:«اگر کسی با این گروه از افراد دوستی برقرار می کند صرفاً به خاطر این است که نفعی مادی عایدش شود، وگرنه تحمل این قشر کار ساده ای نیست و اصلاً ماندن در گروه آنها می طلبد که به ورطه رقابت تجمل گرایان بیفتیم. مثلاً یکی از بچه های مرفه کلاس با پول پدرش آتلیه زده یکی دیگر از بچه ها که امکانات مالی و سرمایه راه اندازی کار را ندارد، چند صباحی با فرد متمول دوستی برقرار می کند که بتواند در آتلیه او کار کند. دوستی در جرگه تجمل گرایان نیز بر پایه روابط سود و منفعت است.»
وی در ادامه می گوید:«به بستر جامعه خوب نگاه کنید. چه بسیار ازدواج هایی که بر همین اساس شکل می گیرد و نهایتاً با شکست مواجه می شود. وقتی روابط از شکل انسانی خارج و به صورت منفعتی نمود پیدا کردند، همه، افراد را با جیب شان می سنجند و این درد بزرگی است.»
دانشجوی دیگری که خودش را مریم معرفی می کند نیز در تکمیل صحبت های دوستانش می گوید:«اگر فکر کنیم که فرد تجمل گرا از ما تحسین می خواهد و ما با پیوستن به گروه او خودمان را در اسارتش قرار داده ایم و دوستی ما حتی اگر نفع مادی برایمان به دنبال داشته باشد، یک سری سرخوردگی ها به یادگار می ماند، چنین افرادی را هر کجا که باشند- در دانشگاه، فامیل و جامعه- طرد کرده تا به شیوه اشتباه خود فکر کنند. فردی که به دارایی هایش پز می دهد، دوست همیشگی نیست!»
● سنجاق سلیقه های مختلف به طرح مسئله
افراد تجمل گرا معمولاً دو مشکل شخصیتی دارند؛ یا دچار خلاها و کمبودهای درونی اند و یا این که دستخوش بلای کبر و خودبزرگ بینی هستند.
پیامبر اکرم در مورد تعریف زیبایی و کمال این گونه فرموده اند:«جمال درستی گفتار مطابق حق است و کمال نیکی رفتار مطابق راستی است.»
سرو نازحر دانشجوی رشته اقتصاد پیرامون مصادیق تجمل گرایی می گوید:«خیلی از جوان ها به مارک کفش و لباس خود می بالند. کتانی هایی که آرم کشورهای دیگر را دارد مورد پسند خیلی هاست. و یا اشتیاق دختران دانشجو به لوازم التحریر فانتزی واقعاً خنده دار و بچگانه است.
حتی با مدل خودکارهایشان می خواهند توجه بخرند! وقتی استاد می گوید از فلان ورقه کپی بگیرید، دانشجویان اعتراض می کنند که نمی توانیم هزینه کنیم، اما اغلب بچه ها به صورت افراطی از لوازم آرایش استفاده کرده و حتی به هم کادو می دهند!»
«حر» با گله مندی می گوید:«پس از فرمایشات رهبری هر فردی سلیقه خودش را به مسئله سنجاق کرد و راهکارها پوشیده ماندند.
در حالی که سال الگوی مصرف به معنای نگرانی از کمبودها و نداشته ها نیست، بلکه آن چه را که داریم باید چگونه در راستای استفاده بهینه مصرف کنیم.»
● نه بزرگ به پدیده تجمل گرایی
متین السادات عرب زاده مدیر مسئول یک نشریه دانشجویی نیز با تاکید بر این که باید در جستجوی علت رواج تجمل گرایی در جامعه باشیم، می گوید:«علت تجمل گرایی امروزه در جامعه و به ویژه در میان نسل جوان این است که ما خیلی خیلی کمتر از آن چه که باید از قدرت فکر خود در زمینه هایی که می شود بهترین بهره را برد، استفاده می کنیم.
این شعر را به خاطر بیاوریم:
ای برادر تو همه اندیشه ای
مابقی تو استخوان و ریشه ای
وقتی صاحب چنین قدرتی هستیم، چه دلیلی دارد که به تجمل گرایان روی خوش نشان داده و بگوییم من هستم؟ ما اساساً وظیفه ای بالاتر از این ها داریم. باید بتوانیم دردی را از خود و دیگران درمان کنیم. چنین مسئولیتی می طلبد که خودسازی داشته باشیم.»
این دانشجو در ادامه می گوید:«وقتی رشد فکری نداشته باشیم، رسانه ها با تبلیغ کالاهای پررنگ و لعاب حتی اگر احساس نیاز نکنیم، این احساس را با سوء استفاده از سطحی نگری مان به ما القا می کنند.
انسان صاحب فکر تحت تاثیر قرار نمی گیرد و خودباخته نمی شود.»
وی هشدار می دهد:«اگر بی هیچ تاملی تاثیر بگیریم، تجمل تبدیل به یک فرهنگ می شود. بحث زیبایی و ایجاد تنوع با تجمل فرق دارد. خیلی وقت ها مواضعی را که از آن می لغزیم، حتی خودمان هم نسبت به آن آگاهی نداریم. اگر به بعد انسانیت برگردیم خیلی از مشکلات حل می شود. تجمل گرایی درد جامعه امروز است.»
● گالیا توانگر
گاه می توان از خرید بر خی اقلام صرفه نظر کرده و کالاهای دیگری را که اتفاقاً ضروری تر هستند، در سبد خرید خانواده جایگزین کرد. به نظر می رسد مشکل اساسی درنحوه استفاده از اقلام مختلف و نیز برنامه خرید خانوارهای ایرانی این است که غالباً بی برنامه و بدون درنظرگرفتن اولویت ها خرید می کنند و یا عهده دار برگزاری یک مهمانی می شوند.
تحت اعمال این شیوه نادرست کالاهای پررنگ و لعاب دراولویت قرارگرفته و کالاهای ضروری درنوبت های بعدی قرار می گیرند.
مثلا می توان حبوبات و لبنیات را بیشتر از پیش در برنامه غذایی گنجاند و اتفاقاً نتیجه بهتری برای سلامتی اعضای خانواده گرفت. درحال حاضر اولویت غذایی با سوسیس و کالباس و اقلام کارخانه ای است که در بسته بندی های پر زرق وبرق مهیا شده اند.
مورد دیگر به خریدهای فردی اعضای خانواده برمی گردد. مثلا یک عدد کیف ۸۸هزار تومان قیمت خورده و به نظر می رسد مطابق قیمتش کارایی ندارد. اگر کمی از ظاهر متفاوت صرف نظر کنیم، می توانیم با همین ۸۸هزار تومان دست کم سه کیف با دوام و شیک بخریم. متفاوت بودن حتی به معنای شیک بودن نیست، برخی افراد حاضرند به هر قیمتی و با هر مقدار هزینه ای متفاوت به نظر برسند.
به ظاهر برخی از افراد توجه کنید که تا چه اندازه ناهمگون و عجیب و غریب است!
به اعتقاد برخی از کارشناسان اقتصادی جامعه مدزده و پیرو الگوهای وارداتی جامعه ای است که ابتدا استقلال خود را از دست داده و سپس تابع تام سلیقه هایی می شود که به او القا می کنند. الگوی خوراک و پوشاک و دکوراسیون منزل تماماً وارداتی شده و در نهایت به دام تولیدکنندگان و کارخانه داران بیگانه می افتیم.
در این چرخه که اولین ویژگی اش تجمل گرایی است، آرامش و پولمان بی آن که بدانیم به کام سرمایه داران خارجی ریخته می شود.
آیا این شیوه نوعی برده داری نوین نیست؟!
مقابله با سلیقه های وارداتی
درفروشگاه زنجیره ای ... وارد می شویم. ردیف تا ردیف اقسام مختلف کالا با بسته های پررنگ ولعاب چشمک می زند. یک بخش که مختص لوازم خانگی است، اقلام بسیار جدید و به اصطلاح مدروز چیده اند.
پیرکس هایی که با یک شمع در زیرظرف گرم می مانند، وسیله ای شبیه سشوار که قطرات آب را از سطح زمین آشپزخانه بخار می کند!
