شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

یک تدبیرخارق العاده شناسایی


یک تدبیرخارق العاده شناسایی
نحوه ی آرایش و پراکندگی واحدهای تابع سپاه ۴ ارتش عراق، به قرار ذیل بوده است:
الف ) لشکر ۱۰ زرهی القادسیه با مسؤولیت پوشش دادن به مناطق اشغالی غرب دزفول.
ب ) لشکر ۱ مکانیزه با مسؤولیت پوشش دادن به منطقه ی میانی جبهه.
ج ) لشکر ۳ زرهی با مسؤولیت پوشش دادن جبهه ی شوش، در جنوب مناطق اشغالی سپاه چهارم ارتش عراق.
د ) شمار کثیری از واحدهای جیش الشعبی و بعضاً تیپ های مأموریت ویژه که در دهه ی دوم اسفند ۱۳۶۰ به سپاه چهارم مأمور شدند.
اینک به بررسی ترکیب یگان های تابع دو لشکر اصلی سپاه ۴ ارتش عراق، یعنی لشکرهای ۱ و ۱۰ خصوصاً لشکر اخیر که مقرّر شده بود تیپ ۲۷ محمّد رسول الله(ص) در جبهه ی غرب دزفول به مصاف آن برود، می پردازیم. مطابق مدارک و مستندات موجود، ترکیب واحدهای مزبور به شرح ذیل است:
۱ ) لشکر ۱۰ زرهی القادسیه؛ شامل:
- تیپ ۴۲ زرهی
- تیپ ۲۴ زرهی مکانیزه
- تیپ ۱۷ زرهی و گردان ۶ از تیپ ۵ ارتش عراق؛ یعنی یک تیپ به علاوه. یگان توپخانه ی صحرایی سپاه چهارم، به استعداد حدود صد و هشتاد عراده توپ با کالیبرهای مختلف - مستقر در ارتفاعات استراتژیک «علی گره زد» و «علی گریذد» - نیز در قالب یک تیپ، تحت امر این لشکر زرهی قرار داشت.
۲ ) لشکر ۱ مکانیزه؛ شامل:
- تیپ ۱ مکانیزه
- تیپ ۲۷ مکانیزه
- گردان های تانک مستقل«آندلس»، «قرطبه» و «اشبیلیه»
- گردان ۸ مکانیزه
- تیپ ۳۸ زرهی
- تیپ ۵۱ زرهی
- تیپ ۴۲۲ پیاده
- تیپ ۹۶ پیاده
- تیپ ۹۳ پیاده
- تیپ ۴۲۱ پیاده
- تیپ ۱۰ نیروی مخصوص۱
حضور متراکم چنین حجم انبوهی از یگان های زبده ی ارتش عراق، خصوصاً لشکر ۱۰ زرهی و توپخانه ی قدرتمند آن در منطقه، موجب گردید که متوسّلیان در روند طرح ریزی مانور هجومی تیپ نوبنیاد تحت فرمان خود، تدبیر خارق العاده ای را به کار گیرد.
متوسّلیان که به گواهی کارنامه ی رزمی درخشان خود، دارای سبک و سیاق منحصر به فردی در امر برنامه ریزی اطلاعاتی و طراحی مانور عملیاتی و شگردی ممتاز جهت وارد آوردن ضربه ای کاری به دشمن بود، قصد داشت با همان رسم معمول خویش، این بار نیز موجودیت قوای اشغالگر در جبهه ی غرب دزفول را درهم بکوبد؛ این ویژگی همانا اجرای »تک احاطه ای« به معنای نفوذ به عمق مواضع دشمن بود که فرمانده تیپ ۲۷ در اجرای آن مهارتی بی بدیل و خارق العاده داشت؛ چنان که در نبردهای جبهه مریوان نیز؛ از عملیات دزلی تا حمله ی محمّد رسول الله(ص) از همین شیوه به کرّات سود جسته بود. پس از خاتمه ی نبرد پیروزمند فتح مبین، خود او در این باره می گوید:
... با توجّه به تجربیاتی که قبلاً به دست آمده بود، ما هیچ موقع قادر نبودیم که به صورت تک جبهه ای و حمله ی رو در رو با دشمن بجنگیم. هر موقع که رو در رو شدیم، تلفات زیاد و سنگینی دادیم و دشمن توانست تهاجم ما را شکست بدهد. روش کار ارتش عراق هم از این قرار بود که می آمد و نیروهای غیرکیفی خودش را در حجمی محدود، جلو می گذاشت و به اصطلاح در خط مقدم روبه روی ما می چید و بعد از آن هم که ما حمله می کردیم، درگیر می شدیم و خط دشمن را می گرفتیم، ارتش عراق با حجم انبوه آتش توپخانه و حملات مستمر واحدهای تانک خودش، دست به کار می شد، پشت سر هم به ما پاتک می زد و مواضع ما را داغان می کرد. به همین دلیل، ما روال طراحی عملیات و نحوه ی حملات خودمان را بر این منوال گذاشتیم که در این عملیات (فتح مبین) ما به اصطلاح از رو به رو با آنها درگیر نشویم. سعی ما بر این روش معطوف بود که یا از پهلو به آنها بزنیم یا از پشت.۲
مهم ترین دغدغه ی خاطر متوسّلیان، شهبازی و همّت، از بابت یگان های توپخانه ی سپاه چهارم ارتش بعث؛ کسب اطلاع دقیق از مواضع، تعداد، تنوع و توان آتشباری این قبضه های مرگبار بر روی منطقه ی تعیین شده، برای عملیات بزرگ آتی سپاهیان اسلام بود؛ چرا که به اعتقاد فرماندهان تیپ ۲۷، تجربه ی بیش از هفده ماه نبرد رویاروی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران با قوای ارتش عراق این واقعیت را آشکار ساخته بود که هماره و در تمام نبردهای پیشین، مهم ترین حربه ی بازدارنده ی دشمن برای زمینگیر کردن و انهدام واحدهای پیاده ی تک ور ایران، حجم سنگین و متمرکز آتش واحدهای متعدد توپخانه است و لاغیر.
هم از این روی، فرماندهان تیپ ۲۷ درصدد برآمدند که هرچه سریع تر، پروژه ی شناسایی دقیق و گام به گام مواضع، آرایش، پراکندگی و قدرت آتش واحدهای توپخانه ی سپاه چهارم ارتش عراق را در دستور کار خویش قرار دهند.
محمود مرادی، جانشین وقت گردان انصارالرسول(ص) که در آن برهه، مسؤولیت تیم های شناسایی تیپ ۲۷ در خط پدافندی شاوریه را نیز بر عهده داشته، در این باره می گوید:
... کسی که برای حل این مسأله ی غامض، راه حلی عملی و کم دردسر جلوی پای حاج احمد و حاج محمود شهبازی گذاشت، حاج همّت بود. راه حل پیشنهادی حاج همّت که از حیث ساز و کار سهل و ساده و عملی آن بسیار جالب توجه بود، بهره گیری از شگرد فریب رادیویی دشمن بود. ما خیلی خوب می دانستیم که پست های شنود بسیار مجهز سپاه چهارم ارتش عراق در منطقه، با تمامی تجهیزات مدرن شان برای استراق سمع کوچک ترین مکالمه ی رادیویی نیروهای خودی گوش خوابانیده اند و نسبت به ارتباطات بی سیم ما به شدت حساس هستند. حاج همّت بعد از جلب موافقت حاج احمد و حاج محمود با طرح ابتکاری خودش، به سرعت دست به کار شد و به شاوریه آمد. البته او برای اجرای طرح فریب رادیویی دشمن، به نیرو و تجهیزات چندانی نیاز نداشت. فقط کافی بود چند نفر از بچّه ها با سه - چهار دستگاه بی سیم پی.آر.سی ۷۷ در منطقه پراکنده شوند و هر از چند دقیقه یک بار با هم تماس مستقیم برقرار کنند و در این تماس ها، نه با استفاده از کد و رمز، بلکه به صورت فاش با هم پیام رد و بدل کنند. همین کار، برای این که پست های شنود رادیویی وابسته به سپاه چهارم ارتش عراق در منطقه از ما رو دست بخورند، کافی بود.
یادم هست تازه گردان های تیپ تشکیل شده، اما هنوز آنها را از دوکوهه به خط نیاورده بودند. یک شب حاج همّت جلو آمد، سه - چهار نفر از بچه ها را نسبت به طرح خودش توجیه کرد و آنها را با چند بی سیم پی.آر.سی به اطراف خط پدافندی شاوریه فرستاد.
حاج همّت از پشت بی سیم، دم به دقیقه، بدون استفاده از رمز و کد پیام می فرستاد؛ پیام؛ آن هم به گردان هایی که اصلاً وجود خارجی نداشتند! خیلی جدی پای بی سیم می گفت: گردان فلان، شما آماده هستید؟ گردان بهمان، آیا پای کار رسیدید؟ و ...، خلاصه حاجی پشت سر هم پیام های بی اساس و الکی پخش می کرد.
ناگهان دیدیم توپخانه ی دشمن، سرتاسر منطقه، از خود سایت های ۴ و ۵ گرفته تا ارتفاع ۳۵۰ شاوریه را به طور وحشتناکی زیر آتش توپخانه ی سنگین خودش گرفت و به مدت سه - چهار ساعت، بی وقفه با تمام توپ هایش منطقه را کوبید. همّت با رد و بدل کردن چند پیام بی اساس و کاذب و فریب دادن عراقی ها، ضمن آزمایش و تشخیص استعداد توپخانه ی سپاه چهارم در منطقه، به جرأت می توانم بگویم که نزدیک به پنج هزار گلوله ی آنها را به هدر داد؛ آن هم در موقعیتی که هیچ نیروی خودی یی در منطقه نبود که از این اجرای آتش سنگین دشمن آسیب ببیند. ضمناً همین حجم سنگین آتش توپخانه ی دشمن به خوبی نشان داد که دستیابی ما به ارتفاعات علی گره زد چقدر حایز اهمیت است؛ چرا که بخش عمده ی آتش توپخانه ای دشمن در آن شب، از همین ارتفاعات شلیک می شد.
در پی جمع بندی نتایج به دست آمده از این فریب رادیویی دشمن و خاتمه یافتن مراحل مقدماتی شناسایی خطوط و مواضع یگان های تابع سپاه چهارم ارتش عراق در مناطق بلتا و شاوریه، جلسه ای با حضور احمد متوسّلیان، محمود شهبازی، همّت، عبّاس کریمی؛ مسؤول واحد اطلاعات تیپ ۲۷ و تنی چند از فرماندهان ارشد سپاه در پادگان دوکوهه تشکیل شد. موضوع محوری مباحث طرح شده در این نشست فوق العاده، ارایه ی پیشنهاد متوسّلیان مبنی بر طرح ریزی مانور عملیات در جبهه ی غرب دزفول براساس شگرد دور زدن یگان های دشمن و وارد آوردن ضربه به واحدهای خصم، از پهلو یا پشت بود.
پانوشت ها:
۱- شایان ذکر است که به دلیل نگرانی فزاینده سرفرماندهی کل ارتش بعث نسبت به تجمع یگان های رزمی جمهوری اسلامی ایران در منطقه ی عمومی شمال خوزستان و احساس خطر شدید دشمن از حمله ای بزرگ و سراسری به مواضع تحت اشغال سپاه چهارم ارتش عراق، فرماندهان عالی رتبه ی دشمن درصدد برآمدند که برای تقویت مواضع این سپاه و استحکام خطوط پدافندی خود در جبهه های شوش و غرب دزفول، تمامی واحدهای در دسترس خود را به این مناطق اعزام کنند. حاصل این تلاش شتابزده، جمع آوری و اعزام حدود شش تیپ پیاده و نیروی مخصوص از سایر جبهه ها به حوزه ی استحفاظی سپاه ۴ بود.
مأخذ اسامی واحدهای سپاه ۴ ارتش عراق در زمستان ۱۳۶۰، کتاب کارنامه ی عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، واحد تبلیغات و انتشارات سپاه، چاپ اول، شهریور ۱۳۶۸، ص ۲۴ است.
۲- نوار مصاحبه، قرارگاه فرعی نصر ۵، چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۶۱، آرشیو نوار معاونت فرهنگی لشکر ۲۷
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید