شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


از اختلافات استفاده کنید


از اختلافات استفاده کنید
ما انسان‌ها چنین می‌پنداریم که مجبوریم همیشه به اختلافات و ناسازگاری‌ها به صورت ظهور دو قطب متضاد ‌نگاه کنیم؛ در حالی که عملاً خطر در عدم تشخیص نیاز به وجود اختلاف و تدارک شکل‌های مناسب، برای ‌روبه‌رو شدن با آن است.آنچه ترسناک است، سعی در احتراز و سرکوب نمودن اختلافات است. ‌در هر رابطه‌ای اختلافات زیادی وجود دارد که ما آنها را به دو بخش تقسیم می‌کنیم؛ اختلافاتی که در نتیجه وجود ‌مانعی در راه رسیدن ما به نیازهایمان بروز می‌کنند - که ما آنها را اختلاف نیاز می‌نامیم - و آنهایی که در نتیجه ‌تضاد ارزش‌ها، بین مردم بروز می‌کنند که ما آنها را برخورد ارزش‌ها می‌نامیم.‌در هر "اختلاف نیاز"، هر یک از دو طرف می‌تواند به روشنی بفهمد و قبول کند که طرف دیگر ، نیازهایی دارد که برآورده نشده‌ و این ‌نیازها، مهم و معتبر هستند. واضح است که هر چه نیازها ملموس‌تر باشند، دیگری به احتمال بیشتری، اعتبار آنها را می‌پذیرد.‌
● چرا سعی می‌کنیم از اختلاف بپرهیزیم؟ ‌
چرا مردم این همه از اختلافات هراس دارند؟ دقیق‌تر بگویم وضعیت‌هایی که در زندگی‌مان دربردارنده اختلاف با ‌دیگران هستند ، بیش از هر چیز دیگر ، سبب ترس و فشار عصبی می‌شوند. ما نتیجه را نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم ‌ببازیم؛ می‌ترسیم نتوانیم خودمان را کنترل کنیم و رابطه‌مان آسیب ببیند.‌بروز اختلاف، به ویژه برای زنان، بسیار حساس است. ما بیشتر آموخته‌ایم که از اختلاف، مانند خشم و اضطراب، ‌پرهیز کنیم؛ به روی خود نیاوریم و آن را بیان نکنیم. همه ما شنیده‌ایم که مردم می‌گویند: "من برای نگه‌داشتن ‌آرامش خانواده، هر کاری می‌کنم." یا "در تمام سال‌های زندگی مان، هرگز عدم توافق جدی نداشته‌ایم."‌در حقیقت این آدم‌ها می‌گویند که اختلافاتشان را هیچ وقت ظاهر نکرده‌اند. آنها خودشان خواسته‌اند که یا اصلاً ‌نفهمند که اختلافی با هم دارند و یا از راه‌های غیرمستقیم، روی آن عمل کرده‌اند. در حقیقت، بیشتر خشم و ‌اضطرابی که در روابط هست، در نتیجه شکست در برخورد مستقیم و روشن با اختلافات است. بنابراین، آنها ‌همیشه یا حل نشده باقی می‌مانند و یا به طریقی نامطلوب، حل می‌شوند. ‌
● کاربرد قدرت در حل مناقشات‌
ما در اینجا کلمه "قدرت" را به صورت تمام منابعی که کنترل آن در دست شخصی است که دیگری به آن محتاج ‌است، نام می‌بریم. شخص قدرتمند می‌تواند بنا به خواسته خود ، از آن قدرت (یا تهدید قدرت)، در راه مجبور ‌ساختن شخص دیگر به انجام کار یا کارهایی که خود آن شخص تمایلی به انجام آن ندارد ، استفاده کند.‌بسیاری از زن‌ها فکر می‌کنند که در رابطه‌هایشان از قدرت استفاده نمی‌کنند؛ در حالی که در حقیقت آنها آن را ‌مستقیماً یا در ظاهر به کار نمی‌برند. مثلا زنی که وقتی شوهرش می‌خواهد حرف بزند ، شروع به گریه کردن‌می‌کند.‌در بیشتر روابط، تفاوت قدرت، به نسبت‌های مختلف بین مردم وجود دارد؛ یعنی یک نفر قدرت آن را دارد که به ‌قیمت محروم ساختن دیگران، نیاز خود را برآورده سازد. اگر این شخص، از قدرت خود در یک جدال قدرت ‌استفاده کند ، معمولاً او برنده شده، دیگری می‌بازد و آن وقت، بازنده سعی می‌کند تا بار دیگر، به قیمت باخت او ‌برنده شود. به این ترتیب، یک دایره معیوب به وجود می‌آید و در نتیجه، رابطه به تدریج از حالت تعادل خارج ‌می‌شود.‌لازمه روشی که در آن برنده و بازنده وجود نداشته باشد ، تعهد دوجانبه، مبنی بر عدم استفاده از قدرت، برای ‌رسیدن به نیاز خود ، به حساب شخص دیگر است. چون بیشتر ما آموخته‌ایم که مشکلاتمان را از راه‌های برد - ‌باخت حل کنیم و انجام چنین تطابقی برایمان آسان نیست. این روش، به ویژه برای آنهایی که در بیشتر روابطشان ‌تا حد زیادی قدرتمند هستند ، بسیار سخت است.‌وقتی جرا‡ت کنیم چنین تعهدی را نسبت به همسرمان بر عهده بگیریم ، نتیجه ، بسیار رضایت‌بخش خواهد بود. ‌بعضی از منافع کاربرد روش بدون باخت عبارتند از:‌
۱) باعث می‌شود که اختلافات به سطح بیایند، بیان شوند و به صورتی سازنده و منصفانه حل شوند
‌۲) همسران یاد می‌گیرند که نتیجه اختلافات می‌تواند تغییرات جالب و هیجان‌انگیزی داشته باشد. آنها شروع می‌کنند به ‌نگاه کردن به آن از طریق مثبت و از آن پس، دیگر از آن احتراز نمی‌کنند
‌۳) ‌هر شـخـصـی خـودش مـسئولیت رسیدن به خواسته‌های خــود را بــر عـهــده مــی‌گـیــرد امــا نــه بـه حسـاب دیگـری
‌۴)‌ طرفین، بیشتر با اختلافات اساسی و واقعی سر و کار پیدا می‌کنند و نه با اختلافات سطحی
‌۵)‌ وقتی مسئله‌ای به صورت منصفانه حل شود ، دیگر تکرار نمی‌شود
‌۶) وقتی هر دو طرف، در تصمیم‌گیری برای حل مشکلی شرکت داشته باشند ، بیشتر به انجام آن متعهد می‌شوند تا ‌این‌که آن تصمیم به آنها تحمیل شده باشد
‌۷)‌ زوجین،با یکدیگر احساس نزدیکی و عشق بیشتری می‌کنند و رنجش و دشمنی ناپدید می‌شود
۸) دیگران نیز در روابط خود ، از این روش بـــــه عــنـــــوان الــگـــــوی حـــــل اخــتـــــلافـــــات اســتــفــــاده می‌کنند.‌اختلافات، ممکن است سالم باشند و می‌توانند به صورت نیرویی مثبت، در زندگی‌مان وجود داشته باشند. همچنین مـــی‌تـــواننــد بــه ‌صــورت دعــوت بـه ایجـاد ارتبـاطـی منطقـی، به وجود آورنده موقعیتی برای شرکت در یک رویارویی آشکارا و صادقانه باشند و نیز می‌توانند با ‌حل سوء تفاهمات، جو ارتباط را پاک کرده و آدم‌ها را به هم نزدیک‌تر سازند.‌زن و شوهر، از طریق و پذیرش سهم خود در اختلاف، توسعه یافته پیش می‌روند. در حقیقت، عدم توافق در ‌ارتباطات، بسیار مفیدتر از توافق است؛ چون به وجود آورنده تغییرات و رشد سالم در انسان‌هاست.
بدون مناقشه، ‌تغییر و پیشرفتی در رابطه به وجود نـمــی‌آیــد و زنــدگــی، یـکـنــواخــت، خـسـتـه کننـده و آمـاری می‌شود.‌همانگونه که می‌توان خشم و هیجان را به صورتی معتبر قبول کرد، به مناقشات هم می‌توان از طریق بسیار ‌مثبت‌تر نگریست، همان‌گونه که فرد می‌تواند با غلبه مؤثر بر هیجاناتش رشد کند، رابطه‌ها هم می‌توانند از طریق ‌حل مؤثر مناقشات، به رشد برسند. بنابراین، آموزش راه‌های مؤثر حل اختلافات و مناقشات در روابط انسانی، ‌بسیار اهمیت دارد.‌
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید