سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


اسکار امسال خیلی خوب-خیلی بد


اسکار امسال خیلی خوب-خیلی بد
اسکاربه اعتقاد بسیاری بدون شک بزرگترین رویداد سینمایی وحتی هنری جهان است اسکاری که ذات آمریکایی دارد واین بزرگترین حادثه ی سالانه ی سینما و باز هم شاید هنر , فرصتی است برای زیر ساختهای عمیق فرهنگی و فرستادن سفیر حسن نیت آمریکا به ملتهای دیگر.و اینگونه است که کارگردانی نه چندان نام آشنااما با فیلمی با نقاط مثبت ازجمله موسیقی متفاوت فیلم و صداگذاری و فیلمبرداری و کارگردانی دشوار فیلم و کار با تعدادی هنر پیشه آماتور و ساختن فیلم در کشوری فقر زده و دشوارتوانست در حضور بزرگان نام آشنایی چون "گاس ون سنت".."مارتین اسکورسیزی".."دیوید فینچر" و...تندیس زیبای اسکار را برباید و به تبع آن سایر همکارانش یک به یک روی سن رژه بروند و اسکار را بالای سر ببرند.همانگونه که اشاره شد اسکار مراسمیست جهانی ولی در عین حال بااصالتی آمریکایی و با منتقدین و تماشاچیانی از هر دست.تقابل نظر منتقدین بزرگ آمریکایی درباره ی این فیلم میدان جالبی بود. از Chicago sun times , Wall Street Journal & Washington Post که به حمایتش پرداختند و تنها از نقاط مثبت فیلم نوشتند تا The Guradian , Sun Francisco Chronicle & IndiWIRE که به شدت از یک فیلم معمولی و پر اشتباه یاد کردند, برداشتهای آزادانه و دموکراتیک به چشم خورد تا در اسکار جناحی سربلند بیرون آمد.
بسیاری از صاحب نظران دنیای قرن بیست و یکم را دنیای چشم بادامی های چینی و آفتاب سوخته های هندی نامیده اند و معتقدند که آمریکا با آن پیشینه و پیچیدگیهای خاص فرهنگی و سیاسی کشورش هرگز از این مسئله خوشنود نخواهد شد و در باورش نخواهد گنجید که روزی همین نامبردگان گوی سبقت را از او بربایند. پس از همین امروز دست به هر سلاحی میبرد تا آن روز را نبیند .جالب است عده ای از منتقدین اسکار امسال بر این باورند که این فیلم در مسیر رودخانه ی بایدها و نبایدهای آمریکایی قدم برداشت وبرخلاف ظاهر ساده اش , بر خلاف ظاهر کاملا غیر آمریکایی اش , پرچم آمریکا را بر فراز خانه ی بیش از یک میلیارد نفر هندی در سراسر دنیا به احتزاز در آورد. هندی هایی که هرگز اسکار تماشا نمی کردند , برای دیدن کودکان زاغه نشین بمبئی که پا بر فرش قرمز می نهند , تا پاسی از شب بیدار ماندند و یا صبح سحر از خواب برخاستند تا شاهد این حادثه ی تاریخی باشند. موسیقی هندی در سالن طنین بیافکند و هندی ها که افتخارشان را در سینمای عقب مانده بالیوودی و موسیقی اصیل و دوست داشتنی شان می بینند , باز هم در کنار آمریکایی ها به همان افتخار کنند.
در دهلی بارها بر علیه "طرح جهانی شدن" Globalization تظاهرات کردند , چرا که فکر می کردند چه ها که نخواهد شد و چه بلاها که بر سر اقتصادشان نخواهد آمد. اما این فیلم و درو کردن هشت جایزه و حضور کودکان خیابانی بمبئی در آن آرامشان می کند و لبخند بر لبانشان می آورد تا نسلهایی که امروز شاهد این صحنه ها هستند, بدانند که آمریکا با آنهاست و دوستشان دارد و به آنها توجه می کند و به آنها فکر می کند و برایشان ارزشی قائل است که آنها تشنه ی این هستند, پس مهم نیست که فیلم در بیان داستانش ایراداتی دارد یا در فن بکارگیری تکنیک تعلیق فیلمنامه ضعف دارد. مهم این است که ماموریت انجام شد....
تمام سر و صداهایی که در هند و توسط مردم بمبئی و حتی تعدادی از هنرمندان بالیوودی به راه افتاد , همه آرام شد و به لبخندها و سپاسها و بزرگداشتهای فیلم ساز و کارگردان و دست اندرکاران فیلم تبدیل شدند.
