جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


تحقیقی در باب معبد شمی در مالمیر


تحقیقی در باب معبد شمی در مالمیر
اگر سیری در شرق جغرافیای کهن منطقه امپراطوری عیلام نمائیم شهر خودیمری عهدباستان همان شهر خور(لار) است چه در یک کتیبه مربوط شوتروک ناخوته پادشاه معروف عیلامی بعد از تصرف لیان (بوشهر) بلافاصله از تصرف شهری به نام خودیمری صحبت شده است که لابد در نزدیکی آن قرارداشته است و در این حوالی شهر خور-لار لارستان که زمانی مرکز سرتاسرایالت بین بوشهر تا بندرعباس بوده است. در عهد ویرانی عیلام توسط آشور بانیپال از این ناحیه به همراه پارسواش (پارس) به رهبری چیش پیش دوم و کورش دوم نام برده شده است که از آشوربانیپال اظهار اطاعت نموده اند. مرکز این ناحیه یعنی خودیمری که با شهر خور مطابقت می نماید با توجه تواریخ یونانی و همچنین زبان و لهجه محلی کنونی این ناحیه ازلران (کاسیان) و کردان (کرداکها) تشکیل شده بودند. پادشاهان کاسی ایزد ایمیریا (سرور دانا) به عنوان ایزد خاندان پادشاهی و ایزد مرگ و میر را پرستش مینموده اند که بعدا به صورت جمشید (شاه مؤبد) و همچنین به صورت اهورامزدا (سرور دانا) تبدیل به خدای خاندان پادشاهی هخامنشیان شاخه داریوش گردیده است. احتمال انطباق خودیمری با شهر خورموج (محل برخورد امواج) با توجه به موقعیت و اسم به ظاهر جدید آن کمتر محتمل است.
نوشته های کهن بابلی نخستین پادشاهان اساطیری عیلام را پدر و پسری تحت نامهای شیمبی ایش خوک (گیاه معطر دوردست) و کوریبو شا شوشیناک (شاه و موبد کوهستانی سرزمین خوب) ذکر نموده اند. مسلم به نظر میرسد نام این پدر و پسر در پیدایی نامهای سیامک/سامک (کناری، دوردست) و پسرش هوشنگ (دارای اراضی خوب) در شجره نامه پیشدادیان دخیل بوده اند. مسلم به نظر نام اوستایی فرذاخشت خومبیگان (هومبان بسیار پایدار=خدای آسمان عیلامی، جاودانی کنار رود سیلابی=رنگها، کارون) و همچنین اسطوره شاهنامه ای منیژه (زاده خیال) و بیژن (دانای درخشان دوردست) که به مأموریتهای دور دست از جمله دفع گرازان ویرانگر در مرزهای آرمانیان (لران بختیاری) اعزام میگردد، همان الهه عیلامی منزیت و همسرش شیموت (قاصد نیرومند خدایان) باشد که عنوان خدای عیلام را بر خود داشته است و برای او نظیر ایزد مهر گاو نری در مراسم عید قربان وی ذبح میشده است. در کتیبه های عیلامی به پرستش شیموت و همسرش منزیت (نین اعلی= الهه شهر) در سمت آیاپیر (ایذه/مالمیر) تصریح شده است. خود الهه منزیت معبدی در شهر هوپشن (دزفول) داشته است.
مسلم به نظر میرسد که نام منطقه شمی در منطقه مالمیر بختیاری که در معبد مجلل ویران گردیده آن مجسمه های با شکوهی از اشکانیان و خدایان و الهه های قدیم به دست آمده است با نام همین ایزد عیلامی معروف یعنی شیموت مربوط بوده است. این بدان معنی است که در عهد قدرت امپراطوری عیلامیان این پرستشگاه بدین ایزد جنگ و میانجی اختصاص داشته است و چون اینها همچنین از ویژگیهای ایزد قبیله ای بزرگ اشکانیان میثره (مهر) نیز به شمار می رفتند؛ لذا اشکانیان به رونق و آبادانی این معبد کهن عیلامی همت گماشته اند:
برای اطلاع بیشتر در باب معبد شمی تحقیقات و نظریات باستانشنانه پیشنیان را از هفت نامه ندا در اینجا قید می نمائیم:
● شمی قدیمی ترین نیایشگـاه دودمان پـارتی
▪ قباد باقری
سر اورل استین (Stin ـSir Aurel ) انگلیسی که در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی، آثار تاریخی شمی ایذه را مورد بررسی و حفاری قرار داده، کم و کیف این کاوشگاه را به رشته تحریر درآورده که خلاصه ی آن چنین است: »۳۰ سال (۱) پیش توسط مردم محل که مشغول پی کنی ساختمان مسکونی بودند به مجسمه ای برنزی تمام قد که فاقد دو دست بود به طور اتفاقی برخورد نمودند«. وی قامت این مجسمه را ۹ فوت و ۵ اینچ و عرض آن را ۲ فوت و ۵- اینچ ذکر کرده است. همچنین به هنگام حفاری یک مجسمه کوچک به طول نیم متر، در حالی که پا افزاری چکمه گونه در پاها، طناب و یا شالی بر دوش که دست خود را به آن گرفته بود، از زیر خاک بیرون آمد. همچنین دو سر انسان از سنگ مرمر، که به نظر می رسید یکی از آنها یونانی و شاید سَرِ »آفرودیتا« باشد و دیگری پارتی است.
در ادامه ی این کاوش ها، دو دست از سنگ مرمر یافت گردید که یکی از آنها کوچکتر و شاید از آن کودکی باشد. ضمنا دو قطعه سنگ مربع مستطیل شکل به دست آمد که جای پای مجسمه بر روی آنها مشهود بود. استین، محل حفاری شده را در پلات فرم و یا »سایتی« به عرض ۲۹ فوت و ۶- اینچ و طول ۳۰ فوت و ۶- اینچ، در حالی که گرداگردش را هم ترانشه هایی که به منظور گمانه زنی حفر کرده بودند، نیز بیان کرده است.
در این عملیات علاوه بر اشیای باستانی، سنگ های بسیار زیاد و آجرهایی که ضخامت آنها معادل چهار آجر معمولی بود از زیر خاک بیرون آورده شدند، تراکم آجرها به حدی بود که کوره ی آجرپزی را تداعی می کرد همچنین به راه آب آجری بزرگی« Aque - DUC» نیز، اشاره نموده است. در آن حوالی، گورستانی وسیع، مانند گورستان های دوره ساسانی آشکار شد که به نظر می رسید از مدتی قبل به منظور یافتن اشیای باستانی آنها را مورد تعرض قرار داده بودند.
در محل کاوشگاه و بر سطح زمین لایه ای قرمز رنگ و به ضخامت دو سانتیمتر همرنگ تالار صدستون تخت جمشید و شوش نیز مشهود بود. استین اعتقاد داشت که اولین لایه ساختمان موجود ممکن است متعلق به دودمان ساسانی باشد. اما سطح زیرین آن قطعا از قدمت بیشتری برخوردار بوده و مربوط به دوره اشکانی است و به اشیای زیاد شکسته و مجسمه های خرد شده مانند بازو، پنجه، انگشت، آهن و ظروف سفالی، شمعدان، میخ های تزئینی گِلی یا فلزی رنگی، خنجر و لگام اسب و صورت هایی از آهن و مفرغ اشاره دارد که در آن محل پیدا شده اند.
استین با حدس غالب می گوید: این مکان باید بتخانه باشد، زیرا بعد از اسکندر، بیشتر آداب و عادات ایرانی ها با یونانی ها، مخلوط گردیده و ایرانی ها به تقلید از یونانی ها، با اصنام احترام می گذاردند و این بتخانه را باید با همکاری هم ساخته باشند. ولی در زمان ساسانیان به آتش کشیده و خراب شده است. پیرامون این بتخانه، شهرکی مسکونی بنا گردیده بود و مردم به نیت تبرک در آن خانه ها سکونت داشتند. این فرضیه را می توان از وجود گورستان های اطراف به درستی استنباط کرد و این اولین باری است که بتخانه ای با این عظمت در شمی یافت شده است. پیرامون محل را تا شعاع معین ظاهرا حصاری در بر گرفته بود، که قسمت هایی از آن تا زمان حضور هیئت مذکور باقی مانده بود. در وسط بنا، قبری و پلکانی از آجر بسیار زیبا از زیر خاک سر برآورده بود. (۱-۲)
آثار تاریخی شمی که خود به تنهایی موزه ای است از تمدن کمیاب دودمان پارتی، این آثار در دره ای خشک و در دامنه ی شمالی کوه بیلوا قرار گرفته است. غنای اشیای برنزی، سنگی، مخصوصا مجسمه ها و قطعات سایر ملزومات حکایت از آن دارد که شمی در زمان اشکانیان از موقعیت و جایگاه بسیار رفیعی برخوردار بوده است. مهمترین این اشیا، مجسمه ای است برنزی به ارتفاع ۱/۹۴ متر که یک دست آن مفقود گردیده و هم اکنون در موزه ملی تهران نگهداری می شود، با این توصیف نوع، لباس، حالت سبیل و ریش، موهای پرپشت، در حالی که نواری پهن بر روی آنها بسته شده - که شاید دیهیم شاهی باشد - و نگاه از مقابل، بنابراین همه ی مختصات همانند مردان اشکانی است.
همچنین مجسمه برنزی دیگری به دست آمد که دامن آن به سبک تن پوش یونانی و شلواری همچون پارت ها بر تن داشت. سر اورل استین انگلیسی که خود کاوش های این محل را بر عهده داشته، چندین مجسمه و قطعات برنزی زیادی را به دست آورده است، از جمله سر مجسمه ای کوچک به سبک یونان باستان و همانند سر مرمرین »رب النوع آفرودیت« که پیش از آن در ناحیه پارس یافت شده بود، در ادامه کاوش ها، بقایای معبدی مستطیل شکل به ابعاد ۱۴*۲۳ متر سر برآورد و با توجه به قطعات شکسته مجسمه ها و دیگر وسایل و ابزار، معلوم شد که این معبد بر اثر آتش سوزی تخریب گردیده بود و محتمل است که این اتفاق در عصر ساسانیان به وقوع پیوسته باشد. زیرا در آن زمان، حضور موبد بزرگ »کَرِتیر« بر تخت سلطنت سایه افکنده بود و با پیروان دیگر ادیان برخورد جدی می شد و معابد آنان نیز تخریب می گردید.
در میان این معبد، قربانگاهی که با آجر احداث گردیده بود نمایان گردید، همچنین وجود ۱۲ پایه سنگی نشانگر آن است که در زمان شکوفایی معبد، ۱۲ مجسمه بر روی آنها استوار بوده است. در این سلسله کاوش ها، یک مجسمه کوچک و سر یک مجسمه شکسته شده ی دیگر که به »آنتیوکوس« چهارم به دودمان سلوکی نسبت داده شده، به دست آمد. همچنین در قبری که احتمالا از آنِ زنی بوده، مقداری صدف منقوش یافت گردید که شاید بر روی جعبه ای زنانه تعبیه گردیده بودند. مضافا ضمن وجود دیواری حجیم در شرق معبد، در آن حوالی گورستانی از دوره پارتی نیز کشف گردید. شایان ذکر است که همه دستاوردهای این کاوشگاه »شمی« مربوط به قرن اول و یا دوم پیش از میلاد و متعلق به دوره ی اشکانیان می باشند.
علی اکبر سرافراز و بهمن فیروزمندی در مورد آثار تاریخی شمی و کشف مجسمه برنزی از آن محل می نویسند: . .... در بختیاری ناحیه مال امیر خوزستان (ایذه) مجسمه ای برنزی از ناحیه ای به نام شمی به دست آمده است که در موزه ایران باستان تهران نگهداری می شود و نمونه ای از کارهای زیبای این عصر ‍[اشکانی] به حساب می آید و احتمالا متعلق به حدود ۵۰ ق. م تا ۱۰۰ م است. این مجسمه برنزی که از آن یکی از بزرگان محلی بوده است او را در جامه اشکانی نشان می دهد. وی طوقی بر گردن دارد و دیهیمی که برسر او است تقلیدی از دیهیم شاهان اشکانی است. (۳)
دیتر اِمان شمی را معبدی بزرگ از دودمان پارت ها دانسته که متاثر از معماری یونانی و اشکانی است و می نویسد: «طبق نظریه ی اشتاین (۱۹۶۹، ص ۱۴۱) معبد مقدس پارت ها(شاهی) با نشانه هایی از معماری یونانی در کوهستان های شمال غربی «مال امیر» قرار دارد. به گمان اشتاین، شامی به اقامتگاه تابستانی پارت ها گفته می شد» (۴)
۱) تاریخ چاپ کتاب که تنها قسمتی از آن در دست است به درستی معلوم نیست.
۱-۲ ) برداشتی از کتاب راههای غرب ایران، سر اورل استین، ترجمه دکتر بهمن کریمی، صص ۲۵۰-۲۵۷
۲-۲) به گمان نگارنده قبر و پلکان مورد نظر استین همان قربانگاهی است که در وسط معبد و از آجر ساخته شده بود، می باشد.
۳) باستان شناسی و هنر دوران تاریخی، ماد، هخامنشی، اشکانی، ساسانی تالیف علی اکبر سرافراز، بهمن فیروزمندی، انتشارات مارلیک ۱۳۸۵، ص ۲۱۳-۲۱۴ تماس تلفنی مورخ ۸۶/۸/۳ با آقای محسنی مدیر انتشارات، به منظور اجازه برداشت «موردی» از متن کتاب.
۴) بختیاری ها عشایر کوه نشین ایرانی در پویه ی تاریخ، دیتر امان ص ۵۸
علی مفرد


همچنین مشاهده کنید