پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


چتر تربیت بر سر کودکان ناآرام


چتر تربیت بر سر کودکان ناآرام
تربیت فرزندان در دنیای امروز یکی از مهمترین دغدغه های والدین به شمار می رود که با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی دشوارتر هم می شود. افزایش آگاهی و اطلاعات، پدر و مادر را تشویق می کند تا روش های قدیمی تربیت را کنار بگذارند و از روش های نوین علمی بیشتر بهره ببرند. در این میان یکسری عوامل وجود دارند که علی رغم میل باطنی والدین بر کودک تأثیرات منفی بر جای گذاشته و باعث ایجاد اختلالاتی در رفتار آنها می شود اما نکته مهم در مورد تربیت فرزندان آن است که چگونه والدین می توانند از بروز چنین اختلالاتی پیشگیری کنند و یا در مواجهه با آنها برخورد مناسبی داشته باشند تا شرایط بدتر نشود.
● شکل گیری اختلالات روانی
اختلالات روانی در کودکان که باعث تغییر الگوی رفتاری آنها می شود، ناتوانایی هایی را در آنها بوجود می آورد و زندگی اطرافیان بخصوص اعضای خانواده را با مشکل مواجه می کند. این گونه مشکلات روانی در بزرگسالی نیز به راحتی در زندگی، محل کار و اجتماع تأثیر گذاشته و عملکردشان را مختل می کند. از آنجا که اختلالات روانی غالباً غیرعادی و عجیب هستند ممکن است دیگران در برابر آنها واکنش هایی مانند ترس، خشم و تنفر از خود نشان دهند.
دکتر غزال زاهد، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و استادیار دانشگاه در مورد بروز این اختلالات می گوید: افزایش آگاهی و اطلاعات عمومی مردم و امکان مراجعه بیشتر به مراکز درمانی باعث شده است که موارد اختلالات نسبت به گذشته بیشتر به نظر برسد در صورتی که اگر در گذشته مردم مانند زمان حال نسبت به مسائل خیلی کوچک رفتاری حساسیت نشان می دادند، شاید تعداد مراجعات بیشتر می شد.
تنش های والدین و استرس وارد شده به آنها در جامعه، روش های فرزندپروری غلط، مسائل و مشکلات مادی و مشکلات زناشویی را از جمله مواردی می دانند که احتمال بروز اختلالات روانی را در کودکان افزایش می دهند. تأثیر رسانه ها و روابط جمعی نیز باعث افزایش علاقه بچه ها به یکسری بازی های خاص مانند بازی های ویدئویی و ‎.‎.‎. شده است که می تواند الگوهای رفتاری غلطی را در آنها بوجود آورد و دچار اختلالاتی چون پرخاشگری کند.
● مرحله وابستگی
شاغل بودن زنان و درگیر بودن والدین در مشکلات کاری باعث شده تا بیشترین زمان را در بیرون از خانه سپری کنند و همین مسئله باعث شده تا کودکان دچار اختلالات بیشتری شوند. دکتر زاهد در این رابطه می گوید: کودکان در سه سال اول زندگی خود نیاز شدیدی به پرستار و مراقب دائم دارند. چند سال اول زندگی که مرحله وابستگی کودک محسوب می شود، دوران مهمی از زندگی کودک است زیرا اگر این مرحله به درستی طی نشود بیماری های روانی مهمی می توانند در این سه سال در او شکل بگیرند، از این رو ترجیح داده می شود مراقبت از کودک در سه سال اول زندگی توسط مادر صورت گیرد. پس از آن فرزند وارد مهد کودک و مدرسه می شود و مسلماً فرزندی که اوایل کودکی خود را در کنار مادر و با روش صحیح پرورش یافته است، در آینده موفق تر خواهد بود.
وی توصیه می کند با توجه به این که زنان شاغل به علت کمبود وقت و خستگی ناشی از کار، وقت زیادی برای توجه به کودک ندارند باید با برنامه ریزی و مدیریت درست، سعی کنند تا نیازهای فیزیولوژیک و روانی کودکشان را تأمین کنند تا در آینده با مشکلات کمتری مواجه باشند.
● پرخاشگری
مطالعات نشان داده است کودکان با سرشت های متفاوت به دنیا می آیند. بعضی از آنها تغییرپذیر، مهربان، منعطف، همکار و سازگار هستند و برخی پرخاشگر، پرتوقع و انعطاف ناپذیرند یعنی همان طور که صفات ظاهری مانند رنگ پوست، چشم و موهای آنها از طریق والدین شان به آنها ارث می رسد، این گونه صفات نیز به آنان منتقل می شود، ولی مهمترین چیزی که باعث شکل گیری صفات در فرزندان می شود، الگوی تربیتی والدین، سازگاری آنها با کودک و عوامل محیطی است. پرخاشگری، افسردگی و بیش فعالی از مشکلات رفتاری شایع کودکان هستند که والدین بطور شایع در مورد فرزندان خود با روان شناسان در مورد آن مشورت می کنند. دکتر مهین اسلامی، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیئت علمی دانشگاه کرمان؛ پرخاشگری را یکی از مشکلات رفتاری نسبتاً شایع، بسیار جدی و نگران کننده در کودکی می داند و می گوید: پرخاشگری عبارت است از صدمه رساندن به خود و یا دیگری که می تواند به صورت فیزیکی یا همان آسیب جسمی و یا کلامی باشد. از واژه پرخاشگری برای بیان مفهوم بسیاری از رفتارها از جمله بدخلقی، بحث و مشاجره، زورگویی، خراب کردن لوازم شخصی، دعوا کردن، کتک کاری، بی رحمی نسبت به حیوانات و پرت کردن وسایل استفاده می شود.
وی در مورد عوامل دخیل در به وجود آمدن اختلالات روانی از جمله پرخاشگری می گوید: سرشت و ساختار ژنتیکی فرد، محیط خانواده و روش های تربیتی و جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند مواردی هستند که تأثیر بسزایی در پرخاشگری کودکان دارد. این گونه کودکان اغلب ترجیح می دهند برای مشکلات شخصی خود راه حل هایی پرخاشگرانه پیدا کنند زیرا تفکر و رفتار این کودکان با سایر افراد متفاوت است یعنی باور دارند که جهان سرشار از خشونت است و از رفتار دیگران برداشت منفی دارند.
دکتر اسلامی می افزاید: باید توجه داشت حتی یک کودک پرخاشگر، یک انسان با افکار، علائق و احساسات خاصی است که احتیاج به حمایت و توجه اطرافیان بخصوص والدین دارد و لازم است توانایی ها و نقاط مثبت او تقویت و نقاط ضعف وی نادیده گرفته شود.
● نقش والدین
والدین با تقویت رفتارهای نامناسب کودک مانند زورگویی، گریه و پرخاشگری برای رسیدن به خواسته هایشان، رفتار منفی و شانه خالی کردن آنها از انجام وظایف و رعایت نکردن قوانین خانواده، باعث بدتر شدن وضعیت کودکان پرخاشگر می شوند.
به گفته دکتر اسلامی، کم توجهی والدین به رفتارهای مثبت کودک، بی اعتنایی به رفتارهای نامناسب آنها، الگوبرداری از رفتار پرخاشگرانه دیگران، خستگی و بی خوابی، تماشای فیلم های خشن یا بازی های رایانه ای و فشارهای روانی در خانواده از موارد کمک کننده به گسترش این بیماری در کودکان است.
● نقش جامعه
جامعه به میزان قابل توجهی در چگونگی تکوین شخصیت و زندگی انسان نقش دارد که در این میان می توان به نقش همسایگان و هم سن و سالان کودک چه در مدرسه و چه در فامیل و رسانه ها و فناوری نیز اشاره کرد.
دکتر اسلامی می گوید: چنانچه کودک در محیط نامناسب زندگی کند و رفتار پرخاشگرانه یکی از مهم ترین راه های رسیدن به اهداف باشد و یا هم بازی خشنی داشته باشد، چنین رفتارهایی را بیشتر از خود نشان می دهد و یاد می گیرد چگونه برای رسیدن به مقصود خود رفتار پرخاشگرانه نشان دهد.
● اصلاح سبک زندگی
برخلاف ساختار ژنتیکی کودک، محیط خانواده قابل تغییر است. پرخاشگری، بیماری ای است که عموماً در یک روز اتفاق نمی افتد بلکه در طول زمان شکل می گیرد بنابراین به دوره درمان طولانی مدتی نیاز دارد. دکتر اسلامی در این رابطه می گوید: تغییر محیط زندگی کودک مانند روش های انضباطی، سبک زندگی والدین، نگرش ها، رفتارها، تغییر و دگرگونی شیوه حل مشکل و ابراز افکار و احساسات به عبارت دیگر آموزش مهارت های اجتماعی به فرد از روش های مفید در اصلاح این مشکلات است. البته اگر علت رفتارهای پرخاشگرانه بیماری روانی خاصی باشد درمان نیاز دارد، زیرا ممکن است رفتار نادرست کودک به دلیل بیماری های روانپزشکی زمینه ای باشد که در کنار رفتار نامطلوب، علائمی مانند افسردگی، کم توجهی و بیش فعالی دارد.
وی می افزاید: رفتارهای پرخاشگرانه خفیف تر به شکل گریه و زاری، اذیت کردن دیگران، منفی کاری و لجبازی در کودکان نوپا جزو روند طبیعی رشد آنها است که اگر با گذشت زمان (پس از سه تا پنج سال) باقی بمانند، غیرطبیعی تلقی شده و نیاز به توجه خاصی دارد.
● بیش فعالی
امروزه بسیاری از مادران از شیطنت بسیار زیاد کودکانشان شکایت دارند. آنها اظهار می کنند فرزندشان دائماً در حال حرکت و فعالیت هستند و نوعی حالت بی قرار و ناآرامی در او مشاهده می کنند. این کودکان اغلب مورد انتقاد و تنبیه بسیار زیاد قرار می گیرند. دکتر زاهد در این مورد می گوید: امروز در سراسر دنیا پنج تا ۱۲ درصد کودکان دچار چنین مشکلی هستند. این اخلال که به صورت پرفعالیتی، کم توجهی، رفتارهای ناگهانی، کنجکاوی بیش از حد، خرابکاری و فقدان تمرکز حواس است در برخی کودکان علائم بیشتری را ایجاد می کند و در برخی دیگر خفیف تر است. علائم بیماری قبل از هفت سالگی شروع می شود و در دوران تحصیل جدی تر خواهد شد.
● عوامل تأثیرگذار
محیط خانواده، روش فرزندپروری غلط و توارث از جمله مواردی هستند که در بوجود آمدن بیش فعالی مؤثر هستند.
دکتر زاهد عوامل مؤثر دیگر بر این اختلال را مشکلات مادر در بارداری، مصرف دارو توسط وی و صدمات وارد شده هنگام زایمان می داند و می گوید: دوران بارداری نیز نقش زیادی در سلامت جسمی و روحی کودک دارد اما مهمتر از آن محیط پرورش کودک است. پدر و مادری که با هم مشکل دارند نمی توانند محیط امن و مناسبی را برای رشد فرزندانشان فراهم کنند. همچنین بیرون بودن پدر و خصوصاً مادر از خانه و دوری فرزند از آنها باعث می شود کودک نتواند ارتباط دوستی مناسبی با والدین خود برقرار کند و در نتیجه احتمال بروز چنین اختلالاتی افزایش پیدا می کند.
● مهارت های والدین
برخورد مناسب والدین، نحوه کنترل صحیح فرزند و مهمتر از آن آموزش پدر و مادر در پیشگیری از بوجود آمدن این مسائل مهم است. به گفته دکتر زاهد، آشنا ساختن والدین در مورد چگونگی تشویق، تنبیه و صحبت کردن با کودک بسیار ضروری است و والدین باید بدانند چه قوانینی برای فرزندان خود تعیین کنند و چگونه رفتار نامناسب آنها را اصلاح کنند. علائم بیماری در دختران ممکن است با پسرها متفاوت باشد به همین دلیل والدین باید با مشاهده هرگونه رفتار و حالات غیرطبیعی به پزشک مراجعه کرده و با فراگیری راه حل ها بتوانند از جدی شدن مشکلات جلوگیری کنند. دکتر منوچهر طباطبایی، روانپزشک و استاد دانشگاه در مورد برخورد والدین با این کودکان می گوید: نکته مهم در مورد اینگونه کودکان آن است که باید انرژی اضافه آنان از طریق فعالیت های مثبت از جمله ورزش مصرف شود. بهتر است آنها را برای بازی به مکانی مناسب برد تا به فعالیت های لذتبخش بپردازند و یا آنکه می توان روزانه برای پیاده روی آنها را از خانه خارج کرد.
در منزل نیز باید مسئولیت هایی که از لحاظ جسمی کمی بچه را خسته می کند به آنها داده شود تا به این وسیله انرژی بیش از حدشان مصرف شود. البته خوب است گاهی برای انجام این مسئولیت ها جوایزی هم در نظر گرفته شود. توصیه می شود والدین با این دسته از کودکان مؤدبانه صحبت کنند. خواب شبانه نیز موضوع مهمی برای آنان است، آنها باید شب ها زودتر به رختخواب بروند و چنانچه از لحاظ توجه و تمرکز دچار مشکل هستند بهتر است با روانپزشک مشورت شود.
● نقش محیط
برخی از کودکان آسیب پذیری ذاتی بیشتری دارند و استعداد ژنتیکی در آنها باعث پدید آمدن یک اختلال روانی مانند اضطراب، تنش، افسردگی و لجبازی می شود. به گفته دکتر زاهد تا زمانی که محیط برای رشد چنین رفتارهایی فراهم نشود، اینگونه اختلالات ظاهر نمی شوند. برخی از مشکلات روانی مخصوص سن بخصوصی است برای مثال اختلال جدایی برای کودکان کم سن و سال به دلیل وابستگی در کودک بوجود می آید ولی در سنین هشت سالگی به بالا، بیشتر اختلالات خلقی مشاهده می شود.
● افسردگی
برخلاف باور عامه، مردم فکر می کنند بیماری افسردگی در دوره کودکی و نوجوانی بروز نمی کند، در حالی که این اختلال در گروه سنی پائین شیوع بالایی دارد بطوری که دو تا پنج درصد از افراد این گروه به آن مبتلا هستند و در انتهای دوره نوجوانی تا بیست درصد افزایش پیدا می کند. شیوع افسردگی در دخترها سه برابر بیشتر است و به صورت مشکلات رفتاری و افت تحصیلی بروز می کند، معمولاً کودک در فعالیت ها و بازی های مورد علاقه اش مشارکت کمتری دارد.
بطور کلی، بیماری های روانی کودکان، روند طبیعی و تکامل بخصوص رشد شناختی و اجتماعی آنها را مختل می کند و در نتیجه سرنوشت آنها را تغییر می دهد. بنابراین باید به آن توجه بیشتری داشت. به گفته دکتر اسلامی، بچه هایی که والدینی مبتلا به اختلالات خلقی بویژه افسردگی دارند به خصوص زمانی که مادر مبتلا باشد نه تنها از نظر ژنتیکی مستعد بیماری های خلقی و افسردگی هستند بلکه فقدان نظارت کافی مادر و ارضا نشدن کودک در زمینه نیازهای عاطفی او را مستعد مشکلات رفتاری می کند.
● جنسیت
بررسی های روانشناسان در ارتباط با بیماری های روانی و جنسیت روشن کرده است برخی اختلالات در دختران و برخی در پسران بیشتر مشاهده می شود. دکتر زاهد در این باره می گوید: شیوع اختلالات روانی با توجه به ویژگی های بیماری ممکن است با جنسیت ارتباط داشته باشد، ولی در مجموع پسران در دوران کودکی نسبت به دختران آسیب پذیرتر هستند و شاید اختلالات بیشتری در آنها تظاهر پیدا کند. از طرفی دختران از نظر فیزیولوژیکی، سرعت تکامل بیشتر و عملکرد ذهنی بهتری دارند و در برابر صدمات، مصون هستند.
● وراثت
مطالعات نشان داده است کودکان با سرشت های متفاوتی به دنیا می آیند. بعضی از آنها تغییرپذیر، مهربان، منعطف و سازگارند و برخی دیگر پرخاشگر، پرتوقع و انعطاف ناپذیر هستند. یعنی همان طور که صفات ظاهری مانند رنگ پوست، چشم و موهای آنها از طریق والدین شان به آنها ارث می رسد اینگونه صفات نیز منتقل می شود. ولی مهمترین عامل، الگوی تربیتی والدین، سازگاری آنها با کودک و عوامل محیطی اطراف است. دکتر منوچهر طباطبایی می گوید: اختلالات روانی که بیشتر در خانواده های سخت گیر، مقتدر، متشنج و از هم گسیخته مشاهده می شود، می تواند تأثیر سویی بر روابط خانوادگی بگذارد. والدین می توانند با مطالعه بیشتر و یا مشاوره از بروز چنین مشکلاتی پیشگیری کنند.
جوانه خانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید