جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نگاه خاتمی و احمدی نژاد به جامعه اطلاعات و عصر ارتباطات


نگاه خاتمی و احمدی نژاد به جامعه اطلاعات و عصر ارتباطات
«ورود به جامعه اطلاعات را فرصتی نو برای همه مردم جهان می دانیم» آنگونه که سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات در نشست اجلاس سران درباره جامعه اطلاعات در ژنو چنین سخنی را گفت. اینکه عصر ارتباطات عصر گفت وگو است و جامعه شبکه ای سامان دهنده نظام شبکه ای، باید چاره ای بیندیشیم که تبادل اطلاعات در جامعه اطلاعاتی به گفت وگو بینجامد و فاصله ها را کم کند. آیا این سخنان سرآغاز تحولی نو در ساختار جامعه ایران بود؟ آیا دغدغه ذهنی رئیس جمهور سابق موجب شد او از عصر اطلاعات سخن بگوید؟ یا اینکه تحولات جهانی و به تبع آن تاثیرات الزام آور آن برای کشورهای در حال توسعه؟ یا اینکه شناخت جامعه جهانی و پی بردن به این امر که فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزار توسعه ای کشور در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است؟ شاید هم، تمامی این موارد موجب شد ایران در دوران هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی به عصر اطلاعات ورود پیدا کند حتی اگر بیان تمامی این موارد به گونه ای باشد که بخواهیم کارنامه ای درخشان از فعالیت دولت قبل در زمینه جامعه اطلاعات و ارتباطات ارائه دهیم ولی باید توجه داشت ادامه دادن راه و توسعه دادن آنچه در ابتدا شروع شد در دولت نهم بسیار حائز اهمیت خواهد بود. اگرچه در دولت هشتم که شورای عالی اطلاع رسانی ایجاد شد، ایران حضوری فعال در اجلاس های بین المللی داشت، برنامه چهارم توسعه با رویکرد به دانایی محوری که مهم ترین ابزار آن فناوری اطلاعات و ارتباطات است، نوشته شد، بودجه های قابل توجهی به توسعه کاربری فناوری اطلاعات در کشور اختصاص یافت اما تشکیل شورای عالی فناوری اطلاعات، تشکیل ستاد بصری ۱۳ و تاکید بر تحقق دولت الکترونیکی از اقدامات دولت نهم به حساب می آید هر چند که بی مهری های این دولت قابل توجه بوده و مدیرانش سعی داشتند با ارائه آمارها در زمینه های دیگر سرپوشی بر بی مهری های خود بگذارند.
● تفاوت دو درک از جهان پیش رو
«آیا اکنون که با دگرگونی بزرگی در ارتباطات رو به رو شده ایم و می توانیم به کاهش فاصله ها امیدوار باشیم؟» شکافی که پیش از این، ایران بسته، محدود و البته در حال سازندگی از دوران جنگ و انقلاب با آن مواجه کرده بود؛ شکافی که هر روز با توسعه فناوری ها در کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه مانند هند و مالزی عمیق تر می شد. هادی خانیکی یکی از یاران نزدیک رئیس دولت اصلاحات که ادامه دهنده ایده گفت وگو و همچنین کاربرد آن در عصر اطلاعات است درباره دیدگاه دولت اصلاحات و چگونگی ورود ایران به عصر اطلاعات می گوید: «یکی از اولین ایده ها و رویکردهایی که آقای خاتمی به لحاظ نظری حتی قبل از ریاست جمهوری دنبال می کرد تاکید بر مقوله گفت وگو به طور عام و گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها به طور خاص بود که نتیجه طبیعی چنین دیدگاهی توجه به جهان جدید و گشودگی افق ها و به تعبیر گادامر «درهم تنیدگی افق ها» است و به طور طبیعی متغیرهایی که امکان گفت وگو را فراهم می کند بنابراین می شود گفت توجه آقای خاتمی در عالم نظر و ورود جنبه های نظری در عالم عمل و اجرا معطوف به عناصری بود که به لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری گفت وگو را در این جهان ممکن می کرد. مساله ورود به عصر اطلاعات و ویژگی های آن در این دیدگاه در کانون توجه قرار گرفت. به طور حتم یکی از عواملی که گفت وگو را در این جهان ممکن کرده، افزایش و گسترش ارتباطاتی است که اساساً به گفت وگو منتهی می شود.»
از همین رو از نگاه دولت قبل همه تحولاتی که در حوزه ارتباطات و اطلاعات در حال رخ دادن بود از دیدگاه گفت وگویی یک فرصت به شمار می آمد. همچنین اگر بخواهیم چنین دیدگاهی را در رویکردهای نظری و برنامه های عملی سید محمد خاتمی درک کنیم، می توانیم آن را در برنامه توسعه سوم و به دنبال آن در گام هایی که در نهایت منجر به برنامه چهارم توسعه شد، ببینیم. برنامه ای که بر محور دانایی نوشته شد و این دانایی محوری نیز گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در همه زمینه ها بود اما دولت خدمتگزار با رویکرد گفت وگو یا دانایی وارد عصر اطلاعات نشد. این دولت صرفاً به دلیل الزام های قانونی در برنامه چهارم به این حوزه ورود پیدا کرد.
● دغدغه های دو رئیس جمهوری درباره بشریت
سال ۸۷ سیدمحمد خاتمی رئیس موسسه بین المللی گفت وگوی تمدن ها در دانشگاه وین باز هم به دغدغه های ذهنی خود در مورد گفت وگو و عصر اطلاعات پرداخت. وی در این سخنرانی اعلام کرد: «جهان پیش روی ما دارای ارتباطی فشرده تر از گذشته و حرکتی شتابزده تر می شود در نتیجه به مبانی و معیارهای مشترک ما برای بهتر زیستن، بیشتر نیاز پیدا می کنیم. جهانی شدن و ورود به عصر اطلاعات را چه فرصتی برای نوع بشر و چه تهدید با ترکیبی از فرصت و تهدید برای او قلمداد کنیم، نیازمند موازینی جهانی در حوزه اخلاق است.» در همین سال محمود احمدی نژاد نیز در دانشگاه کلمبیا به دغدغه ذهنی خود البته نه به عنوان گفت وگو بلکه خدمت به بندگان خدا و مهرورزی اشاره کرد. او گفت: «متاسفانه در جهان امروز قدرتمندان زورگو بسیاری از عالمان و علوم مختلف را در اختیار خویش گرفته اند تا ملت ها را چپاول کنند و همه فرصت ها را در انحصار خود بگیرند.» با شنیدن این سخنان این سوال مطرح می شود که آیا ورود به عصر اطلاعات تحقق جامعه اطلاعات و ارتباطات نمی تواند انحصار علم را از دست دیگر کشورها خارج کند به هرحال در روزهایی که محمد خاتمی بی درنگ دعوت حضور در اجلاس سران درباره جامعه اطلاعات، نشست سازمان علمی فرهنگی ملل متحد( یونسکو) و مجمع جهانی داووس را برای بیان دیدگاه های خود در زمینه گفت وگو و عصر اطلاعات می پذیرفت، محمود احمدی نژاد در اجلاس هایی شرکت می کند که ویژگی مشترک و غالب آنها داشتن اهمیت و بازتاب سیاسی است.
خاتمی در نشست های خود عنوان می کرد : «من در آغاز این هزاره از ضرورت گفت وگوی تمدن ها سخن گفتم و در عصر مجازی هم باید به گفت و گو میان تمدن ها همت گماریم » و در سوی دیگر احمدی نژاد می گفت: «اگر بشریت به بالاترین علوم مادی و معنوی دسترسی پیدا کند اما علما و دانشمندان پاکیزه نباشند، آن را در خدمت بشریت قرار نخواهند داد» آنگاه ممکن است چند حالت اتفاق بیفتد؛ محمد خاتمی ورود به عصر اطلاعات را فرصتی نو برای مردم جهان می دانست و تاکید بر این داشت که با ورود به جامعه اطلاعات و ارتباطات، فرآیند گفت وگو تسهیل می یابد. هر دو رئیس جمهوری ایران دل نگرانی هایی درباره وضعیت بشر داشتند اما یکی نابرابری در دسترسی و زیرساخت را دغدغه می دانست و دیگری از دلبستگی های مادی انسان سخن می گفت. دیدگاه خاتمی در زمینه حق دسترسی به اطلاعات و ارتباطات موجب شد در زمان او «لایحه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» به مجلس ارائه شود هرچند که این لایحه سرانجام با تعدیل هایی که داشت در نهایت کلیاتش به تصویب رسید و خاتمی معتقد بود باید به احقاق حقوقی نظیر حق توسعه، حق ارتباط و حق اطلاع پرداخته شود؛ موضوعی که به نظر می رسید احمدی نژاد چندان تمایلی به آن نشان نمی دهد.
تحلیل گفتمان خاتمی و احمدی نژاد درباره جامعه اطلاعات و ارتباطات اگرچه به سادگی فهمیدن اظهارات آنان در سخنرانی هایشان است اما این سادگی در برخی موارد موجب گمراهی نیز می شود به عبارتی در عین سادگی بسیار پیچیده است البته نباید فراموش کرد تاثیرات و اقدامات بین المللی و تغییر سیاست ها چندان بی تاثیر نیست. از طرفی اینکه هر کدام از آنها تحت تاثیر خود بودند یا «دیگری» ( منظور از دیگری، افرادی است که در دولت وجود دارند) در نوع ادبیات و گفتمان هر کدام مهم است.
شاید بر همین اساس هادی خانیکی نوع گفتمان خاتمی را حتی به دوران تصدی او در وزارت ارشاد ارتباط داده و براین باور است که شناخت تحولات جهانی و پی بردن به آنچه در بیرون از مرزها می گذرد منجر به شکل گیری چنین دیدگاهی در شخص سید محمد خاتمی شده است. شاید اگر این دیگرانی که در اطراف محمود احمدی نژاد قرار دارند این تفکر و ذهنیت را در او به وجود می آوردند که با آنچه در بیرون اتفاق می افتد آشنا شود شاید او نیز همچنان بر گفته خود در روزهای نخستین نشستن بر صندلی ریاست جمهوری پایبند بود ،جایی که اعلام کرد: «به نظر بنده تولید و به کارگیری موثر کلیه فناوری ها از جمله ICT جزء راهبردهای اساسی دولت کارآمد است.»
حامد شفیعی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید