شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


توسعه۲۰ میدان بعد از انقلاب توسط نیروهای داخلی و بدون استفاده از بیع متقابل


توسعه۲۰ میدان بعد از انقلاب توسط نیروهای داخلی و بدون استفاده از بیع متقابل
آن چه که در پی می‌آید گزیده گفت و گویی است که بادکتر حسن شکرالله زاده بهبهانی، مدیرامور فنی شرکت مناطق نفت خیز جنوب و عضو اصلی هیئت مدیره این شرکت انجام شده و از سوی روابط عمومی شرکت مناطق نفت خیز جنوب انتشار یافته است.
● دستاوردها و چالش‌های فراروی شرکت مناطق نفت خیز جنوب
هم اکنون ۸۰درصد نفت کشور در مناطق نفت خیز تولید می شود و بزرگ ترین پروژه ها در رابطه با تزریق گاز در مناطق نفت خیز انجام می گیرد. روزانه چیزی حدود یکصد میلیون متر مکعب گاز به چاه ها تزریق می شود و روزانه یکصد و پنجاه هزار بشکه، مایعات گازی در این شرکت تولید می شود.
به طور کلی اگر بخواهم اشاره ای داشته باشم، می توان گفت که نماد یک قرن تجربه ی صنعت نفت در مناطق نفت خیز تجلی یافته. برای ارایه ی یک نمای کلی خدمت شما و خوانندگان باید بگویم، شرکت ملی مناطق نفت خیز در پهنه ی چهار استان خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر و فارس، در وسعتی حدود چهارصد هزار کیلومتر مربع فعالیت می کند. در حال حاضر، مسئولیت توسعه و تولید شصت میدان نفتی و گازی را به عهده دارد.
دو هزار چاه نفت فعال را مدیریت می کند. حدود یکصد و پنجاه کارخانه ی بهره برداری و تقویت فشار گاز و نمک زدایی و گاز مایع را اداره می کند. حدود هفده هزار کیلومتر خطوط انتقال بین چاه ها، واحدهای تولیدی و انتقال به میادین صادراتی است. حدود ۵۵۰ تانک و برج در تاسیسات ما وجود دارد. حدود ۶۰۰ توربین کمپرسور نیز هم اکنون فعال است و اگر بخواهیم مثالی در این باره بزنیم، بدین می ماند که سیصد هواپیمای ایرباس همزمان درحال پرواز باشند. همچنین حدود نهصد ایستگاه انتقال برق و حدود یکهزار دستگاه ماشین آلات سنگین دوار درحال کار است.
نکته‌ی دیگر که بسیار مهم است، ویژگی های مربوط به مناطق نفت خیز است. اولاً، بزرگ ترین سازمان های تخصصی ما در بخش بالادستی در این شرکت وجود دارد. یعنی بزرگ ترین سازمان مهندسی مخازن، بزرگ ترین سازمان مهندسی حفاری، بزرگ ترین سازمان زمین شناسی گسترش کشور، بزرگ ترین سازمان گاز مایع و سازمان هایی از این دست در این شرکت وجود دارد.
باید توجه داشته باشید بسیاری اوقات، مسایل مربوط به نفت کشور توسط کارشناسانی مطرح می شود که در مناطق نفت خیز به کار اشتغال دارند. باید از این افراد بپرسیم که چرا چنین است و پاسخی که دریافت می کنیم بسیار ساده است، زیرا که این کارشناسان در مرکز تجربه های نفتی کشور قرار دارند؛ در منطقه ای که بالاترین تشکل سازمانی برای پاسخ گویی به نیازهای کشور قرار دارد.
علاوه بر همه اینها در حال حاضر، مناطق نفت خیز، تقریبا خوراک تمام پالایشگاه های کشور را تامین کرده، بخش اعظم نفت مرغوب صادراتی را هم تامین می کند. در حال حاضر، ۹ شرکت را تحت پوشش دارد، پنج شرکت بهره برداری و چهار شرکت خدماتی-تخصصی (پشتیبانی).
نکته ی مهمی که باید بدان اشاره داشته باشم این است که مرکز تمامی این فعالیت ها در استان های کمتر توسعه یافته است که از نظر شرایط اقلیمی دارای شرایط مناسبی نیستند و همین امر، به دشواری اجرای کار می افزاید؛ زیرا بدی آب و هوا می تواند منجر به تحمیل هزینه های بسیار شود. برای مثال، فعالیت یک توربین در دمای پنجاه درجه ی سانتی گراد با کارکرد همان دستگاه در دمای طبیعی، تفاوت های بسیاری خواهد داشت. چه از نظر هزینه های جاری، چه از نظر استهلاک، چه از نظر سرمایه گذاری و چه از نظر هزینه ی نیروی انسانی.
مهم ترین مسئله ای که باید بدان اشاره کرد این است که مناطق نفت خیز جنوب از زمان تولید صنعت نفت در ایران بزرگ ترین دانشگاه تربیت نیروی انسانی کشور بوده است و می تواند چنین ویژگی سازنده ای را در منطقه نیز گسترش دهد.
با توجه به انواع مخازنی که در کشور است و مدیریت این مخازن، چه زیرزمینی و چه سطح الارضی و مشکلات و مسایل پیش رو موجب می شود که از لحاظ تجارب و پرورش نیروی انسانی، حاوی شاخصه های بسیار ارزشمندی باشد، نکته ی مهم دیگر این است که امروزه در صنایع نفت شاهد مشکلاتی از نظر نیروی انسانی در سطح جهان هستیم.
و وجود نیروهای انسانی ما در مناطق نفت خیز، خود نعمت بزرگی است که باید ارج گذاشته شود. این ها کسانی هستند که در بدترین شرایط آب و هوایی و بدترین شرایط سیاسی – اجتماعی در این منطقه ی صعب و سخت به کشورشان خدمت می کنند و ما وظیفه داریم ارزش زحمات آن ها را دانسته و نگذاریم برای پیش پا افتاده ترین نیازها مانند وجود یک کولر گازی، شرایط برای آن ها غیر قابل تحمل شود. تمامی تلاش بایستی بر حول این محور حرکت کند که هر چه بیشتر بتوانیم به جذب نیروهای توانمند بپردازیم و آنها را حمایت کنیم تا صنایع عظیم نفت و گازمان حمایت شود. و در این فرصت به عنوان عضوی کوچک از این مجموعه بزرگ، وظیفه ی خود می دانم تا قدردانی خود را از تمامی همکاران محترم در منطقه اعلام کنم و امیدوار باشم که هر روز شرایطی بهتر از روز قبل برای انجام فعالیت ها و مناسبات زندگی آن ها را فراهم آید.
باید بگویم ۷۰ تا ۷۵ درصد ذخایر ما در هشت میدان بزرگ قرار دارد که عبارت است از چهار میدان بزرگ (اهواز، آغاجاری، مارون و گچساران) و میادین متوسطی همچون بی بی حکیمیه، فارسی، رگ سفید و کرخه و مابقی مخازن ما که حدودی سی مخزن می شود، نقشی بسیار کمتر در این میان دارند. ما وقتی روی این میادین کار می کنیم واقفیم که این کار، تبعات خاص خود را دارد. تبعاتی که به نحوه ی تولید و توزیع اثر بخش خواهد بود. به عبارت دیگر، اینها باعث می شود که تاسیسات در یک جا متمرکز باشد و این تمرکز از لحاظ فنی ایجاد ظرفیت هایی خواهد کرد که از این ظرفیت های موجود می توان برای توسعه ی مخازن جدید بهره گرفت.
در رابطه ی با چگونگی مخازن باید گفت که سه گروه مخزن وجود دارد. گروه نخست، مخزن آسماری را داریم، در گروه دوم،مخزن بنگستان و در گروه سوم، مجموعه ای از مخازن را که به عنوان گروه خامی شناخته می شود.
این مخازن با توجه به عمق خود دارای کیفیت متنوعی، هستند چه از نظر کیفیت نفت و چه از نظر کیفیت سنگ مخزن.
این گوناگونی ها شرایط فنی و اقتصادی خود را دارد. به عنوان مثال، برای حفر یک چاه عمیق باید یک دکل مرتفع را بر سر چاه نصب کرد. وقتی درباره ی مخزن صحبت می کنیم در واقع داریم درباره ی یک سنگ بزرگ صحبت می کنیم. بگذارید با یک مثال، تصویری روشن به شما بدهم. هنگامی که به سراغ مخزن اهواز می روید، در واقع به سراغ تکه سنگی رفته اید با طول هفتاد کیلومتر و عرض چهل کیلومتر و ارتفاع یکهزار متر، حالا می توانید تصور کنید وقتی ما می گوییم مخزن، با چه پدیده ای در عمق سه – چهار کیلومتری زمین رو به رو هستیم.
دیگر اینکه باید بگویم سنگ مخزن همچون آجری که در آب خیس خورده باشد حاوی سیال است و نفت و گاز در خلل و فرج این سنگ قرار دارد.
تمامی این عوامل، نشان دهنده ی آن است که برای دستیابی به این منابع و تولید و توزیع از مخازن، علوم مختلفی باید به کار گرفته شود و اشاره به این نکته نیز قابل توجه است که مخازن هر چه عمیق تر باشند از لحاظ خواص سنگ معدنی ضعیف تر و از نظر کیفیت نفت نیز دارای مشکلات بیشتری است. چرا که در چنین شرایطی، کیفیت نفت به دلیل ترش بودنش، یعنی داشتن گوگرد زیاد، کاهش خواهد می یابد و باید دانست که هر ویژگی و تفاوت و تغییری، نوع مدیریت و اداره ی خاص خود را برای آن مخزن طلب می کند.
خوشبختانه بخش اعظم ذخایر ما در منطقه ی آسماری قرار دارد که این ذخایر دارای مخازن کم عمق تری است. و حدود ۱۵ الی ۱۷ درصد از ذخایر ما در حوزه ی مناطق نفت خیز از عمق بیشتری برخوردارند که دستیابی به آنها نیز امکان پذیراست، منتها با توجه به این امر که ما به اعماق پایینتر می رویم و دستیابی به این اعماق، مشکلات خاص خود را دارد باید که با برنامه ریزی بهتر و ساماندهی مناسبتر به سراغ این لایه ها برویم.
و موضوع دیگری که توجه به آن ضروری می نماید این است که ۹۰ درصد از مخازن شناخته شده ی ما در مناطق نفت خیز و به طور کلی در مخازن کشور، مخازن کربناته است. اگر بخواهیم برای درک بهتر خوانندگان این سنگ ها را تقسیم بندی کنیم، باید بگوییم که سنگ های کربناته از نظر فنی با ۱۰ درصد دیگر سنگ های مخازن کشور که مخازن شنی هستند تفاوت دارد، مثل مخازن اهواز، شادگان و چشمه خوش.
حال به چگونگی این تفاوت می پردازیم. چنانکه می دانید یکی از عواملی که روی میزان بازیافت اثرگذار است، نوع سنگ مخزن است. از مسایل فنی و میزان سرمایه گذاری در این امور که بگذریم. باید توجه خود را معطوف به مخازن کربناته کنیم که تنها یک درصد ذخایر جهان را در خود جای داده است و دستاورد های علم هنوز پاسخگوی میزان تولید در این مورد نیست.
پس آنچه که باید بدان توجه داشت، پیچید گی ها و دشواری های کار کارشناسان در این حوزه است. به طور کلی از لحاظ کار مبنای توسعه مخازن با توسعه پالایشگاه و پتروشیمی متفاوت است. چرا که شما با بررسی امروزة مخزن بایستی برای یکصد سال آینده به برنامه ریزی بپردازید، زیرا برنامه ریزی در یک حلقه ی تخمین اجرا و اطلاع انجام می شود و شما مرتباً باید حرکت خود را از نظر اطلاعاتی، بهینه کنید. پس برای اداره ی درست مخزن نیازمند یک مدیریت و ساختار خاص خواهید بود.
ما قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شش میلیون بشکه از این مخازن تولید داشته ایم. اگر چه ما تنها برای دو ماه شش میلیون بشکه تولید داشته و مابقی تولیدمان حدود پنج میلیون بشکه بوده است. و این پنج میلیون بشکه هم از بیست و چهار مخزن استحصال شده و اگر بخواهیم دقیق‌تر به این مسئله توجه کنیم باید بگویم که هفتاد و چهار درصد آن تولید تنها از چهار مخزن بزرگ اهواز، مارون، گچساران و آغاجاری انجام گرفته و به دلیل رسوبی بودن این مخازن هم تولید آسانی داشته ایم و هم از نظر اقتصادی هزینه ما مناسب بوده است.
بعد از پیروزی انقلاب در حوزه ی مناطق نفت خیز جنوب حداقل از چهل و چهار میدان نفت و گاز تولید می کنیم، و این بدان معنا است که پس از انقلاب، حدود بیست میدان جدید نفتی را توسعه داده ایم و توجه به این امر، حایز اهمیت است که توسعه انجام شده در مناطق نفت خیز بدون حضور هیچ نیروی متخصص بیگانه و تنها با اتکا به نیروهای خودی و بر اساس آخرین استانداردهای مهندسی و توسط شرکت های داخلی انجام شده است. یکی از مطالب جالب توجه مربوط می شود به کتاب های مرجع درباره ی مسایل هیدروکربوری. شما به سراغ هر کتاب مرجعی که بروید در آن جا حضور مطالب مربوط به ایران و دانشمندان ایرانی را مطالعه خواهید کرد. به معنای دیگر باید گفت بیشترین دانشمندان شناخته شده در این عرصه، ایرانی اند.
همان طور که قبلاً اشاره کردم ۹۰ درصد ذخایر ما در مخازنی با سنگ های کربناته قرار دارد و ایران یکی از کشورهایی است که در این امر سرمایه گذاری کرده و بر اساس پیشرفته ترین استانداردها به توسعه ی امور پرداخته اند. بگذارید با این پرسش ها ادامه دهیم که توسعه ی مخزن یعنی چه؟ الگوی توسعه چیست؟ و آیا الگوی توسعه متضمن هزینه ی مالی بسیار است و ما چه کاری می توانیم انجام دهیم تا توسعه شکل گیرد؟برای دریافت بهتر خوانندگان به ارایه مثالی بسنده می کنم.
یکی از چاه های گچساران که روزگاری به تنهایی یکصدهزاربشکه تولید داشت، اکنون چیزی حدود دو هزار بشکه تولید دارد، با توجه به اینکه این میدان هم اکنون تحت تزریق گاز بوده و دارای فشاری تثبیت شده است حالا اگر بخواهید معادل آن یک حلقه چاه تولید داشته باشید چاره ای ندارید جز اینکه پنجاه حلقه چاه حفر کنید و پنجاه حلقه چاه، یعنی ایجاد پنجاه خط لوله و یک واحد بزرگ تر. البته بحث تولید صیانتی تنها به تزریق گاز در مخازن خلاصه نمی شود. در مخازن لایه ای شما باید شیوه های مختلفی را به کار ببرید و لایه ها را متناسب تولید کنید. در غیر اینصورت، تولید بعضی از لایه ها دچار مشکل خواهد شد. قبل از انقلاب تنها به اهداف اقتصادی پرداخته می شد و اهداف صیانتی در برنامه ی آن ها قرار نداشت. هدف از تولید صیانتی این است که ذخیره را افزایش دهد، یعنی اینکه حداکثر میزان هیدروکربوری قابل استحصال را افزایش دهد، ضمن اینکه در لایه نو گچساران حتی یک چاه تولیدی هم زده نشده است به دلیل اینکه کیفیت سنگ مخزن اجازه نمی دهد و چون هدف، اقتصادی است شما در محلی به حفر چاه اقدام می کنید که روزانه هفت هزار بشکه تولیدتان باشد و هرگز به حفر چاهی اقدام نمی کنید که روزی تنها دویست بشکه نفت عاید شما کند. شما زمانی اقدام به سرمایه گذاری خواهید کرد که بخواهید کل مخزن را توسعه دهید.
به عبارتی، حتی تولید از میادین قدیمی هم از لحاظ عملیاتی و هم از نظر درون مخزنی پیچیده تر شده است. ضمن اینکه با تولید نفت و استخراج نفت قابل استحصال، سر و کله سیالات مزاحم پیدا می شود؛ از سوی دیگر با توجه به مباحث رایج زیست محیطی ما بحث شیرین سازی نفت مطرح شده است که تا قبل از انقلاب چیزی به این نام وجود نداشت.
به دو نکته ی دیگر اشاره می کنم. نخست اینکه بر اساس مطالعات موجود چنانچه این میادین از ابتدا با یک دیدگاه صیانتی تولید می شد، ما اکنون از لحاظ تولید در وضعیت مناسب تری بودیم. یعنی اینکه تولیدمان بیشتر بود و ذخایرمان هم بیشتر. نکته ی دوم اینکه بر اساس برنامه ریزی که قبل از انقلاب وجود داشت، تولید نفت از میادینی که در اختیار مناطق نفت خیز است در حدود سال های هفتاد به حدود دو میلیون بشکه در روز می رسیده است. در حالی که هم اکنون ما از همین میادین، چیزی روزانه حدود سه میلیون بشکه تولید می کنیم.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید