جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

ما صاحب نیکسون هستیم


بیش از ۳۰ سال از سرنگونی سلطنت می گذرد. امروز بخش اعظم جمعیت کشور کسانی هستند که در این ربع قرن اخیر به دنیا آمده اند. طبیعی است که نسبت به مناسبات قبل از انقلاب ذهنیتی نداشته باشند. مقاله زیر گزارشی است از یک روزنامه نگار امریکایی گرگوری اف .رز که ۱۰ روز پس از واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در مجله نیویورک امریکا به چاپ رسیده است و ما را به فضای آن زمان می برد. این گزارش رابطه رژیم شاه را با دولتمردان امریکا نشان می دهد.
□□□
● پذیرایی از شخصیت های مهم کنگره امریکا
ماه ها است که شایعاتی در مورد استفاده از حربه مفاسد اخلاقی و تریاک در منزل اردشیر زاهدی سفیر ایران در خیابان ماساچوست برای جلب سیاستمداران متنفذ امریکایی ورد زبان محافل واشنگتن است. این داستان ها با شهرت زاهدی در عیاشی ارتباط مستقیم دارد.
ولی به هر حال اطلاعاتی در دست است که ترتیب دهنده بسیاری از این پارتی ها منوچهر اردلان کاردار رسمی سفارت در زمینه اخبار و اطلاعات است که طبق اطلاعات موثق یکی از ماموران بلندپایه ساواک در واشنگتن است. طبق اظهارات شواهد در این مهمانی ها علاوه بر ماموران بلندپایه ساواک بعضی اعضای کنگره امریکا نیز شرکت داشتند و مرتکب اعمالی شده اند که می تواند موقعیت آنها را به طور جدی به خطر بیندازد؛ چیزی بود شبیه به «شب های عربی». این خاطرات یک کارمند سفارت است که در اکتبر ۱۹۷۷ شاهد عینی یکی از این مهمانی ها در محل اقامت سفیر بوده است؛ «خاویار و کاسه های کریستال شراب و انواع مشروبات در گوشه و کنار به چشم می خورد. بعد از ساعتی معارفه زاهدی به جوانی که محافظش بود، دستور داد منقل تریاک و حشیش را بیاورد. همه دور هم و روی مخده لم داده بودند و چپق تریاک را به هم رد می کردند.» زاهدی مردی است بدون فرهنگ و بدون انسانیت.
ساواکی هایی که اغلب در این مهمانی ها بی شرمانه شرکت می کردند منصور رفیع زاده، منوچهر اردلان، ناصر گوش بیگی و غلام کاظمیان بودند. یکی از شاهدان این ماجرا از سناتور یک ایالت شرقی و نماینده یک ایالت مرکزی غربی به عنوان مهمان نام برده است.
«در یکی از پارتی هایی که من حضور داشتم نماینده کنگره ال اف را دیدم. او مهمان افتخاری بود و در کنار زاهدی نشسته بود.» این منبع می گوید؛ «او تریاک نکشید ولی از حشیش محافظ زاهدی کمی کشید. »
«در یک مهمانی دیگر سناتور را دیدم که با زاهدی تریاک می کشید. بعد از مدتی که از شب گذشت، مشاهده کردم...» ولی منابع دیگری که به طور جداگانه با آنها تماس برقرار شده اظهارات فوق را تایید کرده اند.
یک سلسله وقایع هنگام تهیه مقدمات چاپ این مقاله به وقوع پیوست. دو ساعت پس از اینکه مخبر این مقاله با نماینده کنگره ال اف صحبت کرد، یکی از منابع مجله که کارمند سفارت بود به مجله تلفن زد و گفت سفارت از ماجرا مطلع شده و یک مامور عالی رتبه ساواک دستور داده جلسه فوق العاده یی در این مورد در ساعت ۳۰/۸ روز بعد در محل سفارت تشکیل شود. منبع مذکور از مخبر تقاضا کرد دیگر هرگز با او تماسی برقرار نکند و گوشی را گذاشت. منابع دیگری در اطراف ساواک تایید کرده اند از تمام ماموران ساواک در این مورد که آیا مخبر مزبور با آنها تماس گرفته یا نه، بازجویی به عمل آمده. مخبر مزبور در ساعت ۳۰/۸ روز بعد به رئیس ساواک تلفن کرد. به او گفته شد که در جلسه است و با کسی صحبت نخواهد کرد.
