جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


نقش سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه و رشد اقتصادی


نقش سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه و رشد اقتصادی
در این مقاله سعی شده است با بیان اهمیت بازارهای مالی و بیان انواع سرمایه گذاری خارجی منافع این فرایند یعنی جذب سرمایه گذاری خارجی در بازار بورس و سبد مالی و تهدیدات ناشی از آن, نقش آنرا در توسعه و کارایی بازار بورس و اقتصاد بیان نماید.
● مقدمه:
بدون شک دستیابی به رشد بلند مدت و مداوم اقتصادی در هر کشور، با تجهیز و تخصیص بهینه منابع سرمایه گذاری در اقتصاد ملی آن کشور امکان پذیر است و برای رسیدن به این هدف، بازارهای مالی گسترده و عمیق به ویژه بازار سرمایه کارآمد ضروری است.وبا توجه به اینکه یکی از راههای توسعه بازار سرمایه استفاده از توان سرمایه گذاری خارجی در سبد مالی است که در صورت برنامهریزی و عملکرد صحیح می توان به رشد و توسعه اقتصاد نیز نایل گشت.
● کارایی بازار پول و بازار سرمایه و اهمیت آن در توسعه اقتصادی
بازار کارآمد پول و سرمایه بازاری است که مکانیزم عمل آن به نحو مناسب موجبات استفاده بهینه از منابع کمیاب پولی و مالی را فراهم آورده و حصول به رشد مطلوب اقتصادی را ممکن سازد. بعبارت دیگر، در این بازارها بدلیل امکان دسترسی همگان به منابع کمیاب پولی و مالی تحت شرایط مشابه که از وجود رقابت سالم و اطلاعات فراوان نشات می گیرد، این اجازه به سرمایه گذار داده می شود که منابع پس انداز جامعه را در بهترین یا مطلوب ترین امکانات موجود سرمایه گذاری کند
در این محیط تعداد و تنوع ابزارهای مالی در حدی است که سرمایه گذار برحسب نوع سرمایه گذاری، مدت و خطر سرمایه گذاری و سلیقه خود می تواند با استفاده از یکی از این ابزارها، تحت شرایط مساوی و رقابتی نیاز مالی خود را با سهولت تامین نماید. در این محیط هیچ مصرف کننده ای بر دیگری رجحان ندارد.
● اشکال مختلف سرمایه گذاری خارجی
سرمایه گذاری بین المللی یا جریان سرمایه، در چهار شکل عمده انجام می شود:
الف) وامهای تجاری : وامهای بانکی به شرکتها یا دولتهای خارجی
ب) جریانهای رسمی : شامل کمکهای توسعه ای کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه
ج) سرمایه گذاری مستقیم خارجی : نوعی سرمایه‌گذاری بین‌المللی است که در آن شخصیت حقیقی یا حقوقی مستقر در یک کشور، سهم و منافع پایدار مرتبط با یک بنگاه مستقر در کشور دیگر را به خود اختصاص می‌دهد. سهم و منافع پایدار، عبارت است از برقراری یک ارتباط بلندمدت میان سرمایه‌گذار مستقیم و بنگاه و نفوذ قابل توجه سرمایه‌گذار در ادارة بنگاه. در این‌جا، معیار قابل استفاده برای تشخیص سرمایه‌گذاری مستقیم از انواع دیگر سرمایه‌گذاری این است که "سرمایه‌گذاری مستقیم زمانی صورت گرفته است که یک شخصیت حقیقی یا حقوقی ١٠ درصد یا بیش‌تر از سهام عادی یا حق رای مربوط به یک بنگاه ثبت شده یا معادل آن، مستقر یا مقیم در یک کشور، را از یک بنگاه ثبت نشده در اختیار داشته باشد." تمامی معاملات بعدی میان واحدهای زیر پوشش، ثبت شده یا ثبت نشده، در طبقه‌بندی سرمایه‌گذاری مستقیم قرار می‌گیرد. سرمایه‌گذاری مستقیم نیز خود به سهام سرمایه‌ای، درآمدهایی که به سرمایه‌گذاری مجدد اختصاص یافته‌اند و بقیه سرمایه تقسیم می‌شود. سهام سرمایه‌ای عبارت است از سهام سرمایه‌گذار در شعبه‌ها، واحدهای زیر پوشش و واحدهای وابسته به استثنای سهام ممتاز غیرشراکتی که به عنوان اسناد بدهی از آن استفاده می‌شود و بقیه سهم سرمایه‌گذار از کل سرمایه. سرمایه‌گذاری معکوس یا دادوستدهای متقابل در مجموعه مطالعات و تعهدات سرمایه‌گذاری مستقیم قرار می‌گیرد.
درآمدهایی که به سرمایه‌گذاری مجدد اختصاص یافته‌اند، عبارتند از سهم سرمایه‌گذار مستقیم از درآمدهایی که توسط واحدهای تابعه یا شرکت‌های وابسته به صورت سود تقسیمی‌توزیع نشده‌اند و یا درآمدهایی که از شعبه‌ها به سرمایه‌گذار مستقیم بازگردانده نشده است. بقیه سرمایه سرمایه‌گذار (یا معاملات اسناد بدهی بین شرکت‌ها) نیز تمامی دریافت‌ها و پرداخت‌های وجوه وام‌ها میان سرمایه‌گذاران مستقیم و واحدهای تابعه، شعبه‌ها و شرکت‌های وابسته را شامل می‌شود (سنگینیان، فخرآبادی، ۱۳۷۸).
د) سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی یا سرمایه گذاری خارجی در سبد مالی : سرمایه‌گذاریهای یک شخصیت حقیقی یا حقوقی مقیم در یک کشور، در اوراق بهادار یک بنگاه مقیم در کشور دیگر را در بر می‌گیرد. هدف از این نوع سرمایه‌گذاری، تحصیل حداکثر سود از طریق تخصیص بهینه سرمایه در یک پرتفوی بین المللی است این نوع از سرمایه‌گذاری خارجی، تنها در برگیرنده آن دسته از سرمایه‌گذاری‌هایی می‌شود که توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی خارجی، در اوراق بهادار و تنها به منظور کسب سود از طریق خرید و فروش این اوراق، صورت می‌گیرد(عبده تبریزی، ۱۳۸۲). بنابراین، آن دسته از سرمایه‌گذاریهای خارجی در اوراق بهادار که به منظور اداره یا مدیریت شرکت (بیشتر از ۱۰% کل سهام شرکت) انجام می‌شوند، مشمول این مفهوم قرار نمی‌گیرند. به عبارت دیگر، در این نوع سرمایه‌گذاری خارجی، برخلاف سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI)، سرمایه‌گذار در اداره واحد تولیدی نقش مستقیم نداشته و مسئولیت مالی نیز متوجه وی نمی‌باشد. علاوه بر ویژگی‌های ذکر شده، سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی دارای ویژگی‌های دیگری نیز می‌باشد که آن را از سایرانواع سرمایه‌گذاری خارجی متمایز می‌نماید. مهمترین ویژگی این نوع از سرمایه‌گذاری خارجی، فرار بودن آن است(بهکیش، ۱۳۸۰). به عبارت دیگر، سرمایه‌گذار خارجی (در صورت عدم وجود قوانین و مقررات مناسب ) در هر لحظه قادر است با فروش سهام یا اوراق بهادار، سرمایه‌اش را به کشور خود یا کشور ثالث منتقل نماید. در تاریخ بورسهای جهان، مصداقهایی از این موضوع که گاهی موجب ایجاد بحران برای کشور میزبان شده است، وجود دارد. همچنین، در این نوع سرمایه‌گذاری، معمولا سرمایه‌گذار به دنبال کسب سود و بازده زیاد در دوره زمانی کوتاه مدت بوده و در برخی موارد حتی در کشور میزبان حضور فیزیکی نیز ندارد. خرید اوراق قرضه و سهام شرکتها در معاملات بورس و قبوض سپرده در بانکهای خارجی، از انواع سرمایه‌گذاری در سبد مالی(FPI) هستند(موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، ۱۳۸۳).
منافع حاصل از سرمایه‌گذاری خارجی در بازار بورس اوراق بهادار
الف) بهبود کارایی بازار: سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی، با افزایش نقدینگی بازارهای سرمایه محلّی، تقاضای اطلاعات شفّاف، به موقع و با کیفیّت می‌تواند به بهبود کارایی بازار کمک نماید.
ب) افزایش نقدینگی بازار: با حضور سرمایه‌گذاران خارجی در بورس، پول اضافی وارد بازار بورس اوراق بهادار شده و در نتیجه، حجم معاملات بیشتر شده و قدرت نقدشوندگی بازار افزایش می‌یابدو این به جذابیت بازار بورس کمک کرده و انگیزه و تمایل سرمایه‌گذاران داخلی برای سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار افزایش می‌یابد و بدین گونه، این پدیده به صورت غیرمستقیم نیز به افزایش نقدینگی بازار منجر می‌گردد.
ج) بهبود زیرساختهای بازار:با ورود سرمایه‌گذاران خارجی تقاضا برای استانداردهای حسابداری با کیفیت، قوانین و مقررات مناسب و نیروهای واجد شرایط و قابل اعتماد افزایش یافته و به بهبود زیرساختهای بازار کمک می‌نمایند.
د) افزایش عمق بازار: با ورود سرمایه های خارجی و تقاضا برای ابزارها و خدمات مالی متنوع تر، عمق بازار نیز افزایش می یابد.
ذ) افزایش قیمت سهام و بهبود ساز وکارهای قیمت‌گذاری اوراق بهادار: این فرایندباعث افزایش تقاضا برای اوراق بهادار افزایش یافته و در نتیجه قیمت سهام افزایش می‌یابد
ر) ایجاد فضای رقابتی سالم: این فرایند علاوه بر افزایش نقدینگی، و...، فضای رقابتی سالمی در بازار بورس فراهم خواهد شد.
● منافع حاصل از سرمایه‌گذاری خارجی بر سرمایه‌گذاران داخلی
سرمایه‌گذاران داخلی به صورت مستقیم می‌توانند از دانش و تخصص مالی و سرمایه‌گذاری این دسته از سرمایه‌گذاران در پیش بینی تغییرات قیمت سهام و روند بازار، استفاده کنند.و به صورت غیرمستقیم بابهبود زیرساختها، افزایش نقدینگی و شفافیّت بازار بورس ورشد بازار منتفع خواهند شد.
منافع حاصل از سرمایه‌گذاری خارجی بر شرکتهای داخلی
مهمترین منفعت برای شرکتهای داخلی، کاهش هزینه سرمایه و تأمین مالی آسانتر و سریعتر می‌باشد. آزادسازی بازار سرمایه به کاهش هزینه نااطمینانی و ریسک منجر شده و در نتیجه هزینه دسترسی به سرمایه برای بنگاههای اقتصادی کاهش خواهد یافت. توسعه بازار اوراق بهادار در نتیجه ورود سرمایه‌های خارجی، ضمن بوجود آوردن امکان متنوع‌سازی دارایی‌ها، به افزایش نسبت بدهی به دارایی می‌انجامد که معنی آن امکان تامین مالی گسترده تر بنگاهها در بازار سرمایه می‌باشد؛: سرمایه‌گذاران خارجی با تقاضای عملکرد مدیریتی مطلوب و نظارت بر فعالیتهای مدیران، به بهبود نظام مدیریتی سازمانها کمک می‌نمایندالبته به مواردی مانند؛ افزایش شهرت شرکتها در داخل و در خارج ، امکان بازاریابی بهتر محصولات و امکان دسترسی و استفاده بیشتر از دانش مالی و سرمایه‌گذارینیز اشاره کرد..
● منافع حاصل از سرمایه‌گذاری خارجی بر کشور میزبان
سرمایه‌گذاری خارجی، با توسعه و بهبود بخشیدن به بازار بورس، می‌تواند آنرا در انجام بهتر وظایفش یاری نمایدبدین ترتیب که با افزایش نقدینگی بازار بورس اوراق بهادار حاصل این فریند بازار سهام با قابلیت بالای نقد شوندگی، سرمایه‌گذاری را با ریسک کمتر مواجه ، و جذابتر می شود؛ زیرا به پس انداز کنندگان اجازه می‌دهد که دارایی‌هایی - در قالب سهام - نگهداری کنند تا در زمان مورد نظر بتوانند آن را سریعاً بفروشند.
از طریق اعطای تسهیلات در سرمایه‌گذاری های بلندمدت‌تر و سودآورتر، بازارهای با نقدینگی بالا، تخصیص سرمایه را بهبود بخشیده و امکان رشد اقتصادی بلندمدت را فراهم می‌آورد. به علاوه بازار اوراق بهادار با کمتر‌کردن ریسک سرمایه‌گذاری و سودآورتر کردن آن، می‌تواند به پس انداز و سرمایه‌گذاری بیشتر منجر گردد. و این یعنی فعالیتهای تولیدی و مولد رونق گرفته و ایجاد اشتغال، بهبود شاخصهای اقتصادی و رفاه بیشتر مردم حاصل می‌گردد.با جذابتر شدن بازار سرمایه داخلی، از فرار سرمایه‌ها به خارج از کشور و یا انتقال آنها به بخشهای غیرمولد نیز جلوگیری می‌شود.
از دیگر منافع ،کمک به اجرای بهتر سیاستهای کلان اقتصادی دولت است. از جمله این سیاستها می‌توان به خصوصی‌سازی و مهار تورم و نقدینگی و تولید واشتغال اشاره کرد
● ابزارهای سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی
با توجه به منفع این فراین کشورها به روشهای مختلفی به بازگشایی بازار اوراق بهادار خود بر روی خارجیان، برای بهره مندی از منابع حاصل از آن، اقدام می کنند. می توان به موارد زیر اشاره کرد.
الف) داد و ستد مستقیم خارجیان در بازار سهام کشور میزبان
ب) سرمایه گذاری در انواع رسیدهای سپرده
ج) مشارکت در صندوقهای سرمایه گذاری کشوری
در بسیاری از کشورها ترکیبی از این سه روش برای پذیرش سرمایه خارجی در بازار اوراق بهادار استفاده می شود.
● تهدیدات بالقوه حاصل از سرمایه‌گذاری خارجی در بورس
این نوع از سرمایه‌گذاری خارجی، به دلیل ویژگی‌های آن علاوه برمنافع زیاد،دارای خطرات یا تهدیدهای بالقوه‌ای نیز می‌باشد که عدم توجه به آنها می‌تواند زیانهای جبران ناپذیری به همراه داشته باشد
ـ از آنجا که سرمایه‌گذاری خارجی در اوراق بهادار، بسیار فرار بوده و از حساسیّت بالایی نسبت به تغییرات و بحران‌های داخلی و بین المللی برخوردار است، می‌تواند به افزایش نوسانات و ناپایداری بازار بورس منجر گردد. به عبارت دیگر، چون سرمایه‌گذار خارجی (در صورت عدم وجود قوانین و مقررات مناسب) در هر لحظه می تواند با فروش اوراق بهادار خود، سرمایه‌اش را به کشور خود یا کشور ثالث منتقل نماید، در نتیجه در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور میزبان رو به وخامت گذارده و وارد دوره رکود می شود نمونه بارز این اتفاق در بحران جنوب شرق آسیا در سال ۱۹۹۷ مشاهده شد.
ـ با بیشتر شدن روابط متقابل و یکپارچگی این بازارها، احتمال سرایت بحرانهای جهانی و منطقه‌ای از کشوری که سرمایه ها از آن خارج می شود به کشور میزبان، افزایش می‌یابد. نمونه بارز آن بحرا مالی اخیربدلیل ارتباط پیچیده بسیاری از بازارهای اوراق بهادار، این بازارها دچار رکود و بحران شده اند.
ـ خطر افزایش مالکیت و کنترل خارجیان بر شرکتهای داخلی؛
ـ افزایش نوسانات نرخ ارز و نرخ بهره و خطر گسترده‌تر شدن دامنه رفتار مخرب سرمایه‌گذاران خارجی به دلیل دنباله روی سرمایه‌گذاران داخلی نیز قابل بحث می باشد.
● نقش سرمایه گذاری خارجی در توسعه اقتصادی از دیدگاه کلی
از نظر مالی، سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی در مقام اجزای جریان انتقال سرمایه می‌توانند با هدف تکمیل اندوخته‌های داخلی، به پرکردن شکاف مالی موجود کمک کنند. موضوع «چرخة بدهی »، نقش منابع مالی خارجی در پرکردن شکاف اندوخته سرمایه‌گذاری و تامین ارز مورد نیاز برای حمایت از دو پدیده رشد و توسعه را کاملاً ثابت کرده است. نقش جریان سرمایه در رشد منابع مالی، در مورد بازارهای نوخاسته طبق گزارشات صندوق بین الملی پول (IMF) امری بدیهی است بطوری که، همبستگی شدید و قابل قبولی میان جریان سرمایه و پدیده رشد وجود دارد، در طول سال‌های ١٩٩٣ تا ١٩٩٧ در تمام کشورها به جز کشورهای عمده صادرکننده سرمایه، مانند کویت و سنگاپور, ضریب همبستگی میان جریان‌های سرمایه به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی و میانگین سالانه نرخ‌های رشد، برابر با ٣٦ درصد بوده است. نقش منابع مالی خارجی در پدیده رشد می‌تواند مستقیم و از طریق تامین مالی سرمایه‌گذاری باشد که خود همیشه منشأ رشد است، و یا غیرمستقیم و از طریق افزایش جذب و مصرف که به نوبه خود باعث افزایش میزان سرمایه‌گذاری می‌شود، باشد. جریان سرمایه‌گذاری همچنین می‌تواند خدمات جانبی مختلفی را در قالب غیرمالی و از طریق گسترش فضای کسب و کار شرکت‌ها، برای اقتصاد کشور میزبان به ارمغان آورد. به علاوه، هنگامی‌که انجام فعالیت‌های اقتصادی خطرناک و نامطمئن باشد، سرمایه‌گذاران با پذیرفتن سهمی ‌از ریسک موجود می‌توانند باعث تشویق و ترغیب کارآفرینان به انجام فعالیتهای تولیدی شوند. اما از جنبه منفی قضیه می‌توان گفت که اگر هزینه این اقدام بیش از منافع آن باشد و به تراز پرداخت‌ها فشار وارد کند، استفاده از منابع مالی خارجی می‌تواند باری بر دوش اقتصاد کشور میزبان باشد. این هزینه در قالب سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی به شکل پرداخت بهره و سود سهام و در قالب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به صورت بازگرداندن پس‌اندازها و سود سرمایه‌گذاری‌ها به داخل کشور و واردات کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای است. تاثیر منفی دیگر استفاده از منابع مالی خارجی هنگامی ‌آشکار می‌شود که جریان سرمایه‌گذاری خارجی در یک رقابت نابرابر یا با انحصار اندوخته‌های داخلی، جای اندوخته‌های داخلی را در مجموع سرمایة شرکت‌ها به خود اختصاص دهد. علاوه بر این، ناپایداری یا برگشت سریع جریان سرمایه‌گذاری می‌تواند برای پدیدة توسعة اقتصادی زیان بخش باشد زیرا باعث افزایش میزان ریسک و تردید در میان سرمایه‌گذاران خواهد شد و بی‌ثباتی شدید متغیرهای اقتصاد کلان را در پی خواهد داشت.
● نقش سرمایه‌گذاری غیر مستقیم خارجی در توسعه اقتصادی
از آن‌جا که سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی شکل‌های مختلفی دارد نقش آن در پدیدة توسعه، هم می‌تواند مستقیم باشد و هم غیرمستقیم. سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی شکلی از تامین مالی است که اختصاص به بخش یا شرکت خاصی ندارد و هم شرکت‌های داخلی و هم شرکت‌های خارجی می‌توانند از آن استفاده کنند. گاهی سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی می‌تواند بوسیله افزایش میزان منابع مالی شرکت‌های داخلی، شرایط رقابتی‌تری را برای آن‌ها فراهم کندوموجبات حضور قدرتمندانه آنان را در عرصه بازار های بین المللی فراهم آورد.
البته برخی شکل‌های سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی مانند سرمایة اولیه، انتشار اولیة سهام در بازارهای داخلی و بین‌المللی سرمایه و انتشار اوراق قرضه شرکتی، ممکن است نقش مستقیم و ارزشمندی در تامین مالی سرمایه‌گذاری ایفا کنند. دیگر اشکال سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی همچون خرید اوراق بهادار و بیش‌تر انواع اوراق قرضه دولتی و ابزارهای مشتق، در بازارهای دست دوم داخلی توسط سرمایه‌گذاران خارجی، بر میزان ثروت داخلی و جذب هر چه بیشتر سرمایه، تاثیرگذار هستند و از این طریق به توسعهو رشد بازار سهام و نتیجتا کارایی بهینه آن وبه رشد اقتصادی می انجامند.
همچنین افزایش سرمایه ها از دو راه می‌تواند باعث افزایش میزان مصرف شود, نخست، افزایش ثروت حاصل از بالا رفتن ارزش دارایی‌ها، می‌تواند صاحبان ثروت را تشویق به افزایش مصرف کند، مگر آن‌که آن‌ها تصمیم بگیرند مازاد ثروت خود را در خرید بیش‌تر اموال و اوراق بهادار سرمایه‌گذاری کنند. دوم، خرید اموال از اتباع داخلی کشور موجب افزایش نقدینگی بانک‌ها و بالارفتن میزان اعتبار می‌شود. البته افزایش سطح دلبستگی مردم چیز بدی نیست، به شرطی که خود باعث افزایش میزان سرمایه‌گذاری‌ها شود اما اگر افزایش میزان اعتبار باعث افزایش تعداد فرصت‌های تامین مالی برای فعالیت‌های اقتصادی نامطمئن و خطرناک شود یا بر فشار تورم بیفزاید، اقتصاد کشور دچار رکود و عقب گرد خواهد شد. شایان ذکر است، افزایش مصرف نیز در بلندمدت به رشد درآمد و تولید و توسعه اقتصادی می انجامد.
همچنین سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی می‌تواند منافع جانبی مختلفی را از طریق افزودن بر میزان نقدینگی بازارهای سرمایه داخل کشور، فراهم کند و به استقرار پدیدة توسعه کمک کند. همین‌طورمی تواند به توسعة دیگر واسطه‌های مالی نیز کمک کند و باعث تقویت زیربنای مالی و گسترش روند واسطه‌گری مالی شودکه اثرات این پدیده بر عملکرد بازار سرمایه و توسعه اقتصاد نیز کاملا واضح می باشد.
سرمایه‌گذاری خارجی در سبد مالی همچنین ممکن است باعث افزایش نظارت بر نحوة کار شرکت‌ها شود؛ زیرا سرمایه‌گذاران خارجی خواهان شفافیت در نحوة عملکرد شرکت خواهند بود. این پیشرفت در بازارهای داخلی سرمایه می‌تواند میزان آورده سرمایه‌گذاران را در شرکت‌های جدید افزایش دهد و از این راه بر رشد اقتصادی تاثیر گذارد.
بیان منافع و اثرات مثبت این فرایند نباید ما را از جنبه منفی آن غافل نماید بطوری که این اثرات منفی میتواند که هزینه‌های عملیات تامین مالی را بیش‌تر از منافع آنبر اقتصاد تحمیل کند. لذا مدیران ارشد و کارشناسان و سیاستگذاران نبایستی از این موضوع قافل باشند و با برنامه ریزی مناسب و دقیق علاوه بر برخورداری از این مزایا و توسعه و تعالی بازار سرمایه موجبات شکوفایی اقتصاد ملی را فراهم آورند.
نویسندگان:
هادی فخر فاطمی
کارشناس ارشد اقتصادانرژی، دفتر اقتصاد وزارت کشور
سارا وفایی
کارشناس ارشد اقتصاد ،اداره کل تحقیق وتوسعه بانک کشاورزی
منابع فارسی
۱- اکبریان، رضا، سرمایه‌گذاری خارجی و نقش آن در توسعه اقتصادی، مجله اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره ۲۰۶- ۲۰۵، ۱۳۸۳، ۱۵۹- ۱۵۰
بهکیش، محمد مهدی، اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن، چاپ اول، تهران، چاپ سعدی، ۱۳۸۰-۲
عبده تبریزی، حسین، بین المللی شدن بورس اوراق بهادار تهران، مجله بورس، شماره ۳۹،۱۳۸۲ ۱۰-۲ -۳
۴-موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، سرمایه گذاری خارجی ( فرصت ها ، چالش ها )، چاپ اول، تهران، موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد،۱۳۸۳
۵-مهدوی، ابوالقاسم، تحلیلی بر نقش سرمایه گذاری خارجی در رشد اقتصادی، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ۶۶
۶- وفایی سارا مطالعه تطبیقی سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی در بازار سرمایه ایران وکشورهای حوزه خلیج فارس پایان نامه کارشناسی ارشد اقتصاد ۱۳۸۷
- منابع لاتین
Evans, Kimberly, Foreign Portfolio Investment and Direct Investment, ۲۰۰۲, Retrieved from: www.OECD.org
International Monetary Fund, World Economic Outlook, May ۱۹۹۶, Retrieved from: www.IMF.org
منبع : آرونا


همچنین مشاهده کنید