جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

فرشته مرگ


فرشته مرگ
بحث در مورد اصول اخلاقی و قانونی بودن مرگ داوطلبانه (اتانازی) بیشتر در نیمه آخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم مطرح شد. بسیار قبل‌تر از آن رومی‌ها و یونانیان باستان اعتقاد داشتند که نباید به هر قیمت زندگی را حفظ کرد و براساس همین اعتقاد نسبت به خودکشی افرادی که امیدی به درمان آنان وجود نداشت نرمش نشان می‌دادند...
توماس مور، فیلسوف انگلیسی قرن شانزدهم در تعریف جامعه آرمانی می‌گوید جامعه‌ای آرمانی است که مرگ افرادی که رنجی طاقت‌فرسا از بیماری لاعلاج را تحمل می‌کنند را فراهم سازد، ولی تنها در صد سال اخیر بود که موضوع مرگ داوطلبانه و قانونی شدن آن به صورت جدی مطرح شد. با وجود آنکه سال‌هاست مساله کمک به خودکشی تحت شرایط خاص در سوییس صورت قانونی به خود گرفته است، هنوز تا همین اواخر در هیچ کشوری قانون (اتانازی) تصویب نشده بود. در دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ قرن بیستم برخی دادگاه‌ها در هلند احکامی صادر کردند که براساس آن هیچ پزشکی به دلیل کمک به مرگ داوطلبانه بیماران تحت تعقیب قانونی قرار نگیرد (گریفیت ۱۹۹۸) و شرایطی تصویب شد که پزشک در صورت احراز آنها بتواند به افرادی که امید به بهبود و کاهش رنج غیرقابل تحمل آنها وجود ندارد و با آگاهی و تصمیم فردی و مشورت با پزشکان دیگر مایل به پایان داوطلبانه حیات رنج‌آور خود هستند، کمک کند. اکنون گره مساله در تعریف داوطلبانه (Voluntary) خودکشی است. به معنی اینکه فرد برای تصمیم به پایان حیات خود و تقاضای قانونی برای آن توان ذهنی کافی داشته باشد. اگر فرد نتواند تمایل صریح به پایان حیات خود را اعلام کند و یا توان ذهنی کافی برای تجزیه و تحلیل این تصمیم را نداشته باشد با هر وضعیت دردناکی هیچ مقام دیگری نمی‌تواند در جای قضاوت و تصمیم‌گیری قرار گیرد. پس از سال‌ها بحث و بررسی و به خصوص با در نظر گرفتن اصول اخلاقی که در مورد (اتانازی) بسیار مهم تلقی می‌شوند شرایطی برای آن تعریف شده است.
پس از احراز این شرایط مسوولان باید اجازه رسمی، قانونی و پزشکی برای کمک به خودکشی بیمار را صادر کنند. طرفداران اتانازی عقیده دارند این شرایط به حدی محدود است که بسیاری موارد از آن مستثنا می‌شوند و براساس قانون، تنها بیماران مبتلا به بیماری‌های کشنده می‌توانند کاندید مرگ داوطلبانه شوند و آنان که بر اثر تصادف دارای نارسایی‌های جدی مزمن هستند و یا بیمارانی که در مراحل اولیه آلزایمر هستند شامل این پنج اصل اولیه نمی‌شوند. با این حال معترضین به محدودیت شرایط معتقدند حتی با وجود این پنج اصل، کمک به بیماران مبتلا به بیماری‌های کشنده داوطلب اتانازی آسان نیست. در مورد شرط دوم به صورت طبیعی و براساس یافته‌های پزشکی زمان احتمالی مرگ اکثریت بیماران را به طور تقریب می‌توان پیش‌بینی کرد، ولی به گزارش خبرنگاران جنجالی در مورد بهبود معجزه‌آسای بیماران در معرض مرگ چه‌قدر می‌توان تکیه کرد؟ آیا واقعا به دلیل اعتقاد به معجزه الهی مرگ داوطلبانه افرادی که ادامه حیات دردناک خود را نمی‌توانند تحمل کنند را می‌توان به تاخیر انداخت؟ بسیاری که شرط سوم را محدود کننده می‌دانند می‌گویند تنها درد غیرقابل تحمل نباید مجوز انجام اتانازی باشد. به عنوان مثال در کشور هلند قانون‌گذاران اعتقاد دارند علاوه بر درد وابستگی دایمی افراد برای ادامه حیات به دیگران یا وسایل پزشکی نیز از شرایط انجام اتانازی است. طرفداران این نظریه می‌گویند شاید بتوان با استفاده از دارو یا روش‌های دیگر درد بیماران محتضر را به نوعی تسکین داد، ولی گاهی عوارض جانبی بیماری حتی بیش از درد حیات بیمار را غیرقابل تحمل و کیفیت حیات را دگرگون می‌کند.
● ملاحظات اخلاقی مرگ داوطلبانه
مساله مهم در مباحثات اخلاقی اتانازی احترام به تقاضا، استقلال فردی و انتخاب افراد تا وقتی که این انتخاب ضرری برای دیگران نداشته باشد، است. این حرمت بخش ارتباطی مستقیم با دارا بودن صلاحیت و توان فکری افراد دارد. مردم در مورد مهم‌ترین تصمیم زندگی‌شان یعنی تصمیم در مورد قطع یا ادامه حیات باید طبق اعتقادات و تفکرات خاص خود تصمیم بگیرند. در بحث درباره استقلال یا تصمیم فردی طرفداران اتانازی عقیده دارند از آنجا که مرگ، بخشی از پروسه حیات است فرد خودآگاهانه مسوولیت ادامه و یا زمان خاتمه آن را باید انتخاب کند. بسیاری از افرادی که به مرگ داوطلبانه فکر می‌کنند تنها نگران درد غیرقابل تحمل یا ترس از مراحل آخر زندگی نیستند. آنان به عزت نفسی می‌اندیشند که در تمام طول حیات با آنان بوده است و می‌خواهند تا آخرین دم آن را حفظ کنند. مداخله ابزارهای پیشرفته برای ادامه حیات گرچه دلگرم‌کننده و امیدبخش است، گاه باعث ادامه زندگی می‌شود که با از دست دادن توان فیزیکی و هوش و آگاهی بیمار غیرانسانی است. برای این سوال که چه موقع افراد به این مرحله می‌رسند، هیچ پاسخ روشنی وجود ندارد. مخالفین مرگ داوطلبانه گروه‌های مختلفی هستند. برخی از آنها اعتقاد به بررسی بیشتر شرایط قانونی کردن اتانازی دارند و اصل مساله را به نوعی قبول کرده‌اند. برخی دیگر که بیشتر دولت‌های مذهبی از این دسته هستند طرح مساله را از نظر مذهبی و اخلاقی غیرقابل قبول می‌دانند.
۱) در اعتراض به یکی از علل اتانازی که درد طاقت‌فرسا است مخالفین عقیده دارند با توجه به پیشرفت‌ داروها و روش‌های دیگر پزشکی تسکین درد، این دلیل هر روز کم‌رنگ‌تر می‌شود.
۲) هرگز نمی‌توان به طور قطعی قضاوت کرد که تصمیم فرد برای پایان زندگی آگاهانه، پایدار و با استفاده از تمام صلاحیت و توان مغزی بوده است.
۳) در یک بحث فلسفی و با تعبیر اصل سنتی (نظریه تاثیر و تاثر دوگانه) تنها در صورتی می‌توان یک عمل بد را مجاز دانست که الف) عوارض جانبی آن مستقیما به حصول نتیجه کمک کند. ب) عمل از نظر اصول اخلاقی خوب یا حداقل خنثی باشد. بر اساس این اصل فلسفی مثلا می‌توان برای بیماری که درد مهلک دارد با وجود عوارض جانبی درازمدت مورفین تزریق کرد ولی نمی‌توان با تجویز بیش از اندازه همین دارو باعث مرگ آنی بیمار شد.
۴) برخی عقیده دارند انجام مرگ داوطلبانه غیرفعال که در آن توقف دستگاه‌هایی که باعث طولانی‌تر شدن حیات بیمار هستند، باعث مرگ می‌شود، از نظر اصول اخلاقی قابل قبول است، چون این در واقع بدن و ذهن بیمار نیست که باعث دوام حیات می‌شود، ولی شکل فعال آن که بیمار هوشیار و زنده است به دلیل انجام عمل قتل از نظر مذهبی و اخلاقی قابل قبول نیست.
۵) جهان به خصوص جهان غرب که هنوز قانون دردناک و خشن امحای اجباری و غیرداوطلبانه رژیم آلمان نازی را در خاطر دارد به شدت از تسری شکل محدود و داوطلبانه و مشروط اوتونازی به صورت محو اجباری سالمندان، بیماران لاعلاج و یا آنچه در رژیم‌های نژادپرست افراد نژادپست می‌تواند تلقی گردد در هراس است.
● سوال این است که آیا در موارد زیر می‌توان اتانازی کرد؟
▪ ابتلای قطعی به بیماری کشنده.
▪ احتمال کشف راهی برای بهبود یا درمان بیماری در زمان باقی‌مانده حیات بیمار وجود نداشته باشد.
▪ رنج بردن از درد غیرقابل تحمل و یا وقتی که امکان ادامه حیات در شرایط شاق بدون وابستگی به دیگران یا دستگاه‌های کمک‌کننده وجود نداشته باشد.
▪ خواست پایدار، داوطلبانه و آگاهانه برای مردن (با آگاهی از تحلیل توان ذهنی و عقلی به صراحت این تصمیم را بازگو کرده باشد.)
▪ بدون کمک دیگران قادر به پایان حیات خود نباشد.
منبع: Stanford encyclopedia of philosophy (sep)
مترجم: مرجان یشایائی
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید