پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


سراب ستاره شدن


سراب ستاره شدن
<ستاره‌می‌شود> جلد اول <ستاره‌ها> به کارگردانی فریدون جیرانی که این روزها بر اکران سینماهاست، به بخشی از معضلا‌ت پشت صحنه سینمای ایران می‌پردازد اما در نسخه فعلی فیلم بسیاری از وجوه و طراحی‌ها الکن مانده است. پیش از این "ستاره است" از این سه‌گانه اکران عمومی شده بود.
‌" ستاره‌ها" دارای مولفه‌های مشترک در مضمون، ساختار و پرداخت تصویری‌اند. پشت صحنه سینمای ایران موضوعی مشترک است که با محوریت شخصیت اصلی در هر یک از این سه‌گانه‌ها ـ ستاره‌های سینما در سه موقعیت مختلف ـ آمیزه‌ای از دنیای واقعی و نمایشی را به تصویر می‌کشد.داستان این اپیزود(ستاره می شود) درباره "پونه گلکار" است که دوست دارد ستاره شود. او اکنون به عنوان بازیگری حاشیه ای فعالیت می کند، وی با ارتباطی که داشته برای پدرش در یک فیلم نقشی دست و پا می‌نماید. پدر پونه بازیگر قدیمی‌تئاتر است و سالهاست که روی صندلی چرخدار زندگی می‌کند، پدر تغییر لباس می‌دهد و جلوی دوربین قرار می‌گیرد.این فیلم درباره سراب ستاره شدن است و می‌خواهد نشان بدهد که به هر قیمتی بازیگر شدن به صلا‌ح نیست.
آنچه در این فیلم اهمیت دارد، شرایط شخصیت‌ها در موقعیت‌های مفروض است. در فیلم <ستاره می‌شود> ما از طریق شخصیت بازیگر پیرمرد قصه (با نقش‌آفرینی عزت‌الله انتظامی) وارد دنیای پشت پرده سینما می‌شویم و از آن طریق شرایط را ذهن خود ترسیم می‌کنیم.طرح گذشته پدر در تئاتر و روابط عاطفی قدیم او با یک نابازیگر (آهو خردمند) وقتی اهمیت پیدا می‌کند که با زندگی دختر جوان قرینه‌پردازی می‌شود. زنی که برای ستاره شدن و گرفتن نقش اول، نه تنها زندگی آینده و کار بلکه مهر عشق را از سرنوشت خود پاک کرده و... همه چیز تصویرگر پایانی است که انتظار دختر را می‌کشد.همان پایانی که در انتظار دختر است. بخش عمده فیلم به فضاسازی موقعیت پشت صحنه یک فیلم می‌پردازد که فضایی غریب از روابط انسانی و زیر سوال رفتن فردیت و شخصیت آدم‌ها است.
متأسفانه در جرح و تعدیل انجام شده راه میانبری که در مسیر دختر جوان قرار گرفته و انگیزه‌های او شکل می‌گیرد، حذف شده است. در چنین موقعیتی هم دیگر نمی‌توان به قرینه‌پردازی خط فرعی زن نابازیگر اشاره کرد چون با این حذف اصل ماجرا دچار ابهامی شده که کلیت ماجرا و انگیزه شخصیت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به این ترتیب تأثیرگذاری سرانجام پدر افلیج که به نوعی با فیلمنامه‌ای که از پس اجرای آن برنیامده منطبق می‌شود نیز دچار لکنت می‌شود.
بخشی از پشت صحنه سینما که در این فیلم پررنگ و برجسته شده، به نظارت‌و سانسورهای حاکم بر سینما می‌پردازد. شایعات پیرامون ستارگان مشهور بخصوص در نشریات زرد، تصویری کاریکاتوری از یک تهیه‌کننده و مدیر تولید سینما و مأمور نیروی انتظامی،... برخی از وجوه برجسته فیلم هستند. اما آنچه در فیلم به چالش کشیده شده، درهم آمیختگی دنیای واقعی و نمایش است. بازی‌هایی که منجر به زندگی و زندگی‌هایی که منجر به بازی می‌شوند. وقتی مشرقی بازی قناری (اندیشه فولا‌دوند) را در پارک باور می‌کند و النگوهایی را که بر دست ندارد در مقابل مواد مخدر قلا‌بی از او می‌گیرد، مفهوم بازی نمایشی و بازی برخاسته از زندگی، مقابل هم قرار می‌گیرند.از آنجا که مواجهه دو زن در بخش میانی پیش‌برنده قصه است، خط موازی (جستجوی گروه فیلمبرداری به دنبال مشرقی) که برای تغییر فضا و موقعیت طراحی شده نتوانسته کارایی پیدا کند. هر چند از جهت سیر منطقی داستان، گروه فیلمبرداری باید در جستجوی بازیگر گمشده باشند، ولی کمیت و نوع پرداخت این خط سئوال برانگیز است.
به نظر می‌آید این اشکال بیشتر برآمده از نقطه شکل گیری اولیه این سه‌گانه بازگردد. سه اپیزود از یک فیلم سینمایی که هر یک تبدیل به فیلمی مستقل شده‌اند و کمبود بار روایی قصه در کلیت کار به چشم می‌خورد. در این فیلم نیز خط اصلی که به نظر می‌آید در مواجهه دو زن جریان دارد با کمبود بار روایی دچار ضعف شده که منجر به یکدست نشدن کل کار شده است. ذکر این نکته لا‌زم است که اپیزودیک بودن فیلم‌ها با نمایش همزمان می‌توانست به درکی بهتر از طراحی و پرداخت مولفه‌های مشترک در سه موقعیت مختلف بینجامد. ساختار و پرداخت نیمه‌مستند هر سه فیلم که با قرار گرفتن بخش‌هایی از پشت صحنه در انتهای جلد دوم، دیالوگ‌های تمرینی پدر در انتهای جلد اول و پرداختی مشابه در جلد سوم دنبال می‌شود، از این تمهیدات هستند.به هر حال توجه به علا‌قه‌مندی فریدون جیرانی به شخصیت‌های خاص که از نظر روانشناسانه و جامعه‌شناسانه در موقعیت‌های خاص و یا حاد به سر می‌برند، این فیلم نیز در ادامه دلمشغولی‌های فریدون جیرانی قرار می‌گیرد اما در ظاهر فرم بصری و سبک فیلم در مجموعه <ستاره‌ها> با دیگر فیلم‌های فریدون جیرانی تفاوتی آشکار دارد.
فیلم از روابط خوبی استفاده کرده است و در سینمای امروز مثل این نوع فیلم‌ها کاملا‌ لا‌زم است. عزت‌الله انتظامی مثل همیشه نقش را در خور و شایسته ایفا کرده است و نقش کسی که در انتهای راه است را باورپذیر کرده است. امین حیایی به عنوان کسی که در پشت پرده سینما مشغول فعالیت است و به نوعی جذب آدم می‌کند، دلا‌ل است و در آخر قربانی این بازی می‌شود بازی متفاوتی از خود ارائه داده است. <ستاره می‌شود> فیلم خوبی است اما باید از زاویه‌ای دیگر در کارنامه فریدون جیرانی آن را مورد بررسی قرار داد و باید کارهای آتی فریدون جیرانی را دید.
منبع : روزنامه سیاست روز


همچنین مشاهده کنید