چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا

۱۸ بهمن ۱۳۵۷


۱۸ بهمن ۱۳۵۷
امروز دکتر جواد سعید رئیس مجلس در تماسی تلفنی با ارتشبد قره باغی- رئیس ستاد بحران و رئیس ستاد ارتش- طرحی پیشنهاد می کند. طرح از این قرار بوده است که مجلس شورای ملی بختیار را استیضاح و برکنار کند و پس از آن مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر قانونی تعیین کند و سپس مجلس شورای ملی نیز منحل شود. ارتشبد قره باغی نیز این طرح را در ستاد بحران مطرح و موافقت ضمنی فرماندهان ارشد ارتش را نیز کسب می کند. داود قاسم پور در کتاب دهه سرنوشت ساز می نویسد؛«این طرح در مجلس ملی مطرح شد و در حالی که حمایت ضمنی ارتش را نیز به همراه داشت، پس از چهار ساعت بحث شدید با توجه به اینکه ۷۰ نفر از نمایندگان استعفا داده بودند، غجواد سعیدف نتوانست آن را به تصویب برساند و طرح رای اعتماد به بختیار با هشت رای اختلاف (۹۲ رای مخالف در مقابل ۸۴ رای موافق) شکست خورد.» در پایان در حالی که بیش از ۱۳ نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا می دهند دکتر سعید جلسات علنی مجلس شورای ملی را تا زمان ارائه بودجه ۱۳۵۸ تعطیل کرد.
در حالی که مردم در سراسر کشور با شعار «مرگ برشاه» عدم مشروعیت شاه را اعلام می کردند و با شعرها و شعارهایشان او را به ریشخند می گرفتند، شاه در مصاحبه یی با یکی از جراید اروپایی خود را فرمانده کل قوا و پادشاه خواند. (یکی از شعارهای طنزآمیز مردم در مورد شاه در آن روزها؛ «شاه رفته به مصر عربی برقصه / واق واق بکنه سادات برقصه / شاه رفته به مصر عربی برقصه / سادات بزنه فرح برقصه»)
امروز هواداران دولت بختیار به دعوت جبهه وحدت ملی در استادیوم امجدیه گرد هم آمدند. در حالی که رسانه ها و خبرگزاری های خارجی تعداد تظاهرکنندگان را ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر برآورد می کنند رادیو ایران از این تجمع این گونه گزارش می دهد؛ «صبح امروز حدود ده ها هزار نفر از گروه های مختلف مردم تهران و اعضای جبهه وحدت ملی در ورزشگاه امجدیه گرد آمدند. این گروه که به طرفداری از قانون اساسی و پشتیبانی از دولت شاپور بختیار شعار می دادند سراسر زمین چمن امجدیه و جایگاه های اطراف آن را پوشانده بودند...»
امروز جامعه روحانیت مبارز از مردم دعوت کرده است برای حمایت از دولت بازرگان، فردا پنجشنبه ۱۹ بهمن ماه راهپیمایی گسترده یی در سراسر کشور برپا کنند. بختیار کماکان خود را نخست وزیر قانونی ایران می خواند و با توجه به تجمع امروز هوادارانش در حالی که کارمندان وزارتخانه ها و سازمان ها و حتی کارمندان نخست وزیری هم از بازرگان پشتیبانی می کردند و مردم در شهر های مختلف کشور با برپایی تظاهرات و راهپیمایی های چند صد هزار نفری از دولت مهندس بازرگان حمایت می کردند و در تمام شهرستان ها به حمایت از تصمیم امام در مورد بازرگان راهپیمایی و تظاهرات برپا بود و لبه تیز حملات راهپیمایان هم متوجه بختیار بود، در اظهاراتی مضحک خطاب به مهندس بازرگان می گوید؛ «هر کسی اکثریت دارد بماند.»
رادیو لندن در گزارشی از ایران اعلام می کند؛ «در حالی که قره باغی با عدم مداخله ارتش موافق است، ژنرال های مهم تهدید می کنند.» قره باغی در نطقی خطاب به فارغ التحصیلان دانشگاه پدافند ملی، بر نقش غیرسیاسی ارتش و عدم مداخله نظامیان در آن تاکید کرد. البته عمادالدین باقی در کتاب بررسی انقلاب ایران می نویسد؛ «روی سخن قره باغی در حقیقت نظامیان وفادار به انقلاب بود، که شرکت فزاینده و گسترده آنها در تظاهرات، قره باغی را به این عکس العمل برانگیخت.»
دکتر سنجابی اعلام کرد؛« مذاکره و تبادل نظر بین بختیار و بازرگان برای حل مسالمت آمیز مسائل ادامه دارد.» رادیو لندن نیز در این مورد می گوید؛ «گفت وگو میان جنبش آیت الله خمینی و ارتش آغاز شده است.» مهندس امیرانتظام در مورد این دیدارها می نویسد؛«به دنبال جلسات متوالی و مذاکره با شاپور بختیار، او برای بار دوم متقاعد شد استعفا بدهد. من در تمامی جلسات از ایشان می خواستم که از ادامه کشتار و ویرانی به عنوان نخست وزیر جلوگیری کند و ضمناً از ارتشبد قره باغی رئیس ستاد ارتش بخواهد به نیروهای ارتشی دستور بازگشت به پادگان ها را بدهد. بختیار همیشه می گفت او تحت فشار ارتش است و اگر بخواهد به آنها فشار وارد سازد، ارتش او را خواهد کشت. می گفت رئیس دفتر او که یک سرگرد نیروی هوایی بود مامور کشتن اوست. من پیشنهاد کردم جلسه یی مشترک با حضور ارتشبد قره باغی و سپهبد ناصر مقدم داشته باشیم و قرار شد عصر روز ۱۹ بهمن این جلسه با حضور من و دکتر سحابی در کاخ نخست وزیری برگزار شود. من به دفتر مهندس بازرگان در مدرسه رفاه رفتم و گزارش امر را به ایشان دادم.»
شرکت های مهم حمل و نقل هوایی به علت ناامن بودن قلمرو هوایی ایران، پرواز های خود را به ایران قطع کردند. لذا کلیه پرواز هواپیما های مسافربری به ایران قطع شد.
انورسادات رئیس جمهوری مصر از شاه می خواهد هواپیماهای مدرن اف ۱۴ ایران به مصر منتقل شود. روزنامه واشنگتن پست نوشت؛ انورسادات رئیس جمهور مصر به دولت امریکا نیز اطلاع می دهد که حاضر است سلاح های حساسی نظیر جنگنده های اف ۱۴را که امریکا به ایران فروخته است به خاطر امنیت آنها به مصر انتقال دهد. وی این مطلب را در دیدار اخیر خود با شاه ایران نیز در میان گذاشته است. مقام های امریکایی در پاسخ اظهارنظر کرده اند اگر جنگنده های اف ۱۴ ایران به مصر منتقل شوند این عمل با واکنش اسرائیل روبه رو خواهد شد. این جنگنده ها مجهز به موشک های پیچیده فونیکس و سایر تجهیزات سری بودند که اگر در آن شرایط به دست شوروی می افتاد، لطمه بزرگی به اسرار نظامی غرب وارد می کرد.
از این روزها اختیار اداره بسیاری از شهرهای بزرگ از جمله اصفهان و شیراز به دست جوانان و نیروهای انقلابی قرار گرفته بود و عملاً دولت در اداره آنها نقشی نداشت.
در حالی که جلسات فشرده برای رایزنی در مورد وزرای دولت موقت و همین طور چگونگی به دست گرفتن وزارتخانه ها و آرام کردن ارتش در جریان بود امام خمینی پذیرای هزاران نفر از علاقه مندان انقلاب و مردم انقلابی و گروه ها و اقشار مختلف بودند و رهنمودهای لازم را برای ادامه نهضت ایراد می کردند. امروز هم مانند روزهای گذشته خیل مردم مشتاق وارد مدرسه علوی می شدند و پس از دیدن امام از در دیگر خارج می شدند. ایشان در برابر عده زیادی از قضات و وکلای دادگستری می گویند؛ «۵۰ سال است که هیچ چیز آزاد نداشته ایم. همه شما می دانید از آن وقتی که رضاشاه آمد تا الانی که من اینجا نشسته ام... ما هیچ چیز آزاد نداشته ایم. نه مطبوعات آزاد داشتیم، نه یک دادگستری مستقل داشتیم، نه یک کانون وکلای مستقل و ما ۵۰ سال است هیچ چیز آزاد نداشتیم. همه شما می دانید از آن وقتی که رضاشاه آمد تا الانی که من اینجا نشسته ام ما غیر از اینکه حالا اخیراً شده است ما هیچ چیز آزاد نداشتیم. نه مطبوعات آزاد داشتیم. نه یک دادگستری مستقل داشتیم، نه یک کانون وکلای مستقل. همه اش آنها تصرف داشتند. نه یک دانشگاه داشتیم، نه می توانستند جوان های ما را تربیت صحیح کنند. اینها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما، یک فرهنگی است که برمی گرداند بچه های ما را به طرف عقب. یک باب مفصلی است اینکه راجع به فرهنگ، اینها چه کردند. از آن طرف مراکزی که برای فحشا درست کردند در سرتاسر کشور خصوصاً تهران.» ایشان در ادامه می گوید؛ «این ملت ایستاده است و می گوید ما می خواهیم آزاد باشیم، این یکی از غاصولف حقوق بشر است که همه عالم این معنا را قائل است. و می گویند ما می خواهیم مستقل باشیم. و این یکی از حقوقی است که هر کسی سرنوشت خودش باید دست خودش باشد و می گوید ما یک حکومت عدل می خواهیم...» و در پایان می گویند؛ «لکن شما آقایان بدانید که اینها رفتند و یک مملکت خراب برای ما گذاشتند. یک مملکتی که همه چیزش ریخته است. هر جا دست بگذارید فساد هست...»
مهدی محمودیان
منابع؛
۱- داود قاسم پور، دهه سرنوشت ساز
۲- عمادالدین باقی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران
۳- عباس امیرانتظام، آن سوی اتهام
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید