جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نوروز؛ زایشی دوباره


نوروز؛ زایشی دوباره
کوشش برای یافتن تاریخ آغاز جشن نوروز کاری بیهوده است وبرای دریافتن این امر نباید در پی چیزی بغرنج وپیچیده باشیم .آیین نوروز همانند پدید آمدن جوانه یا شکوفه ای ،آرام وبی صدا و در نهایت سادگی ،به خودی خود در جامعه ای ساده و روستایی پدید آمده است وازاین روی نمی تواند آغازی بغرنج داشته باشد .
چوپانان با چارپایانشان وکشاورزان با زمین های دیمی وآبی ودرختانشان هر قدر هم که ساده و ناآگاه باشند ،به سبب پیوند تنگاتنگ آهنگ شب و روز و گردش ماه و سال و چرخش سرما و گرما با کارشان نمی توانند با ضرباهنگ پیوسته دگرگونی های طبیعت پیرامونشان بیگانه باشند .بنابراین یکی از میزان هایی که آشنایی باآن به خودی خود برای چوپانان وکشاورزان پدید می آید ،شناخت زمان آیش وزایش است و دریافتن این واقعیت که طبیعت پیوسته ودر فاصله های معینی دگرگونی می پذیرد و مانند آدمی کار خود را از نوآ غاز می کند. همین آشنایی دیرین آدمی با شیوه کار طبیعت سبب می شود که ازشکوفه ای تا شکوفه دیگر و از این زایش تا زایش بعدی راواحدی از عمرش به شمارآورد .در نتیجه‹‹نوروز›› درگذشته های دور سالگرد طبیعی چوپانان و کشت ورزان بوده است .
با اینکه در فرهنگ قدیم ایران درهریک از ماههای سال یک یا چند جشن کوچک وبزرگ داشته اند ،فروردین یا نوروز به سبب گردش وچرخش سال از کهنه به نو وبرای اینکه روزنویی را برای ایرانیان آغاز می کند ،بزرگترین جشن میهنی به حساب آمده وهمچنان مانده است .فراوانی گزارش ها وافسانه ها در مورد این جشن کار بررسی را به سبب نیاز به گزینش سره از نا سره دشوار ساخته است .
البته خود افسانه ها آن قدر اهمیت ندارند که میل به آفریدن آنها .در جای جای کوشش وروی آوری ایرانیان سده های نخستین به افسانه ها وپیوند زدن آن به نوروز ،تلاش برای پاسداری از آیینی کهن به چشم می خورد .روزهای نوروز ،روزهای میزبانی از فروهر هاست . از این رو است که این ماه را فروردین نامیده اند . باور به فرود فروهرها در پایان هر سال ،سبب شده است که ایرانیان باستان وپیروان زرتشت ،پنج روز پیش از پایان سال ،به سبب ششمین گاهنبار وپنج روز پس از آن به سبب کبیسه یا نوروزی ،روی هم ده روز ،میزبان فروهرها باشند وبا شیر وپوشاک آنها را پذیرایی کنند .
در باره فروهر ها گفتگوهای زیادی شده است .ازآنجا که زرتشت تأ کیدی برآنها ندارد ، این مفهوم باید ریشه در زمان های پیش از او داشته باشد . فروهر همزاد نا میرای آسمان هستی است. فروهرها گوهرهای اصلی باشندگان جهان هستی اند وبه ماده خواه جماد،نبات، وحیوان وخواه موجودات ناپیدا ونادیدنی مانند عطر،بو ، خیال وزیبایی ،هستی می بخشد .درباور ایرانیان ،فروهرها به هنگام آفرینش بوده اند . آنها پیش از جهان وجودداشته اند ودر پایان عالم نیز حاضر خواهن بود .
فروهر انسان ها ، پس از جدایی روح از هیولای مادی ،راهی جهان بالاتر می شود ،اما درآن جهان نیز همراه با هیولای مادی اش در پیوند است ودر پایان هر سال برای سر کشی از بازماندگان هیولای مادی اش فرود می آید . ایرانیان باستان وزرتشتیان باروشن کردن آتشن وساختن تنوره دود بربامها ،فروهرها را به خانه خویش راه می نمودند .آتشی که امروز به نادرست آتش چهارشنبه سوری نامیده می شود .‹‹سور›› درزبان پهلوی به معنی سرخ است وواژه ‹‹سور ›› به معنی ‹‹مهمانی›› اززبان مغولی به پارسی راه یافته است .بنابراین اصطلاح چهارشنبه سوری نمی توانسته است پیش از اسلام وجود داشته باشد ،زیرا واژه ‹‹شنبه›› ریشه ای سامی دارد وروز شماری پیش از اسلام به جای شمردن نامهای هفته ،با شمارش نامهای سی روز ماه انجام می گرفت .ایرانیان باورداشتند که درآن ده روز فروهرهای (ارواح) درگذشتگان به هنگام نوروز سری به خانه های خود می زنند وانتظاردارند که خانه اش ترو تازه وبا طراوت باشد .
‹‹مهرداد بهار›› نوروز راجشنی همگانی درفرهنگ ایران وبین النهرین وآیین نوروزی راسنتی کهن ومحتملا رایج در هزاره سوم پیش از میلاد می داند ومعتقد است : این آیین یا همراه با کوچ بومیان نجد ایران به بین النهرین به آن سرزمین رفته یا همزمان در سراسر منطقه وجود داشته است . به باور دکتر معین ،آریاییان درهردوفصل تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه سال ،جشنی برپا می داشتند که هر دو آغازسال نو به شمار می رفت .جشنی که به هنگام آغاز فصل گرما بود ودرزمانی که گله ها را از آغل ها به چمن های سبز وخرم می بردند وجشنی که درآغاز فصل سرما به هنگامی بود که گله ها رابه آغل می آوردند وبرایشان توشه روزگار سرما را فراهم می کردند .
نوروز درفرهنگ های منطقه ودر میان اقوام سامی نیز ازکهن ترین زمان های شناخته شده بود وبسیاری از مردم جوامع عرب دوره جاهلیت آن را جشن می گرفتند . الوسی در بلوغ الارب نوروزومهرگان را دوعیدمردم مدینه پیش ازظهور اسلام معرفی می کند .اما دراوستا ،کتاب دینی زرتشتیان به نوروز وآیین های نوروزی اشاره ای نشده است .
در جامعه های کهن وابتدایی وجامعه های سنتی فعلی شماری از رفتارهای فرهنگی وآیینی با گذروانتقال برخی از پدیده های طبیعی ازوضع وحالتی به وضع وحالتی دیگر ،یا انتقال انسان ازیک پایگاه اجتماعی به پایگاه دیگر پیوند دارد .درساخت وقالب بیشتر این رفتارها ،سه دوره ومرحله جداشدن یا گسستن ،جداگزینی یا گذار وانتقال وپیوستگی یا همبستگی را می توان شناخت واز یکدیگر تمیز داد .این مراحل سه گانه راکه بازتابنده دگرگونی در روند زندگی اجتماعی –فردی یا گروهی در جامعه است ،اصلاحا ‹‹مناسک گذار›› می نامند . مناسک گذار در بسیاری از رسم ها وآداب مربوط به زناشویی ،آبستنی،بلوغ،مرگ ونوشدگی سال در میان قوم های مختلف جهان به خوبی دیده می شود .
آداب پیشباز نوروز رفتن مانند غبارروبی وپاک سازی خانه ومحیط زیست یا خانه تکانی، شکستن ودورافکندن کوزه های سفالین کهنه ،نوکردن اسباب واشیای کهنه وفرسوده وناکارامد ،سفید کردن ظروف مسین دود گرفته ،پاکیزه کردن سروتن وجامه وکنار گذاشتن لباس های کهنه وژنده ،سوزاندن خار وخاشاک وشاخه های خشک درختان در شب آخر سال و... همه نشانه ومظهر خیزش جمعی مردم در پلشت زدایی ونابودی ارواح زیانکاری است که در سیاهی کهنگی ومرگ آشیان گزیده اند .اینها همه نشانه مرحله (جداشدن) انسان از تباهی وسیاه کاری وزندگی گذشته در سال کهنه ودورانداختن ارواح خبیثه وزیانکار از فضای زیست در سال نو است .
مرحله دیگر این گذار ،مرحله جدایی گزینی از سال کهنه ودوره انتقال اززندگی قدیم به تازه درسال نو است . دوره انتقال دوازده روز ،اززمان تحویل سال تا آخر روز دوازدهم فروردین به دراز می کشد . دراین دوره مردم اوقات خودرا درخانه ها ودرمیان اعضای خانواده ودودمان وخویشاوندان وبا دیدوبازدید یکدیگر می گذرانند .این دوره رامردم بایاد مردگان خود در شب سال نو آغازمی کنند ورستاخیز مردگان وبازگشت روان آنها راازآن جهان به جهان خاکی وپیوستن به زندگان وباهم زیستن را جشن می گیرند .
گستردن‹‹خوان نوروزی›› درنوروز ودرآغاز دوره جداگزینی نماد ومظهر این دوره ازمناسک گذر است .خوان نوروزی (هفت سین) تمام اعضای خانواده راازدورونزدیک به خانه فرامی خواند وبرسر خوان می نشاند .ازاین رو نقش وکارکردی بس مهم درگردآوردن افراد خانواده آنها به دور هم وزدودن گرد دوری ونفاق وکدورت میان اعضای خانواده وایجاد صلح ودوستی وهمبستگی میان آنها دارد .
به باور مردم ،روان درگذشتگان نیزدرپای سفره نوروزی حضور خواهند داشت وبه جمع خانواده خواهند پیوست .
آرایه های خوان نوروزی وهفت گونه خوراکی ویژه آن،هریک در فرهنگ ایران رمز ونشانه وبیان کننده بینش ها وبرداشت های مردم ازجهان وکائنات است .مثلا آینه مظهر پاکی ویکرنگی وبازتابنده هستی ازلی وبخت وسرنوشت ؛شمع،نشانه فروزش وروشنایی وزداینده تاریکی وسیاهی ،تخم مرغ نمادآفرینش وزایندگی ؛ماهی وشمشاد مظهر ناهید فرشته آب وزندگی،سبزه نشانه رویش وحیات ،انار مظهر باروری وفراوانی ،نان نماد برکت وفراوانی واسپند وسیر ،رماننده ارواح زیانکار .
سرانجام مرحله پایانی مناسک گذار وانتقال ومرحله آمادگی برای بازگشت و‹‹پیوستن›› دوباره مردم به جامعه وحیات اجتماعی واقتصادی روزانه فرا می رسد .سیزده نوروز ،مرز جدایی وفاصله میان دوره یا مرحله گذار ودوره ومرحله پیوستن وهمبستگی است .آیین های مربوط به روز سیزده فروردین یا‹‹سیزده به در›› از جمله بیرون رفتن دسته جمعی از خانه ها وپیوستن به جمع مردم دیگر ،پناه گرفتن در دامن طبیعت ،درآب افکندن سبزه های رویانده ورهایی از هر قید وبند اجتماعی وپرداختن به نوش کامی وبازی وشادی ، بازتابنده آشوب اجتماعی وازهم گسستگی ونوید دهنده فرا آمدن دوره نظم وقانون وسر آغاز یک زندگی دسته جمعی بسامان دوباره درسال نو است .
خسرو صادقی بروجنی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید