جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

ذره ای در بارگاه نور


ذره ای در بارگاه نور
سفر حج، سفری متعالی است که در آن انسان دربند دنیای مادی، از وابستگی ها رها می شود و سیر در بیکران عشق الهی می نماید تا در خانه خدا، از چشمه زلال معرفت و بندگی بنوشد و عهدی را که در روز ازل با خدای خویش بسته است، تجدید کند، با پیامبر اعظم (ص) و آیین زیبا و کاملی که برای نجات بشریت آورده است، پیمانی دوباره بندد، شیوه زندگی درست را بیاموزد، از نخوت و کبر و ریا، دنیاپرستی و مقام دوستی خود را رها سازد، هم درون را از ضعف ها و تردیدها و بی ایمانی ها پاک کند و هم برون را با اتحاد و یکدلی توانمند سازد، دل را از تعلقات جدا سازد و گرد و غبار آلودگی را از دل بزداید تا دل خانه خدا شود.
نویسنده در این نوشتار قصد دارد خاطره سفر حج عمره را روایت کند.
● قدم گاه اول شهر مدینه است
قدم گاه اول شهر مدینه است؛ شهر آخرین پیامبر خدا که شهر نور است وقتی به شهر مدینه قدم می گذاری، صدای دل انگیز اذان از مسجدالنبی به گوش می رسد. همه زائران بیقرار زیات مسجد و حرم پیامبر خدا هستند و هر لحظه که می گذرد بیشتر مشتاق تر می شوند تا مسجدالنبی را که چون نگینی در دل شهر مدینه جای دارد، ببینند.
می گویند قدم ها را آهسته بردارید، اما در دلها غوغایی برپاست، هر قدمی که بر می داری به نور و رحمت نزدیک و نزدیک تر می شوی تا اینکه گنبد سبز مسجدالنبی را می بینی، می ایستی و نگاهش می کنی و اینگونه نجوا می کنی: السلام علیک یا رسول ا… (سلام بر تو ای رسول خدا) و در این حال اشکها از دیدگان فرو می ریزد و دلها می شکند.
لحظاتی درنگ می کنی عده ای را می بینی که اشک می ریزند، عده ای دیگر کلماتی را بر زبان می آورند، عده ای به گنبد سبز رسول خدا خیره شده اند و همه ایستاده اند و نظاره گر مسجد و حرم آخرین فرستاده الهی هستند؛ مردی بزرگ که عالیترین و کامل ترین تعالیم را به بشریت عرضه کرد.
از باب السلام وارد مسجد می شوی تا هر چه زودتر به حرم پیامبر (ص) برسی و آن را زیارت کنی به حرم که می رسی غوغایی در دلت برپا می شود، دوست داری بلند گریه کنی، دوست داری پیامبر خدا را صدا کنی و با صدا بلند به او سلام کنی و زیارت آن حضرت را بخوانی، اما مانعی وجود دارد؛ وهابیون سعودی، اجازه درنگ نمی دهند تا بر پیامبر خدا سلام کنی و زیارت آن حضرت را بخوانی، بلکه باید به نگاهی و سلامی اقناع کنی.
در این زمان که بسیار دوست داری حرم رسول خدا را از نزدیک زیارت کنی و ساعت ها با اول درد دل کنی اما مانع می شوند، بی اختیار پندها و نصایح آن حضرت در ذهنت خطور می شود و زمانی را به خاطر می آوری که پیامبر خدا در روزهای آخر عمر مبارک خویش، خطاب به مسلمانان فرمودند:
«ای مسلمانان، مبادا بعد از من اتحاد و برادری را که در سایه توحید و ایمان به خدا بدست آورده اید، از دست بدهید و بعضی به جان بعضی دیگر افتاده و به حال کفر و جاهلیت نخستین برگردید چراکه در میان شما چیزی باقی گذاشته ام که اگر همگی به آن تمسک جوئید و از آن پیروی کنید، هرگز به ضلالت و گمراهی، نمی افتید و آن کتاب خدا و اهل بیت من است.»
و چه بسیار پند نیکویی است که باید در این سفر آویزه گوش کنی تا بی حرمتی ها و طعنه های وهابیون سعودی را تحمل کنی.
● روضه رضوان؛ باغی از باغهای بهشت
روضه رضوان و ستون هایی که در آن قرار دارد تو را به گذشته های دور می برد به زمانی که در صدر اسلام، فقرای مسلمان که خانه و کاشانه ای نداشتند، در این مکان منزل می کردند و ستونهایی که از زمان پیامبر در مسجد بوده ، هرکدام بنا به حادثه ای خاص نامگذاری شده است از آنجا که پیامبر در مسجد به مسائل سیاسی، اجتماعی، قضایی و رسیدگی می کرد، هرقسمت از مسجد را به امری اختصاص داده بودند. اصولا زندگی پیامبر سراسر نظم و تدبیر و همراه با برنامه ریزی بود، به همین دلیل آن حضرت برای انجام هر کار معینی در کنار ستونی خاص قرار می گرفت و یاران و همراهان متوجه می شدند که پیامبر در آن لحظه به چه کاری مشغول است چه بسیار تصمیم ها، مشورتها و مذاکراتی که در این مسجد توسط وجود گرامی رسول خدا، انجام شد و براستی که این حدیث برازنده این مکان مقدس است؛ « ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه»
● نماز در مسجدالنبی
به هر کجای مسجدالنبی نگاه می کنی تاریخ اسلام برایت تداعی می گردد و چگونگی اقامت پیامبر و مسلمانان در شهر مدینه و تاسیس اولین حکومت اسلامی را با خود مرور می کنی.
در اینجا در هر روز پنج نوبت ندای اذان را می شنوی و به نماز می ایستی و فضای مسجدالنبی به هنگام نماز بسیار شکوهمند و دینی است. با شنیدن ندای اذان همه دست از کار می کشند، بازاریان حجره خود را بدون اینکه ببندند راهی مسجدالنبی می شوند و در این میان مردمی را می بینی که با چهره های گوناگون از مناطق و کشورهای مختلف، با شتاب از هم سبقت می گیرند، تا با حضور در مسجد رسول خدا، نماز را برپای دارند. به هر طرف می نگریی تفاوتهای ظاهری نمازگزاران که از نژادها و اقوام گوناگون هستند، به وضوح مشاهده می شود اما همه اینها اعضای پیکر یک امت هستند و آئین پیامبر، آنها را منسجم و متحد در کنار یکدیگر گرد آورده است و این همان مزدی است که خدا بر پیامبر خویش به خاطر صبر و استقامت بخشیده است.
نمازگران در مسجدالنبی همه یکدل می ایستند تا نماز را در کنار یکدیگر به جا آورند و بندگی خویش را در نمازی زیبا به پروردگار خود اعلام کنند.
● بقیع؛ قبرستان همیشه غریب
به بقیع که قدم می گذاری احساس غربت می کنی و بی اختیار اشک غم می ریزی و دیدگانت در جستجو است تا نشانی از قبر دختر پیامبر اکرم (ص) پیدا کنی. به قبور امامان شیعه؛ یعنی امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر (ع) و امام صادق (ع) که نگاه می کنی، بی اختیار قبور آنان را با حرم امام حسین (ع) در کربلا و حرم امام رضا (ع) در مشهد مقایسه می کنی و اینجاست که به دشمنی وهابیت با شیعه پی می بری. در این قبرستان علاوه بر نزدیکان پیامبر، بسیاری از صحابه مشهور آن حضرت نیز مدفونند.
در این قبرستان همیشه غریب، وهابیون سعودی هر گونه زیارت قبور را معادل شرک به خداوند می دانند و به خاطر همین تمام سعی و کوشش خود نسبت به تخریب قبور ائمه و صحابه به کار برده اند و با همین بهانه، توهین به شیعیان را ادامه می دهند.
با وجود تمام سختی ها و مشکلاتی که وهابیون سعودی برای شیعیان بوجود آورده اند، اما زائران ایرانی دست خالی از بقیع بیرون نمی آیند و حاجت خود را با اهل بیت رسول خدا مطرح می کنند و پنهانی قبور مبارکشان را زیارت می کنند.
هر کدام از زائران بقیع که غربت این قبرستان را دیده است، نیک می فهمد که پیامبر (ص) و اهل بیت آن حضرت، چه سختی هایی که از دست این اعراب نکشیده اند و به رسالت عظیم پیامبر اسلام (ص) پی می برد.
● وداع با مدینه
دل کندن از مدینه خیلی سخت است. چرا که دل کندن از حرم پیامبر خدا سخت است؛ حرمی که هر روز ندای اذانش تو را به سوی نماز و نیازمان می خواند و رواق های نورانی اش، کهکشانی از معنویت و شوق را در سینه داشت که فروغ از مرقد نبوی می گرفت. لحظات آخر وداع، شبها و روزهایی را به خاطر می آوری که تلالو نور را در حریم حرم رسول خدا به تماشا می نشستی و گنبد سبز روضه پیامبر را نظاره گر بودی و براستی که دل کندن از این حریم نبوی سخت است.
دل کندن از مدینه سخت است چرا که دل کندن از بقیع سخت است؛ قبرستان غریبی که مقدس ولی بی سایبان است و چه شبهایی که در غربت آن گریستی و رنج های اهل بیت را در خاطرمان مرور کردی و با دختر پیامبر خدا سخن گفتی : یا فاطمه زهرا، دریغ که مزار پنهانت را نیافتم ولی دل من مزار توست و تو در قلب سوخته من جایی داری.
آری باید با مدینه وداع کرد؛ شهدای احد، مسجد قبا، ذو قبلتین، بیت الأحزان بی نشان و ویران، محله خراب شده بنی هاشم، خانه فاطمه (س)، محراب تهجد، منبر و محراب پیامبر، ستون توبه و حنانه، صفه و روضه همه و همه را باید گذاشت و رفت. باید با نخلهای شکسته و خشکیده مدینه که نجواها و نیایشهای امام علی (ع) را به یادت می آورد، وداع کرد.
اگر دعوت ابراهیم و خدای ابراهیم نبود، تمام سفر را در مدینه می ماندی اما باید لبیک گفت و راهی حرم خدا شد و با حرم رسول خدا وداع کرد تنها با این امید که باز هم تو را بخواند.
● مکه حریم امن الهی
به مسجدالحرام که پا می گذاری و برای اولین بار به کعبه و انبوه انسان های طواف کننده نگاه می کنی، سجده می کنی، اشک می ریزی و با خدای خویش سخن می گویی. سر از سجده بر می آری، چشمانت متحیر و خیره به سوی کعبه دوخته شده اند، احساسات و عواطفت چنان اوج گرفته اند که بین اشک و لبخند فاصله ای نیست.
به کعبه که نزدیک نزدیک تر می شوی، لحظه ها برایت معنی پیدا می کنند؛ خانه خدا و انبوه طواف کننده که در راز و نیازند، شهادت می دهند که خداوند مظهر زیبایی، نور و عشق است؛ به عبارتی حقیقت زیبایی و نور، در وجود خداوند یکتا و بی همتا تجلی می کند.
کعبه خانه ای ساده و سنگی است. عظمت کعبه در سادگی و معنویت آن است راز قداست کعبه نیز وجود حجرالاسود، مقام ابراهیم، حضور حضرت محمد (ص ) آخرین فرستاده الهی در آن مکان و دفن شدن بیش از هفتاد پیامبر در جوار آن و رویدادهای مهم تاریخی در اطراف آن است.
خداوند این خانه را خانه ای امن قرار داده که هرکس داخل آن شود، در امان خواهد بود. به تعبیر قرآن، اولین خانه ای است که برای مردم بنا شده است و آن خانه ای مبارک است لذا کعبه هم خانه انسان ها و هم خانه خداست.
کعبه، خانه وحدت و رحمت است چرا که انسان با طواف به دور آن، در رحمت پایان ناپذیر معبود بی همتا، غرق می شود و این راه را از همان ابتدا با یکی شدن و همانند شدن با سایر انسانها آغاز می کند. هرکس با هر زبان و نژادی که هست، به هر ملیت و کشوری که تعلق دارد و با هر پوشش و لباسی، به جمع طواف کنندگان ملحق می شود و چون قطره ای به دریای خروشان انسانهامی پیوندد. در این حال، همه متصل به هم و با شور و جذبه ای خاص، نام خدا را در دل زمزمه می کنند و او را می جویند.
روحانی کاروان توضیحاتی درباره بنای کعبه و مسجدالحرام می دهد؛
از آن هنگام که حضرت ابراهیم (ع) خانه خدا را به فرمان خداوند حکیم بنا کرد، کعبه پیوسته مورد احترام مردم بوده است و دلهای مشتاق از هر سرزمین و در هر زمان به سوی آن پر می کشند. کعبه، خانه ای ساده و سنگی است که در طول تاریخ دستخوش حوادت بسیار شده است قدمت آن را به زمان آدم (ع) نسبت داده اند و در نهایت، به فرمان خداوند به دست حضرت ابراهیم (ع) و فرزندش اسماعیل (ع) تجدید بنا شد.
بنای کعبه از سنگ سخت است ارتفاع آن در حدود پانزده متر و طول آن در دو ضلع ۱۰ متر و در دو ضلع دیگر ۱۲ متر است خانه خدا از سطح دریا حدود ۳۰۰ متر مرتفع تر است محل کعبه تقریبا در وسط مسجدالحرام است که در سالهای اخیر بسیار گسترش یافته و اکنون ۳۳۰ هزار زائر را در خود جای می دهد این مسجد مقدس در دو طبقه ساخته شده است، اما به هنگام ازدحام جمعیت، پشت بام و زیرزمین مسجدالحرام نیز برای استفاده نمازگزاران آماده است.
حجر اسماعیل به صورت یک نیمدایره در قسمت شمالی کعبه، مدفن تعداد زیادی از پیامبران است این مکان و مقام ابراهیم در نزدیکی کعبه، مکانهای مقدسی برای استجابت دعا هستند دور تا دور کعبه محل طواف است.
کعبه از پارچه ای سیاه پوشیده شده که آیاتی از قرآن را بر آن بافته اند این آیات قرآنی با زیبایی خاصی، اطراف کعبه را فرا گرفته است بر روی کعبه نیز آیات برجسته ای از طلای خالص، نوشته شده است.
● اسرار حج
وقتی حج را آغاز می کنی، آن را مجموعه ای از آموزش و آزمایش می بینی که معنویتی خاص در ژرفای آن نهفته است و نوری در بردارد که روزنه های تاریک زندگی ات را روشن می سازد و بینشی نو به تو می بخشد، شخصیت غبار گرفته و غفلت زده تو را بازسازی می کند، خودبینی ها، خودخواهی ها و راحت طلبی ها را از بین می برد.
روحانی کاروان از حقیقت حج و اهداف آن می گوید:
حضرت سجاد (ع) سفارش می کند که زائران درهر یک از اعمال خود به حقیقت حج توجه داشته باشند و به خودسازی بپردازند.
آن حضرت متذکر می شود مردم وقتی برای احرام به میقات می روند، نیت کنند که لباس گناه را از تن درآورده و لباس طاعت و بندگی خداوند را بپوشند. از تفاخر و تکبر دور شوند و خود را به صفا و سادگی بیارایند. وقتی غسل می کنند، بخواهند که از خطا و آلودگی پاک و پاکیزه شوند. وقتی به دیدار خانه خدا می روند، قصد آن داشته باشند که از هرچه جز اوست، دوری بجویند و تنها سر بر آستان بندگی خدای یکتا بگذارند در وادی عرفات و مشعر به تفکر و شناخت بپردازند و در رمی حجرات، نیت کنند که همه دشمنهای درونی و بیرونی را از خود برانند.
توجه به تاریخ اسلام و وقایع صدر اسلام از جمله اهداف حج است. مرور تاریخ اسلام و تلاش رسول خدا (ص ) برای مقابله با شرک و جاهلیت و ایجاد روحیه اخوت و برادری در میان مومنان حاوی پندهای بیشماری است گذر از جایگاههایی که پیامبر در آنها حضور می یافت و به یادآوردن رنجها و مرارتهایی که پیامبر و یارانش برای پرورش نهال اسلام متحمل شدند، برای هر انسانی عبرت آموز است.
● وقتی که محرم می شوی
وقتی که محرم می شوی، لباس طاعت و بندگی خداوند بر تن می کنی، ندای « لبیک اللهم لبیک…» سر می دهی و زائران را می بینی که همه با جامه هایی سپید، یکدل و همنوا، مناسک حج را بجای می آورند، در می یابی که انسانها در هر موقعیت و مقامی، با هر رنگ و ملیتی، نزد خداوند، هیچ تفاوتی با هم ندارند و تنها امتیاز آنان در معرفت بیشتر و پرهیزگاری است.
وقتی به فضای آکنده از مهر و محبت میان زائران نگاه می کنی، می فهمی که با عشق و یکدلی، اخلاق نیکو و اخلاص می توان دنیایی سرشار از صفا و یکرنگی ساخت؛ دنیایی که در آن جدال، آزار رساندن و تجاوز به حریم دیگران جایی ندارد.
در این حال سفر آخرت در ذهن تو تداعی می گردد؛ خضوع و تسلیم زائران در پیشگاه خداوند، اقرار به گناه و برخی از آداب دیگر حج، صحنه قیامت را در ذهن تو زنده می کند.
وقتی با تمام وجود در خانه خدا و در پرتو الطاف او احساس امنیت می کنی، به این باور می رسی که در محکمه عدل الهی هیچگونه ستمی نیست.
در زمان احرام درس هوشیاری می آموزی و یاد می گیری که علاوه بر هشیاری در مقابل خطرهای طبیعی، باید در برابر کارها و وظایف اجتماعی نیز از آفتهای روحی و روانی غافل نباشی و طعمه شیطان یا اسیر هوای نفس نشوی چراکه اگر غفلت نمایی، ممکن است تلاش های خود را بی ثمر سازی. اگر این هوشیاری را داشته باشی از زشتی و پلیدی پاک و به صفا و یکرنگی و محبت آراسته خواهی شد.
● زیارت دوره
برای زیارت دوره، باید راهی عرفات، صحرای مشعر و منا شوی تا اسراری دیگری از حج بیاموزی. وقتی به عرفات که در ۲۵ کیلومتری مکه قرار دارد، می رسی، بیابانی خالی از هر چه رنگ تعلق، مشاهده می کنی که خداوند این بیابان را برای شکوهمندترین عبادت بشری انتخاب کرده است.
به عرفات که می نگری تاریخ را در ذهن مرور می کنی. با خود می گویی هر انسان بزرگی از حضرت آدم گرفته، تا پیامبر گرامی اسلام (ص) و نزدیکان آن حضرت، هرکه به اینجا آمده، پیشانی بندگی بر خاک نهاده و ندای العفو ( خدایا مرا ببخش ) سر داده است.
روحانی کاروان توضیح می دهد که زائران حج تمتتع باید در نهمین روز از ماه ذی الحجه به اینجا بیایند و گرچه عده ای از شب قبل در این بیابان اقامت گزیده اند اما لازم است در روز عرفه از ظهر تا غروب آفتاب در سرزمین عرفات، توقف کنند.
روحانی کاروان از جبل الرحمه و اسرار عرفات سخن می گوید:
کوه جبل الرحمه در این وادی قرار دارد، روایت شده که توبه حضرت آدم در پای این کوه مورد قبول خداوند قرار گرفت دراینکه چرا این سرزمین را عرفات نامیده اند، تفسیرهای گوناگونی شده است ازجمله اینکه آدم و حوا پس از هبوط از بهشت همدیگر را در این سرزمین، پیدا کرده و شناختند. ریشه کلمه عرفات از شناخت و معرفت می آید پس حضور در عرفات، فرصتی است برای اینکه به شناخت خدا و حقایق آفرینش دست یابیم.
توقف در عرفات، این آگاهی را در ما ایجاد می کند که خود را بهتر بشناسیم و به جایگاه انسان در هستی بیندیشیم و در روز عرفه دستهای رحمت خدا را بر سر خویش احساس کنیم.
صحرای عرفات، خاطره پرشکوه و شورانگیز دعای عرفه امام حسین (ع) نوه پاک پیامبر اسلام را نیز بر سینه دارد.
از عرفات که راهی مشعر می شوی ، مرگ و رستاخیز در قیامت را در ذهن مرور می کنی.
روحانی کاروان در صحرای مشعر نیز توضیحاتی کوتاه می دهد:
مشعر جای دعا و راز ونیاز با پروردگار است هرکس خود بهتر می داند که چقدر خدا را نافرمانی کرده است در شب مشعر در گذشته خویش تجدید نظر می کند و خشنودی خالق را جلب می نماید.
در مشعر، باید یک شب توقف کرد و آن هم شب عید قربان است و زائر با با طلوع فجر به پیشگاه خداوند نماز می گزارد و خود را برای حرکت به سوی سرزمین منا در روز عید قربان آماده می کند.
روحانی کاروان در پایان زیارت دوره درباره منا و رمی جمرات سخن می گوید:
با طلوع خورشید روز دهم ذیحجه، از فراز کوههای مشرف به منا، جمعیت چند میلیونی حاجیان، حرکت بسوی منا را آغاز می کنند. حرکت زائران بسوی منا به یک تظاهرات عظیم شباهت دارد؛ تظاهراتی که شعار آن، نوای دلنشین تکبیر و حمد و سپاس خداوند است.
منا میان دو رشته کوه قرار دارد سرزمین مقدسی که انبیای الهی و رسول خدا (ص ) و سایر اولیا در آن وقوف کردند، اشک توبه ریختند و به درگاه خداوند نیایش و دعا کردند.
حاجیان ستونهایی را که سمبل وسوسه های شیطانی است، با سنگ زدن، رمی جمرات می کنند و شیطان را از خود می رانند سپس به سوی قربانگاه می روند و قربانی می کنند.
● وداع با مکه و پایان سفر
وداع با مکه بسیار سهل تر از وداع با مدینه است چرا که در این شهر با خود عهد کرده ای که بر پیمانی که با خدا بسته ای تا قیامت پایدار بمانی و در عهدی که با خالق خویش بسته ای، استقامت بورزی و از خداوند بزرگ خواسته ای در ازای وفای به عهد تو، باز هم، تو را به حریم امن خویش دعوت نماید.
علیرضا تاجریان
منبع: باشگاه تحلیلگران جوان آریا
http://www.aryayac.com/Default.aspx?pap=۲۰۲


همچنین مشاهده کنید