اما نوع برخورد و واکنشهای مختلف برای این اتفاق دیدنی تر از خود واقعه هستند. بسیاری اسکار امسال را به شو تشبیه کرده اند و بسیاری دیگر به سیرکی که اثری با ژورنالی از اشتباهات فنی و ساختاری به یکباره و بدون آنکه حتی سازندگان آن هم از قبل پیش بینی کرده باشند که فیلمشان بتواند تا این حد و در رشته های مختلف انواع اسکارها را بگیرد پیدا شود و در واقع این حادثه هم به شکلی دور از تصور رخ بدهد و تنها حسرت بر دل بزرگان و مدعیان اصلی فستیوال امسال بگذارد. و جانمایه ی این رخداد را فقط و فقط در سیاستها و نقشه های از پیش تعیین شده ی آمریکاییها میدانند که در واقع به قطع یقین نمیتوان این مسئله را رد و یا قبول کرد.چرا که در نظر اول دور از ذهن میرسد که فستیوال اسکار با آن پیشینه و دست اندرکاران صاحب نام اش اینچنین دچار تزلزل فکری بشود که برای تایید و تثبیت افکار سیاستمدارانه ی آمریکا اعتبار چندین و چند ساله اش را زیر سوال ببرند. پس این نظریه را میتوان بر حسب بدبینانه ترین تفکرات و اندیشه های غلط و بعضا دست و پاگیر افرادی دانست که همواره در حاشیه ی نه تنها اسکار بلکه تمامی عرصه های مهم جهان امنیت را از برندگان و بازندگان سلب کرده اند و سعیشان هرچه بوده عامه پسند نبوده و بیشتر مغرضانه بوده و نه از جنس حقیقت چرا که در اینصورت باید به خرس نقره ای اخیر جشنواره ی برلین به اصغر فرهادی و نمونه های مشابه دیگر نیز شک کرد و همچنین ایران را شانس اول اسکار دانست چون با نگاه کردن از این بعد به این قضیه اینگونه برداشت میشود که هر فیلمی با هر مضمونی اگر به منفعت آمریکا باشد اسکاررا خواهد برد و نه در صورت لیاقت که ایران از این نظر یکی از شانسهای اول اسکار است تا آمریکا به مردم ایران ثابت کند که هیچ غرض و دشمنی با ما ندارد و به فکر منافع مردم ایران است. ولی باز ازمنظری دیگر میتوان با این عقاید همسوشد .چنانکه اشاره شد اسکار اصالتی امریکایی دارد و بالاخره تحت نظر سیاستمداران انجام میشود و آنها از این مسئله استفاده ی ابزاری میکنند و به نوعی میتوان باور کرد که اسکار امسال نیز دستخوش تصمیمات فرا سینمایی بوده و با نگاهی به سایر آثارشرکت کننده این شبهه ایجاد میشود که حتما دستی پشت پرده رهبری این برنامه را بر عهده داشته.
علی ایحال به عقیده ی بنده نباید این افکار و اندیشه ها باعث شوند موفقیتی را که نصیب سینمای هند شده(هرچند فیلم از کارگردانی انگلیسی بهره برده) غافل شد و فیلم را کلا فیلمی ضعیف تلقی نمود و با گوش سپردن به برخی اظهارات مغرضانه و دستهای پشت پرده(که این واژه بیشتر در فوتبال کشور ما نمایان است) و...خود فیلم را نادیده گرفت و از دیدنش لذت نبرد. درست است که فیلم حاوی ایراداتی میباشد و از نابازیگران بهره میبرد و کارگردانش کارنامه ی درخشانی ندارد وروایت خطی داستانش کمی به نظر کلیشه ای جلوه میکند و پایان بندی فیلم("رقص آخر فیلم"که البته کارگردان در این صحنه به شکل استادانه ای با نشان دادن ساعت بالای سر جمال ملک و دخترک به نشانه ی پایان دوره ی سیاهی که در فیلم شاهدش بودیم بیننده را تا ساعت ۱ با رقص همراهی میکند و از ساعت ۱ آن دو زندگی دیگری را آغاز میکنند) مهرتاییدی بر بالیوودی بودن فیلم است ولی باز میشود این اتفاق را به فال نیک گرفت و بردن چند اسکار در رقابت با فیلمهای مطرح حاضر در فستیوال را نوعی ساختارشکنی و دوری جستن از حالت کلیشه وار (بردن اسکار توسط اسماء بزرگ غربی) دانست و با نگاهی به آینده به این مسئله امیدواربود که روزی همین اتفاق برای کشور ما و سینمای مانیز بیافتد چرا که در هر صورت بردن اسکار به هر کشوری اعتبار سینمای آنجا را دوچندان میکند و ایجاد انگیزه و رقابت در بین فیلمسازان آن کشور بیشتر میشود که همانا اینست ماموریت و رسالت اسکار.
خلیل محمدی


همچنین مشاهده کنید