یک هفته بعد منوچهر اردلان مامور ساواک که گفته شد برای سناتور و نماینده کنگره بساط فساد فراهم می کرد، به طور ناگهانی بعد از پنج سال کار در سفارت ایران در واشنگتن به عنوان کنسول به سانفرانسیسکو فرستاده شد. یکی از منابع نزدیک به زن اردلان می گوید وی گفته است «همه چیز چنان به سرعت اتفاق افتاد که ما فرصت بستن چمدان هم نداشته ایم.» معلوم نیست آیا این انتقال فوری با مقاله این مجله ارتباط مستقیم دارد یا خیر، ولی قدر مسلم این است که چنین انتقال سریعی عادی نبوده است.
خطری که شرکت اعضای کنگره در این مهمانی های ایرانی، سکس و مواد مخدر به وجود می آورد، بیش از آنکه اخلاقی باشد سیاسی است. حداقل مساله این است که اعمال آنها راه معامله را برای ساواک باز می کند. استفاده از مسائل جنسی برای درگیر کردن و گرفتن حق السکوت حربه یی است که سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی مدت ها است از آن برای تطمیع و جذب ماموران بیشتر و به خصوص بانفوذ استفاده می کنند.
سناتور و نماینده کنگره به شهادت آرایی که در جلسات داده اند، هر دو از موافقان بدون قید و شرط حکومت ایران بوده اند بنابراین آرای آنها بین آرای افراد مزبور در مورد مسائل مورد توجه ساواک و شرکت آنها در مجالس مهمانی، کاملاً منطقی به نظر می رسد.
به هر حال مدارک دیگری دال بر روابط نزدیک ساواک با سیاستمداران امریکایی وجود دارد که به مراتب خطرناک تر است از مدارکی که حکایت از خریداری و حمایت یکی از روسای جمهوری امریکا توسط شاه و پلیس مخفی اش دارد. در اوایل سال ۱۹۷۴ طی یکی از عملیات ساواک مبلغ یک میلیون دلار از حساب شخصی شاه در بانک سوئیس از طریق «سیتی بانک مکزیکو» یا مکزیکوسیتی بانک به کمیته انتخاباتی پرزیدنت نیکسون پرداخت شد. تلگرافی که از منابع بانکی ژنو مخابره شده، نشان می دهد چنین انتقالی صورت گرفته است. یکی از افرادی که در جریان ماجرا قرار داشته، چنین می گوید؛ «در فوریه یا مارس ۱۹۷۴ مبلغ یک میلیون دلار از حساب شخصی شاه در بانک «شوایتزریشکه بانکزلشافت» به بانکی در مکزیکو - مکزیکوسیتی - منتقل شد. سفیر ایران در مکزیکو امیرارسلان افشار که در آن زمان سفیر ایران در امریکا نیز بود برای دریافت وجه به بانک مراجعه کرد. یکی از کارمندان وی که او را همراهی می کرد پول را به محل سفارت در واشنگتن رساند. افشار پول ها را در دفترش شمرد و آن را در یک کیف دستی جای داد. سپس او و محافظش به کمیته انتخاباتی رفته و مبلغ مزبور را به مسوولان آن دادند. دقیقاً نمی دانم چه کسی. شاهدی می گوید وقتی افشار سفیر ایران ماجرا را برای گروهی از ایرانیان سفارت تعریف می کرده، گفته است؛ «حالا ما صاحب نیکسون هستیم.»
● رابطه خاص «سیا»
«ما با اعمال آنها (ساواکی ها) در امریکا موافقت نمی کنیم.»
(رئیس سیا استانلی ترنر، مارس ۱۹۷۷)
«براساس موافقتنامه دوجانبه امنیتی در سال ۱۹۵۹ بین ایران و ایالات متحده امریکا نوعی موافقت ضمنی در مورد عملیات ما در کشور شما و بالعکس این دو دولت وجود دارد. ما موظفیم در مورد مطالب امنیتی مورد توجه هر دو کشور اطلاعاتی رد و بدل کنیم...سازمان «سیا» در این مسائل بسیار مقید بوده است.»
(منوچهر اردلان، سفارت ایران، کاردار، قسمت اخبار و اطلاعات، ۲۶ جولای ۱۹۷۸)
قبول این واقعیت از طرف شاه (طی مصاحبه اش با مایک والاس در اکتبر ۱۹۷۶) که ماموران ساواک در خاک امریکا با آگاهی و تایید مقامات امریکایی به فعالیت مشغولند، موجب شد یک مشاور رئیس جمهور و یک سخنگوی کاخ سفید و یک رئیس سازمان سیا دروغگو جلوه کنند
در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۲۷ اکتبر ۱۹۷۶ هنری کیسینجر که در واقع مشاور رئیس جمهور امریکا بود این طور جواب داد؛ «این صحت ندارد که ایالات متحده از عملیات ماموران اطلاعاتی ایران در خاک امریکا یعنی جاسوسی و آزار مخالفانی که در امریکا زندگی می کنند، بااطلاع است.» او اعلام کرد کمیته یی از کاخ سفید مامور رسیدگی به این جریانات خواهد شد.
۱۲روز بعد آلفرد ال آترتون معاون کیسینجر در امور خاور نزدیک و آسیای جنوبی به ملاقات اردشیر زاهدی رفت و به او اعلام کرد ایالات متحده هیچ نوع عمل غیرقانونی ساواک را در امریکا تحمل نخواهد کرد. یک سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد هیچ دلیلی مبنی بر صحت «تهمت های وارده در مورد اعمال غیرقانونی وجود ندارد و سفارت ایران به ما اطمینان داده هیچ کدام از مقامات ایرانی مرتکب چنین اعمالی نمی شوند.» توضیح رسمی؛ «شاه اشتباه کرده است.» پرونده بسته شد.
به موجب قانون آزادی اطلاعات تقاضای یک کپی از گزارش کیسینجر شده بود. این تقاضا از طرف مقامات کاخ سفید رد شده اما به هر صورت مدارک مستدل دیگری مبنی بر ارتباط بین کاخ سفید و سازمان های دیگر امریکایی با دولت ایران در عملیاتی که علیه یک تبعه امریکا صورت گرفته، به دست آمده است.
ناصر افشار که از سال ۱۹۵۰ به تابعیت امریکا درآمده یکی از مخالفان ایرانی است و نشریه یی تحت عنوان «اخبار آزاد ایران» منتشر می کند. مدارکی که او تحت حمایت قانون آزادی اطلاعات به دست آورده مبین همکاری بین کاخ سفید و ساواک در زمان تصدی هنری کیسینجر است.
یکی از مدارک تحت عنوان «محرمانه» تلگرافی است که از سفارت امریکا در تهران در تاریخ مه ۱۹۷۳ سه سال قبل از تکذیب کیسینجر به وی ارسال شده است و در آن تقاضا شده اطلاعات بیشتری در مورد ارجاع کار تمدید پاسپورت افشار به دولت ایران ارائه شود. چهار قسمت این تلگراف حذف شده و بقیه چنین است؛
۵) (رئیس عملیات اجرایی) اظهار داشت سفارت به طور کلی از فعالیت های افشار در امریکا از جمله انتشار نشریه اخبار آزاد ایران اطلاع دارد و بر این عقیده است که متاسفانه فعالیت های وی در برانگیختن احساسات ضدرژیم ایران در امریکا بسیار موثر است. در واقع طی دو سال گذشته سفارت چندین بار این سوال را مطرح کرده که آیا راهی برای جلوگیری از انتشار «اخبار آزاد ایران» وجود دارد یا خیر. در این مورد تحقیقات دقیقی صورت گرفت ولی حقوقدانان نتیجه گرفته اند متاسفانه براساس قوانین امریکا این عمل ممکن نیست. اما از موضوع اطلاعی نداشته و در این مورد از کاخ سفید دقیقاً سوال خواهد کرد.
۶) (وجود در پرونده های سفارت- تهران ۲۹۳۲ ژانویه ۱۹۷۶) توضیح اینکه افشار در ۱۹۷۶ پاسپورت امریکایی داشته است. تمام.
۷)اظهارنظر در مورد این مساله؛ این طور به نظر می رسد که دولت ایران مایل است به اطلاع برساند و به من غیرمستقیم پیشنهاد کند ما هر چه بیشتر عوامل مخالف شاه را در امریکا تصفیه کرده و از ایجاد هرگونه تظاهرات ضدشاه حین دیدار وی از امریکا جلوگیری به عمل آوریم.
۸) عملیات مورد درخواست تمام اطلاعات مربوط به شرایط صدور گذرنامه جهت «افشار» که بتوان به دولت ایران مسترد داشت.
مدرک فوق توسط ریچارد هلمز سفیر وقت امریکا در ایران و رئیس سابق «سیا» فرستاده شد.
دستورالعمل هایی که در اول تلگرام وجود دارد نشانگر دخالت سازمان های دیگر نیز در این ماجراها است. کپی های این تلگرام به سیا، سازمان دفاع، سازمان امنیت ملی، سازمان اطلاعات امریکا و شورای امنیت امریکا ارسال شده است.
طبق گزارش منابعی موثق روابط خاص این سازمان های دولتی امریکا و ساواک تا این زمان ادامه دارد. هیچ دلیلی بهتر از ادامه ارتباط سیا با سرویس اطلاعاتی ایران نیست.
از بدو شروع کار ساواک در ۱۹۵۹ «سیا» به تجهیز، تربیت و راهنمایی ماموران ساواک مشغول بوده است. یک سخنگوی کاخ سفید تایید کرد ۱۷۵ ساواکی در حال حاضر مشغول گذراندن دوره تعلیماتی در مرکز «سیا» در مک لین- ویرجینیا هستند. پنج سال پیش متوسط این رقم ۴۰۰ نفر در سال بود. مقامات «سیا» از اظهارنظر خودداری کرده اند.
در وزارت دادگستری امریکا اخیراً نسبت به اعمال ساواک در امریکا حساسیت هایی دیده می شود. معاون کل دادستان می گوید دادستان کل آقای گریفین بل در اوایل سال جاری دستور داده است در مورد اعمال به ظاهر «سازمان های جاسوسی دوستانی» در امریکا تحقیقاتی صورت بگیرد. بدین منظور تحقیقاتی در زمینه اتهامات وارده مبنی بر اینکه سفارت ایران در نوامبر ۱۹۷۷ به تظاهرکنندگان موافق شاه در واشنگتن پول هتل و بلیت هواپیما داده است، در جریان است. اگر اتهامات وارده درست باشد، عملیات براساس قانون ثبت سازمان های خارجی قابل تعقیب است.
از طریق منابع مختلف اطلاعاتی که از سازمان داخلی ساواک به دست آمده است، این اطلاعات مورد تایید ماموران قبلی ساواک، مخبران معتبر غربی، اعضای قسمت روابط خارجی سنا و منابع کاخ سفید و نیز اف بی آی قرار گرفته است. هیچ گونه خبری تا چندین بار مورد تایید قرار نگرفته در این مقاله گنجانده نشده است.
ریاست ساواک در امریکا بر عهده منصور رفیع زاده است که رسماً فرستاده ایران به سازمان ملل است. منابع موثق او را موجودی بی رحم و حسابگر می شناسند؛ مردی که زیردستانش را در ترس و وحشت نگه می دارد و کنترل شبکه ساواک را در اختیار دارد. او دوست ندارد آفتابی شود و در بسیاری از برنامه های سفارت از بدل خود استفاده می کند. رفیع زاده ریاست کمیته امنیت ساواک در امریکا را بر عهده دارد؛ دستگاهی که مسوول انتخاب عملیات و ارائه طریق آنها در سراسر امریکا است.
اعضای دیگر این کمیته عبارتند از احمد مشوق زاده مشاور سیاسی سفارت در واشنگتن دی سی، محمد فرزانه یک کاردار سفارت، فاروق پارسی و بهمن اسفندیاری که هر دو نماینده ایران در سازمان ملل هستند.
در سفارت ایران در واشنگتن دی سی تشکیلات ساواک به چهار قسمت تقسیم شده است؛ امور مالی، رابط خبری و جاسوسی در مورد گروه های مخالفان، رابط سیاسی و روادید.
امور مالی مسوول پرداخت وجوه به ماموران ساواک و منابع وابسته (سیاستمداران امریکایی از جمله اعضای کنگره) است. این اعضا عبارتند از یوسف اکبر رئیس قسمت اقتصاد و نفت، سرهنگ فریوری که مامور پرداخت وجوه به ماموران و جاسوسان است و ملکتاج جوان یک منشی سفارت.
قسمت رابط خبری و جاسوسی در مورد گروه های مخالف عهده دار بررسی جراید و اخبار امریکا است و به خصوص اظهارنظرهای مختلف در مورد ایران و فعالیت گروه های مخالف مورد توجه این قسمت است. ریاست این قسمت با منوچهر اردلان کاردار قسمت خبری و اطلاعات سفارت است. همکاران او در این قسمت نصرالله سلطانی و فرهاد وکیل هستند.
کنگره و کاخ سفید هدف های اصلی قسمت رابط سیاسی است که به وسیله گوش بیگی مشاور سیاسی سفارت اداره می شود. هدف های دیگر عبارتند از اداره انرژی بازرگانی و خزانه داری. همکاران گوش بیگی در این قسمت زاهد داداش رشیدی و عبدل ک.ادیب پور هستند. قسمت روادید (ویزا) توسط دکتر غلام کاظمیان رابط فرهنگی سفارت انجام می گیرد. منابع موثق می گویند او لیست کاملی از اتباع امریکایی که نباید ویزای ایران به آنها داده شود و نیز ایرانیانی که گذرنامه آنها نباید تمدید شود، دارد. هرگاه یک تبعه امریکایی از سفارت یا یکی از کنسولگری های ایران تقاضای ویزا کند، نام او در لیست کاظمیان جست وجو خواهد شد. همکار کاظمیان، انوشیروان اشرف کنسول فرهنگی است. هر کدام از کنسولگری های ایران در امریکا دارای یک پایگاه ساواک هستند که توسط کمیته امنیت کنترل می شوند. در کنسولگری ایران در نیویورک پایگاه ساواک توسط پارسی و اسفندیاری اداره می شود. دیگر ساواکی های آنجا عبارتند از ضیاء نیاورانی و مختار سعید که هر دو در سازمان ملل هستند و نیز محمدرضا مجتهدزاده که معاون کنسول است.
در هوستون ماموران ساواک یعنی حسین حاجی جعفری و حمید پرویز هر دو معاون کنسول هستند و زیر حمایت کنسولگری قرار دارند.
کنسولگری ایران در شیکاگو نیز پایگاه عملیات عباس شریفی تهرانی و محمدعلی ایزدی سراج که ساواکی هستند، است.
پرستو بزازی
منبع؛ مجله نیویورک، ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۸
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید