سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به رویکرد و دیدگاه‌های وزیر دفاع ایالات‌متحده


نگاهی به رویکرد و دیدگاه‌های وزیر دفاع ایالات‌متحده
چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا اول دسامبر ۲۰۰۸ تیم امنیت ملی کابینه خود را معرفی کرد. در این تیم، <رابرت‌ام گیتس> ۶۵ ساله به‌عنوان وزیر دفاع در سمت خود ابقا شد. <باراک اوباما> هنگام معرفی گیتس، گفت: <گیتس دو سال پیش پنتاگون را در شرایط سختی تحویل گرفت. وی پاسخگویی و مسوولیت‌پذیری را به پنتاگون بازگرداند و اعتماد فرماندهان نظامی و مردان و زنان شجاع ارتش و خانواده‌های‌ ایشان را به‌دست آورد.> ‌ ‌ <رابرت مایکل گیتس> که دارای دکتری روابط بین‌الملل با گرایش تخصصی تاریخ روسیه و اتحاد جماهیر شوروی است، در زمان بوش پدر، از سال ۱۹۹۱ به مدت دو سال به ریاست سازمان سیا منصوب شد. او در نوامبر ۲۰۰۶ پس از شکست جمهوریخواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا که به استعفای <دونالد رامسفیلد> منجر شد، ریاست خود بر پنتاگون را آغاز کرد. ‌
<رابرت گیتس> بر این باور است که جنگ افغانستان بزرگ‌ترین چالش نظامی پیش روی آمریکا است؛ او در این باره در ۲۷ ژانویه ۲۰۰۹ در کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا گفت: <راه‌حل صرفا نظامی برای افغانستان وجود ندارد اما، کمبود نیرو در مناطق ناامن افغانستان به طالبان اجازه داده است این خلاء قدرت را پر کند.> گیتس سیاست جمهوری اسلامی ایران در افغانستان را سیاستی دوگانه می‌داند که ضمن حفظ روابط با کابل همواره نگاهی به بالابردن هزینه ادامه حضور آمریکا در این کشور دارد.
گیتس در آخرین گزارش مکتوب خود به مجلس سنای آمریکا در مورد برنامه هسته‌ای ایران نوشت: <جاه‌طلبی منطقه‌ای و هسته‌ای ایران کماکان چالشی بزرگ برای آمریکا است اما برای کاستن از قدرت ایران در راستای تهدید همسایگانش و کاشتن بذر بی‌ثباتی در سراسر خاورمیانه، راه‌های غیرنظامی وجود دارد. کاهش بهای نفت ایران را از درآمدهای هنگفت محروم کرده و کارایی تحریم‌های شورای امنیت را افزایش داده است.> وزیر دفاع کابینه اوباما درباره چشم‌انداز همکاری واشنگتن و مسکو بر سر طرح مشترک سپر دفاعی در اروپای شرقی در برابر آنچه که تهدیدهای بالقوه موشکی ایران گفته شده، مدعی است: <فرصت واقعی برای همکاری وجود دارد. هدف از این سپر دفاعی، ایران است نه روسیه. مسکو درباره زمان دستیابی ایران به موشک‌هایی با شعاع برد تا روسیه و اروپا برداشت نادرستی دارد. من معتقدم پتانسیل جدی برای همکاری در برابر ایران وجود دارد.>
<رابرت گیتس> بر این باور است که با تقویت بخش دیپلماسی می‌توان موجب کاهش هزینه‌های نظامی ایالات‌متحده شد. او در همین ارتباط در ۲۷ نوامبر ۲۰۰۷ طی سخنانی در دانشگاه ایالت کانزاس در اقدامی ملی‌گرایانه از تخصیص بودجه بیشتر برای وزارت امور خارجه آمریکا به‌شدت حمایت کرد و گفت: <بودجه سالانه ارتش در مجموع حدود نیم‌تریلیون دلار است که در برابر آن بودجه وزارت امور خارجه‌۳۶ میلیارد دلار است. ما باید انرژی خود را روی چیزی فراتر از تسلیحات و ابزارهای ارتش و سربازان شجاع خود، ملوانان، تفنگداران دریایی و پرسنل نیروی هوایی متمرکز کنیم. باید روی دیگر عناصر <قدرت ملی> که در سال‌های پیش رو بسیار سرنوشت‌ساز هستند، متمرکز شویم. تجربه من در طول هفت دوره ریاست‌جمهوری به‌عنوان مدیر سابق سازمان سیا و هم‌اکنون به‌عنوان وزیر دفاع به من می‌‌گوید که باید توان و ظرفیت استفاده از <قدرت نرم- ‌> Soft Powerرا تقویت و آن را با <قدرت سخت- ‌> Hard Power بهتر ادغام کنیم.> گیتس در این سخنرانی خواستار <افزایش قابل توجه بودجه ابزارهای غیرنظامی و امنیت ملی نظیر دیپلماسی، ارتباطات استراتژیک، کمک خارجی، اقدامات مدنی، توسعه و بازسازی اقتصادی> شد و افزود: <دولت آمریکا باید مهارت‌های خود در <دیپلماسی عمومی-‌> Public Diplomacy و امور عمومی را ارتقا دهد تا بهتر بتواند استراتژی و ارزش‌های کشور را برای مخاطبان جهانی تشریح کند. ما در برقراری ارتباط با دیگر کشورهای جهان و تشریح جامعه، فرهنگ آزادی، دموکراسی و سیاست‌ها و اهداف خود ضعیف هستیم. این بسیار ناراحت‌کننده است که القاعده در ارسال پیام‌های خود از طریق اینترنت بهتر از آمریکا است.>
<رابرت گیتس> تصمیمات دولت‌های قبلی آمریکا در تعطیلی <آژانس توسعه بین‌الملل آمریکا> و <آژانس اطلاعات آمریکا> و تقسیم مسوولیت‌های آنها با دیگر نهادها‌را امری اشتباه و موجب تاسف می‌داند. گیتس، تشکیل یک نیروی دائم و قابل توجه از کارشناسان را که قابلیت استقرار فوری داشته باشند و دارای مهارت‌های متفاوت باشند، را اقدامی ضروری برای احیای نقش و جایگاه ایالات‌متحده در جهان می‌داند. او بر این باور است که این افراد باید از میان غیرنظامیان انتخاب شوند و دارای تخصص‌هایی نظیر کشاورزی، زیرساخت شهری و حقوق باشند تا در کنار ارتش برای بازسازی و برقراری ثبات در مناطق ناآرام کمک کنند. ‌
<رابرت گیتس> طی مقاله‌ای تحت عنوان <راهبرد متوازن: برنامه‌ریزی مجدد پنتاگون برای عصری جدید> که در نشریه معتبر امور خارجی <فارن افرز> منتشر شد، نوشت: <پنتاگون باید اقداماتی بیشتر از مدرن کردن نیروهای منظم و متعارف خود انجام دهد زیرا باید بر جنگ‌های نامنظم امروز و فردا نیز متمرکز شود. اصل اساسی راهبرد دفاع ملی نوین پنتاگون بر توازن استوار است. آمریکا نمی‌تواند انتظار داشته باشد که از طریق یک بودجه هنگفت دفاعی و بر اساس شعار همه کار شدنی است و همه چیز خریدنی است، امنیت ملی خود را از گزند خطرها حفظ کند. وزارت دفاع باید اولویت‌ها را تعیین کرده و سازش‌ها و تجدیدنظرهای اجتناب‌ناپذیر را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و دست برداشتن غیرقابل اجتناب از یک چیز در ازای به دست آوردن چیز دیگر را مدنظر قرار دهد. راهبرد متوازن دارای سه زمینه است. این زمینه‌ها بین درگیری‌ها و آمادگی برای موارد اضطراری؛ بنیادین کردن قابلیت‌هایی چون ضدشورش و کمک‌های نظامی خارجی و حفظ و نگهداری فناوری سرآمد راهبردی و متعارف موجود آمریکا در برابر نیروهای نظامی دیگر و سرانجام حفظ <ویژگی‌های فرهنگی> که سبب موفقیت نیروهای مسلح ایالات‌متحده شده‌اند و دفع چیزهایی است که مانع از توانایی انجام کارهایی می‌شوند که باید صورت بگیرد.
گیتس در این مقاله ضمن انتقاد از اقدامات مداخله‌جویانه و سخت‌افزاری دولت نئوکان بوش، در تشریح رویکرد آتی سیاست خارجی و نظامی ایالات‌متحده، نوشته است: <ایالات‌متحده در آینده نزدیک دیگر آن اقداماتی را که در عراق و افغانستان انجام داد، مانند تغییر رژیم و ساخت یک ملت زیر آتش، بر عهده نخواهد گرفت. استراتژی آمریکا در صورت امکان بر پایه اقدام غیرمستقیم خواهد بود، یعنی در وهله اول از طریق بازسازی ظرفیت‌های دولت‌های دوست اقدام خواهد شد تا بدین‌صورت مشکلات بزرگ تبدیل به بحران نشود و نیازی به مداخلات نظامی و پرهزینه نباشد. گذشته نزدیک به‌صورتی زنده پیش روی ما است و دیدیم که عدم واکنش مناسب نسبت به خطرات شورش‌ها و دولت‌های در حال شکست چه پیامدهایی دربر دارد. شبکه‌های تروریستی در مرزهای کشورهای ضعیف شکل می‌گیرند و بر اثر هرج و مرج ناشی از فروپاشی اجتماعی آن کشورها قدرت می‌گیرند. حتی کشوری که از سلاح‌های اتمی برخوردار است نیز می‌تواند دچار فروپاشی شود و در هرج و مرج و بزه‌کاری به پایان کار خود برسد.>
<رابرت گیتس> در مورد مبارزه با تروریسم بر این باور است که <آنچه از آن به‌عنوان جنگ علیه ترور یاد می‌شود در واقع همان لشکرکشی مداوم و جهانی به شمار می‌آید یعنی همان جنگ میان نیروهای تندروی خشونت‌طلب و نیروهای میانه‌رو. در این حالت نیروهای نظامی در آینده نیز همچنان در جنگ علیه تروریست‌ها و دیگر نیروهای تندرو نقشی بزرگ ایفا می‌کنند. اما با نگاهی عمیق‌تر معلوم می‌شود آمریکا نمی‌تواند جاده پیروزی را با خشونت فتح کند. نباید امکانات تنها برای انجام عملیات‌های نظامی عرضه شود، بلکه باید اقداماتی نیز در جهت فعالیت بهتر دولت و برنامه‌های اقتصادی برای کمک‌های توسعه‌ای در نظر گرفته شده و رنج‌های بخش‌های ناراضی مردم تسکین و تخفیف داده شود، همان بخش‌هایی که تروریست‌ها از میان آنان اقدام به جذب نیرو می‌کنند. باید با شکیبایی و سکوت موفقیت‌های پی‌درپی کسب کنیم تا بدین‌وسیله بتوانیم بر تحرکات بنیادگرایانه غلبه کرده و ایدئولوژی‌های آنان را بی‌اعتبار کنیم.>
گیتس دو تجربه مهم دوران خدمت خویش را به‌عنوان چراغ‌راه آینده کشورش اینگونه بیان می‌کند: <من در طول خدمت ۴۲ ساله‌ام در حوزه امنیت ملی درس‌های زیادی آموخته‌ام. دو مساله‌ای که همواره مهم‌ترین بوده‌اند، یکی شناخت حدومرزها و دیگری فروتنی است. اگر چه ایالات‌متحده قدرتمندترین و بزرگ‌ترین کشور زمین به‌شمار می‌آید اما توانایی‌های این کشور حد و مرزهایی هم دارد. قدرت و گستره جهانی ارتش آمریکا سهمی تعیین‌کننده در صلح جهانی دارد و به همین صورت باید باقی بماند. آمریکا نباید در مقابل هر بی‌حرمتی، رفتار تهاجمی یا بحران پاسخ نظامی از خود نشان دهد. ما باید در این مورد که خشونت نظامی و تکنولوژی چه پیامدهایی دارد، فروتن باشیم. جنگ امری تراژیک، ناکارآمد، نامطمئن و اجتناب‌ناپذیر است. به عقیده من استراتژی دفاعی ملی آمریکا در جهت متعادل شدن این مسوولیت بوده و آزادی و رفاه و امنیت را در سال‌های آینده تضمین می‌کند.>
هنگامه شهیدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید