جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


یوسف و مریم تاریخی انجیلها


یوسف و مریم تاریخی انجیلها
نگارنده قبلاً در تحقیات خود بدین نتیجه رسیده بودم که مرقس نویسنده نخستین انجیل خانواده خود یعنی مادرش مریم و دایی و مرّبیش یوسف (ملقب به برنابا= واعظ) را در مقام والدین عیسی مسیح انجیلها قرار داده است. در این باب نامهای ایشان که در مقام تحویل گیرنده جنازه عیسی مسیح دیده میشوند، مّد نظر قرار نگرفته بود که در اینجا به اثبات اینهمانی این مریم (مریم مجدلیه) و یوسف (آریماتایا) با والدین اساطیری عیسی مسیح (یعنی یهودای جلیلی پسر زیپورایی) می پردازیم. نامهای مجدلیه و آریماتایا در اساس نه چنانکه تصور شده است نام مکانهای زادگاهی اینان بلکه عناوین احترام آمیز برای ایشان به مفاهیم معظم و والامقام (شیر راه خدا) بوده اند. لذا معلوم میگردد این یوسف و مریم که تصور شده است دارایی خود را در راه تبلیغ آیین مسیحیت گذاشته و خانه ایشان محفل رسولان مسیحی بوده است، توسط فرزند انجیل نویس خانواده یعنی مرقس که مسیحیت شیر درنده را سمبل وی میشمارد به دو صورت متفاوت والدین عیسی مسیح و مبلغین اولیه آیین عیسی مسیح وارد اساطیر عیسی مسیح انجیلها شده اند. به عبارتی در مورد اول مرقس خود را در جایگاه عیسی مسیح قرار داده بوده است. جالب است که در مراسم تدفین عیسی مسیح انجیلها صرفا از حضور دو زن به نامهای مریم مادران یعقوب (نام برادر عیسی مسیح) و یوشع (=منجی،به روایتی یوسف) و سالومه و یوحّنا فرزند زبدیا (الههً تقدیر) صحبت میشود که می دانیم یوحّنا اسم اصلی همین مرقس نویسنده نخستین انجیل است. این گفته میرساند که مرقس نوجوان و خانواده اش در مراسم تدفین عیسی مسیح تاریخی یعنی یهودای جلیلی پسر زیپورایی معلم انقلابی یهود شرکت داشته و یا ناظر آن بوده اند. مرقس با انشاء انجیل خود جریان سیاسی یهودا پسر زیورایی یعنی فرقه یهودی استقلال زئالوت (فدائیان مشتاق آزادی) در مقابل امپراطوری روم را تبدیل به فرقه مذهبی جهانگیر نموده و از بسیاری جهات به بیگانه از اصل انقلابی خود در آورده است.
سرگذشت مریم مجدلیه تکرار همان اسطوره میرهه/میرا (الهه تقدیر و درخت مُر) مادر آدونیس (سرور) خدای محبوب فینیقیان است که پسر این الهه همخوابه شده با ملک سوری تیئیاس (ملوخ خدا) است که این شاهدخت ضمن فرار وی از دست مرگ به شکل غسل تعمید یافته وارد خود اسطوره پیدایی عیسی مسیح شده است که گفته شده است از مادری به نام مریم (ماریا، مادر مقدس) زاده شده است.
بر پایه داستان انجیل هم مریم مجدلیه زنی تن‌فروش (به روایتی از تبار شاهدختان) و بسیار زیبا بوده‌است. روزی اهل شهر به دنبال وی می‌افتند تا وی را سنگسار کنند.او می‌گریزد تا به عیسی می‌رسد. عیسی داستان را از پیگیران مریم می‌پرسد و آنان می‌گویند که ما می‌خواهیم او را از برای گناهانش سنگسار کنیم. عیسی می‌گوید بسیار خوب چنین کنید ولی اولین سنگ را کسی بزند که گناهی نکرده باشد. این سخن عیسی ایشان را شرمنده و پراکنده ساخت و جان مریم مجدلیه رهانیده شد. از آن پس این زن از یاران نزدیک عیسی در آمد.
در مورد برنابای واعظ گفته شده است: برای مثال شخصی بود به نام یوسف که رسولان او را «برنابای واعظ » نام نهاده بودند! او از قبیله کاهنان لاوی و اهل قبرس بود. او مزرعه خود را فروخت و پولش را آورد و پیش قدمهای رسولان گذاشت. (اعمال رسولان باب ۴ آیه ۳۲-۳۷).
اینک مطالب مربوط تدفین عیسی مسیح را از انجیلها به عینه از سایت مرکز پژوهشهای مسیحی نق می نمائیم:
بند ۲۷ محکوم و مصلوب شدن عیسی؛ تدفین عیسی؛ محافظین بر سر قبر (انجیل متی)
▪ تدفین عیسی
»همچنین در مرقس ۱۵ : ۴۲ ـ ۴۷ و لوقا ۲۳ : ۵۰ ـ ۵۶ و یوحنا ۱۹ : ۳۸ ـ ۴۲«
.۵۷ در وقت غروب مردی ثروتمند به نام یوسف که اهل رامه (آریماتایا) و یکی از پیروان عیسی بود رسید.
. ۵۸ او به حضور پیلاطس رفت و تقاضا نمود جسد عیسی به او داده شود. پیلاطس دستور داد که آنرا به او بدهند.
.۵۹ یوسف جسد را برده در پارچه کتانی تازه پیچید .
. ۶۰ و در قبر خود که تازه از سنگ تراشیده بود قرار داد و آنگاه سنگ بزرگی در جلوی آن غلطانیده رفت.
.۶۱ مریم مجدلیه و آن مریم دیگر نیز در آنجا مقابل قبر نشسته بودند.
▪ بند ۱۵مرگ عیسی (مطابق انجیل مرقس، انجیل اساسی)
۱) در وقت ظهر، تاریکی تمام آن سرزمین را فرا گرفت و تا سه ساعت ادامه داشت
۲) در ساعت سه بعد از ظهر عیسی با صدای بلند گفت « ایلی، ایلی لماسبقتنی.» یعنی « خدای من، خدای من، چرا مرا ترک کردی؟»
۳) بعضی از حاضران وقتی این را شنیدند گفتند« نگاه کنید، او الیاس را صدا میکند.»
۴) یکی از آنها دوید و اسفنجی را از شراب ترشیده پر کرد و روی نی گذاشت و باو داد تا بنوشد و گفت« بگذارید ببینیم آیا الیاس میآید او را پائین بیاورد؟»
۵) عیسی فریاد بلندی کشید و جان داد.
۶) پرده اندرون مقدس معبد از بالا تا پائین دو تکه شد.
۷) سروانی که در مقابل او ایستاده بود وقتی چگونگی مرگ او را دید گفت « حقیقتاً این مرد پسر خدا بود».
۸) درآنجا عده ای زن هم بودند که از دور نگاه میکردند و در بین آنها مریم مجدلیه و مریم مادر یعقوب کوچک و یوشا و سالومه دیده میشدند.
۹) این زنان وقتی عیسی درجلیل بود باو گرویدند و او را کمک میکردند. بسیاری از زنان دیگر نیز همراه او به اورشلیم آمده بودند.
▪ بند ۲۳ تدفین جسد عیسی (مطابق انجیل لوقا)
۵۰و۵۱و۵۲ آنگاه شخصی به نام یوسف ، اهل رامه یهودیه ، نزد پیلاطوس رفت و اجازه خواست که جسد عیسی را دفن کند. یوسف مردی خداشناس بود و انتظار آمدن مسیح را می کشید. در ضمن ، او یکی از اعضای شورای عالی یهود بود، اما با تصمیمات و اقدام سایر اعضای شورا موافق نبود. ۵۳ او پس از کسب اجازه ، جسد عیسی را از بالای صلیب پایین آورد، آن را در کفن پیچید و در قبر تازه ای گذاشت که قبلاً کسـی در آن گذاشتـه نشده بود. این قبر که شبیه یک غار کوچک بود، در دامنه تپه ای در داخل یک صخره ، تراشیده شده بود. ۵۴ تمام کار کفن و دفن ، همان عصر جمعه انجام شد. یهودیها کارهای روز تعطیل شنبه را عصر روز جمعـه تدارک می دیدند.
۵۵زنانی که از جلیل بدنبال عیسی آمده بودند، همراه یوسف رفتند و محل قبر را دیدند و مشاهده کردند که جسد عیسی چگونه در آن گذاشته شد. ۵۶ سپس به خانه بازگشتند و دارو و عطریات تهیه کردند که به رسم آن زمان ، به جسد بمالند تا زود فاسد نشود. اما وقتی دارو آماده شد، دیگر روز شنبه فرا رسیده بود. پس مطابق قانون مذهبی یهود، در آن روز به استراحت پرداختند.
▪ بند ۱۹ تدفین‌ عیسی (انجیل یوحنا)
۳۸ و بعد از این‌، یوسف‌ که‌ از اهل‌ رامه‌ و شاگرد عیسی‌ بود، لیکن‌ مخفی‌ به‌سبب‌ ترس‌ یهود، از پیلاطس‌ خواهش‌ کرد که‌ جسد عیسی‌ را بردارد. پیلاطس‌ اِذن‌ داد. پس‌ آمده‌، بدن‌ عیسی‌ را برداشت‌. ۳۹ و نیقودیموس‌ (=پیروزی مردم) نیز که‌ اوّل‌ در شب‌ نزد عیسی‌ آمده‌ بود، مُرِّ مخلوط‌ با عود قریب‌ به‌ صد رطل‌ با خود آورد. ۴۰ آنگاه‌ بدن‌ عیسی‌ را برداشته‌، در کفن‌ با حنوط‌ به‌ رسم‌ تکفین‌ یهود پیچیدند. ۴۱و در موضعی‌ که‌ مصلوب‌ شد باغی‌ بود و در باغ‌، قبر تازه‌ای‌ که‌ هرگز هیچ‌کس‌ در آن‌ دفن‌ نشده‌ بود. ۴۲ پس‌ به‌سبب‌ تهیّه‌ یهود، عیسی‌ را در آنجا گذاردند، چونکه‌ آن‌ قبر نزدیک‌ بود.
علی مفرد
منبع : آتی بان


همچنین مشاهده کنید