جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


آنچه که استراتژی نیست


آنچه که استراتژی نیست
در دنیای کنونی، به‌نظر می­رسد که مردم می­خواهند هر نظر و عملی را استراتژی بنامند؛ گویی استفاده از این صفت، اهمیت و کیفیت هر اندیشه و تفکری را افزایش می­دهد. مایه تأسف است که بسیاری از مدیران اجرایی پیوسته از این واژه استفاده می­کنند، اما درکی روشن از آنچه که استراتژی است و یا آنچه که استراتژی نیست، ندارند.
● استراتژی فناوری نیست
هیچ­کس نمی­تواند از طریق هدایت چشم­انداز استراتژیک توسط فناوری به کسب مزیت رقابتی نائل شود. این کوتاه­ترین مسیر بسوی ایجاد برابری و تساوی است. دنیای همیشه رو به توسعه کاربردهای فناوری تخصصی، تقریباً هر چشم­انداز عملیاتی قابل تصوری را محتمل می­سازد، اما استراتژی تنها متأثر از قدرت تکنولوژیکی یا اقتصادی نیست. کاربرد هر فناوری خاص، تنها عامل کلیدی برای تحقق درک استراتژیک نیست. هنگامی که همگان از امکان دسترسی به فناوری­های تحصیل دانش و ارتباطات برخوردارند و همگان با مجموعه عقایدی یکسان از فناوری­های یکسان استفاده می­کنند، همگرایی رقابتی وجود دارد. تجارتی کردن، زمانی شروع می­شود که بازیگران صنعت با بهره­گیری از روش­های برش/انتقال، از یکدیگر کپی‌برداری می­کنند. مزیت با عبور از منحنی فناوری و استفاده از تفکر کل‌گرایانه برای هدایت فرایند تحول جریان پیدا می­کند. این نوآوری مفهوم­گرایانه است که چارچوبی بسیار متفاوت از نوآوری فناوری­گرایانه است.
● استراتژی اینترنت نیست
پوشش دیجیتالی را که فضای مجازی ((cyberspace ارائه می­کند، باید به عنوان جغرافیایی منحصر به‌فرد درنظر گرفت که ویژگی دیگری را به ویژگی­های چشم­انداز استراتژیک می­افزاید، این بخشی از استراتژی است نه ایده استراتژیک جداگانه. باید به‌خاطر داشته­باشیم که هیچ­یک از محیط­های رسانه­ای، به‌دلیل ظهور اینترنت، کنار نرفته یا منسوخ نشده­اند. سطوح مکمل‌بودن رسانه­ها در حال افزایش است اما هیچکدام از آنها حذف نشده و یا از بین نمی­رود. یکپارچه­سازی، در واقع در حال افزایش است نه کاهش. اینترنت، بزرگترین مغز دنیاست که اساساً بدون کمترین مانعی قابل دسترسی است. امروزه دانش خود یک نهاده کالاست که ارزش بیشتری برای خلاقیت قائل است.
● استراتژی چرخش نیست
شکل و تار و پود چشم­اندازهای استراتژیک پیشرفته، از کشف زبانی جدید برای ایجاد چارچوبی برای عمل و تکنیک­های جدید مدیریت، سرچشمه می­گیرد که به‌طور افقی در امتداد مرزهای سازمانی و ملی عمل می­کند نه در امتداد ارسال پیام. موفقیت، نیازمند آن نوع رهبری و مهارت­های ادراکی است که مخالف ساختار تجربی محضی است که قبلاً هویت مردم، صنایع و کشورها را تعیین کرده­است.
● افراد، مهم هستند
استراتژی، همواره بعدی انسانی داشته و خواهد داشت. محدودیت­های انسانی، عدم اطمینان­های اطلاعاتی و پیچیدگی­ها، شامل ویژگی­های ساختاری محیطی هستند نه مشکلات بغرنجی که فناوری اطلاعات بهتر می­تواند آنها را حذف کند. فناوری، می­تواند تحلیل­های مناسبی برای حمایت از تصمیم­گیری عینی ارائه دهد، اما ازدیاد عناصر تکنولوژیکی، صرفاً باعث افزایش نیازهای اطلاعاتی برای یکپارچه­سازی می­شود.
عناصر اشتباهی استراتژی به‌خاطر خود استراتژی، یا داوری نادرست درباره تأثیر استراتژیک اجزا، هزینه هنگفتی را به‌دنبال دارد. مثلاً، صنعت داروسازی در حال پشت­سر گذاشتن فرایند دگرگونی عمیق و واکنش منفی شدید به فعالیت­های بازاریابی آن است. علت این امر، فقدان تفکر استراتژیک نسبت به کاربرد تبلیغات مستقیم به مشتری است. در حالی که ادعاهای حقوقی درباره ارزش کسب و کار شرکت DTC در سطح تاکتیکی صورت می­گیرد، تأثیر استراتژیک مصرف نزدیک به پنج میلیارددلار در سال بر ترفیع مصرف­کننده داروهای تجویزی باعث شده دروازه­های صنعت داروسازی به روی بازرسی و ایجاد محدودیت گشوده شود. تقریباً هر شرکت بزرگ دارو­سازی در ایالات متحده امریکا به‌دلیل اقدامات تجاری خود، مورد بازرسی­های متعدد فدرال و ایالتی قرار گرفته­است. موفقیت تاکتیکی ضرورتاً به معنای تحقق عملکرد استراتژیک موفق نیست.
اصول هدایت­کننده دگرگونی در صنعت داروسازی در واقع همان نیروهایی هستند که صنعت موزیک، صنعت خدمات بازاریابی، برنامه­ریزی نظامی و جامعه را دگرگون ساخته­اند. در تمام جنبه­های زندگی و فرهنگ، اندیشه­ها یا ایده­های قراردادی :"مرزها" معانی خود را از دست داده­­اند. این اتفاق، اشاراتی مهم در خود دارد. شرکت گوگل، نمونه­ای از شرکت­هایی است که می­فهمد چگونه با این پویایی رفتار کند. ما دیگراز ایجاد یک شبکه سراسری که در حاشیه دارایی­ها یا منابع اطلاعاتی شرکت قرار می­گیرد، راضی نیستیم. استراتژی­های تاکتیکی «به تنهایی مقاومت کن» برای عصر جدید کافی نیست. در چنین دنیایی، مهم­ترین موضوع این است که به خاطر بسپاریم استراتژی در سطحی سیستماتیک عمل می­کند و چارچوب فکری برای تفکر استراتژیک، از رویکردی کل­گرایانه جریان می­یابد که بیشتر هنر است تا تجزیه و تحلیل.
نویسنده : صابر مقدمی
منبع : ماهنامه صنعت خودرو


همچنین مشاهده کنید