حسن پور کارمند دولت که سرگرم شناخت وسیله های جدید است، می گوید: «با دیدن این وسایل واقعاً به پیشرفت هایی که در زندگی مدرن رخ می دهد، پی می بریم. همین دیروز با تکه پارچه ای کف آشپزخانه را خشک می کردیم، اما گویی حتی در آشپزخانه شخصی قدری خم شویم و برای تمیز کردن تلاش کنیم، کسرشأن است!
هر روز تحرک از بشر گرفته شده و به موجودی ضعیف تر از لحاظ جسمی تبدیل می شود. از سوی دیگر خیلی از وسایل هستند که برگرفته از سلیقه های مدرن غربی اند. به راستی اضافه کردن چنین کالاهای غیرضروری به بدنه زندگی ایرانی ناهمگون به نظر نمی رسد! ضمناً در این چرخه وارداتی کم کم سلیقه ها به سمت مدرنیته خشک غربی گرایش پیدا کرده و ضمن از دست دادن هنرهای ایرانی سلیقه بومی به فراموشی سپرده می شود.
اتفاقی که هم اکنون درساختمان سازی رخ داده و حتی دکوراسیون داخل منزل را تحت تأثیر قرار داده است.»
این شهروند صراحتاً می گوید:«شاید اندیشه های خزنده ای هستند که دوست دارند هویت و سرمایه های داخلی خود را از دست بدهیم. الان به نظر می رسد مقابله با مصرف گرایی و سلیقه های وارداتی یک وظیفه شرعی و ملی باشد.»
● سرمایه گذاری به نفع مملکت
جشن های عروسی که اخیراً صحنه نمایش قدرت مالی خانواده های عروس و داماد به حساب می آیند، به مرکز رشد عادت های غلط و غیر اسلامی درجامعه تبدیل شده اند. هنوز هم نتوانسته ایم الگوهای مناسبی برای پذیرایی در مجالس شادی خود طراحی کرده و به جامعه ارائه دهیم.
حسن خدایی یک آتلیه دار توضیح می دهد:«گاه تنها برای عکاسی مجلس عروسی چند میلیون تومان هزینه می شود. برخی آتلیه داران عروس و داماد را به جزایر جنوبی کشور برده و به بهانه بهره گیری از صحنه های طبیعی زیبا چندین میلیون تومان مطالبه می کنند. به جز هزینه های عکاسی، اخیراً آلبوم هایی به بازار آمده که قابلیت شست و شو درماشین لباسشویی را دارند و دست کم ۸۰۰هزار تومان قیمت شان هست.»
وی ادامه می دهد: «افرادی که این گونه خرج می کنند، چه دلیلی دارند؟ آیا جز این است که می خواهند فریاد بزنند «دارایی و برازندگی»؟! یک نفر پول آلبوم عروسی اش یک میلیون تومان است، درحالی که خانواده دیگری حتی توانایی تهیه جهیزیه مختصری ندارند. این تفاوت ها و تبعیض ها غیراسلامی است. دائما می گوییم دولت برای رواج عدالت چه می کند؟ چرا نمی گوییم رفتار ناعادلانه ما چه معنا می دهد؟ اگر سرمایه داریم، انصاف این است که به جای پرداختن و دامن زدن به رفتارهای کودکانه و پزهای طبقاتی در فکر سرمایه گذاری های مناسب به نفع مملکت مان باشیم.»
خدایی به فعالیت برخی هتل های چندستاره در زمینه سرویس دهی به عروس و دامادهای جوان اشاره کرده و می گوید: «نمی خواهم بدبینانه به مسئله نگاه کنم. ولی الان برخی مرفهین هستند که علی رغم مهیا بودن منزل مستقل در شهر محل اقامتشان ترجیح می دهند به دلیل چشم همچشمی ها چندروزی مهمان هتل های مجلل باشند. هیچ کس نمی تواند به امنیت حریم شخصی و خصوصی مهمانان تضمین صددرصد بدهد. درتعجبم که این قشر بی تفاوت به چنین مسئله ای تنها به خاطر پز طبقاتی بر اقامت در هتل های چندستاره اصرار می ورزند!»
● جایگزینی کالاهای غیرضروری با کالاهای کاربردی
مغازه لوکس فروشی در قرق رفت و آمد مشتریان است. مجسمه های سرامیکی که شکل و شمایل نمادهای مذهبی شرق دور را دارند گاه به قیمت ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان فروخته می شوند. انگار این مجسمه ها کنایه می زنند که هنوز هم برای برخی افراد پول و تجمل همه چیز است.
از مادری که برای خرید جهیزیه دخترش آمده سؤال می کنم: «به راستی یک مجسمه که ضمن غیرضروری بودن رنگ و بوی هویت ما را ندارند حتما باید در زمره جهاز قرار بگیرد؟» مادر روی ترش می کند. دخترگوشه آستین لباس مادر را کشیده و با اوقات تلخی می گوید: «باید از ایشان بپرسم چه چیز مناسب است و چه چیز مناسب نیست؟ هرچه بخواهیم، پولش را می دهیم.» کمی آرام تر که شدند، یک جمله دیگر می گویم و از مغازه خارج می شوم. «به نظر شما با پول همین مجسمه بی هویت چند کالای ضروری دیگر می توان به لیست جهیزیه اضافه کرد؟»
مسرفین بی توجه به سرنوشت جامعه
امین معتقدی کارشناس ارشد علوم فقهی با اشاره به الگوهای پرارزش اسلامی توضیح می دهد:«شما به آیات و روایات و یا تاریخچه جهاز بانوان در کشورهای اسلامی وحتی ایران باستان رجوع کنید. تمام جهاز بانو حضرت زهرا(س) کاسه ای گلی، گلیمی از پشم بز و آسیابی سنگی و... بود، اما اینک جهاز یک دختر با توجه به نگاهی تجمل گرا حداقل ۲۰ میلیون تومان را در جیب فروشندگان و در واقع سازندگان و کارخانه داران غربی می کند. ولع خرید در برخی از ما سالی چند میلیارد ارز از کشور به این واسطه خارج می کند؟ آیا بانوان دهه های گذشته با وسایلی درحد رفع حاجت زندگی سعادتمندی نداشتند؟»
این کارشناس علوم فقهی ضمن تاکید بر این که مصادیق مصرف گرایی بیشمارند و هرکس در هر جایگاهی که هست، وظیفه شرعی دارد با هدف بالندگی کشور موارد مصرف غیرضروری را از زندگی خود حدف کند، می گوید: «کودکان را درمدرسه مد نظر آورید. انواع مدادرنگی ها، خودکارهای وارداتی، دفترچه های فانتزی و لوازم التحریرهای خارجی که همگی جنبه تبلیغی و تزیینی دارند، به مدرسه آورده می شود، آیا در پیشرفت تفکر دانش آموز موثر هستند؟ دقت دانش آموز ما برای به روز شدن و زیباشدن لوازمش به دقت او در آموزش کمک می کند؟ خیر، در یک نگاه اجمالی کودک دبستانی، نوجوان راهنمایی در میز مدرسه به فکر زیبا بودن و زیباتر شدن وسایلش نسبت به کناردستی اش است. این امور پیش پا افتاده او را از آرامش صحیح و دقیق دور می سازد. متأسفانه این پدیده مادی در دوران دانشگاه در جسم دانشجو وارد می شود. او از قد خود ناراضی است، به مراکز بلندکننده استخوان رجوع می کند. آن قدر بینی بزرگ خود را عمل می کند تا در صورت ناپدید شود.»
وی در ادامه می گوید: «پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) به عنوان اسوه ها و الگوهای زمامداری بر مردم خانه ای ساده، لوازمی در حد آسایش و البسه هایی تمیز، اما متعارف و زیبا دربرداشتند.
امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب و شهیدان بزرگی چون رجایی و باهنر اسوه ها و الگوهای ساده زیستی و زیبایی معنوی هستند.
اما تجمل از رویکردی دیگر زیباست. این که ما اندیشه های خود را هر روز نو و در جهت منافع ملت و کشور و حتی محدودتر خانواده حرکت دهیم. در این صورت افکار عمومی، آموزش و حتی بیان ما با عصر تکنولوژی تطابق داشته و به گونه ای انسانی مدرن شده ایم. این گونه همیشه امروزمان بهتر از دیروز و هر روزمان با دیروز متفاوت خواهد بود.»
وی در نکوهش تجمل گرایان و مسرفین این گونه می گوید:
«تجمل گرایی از ریشه مادی گرایی و مادر اسراف است. اسراف نکوهیده و از اعمال شیطانی می باشد که نفس اماره یعنی نفس دنیاپرست آن را هدایت می کند. تجمل پرستان و رهروان شیطان درون خود هستند که آنها را از ذات زیبای خدا دور می سازند و این گونه دل زنگار فراموشی محبت، دوستی و کمک به هم نوع می گیرد. زیرا در تفکر تجمل گرا باید به هر صورتی از دیگران زیباتر باشی.»
● مصلحت اندیشانه خرج کنیم
چینی آلات مختلف درطرح های متفاوت کنار هم چیده شده اند.
یک نمونه که لبه های ظروف طلاکوبی دارند، چیزی در حدود ۲ میلیون قیمت دارد.
سید حسین هاشم نژاد که یکی از عمده فروشان چینی آلات در بازار تهران است و بیشتر طرف معامله با سفارتخانه ها و هتل هاست، می گوید: «الان آرکوپال ها جایگزین ملامین و چینی شده اند. اگر خانواده ای چینی می خرد تنها به جنبه دکوری شدن این ظروف می اندیشد. وگرنه از چینی آلات در مجالس فوق العاده رسمی استفاده می کنند.»
از وی سؤال می کنم: سنگین ترین خریدی را که یک مشتری برای خانواده انجام داده، می توانید بازگو کنید؟ وی پاسخ می دهد: «من سعی می کنم به مشتری اطلاعات درست بدهم تا درست انتخاب کند. نوعروسان اگر بخواهند در جهاز خود چینی داشته باشند، معمولا از طرح های کوبیسم (مربعی) شرق دور می برند. این طرح های مربعی مناسب پذیرایی سنتی ایرانی نیستند و به زودی از دور خارج می شوند و جایگاه ظروف دم دستی را پیدا می کنند. اگر بخواهیم جهاز مختصر، مفید و کاربردی بدهیم به نظرم همین آرکوپال کاربرد مناسبی دارند و هیچ کس سر سفره نگران شکستن بشقاب و ناقص شدن چینی چند پارچه نیست. با این حال هستند افرادی که هم پولش را دارند و هم ولع خرید همه زندگی شان را پر کرده است. پدری بود که برای دخترش دو دست چینی طلاکوب و یک دست چینی طرح کوبیسم خریداری کرد و به شهرستان فرستاد.»
هاشم نژاد اگرچه دختر ندارد، ولی جهاز سنگین را نشانه خوبی عروس نمی داند و می گوید: «اگر دختر داشتم، علی رغم متمول بودن هرگز در خرید جهیزیه بریز و بپاش نمی کردم. شاید پول چنین حرکت های غیرعاقلانه ای را به حسابشان واریز می کردم تا پشتوانه زندگی آینده شان شود.»
● کار ایرانی بخریم
تراش های روی کریستال ها درخشندگی خاصی دارد. گویی در چشم مشتری طنازی می کنند. مجید رکاب واردکننده کریستال های لهستانی صراحتاً معتقد است که خرید سنگین کریستال یکی دیگر از موارد غیرضروری است که به شدت فراگیر شده است. وی می گوید: «این کالاها صددرصد وارداتی بوده و جنبه تزئینی دارند. هرچه پول بدهیم، یعنی به جیب بیگانگان ارز ریخته ایم.»
زرگرزاده فروشنده باتجربه کریستال نیز می گوید: «خانواده ای داریم که ۵ میلیون جهاز می دهد و خانواده دیگری ۱۰۰ میلیون. ولی کلا خریدهای غیرضروری ۹۰ درصد کار را شامل می شود. حتی خانواده های ضعیف دست کم یک میلیون تومان کریستال می خرند!»
وی ادامه می دهد: «حداقل برای مهار مصرف گرایی غربی باید تولید داخل را حمایت کنیم. الان بازار تولید کریستال در داخل رونق ندارد.»
گالیا توانگر
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید