سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


رسانه، اطلاعات و امنیت


رسانه، اطلاعات و امنیت
● نقش اطلاع‌رسانی و رسانه‌های همگانی در ارتقای امنیت ملی
پیشرفت علم و تغییر ماهیت اطلاعات تا آنجا رسیده است که حتی دقایقی پس از یک رویداد در نقطه‌ای از جهان، تنها به یاری اینترنت می‌توان از همه جزییات اخبار مربوط به آن آگاه شد. اهمیت رسانه‌ها و تأثیر بسزایی که انواع آنها، بویژه روزنامه‌ها و شبکه‌های خبری ـ ماهواره‌ای و اینترنتی ـ بر سیاستگذاری دولت‌ها دارند، موجب شده که به عنوان یک چالش جدید در حوزه حاکمیتی خود از این پدیده، یعنی «انفجار اطلاعات» یاد کنند. زیرا این سهولت فوق العاده در امر اطلاع رسانی، دولت‌ها را همواره با فشار افکار عمومی و حساسیتهای آنها نسبت به مسائل مختلف روبرو ساخته است.
از طرفی جریان بین‌المللی اطلاعات، اخبار و فرهنگ به صورت جریانی نامتوازن و نابرابر در سانه‌های متعدد خود یک تهدید بالقوه برای امنیت کشورها و به ویژه دولتها و جوامع جهان سوم است، بنابراین اگر برای این قبیل کشورها (کشورهای در حال توسعه) باوجود کمبودها و کاستی‌های مختلف، یک «نظام اطلاع رسانی» بومی و داخلی که متکی و مقید به «بازشناسی» و «باز آفرینی» ارزشها و باورهای دینی، اخلاقی و انقلابی باشد، ایجاد کنند، آنگاه می‌توانند جامعه خود را برای نیل به سطوح عالی از «امنیت ملّی» یاری کنند.
در عصر حاضر که «عصر سلطه ارتباطات» نامیده می‌شود، بی‌گمان در مورد همه مسائل جهان، بزرگترین رسالت اطلاع رسانی بر دوش رسانه‌های جمعی است. افزایش روز افزون شبکه‌های خبری ماهواره ای، روزنامه‌ها و کمیسیون‌های خبری از نقش مهمّ رسانه‌های جمعی در اطلاع‌رسانی حکایت دارد.
موقعیت رسانه‌ها و اطمینان مخاطبان به آنها چنان است که گاه، خبرهای تحریف شده و مطالب بسیار مهّم و بزرگ؛ اتفاقی، عادی و روزمره جلوه می‌کند. چنانکه، رسانه‌های آمریکایی انتشار گسترده اخبار داخلی دولت خود را امری عادی و حتی آگاهی از آن را برای جهانیان، ضروری می‌شمارند.
از این رو نقش رسانه‌ها در مقوله اطلاع رسانی بسیار تعیین کننده است، به طوریکه در بالا رفتن فرهنگ و قدرت مفاهمه جامعه و حتی میان جوامع مختلف، بیشترین نقش را ایفا می‌نماید.
● رسانه و فرایند اطلاع‌رسانی
در قرون ۱۹ و ۲۰ میلادی اختراعاتی شکل گرفت که شیوه‌های مختلف ارتباط (شیوه بیان، گفتاری، ‌ایمائی، نوشتاری، چاپی) میان انسانها را تسهیل کرد. این اختراعات افراد را در مکان جابجا نمی‌کنند: مانند: رادیو، تلفن، نامه، روزنامه، سینما، تلویزیون و تلگراف و براساس نوع ارتباط به یک طرفه یا دو طرفه دسته بندی شده، رسانه‌هایی که در عملیات استراتژیک یا ملّی استفاده می‌شود، به طور کلی بر دو نوع هستند؛ رسانه‌های کند و رسانه‌های تند.
در این میان رسانه‌های همگانی، از جمله رسانه‌های تند هستند که از عوامل اساسی شکل دادن به افکار عمومی هستند که هر یک دارای امکانات و محدودیت‌هایی بوده که مورد بحث قرار می‌گیرند.
● رادیو و تلویزیون
مهم‌ترین وسیله ارتباط جمعی و تبلیغات که می‌تواند در بین اقشار جامعه نفوذ کند، رادیو و تلویزیون است.
با در نظر گرفتن درصدی از جمعیت جهان که بیسوادند و همچنین کودکان جهان، که فقط از رادیو و تلویزیون می‌توانند استفاده کنند، به اهمیت این وسایل ارتباط جمعی بیشتر پی می‌بریم. در این میان نقش رادیو، به دلیل امکانات فنی کمتری که نیاز دارد، نسبت به تلویزیون، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
هم اکنون در تمام جهان، رادیو و تلویزیون تحت نظر مستقیم و غیرمستقیم حکومت‌ها اداره می‌شود؛ البته در نقاطی از جهان نیز گروههای سیاسی وجود دارند که به طور مستقل دارای ایستگاه رادیویی هستند. هم چنین در سراسر نقاط جهان رادیوهای مخفی بسیاری وجود دارند که تحت کنترل مخالفین رژیم های سیاسی حاکم بوده و علیه آن رژیم‌ها برنامه پخش می‌کنند.
بنابراین امروزه هزاران فرستنده رادیویی و تلویزیونی در سراسر جهان وجود دارد که نه تنها در سطح داخلی از کشور خود را پوشش می‌دهند؛ بلکه به دهها زبان برای کشورهای دیگر برنامه پخش می‌کنند.
در این راستا کشورهای آمریکا، روسیه و انگلستان در پخش برنامه‌های بین‌المللی رادیویی سرآمد سایر قدرت‌ها هستند؛ به عبارتی برنامه‌های برون مرزی این کشورها طبق آخرین خطوط سیاسی که وزارت امور خارجه و سازمان‌های اطلاعاتی این کشورها تنظیم می‌کنند، روزانه به روی آنتن می‌روند. این کشورها در دور افتاده‌ترین نقاط جهان به زبان محلّی برنامه پخش می‌کنند. جالب است که در بین این قدرت‌های خبر، تنها کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا و انگلیس با داشتن ۱۰ درصد جمعیت جهان ۹۰ درصد امواج بین‌المللی رادیوها را در اختیار دارند. در زمینه برنامه‌های تلویزیونی نیز شرایط به همین ترتیب است، به طوریکه درصد عظیمی از برنامه‌هایی که از رادیو و تلویزیون‌های جهان پخش می‌شود، محصول یک تولیدی قدرتهای برتر جهانی هستند، در این مورد: ایالات متحده آمریکا مقام اوّل و انگلستان مقام دوم را به خود اختصاص داده‌اند، فرانسه و ژاپن نیز در رده‌های دیگر قرار گرفته‌اند؛ این تولیدات تلویزیونی غرب که در سطح بسیار گسترده‌ای در کشورهای جهان سوم به نمایش در می‌آیند، عامل بسیار مهمی در ترویج و نشر عقاید و فرهنگ غرب در مناطق مختلف جهان بشمار می‌آیند. بدین ترتیب انتشار اخبار و اطلاع رسانی به شکل فراگیر آن، به صورت گزینشی و با برداشتی متفاوت نسبت به واقعیتها به مخاطبان رسیده و اذهان عمومی را بدین شکل جهت می‌دهند و مبداء تبلیغات هدفمند را تشکیل داده و به تبع آن اهداف مورد نظر خود را در سراسر جهان، مورد حجمه رسانه‌ای خود قرار می‌دهند. پس بی‌دلیل نبود که جیمی کارتر در دوران ریاست جمهوری خود عنوان می‌کند: «هر دلاری که برای تبلیغات خرج شود، از هر ده دلاری که برای تسلیحات اختصاص داده می‌شود، مؤثرتر است.»
از گفته وی مشخص می‌شود که هزینه کردن در امر اطلاعات و اطلاع رسانی و تسلط خبری از چه میزان اهمیت و قدرت برخوردار است.
بگونه‌ای که قدرت آن از تمامی تجهیزات نظامی پیشرفته کنونی بیشتر و کارآمدتر محسوب می‌شود.
● هژمونی رسانه‌ای: ا
ز آنجا که علم و دانش مهمترین ابزار برتری جوامع بر یکدیگر است، بدیهی است کشورهای استعمارگر سابق و توسعه یافته امروز، به منظور حفظ منافع خود در دیگر کشورها از علم و تکنولوژی به عنوان بهترین وسیله استفاده می‌کنند و امپریالیسم خبری، رسانه‌ها، کتب و مجلات را به عنوان ابزاری به انحصار خود درآورده‌اند که صدها دانشمند آمریکایی و اروپایی و گاه، جهان سومی (نخبگان مهاجر)، به شکل سازمان‌یافته‌ای به آخرین اطلاعات و آمار درباره اغلب کشورها و اولویتهای استراتژیک آنها مجهز هستند و تقریبا در بیشتر حوزه‌ها و مسائل آنها از جنبه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی مشغول تفکر و مطالعه و ارائه راه و روشهای متعدد هستند و بدین طریق خط مشی شبکه‌های بزرگ خبری و اطلاع رسانی جهانی را تعیین و ترسیم می‌کنند. امروزه چهار خبرگزاری غربی به عنوان بزرگترین بنگاههای اطلاع رسانی و سخن پراکنی جهان نظیر؛ یونایتدپرس، اسوشیتدپرس، فرانس پرس و رویتر، روزانه نزدیک به ۴۰ میلیون کلمه خبر به سراسر دنیا مخابره می‌کنند و ۹۰ درصد اخبار خارجی روزنامه‌ها و سایر وسایل ارتباط جمعی، از این چهار منبع خبری تهیه و پخش می‌شود که خوراک خبری بیشتر رسانه‌ها از این غولهای خبرگزاری است که به راحتی می‌توانند افکار عمومی دنیا را تحت تأثیر قرار دهند، به عقیده هاوس «خبرگزاریها به طور اخص بر خبرهای تألم انگیز و فاجعه‌آمیز جهان سوم تأکید ندارد؛ بلکه آنها تصویر مخدوشی از جهان سوم ارائه می‌دهند و برخورد آنها با جهان سوم برخورد قوم گرایانه بوده و صرفا در جهت ارضای بازار خبری تحت سلطه غرب است.» بنابراین این هژمونی رسانه‌ای و خبری قدرت‌های جهانی، توانسته است چالشی جدی در زمینه امنیت ملّی سایر کشورهای جهان؛ بخصوص کشورهای هدف که تبعا هم قدم و هم جهت با سیاست‌های آنها نیستند، بشمار می‌آید، زیرا باید این واقعیت را پذیرفت که نقش و تأثیر بسزای بنگاه‌های اطلاع رسانی بر اذهان عمومی به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست، زیرا در بسیاری از مواقع این رسانه‌ها بوده‌اند که قیامی به راه انداخته یا از برخی رویدادها جلوگیری کرده‌اند. به همین سبب، قدرت رسانه‌ها را به اندازه‌ای می‌دانند که قادر است در سرتاسر جهان به عنوان مهمترین سلاح به کار گرفته شود.
● اطلاع رسانی و امنیت ملی
امنیت ملی به عنوان مفهومی تعمیم یافته به تمامی وجوه اجتماعی، دارای ابعادی فراتر از توان نظامی جهت حفاظت از مرزهای ملّی است. تردیدی نیست که قدرت نظامی برای حفظ استقلال ملی، یکی از مهم‌ترین پایه‌های امنیت ملی بشمار می‌آید، اما از آنجا که حتی در کلی ترین تعاریف نیز از امنیت ملّی به منزله «قدرت به حداقل رسانیدن هر نوع تهدید به منافع ملّی، تمامیت ارضی و استقلال کشورها» یاد می‌شود، لذا مؤلفه‌های جدید سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در تحقیق این مفهوم معنا یافته است. هم تهدید منافع ملّی و هم ساز و کارهای مقابله با آن، مقوله‌هایی چند سببی و چند وجهی هستند که در یک فضا و زمان، دستخوش دگرگونی و تغییر مداوم و شتابان می‌شوند.
فرآیند پر شتاب ارتباطات جهانی که حاصل گسترش جابجائی‌های انسانی و مسافرت، جهانگردی و توسعه کمی و کیفی رسانه‌های نوشتاری، پخش جهانی شبکه‌های رادیو و تلویزیونی و شبکه‌های ماهواره ای، جریان‌های فرامرزی اطلاعات، همراه با تحول ابزاری و رواج بین‌المللی رسانه‌های کوچکی چون تلفن، رایانه، مودم، ویدیو، دستگاه‌های تکثیر و انتقال و مرتبط شدن آنها با یکدیگر است، چشم انداز گسترده‌ای از امنیت ملّی، عوامل بقا و موانع آن ترسیم کرده است. هیچ بخشی نسبت به بخش‌های دیگر جامعه نباید دچار پس افتادگی یا پیش افتادگی شود؛ چرا که وقوع چنین امری عدم تعادل و بی‌ثباتی را در پی دارد و همین جریان، امنیت ملی را به مخاطره می‌اندازد. آنچه مسلم است ارتباطات و امنیت، رابطه‌ای دوسویه، متقابل و جدایی ناپذیر از یکدیگر دارند. بنابراین، این تأمین امنیت در گرو تناسب نظام اطلاع رسانی و ارتباطی با نیازهای ملّی و تهدیدهای بین‌المللی است. ارتباطات جمعی با دو چهره سازنده و ویرانگر خود در روند پاسخگویی به نیازهای ملی و تهدیدهای بین‌المللی ظاهر می‌شود. چهره ویرانگر آن «اکنون زده» کردن جامعه و به عبارتی؛ گسستن از گذشته و نیندیشیدن به آینده است. منفعل ساختن فکری و فرهنگی جامعه در زیر رگباری از اطلاعات و اخبار از هم گسیخته، تحریف واقعیت ها، تولید بی‌امان رویا و گسترش شتابان ارزش‌های چیره جهان صنعتی و مادی اندیش است.
اما از چهره سازنده ارتباطات جمعی نیز نباید غفلت کرد. رسانه‌های جمعی در این گذار تاریخی در عین حال می‌توانند تأمل درباره زمان را بیاموزند و گذشته، حال و آینده را در مسیر تاریخی جامعه پیوند زنند و امکان ارتباط میان انسان، تاریخ و جهان را فراهم آورند.
بدین ترتیب رسانه‌های جمعی در این زمانه برای امنیت استوار و همه جانبه نه تنها به عنوان «فرصت» تلقی می‌شوند؛ بلکه به مثابه «تهدید» نیز عمل می‌کنند؛ که هم «زمان» و «مکان» پیوند و پیوستگی بخشهای مختلف جامعه و بازشناسی و بازآفرینی تاریخ و ارتباط و مبادله با جهان را شتابی روزافزون داده‌اند و هم برای گسستگی بخشها و غفلت از گذشته در چنبره نظام جهانی به مثابه محرکه‌ای قدرتمند معنا یافته‌اند. شرایط ویژه زمانی، جهانی و ملّی، رویکردها و نگرش‌های خلاقانه روز را طلب می‌کند؛ نگاه‌ها و راه حل‌هایی که آثار و عوارض منفی و مثبت رسانه‌های جمعی را با یکدیگر مورد توجه قرار دهد.
● رسانه‌ها و وفاق ملّی
همبستگی و وفاق ملّی به عنوان پدیده‌ای اجتماعی، از لوازم و نتایج قطعی و حتمی توسعه همه جانبه و امنیت ملّی است. وفاق ملی که انسجام و همبستگی جامعه را پایدار می‌کند، پدیده‌ای فراتر از یگانگی و یکسانی است که بنیاد آن بر حضور و قبول ارزشهای مشترک قرار دارد؛ اما، به معنای مشابهت مکانیکی در اندیشه و عمل نیست.
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید