شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


دور ماندن از اطلاعات


دور ماندن از اطلاعات
توسعه وسایل ارتباطی و اطلاع رسانی به میزان زیادی از اهمیت فاصله جغرافیایی میان افراد بشر کاسته است. انسان های عصر ما در دهکده بزرگ جهانی زندگی می کنند. در این دهکده جهانی افراد به سهولت از رویدادها آگاه می شوند. اکنون به کمک ابزار ارتباطی و اطلاع رسانی زمان معنای دیگری یافته است. در دنیای امروز ما، برنده کسی است که به بیشترین اطلاعات در حداقل زمان دسترسی داشته باشد. در چنین فضایی، آشنایی با تکنولوژی های ارتباطی، رسانه ها و پیام های رسانه یی ضرورتی اجتناب ناپذیر است و به نوعی باید گفت سواد رسانه یی دانش بهره گیری از رسانه هاست هم برای تولید پیام های رسانه یی و هم دست یافتن به اطلاعات و گزینش اطلاعات و استفاده از آن در راستای هدفی معین. بنابراین، سواد رسانه یی دو سوی فرآیند ارتباط جمعی را مورد توجه قرار می دهد. به بیان دیگر، از یک سو موضوع سواد رسانه یی ادبیات و تکنیک های رسانه یی است که دست اندرکاران رسانه ها در تولید پیام های رسانه یی از آنها بهره می برند و از سوی دیگر، به میزان آشنایی مخاطبان با ادبیات و تکنیک های رسانه یی و میزان توانمندی آنان در دستیابی به اطلاعات از طریق رسانه ها و درک پیام های رسانه یی و استفاده از آن را شامل می شود. بنابراین باید گفت هم کارگزاران و هم مخاطبان به سواد رسانه یی نیاز دارند چرا که در حقیقت سواد رسانه یی، چرخه یی را ایجاد می کند که کارگزاران باسواد را با مخاطبان باسواد رودررو می کند.
سواد رسانه یی به مخاطبان کمک می کند اطلاعات را از طریق رسانه ها همچون روزنامه ها و اینترنت به طور انتقادی مطالعه کنند و از سوی دیگر، افکار و احساسات خویش را به گونه یی سازنده بیان کنند. چنین، دیدگاهی به تقویت ساختار دموکراتیک جامعه منجر می شود، زیرا اطلاعاتی که از سوی رسانه ها به مخاطبان ارائه می شود آنها را منفعل نمی کند. گفته می شود سواد رسانه یی قدمتی در حدود بیش از ۳۰ سال دارد و کانادا از پیشگامان در این حوزه است که سال ها برای ارتقای سواد رسانه یی و آموزش رسانه یی به شهروندان خود برنامه ریزی کرده است. در کانادا، این برنامه ریزی از دوران تحصیلی توسط آموزش و پرورش کانادا آغاز می شود و به تازگی سازمان های رسانه یی در کانادا نیز گام های مهمی را در ارتقای سطح سواد رسانه یی مخاطبان برداشته اند. وزارت پست و مخابرات ژاپن، با تشکیل «شورای تحقیقات درباره سواد رسانه یی در رسانه های پخش» در سال ۱۹۹۹، نظامی را برای سواد رسانه یی تنظیم کرد. علاوه بر آن، تلاش های بی شماری نیز در راستای پیوند دادن سواد رسانه یی با رسانه های دیجیتال از قبیل اینترنت و با «پروژه هزاره» صورت گرفته است و این وضعیت در کشور ما به این صورت است که کمتر از یک دهه از عمر سواد رسانه یی سپری می شود اما متاسفانه این مقوله علمی و آثار آن از چشم محققان و برنامه ریزان به دور مانده است. به هرحال به نظر می رسد برای توسعه سواد رسانه یی در شهروندان به عنوان مخاطبان رسانه ها باید از دوران تحصیل قبل از دانشگاه برنامه ریزی کرد که کودکان و نوجوانان در شرایط شکل گیری فکری قرار دارند. در این مرحله مسوولیت آموزش رسانه یی بر عهده نهاد آموزش و پرورش است و مسوولان باید مواد درسی در این خصوص در برنامه درسی دانش آموزان لحاظ کنند و از سوی دیگر نیز معلمان خود را از طریق برگزاری دوره هایی با سواد رسانه یی و آموزش رسانه یی آشنا سازند.
در مرحله بعد، آموزش عالی مسوول تربیت فکری و فرهنگی دانشجویان است و باید از طریق واحد های درسی با موضوع آموزش رسانه یی چه به صورت عملی و چه به صورت تئوری به توسعه سواد رسانه یی دانشجویان بپردازد و همچنین با برگزاری همایش های تخصصی و جلسات نقد و بررسی رسانه های مختلف تفکر انتقادی را در دانشجویان توسعه بخشد. با توجه به اینکه دانش آموزان و دانشجویان در محیط خانواده زندگی می کنند، لذا ضروری است زمینه ورود نهادهای اجتماعی عمومی نظیر فرهنگسراها و همچنین، NGO ها به حوزه فعالیت های فرهنگی فراهم شود تا از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی خانواده ها نیز با سواد رسانه یی و مفاهیم آن آشنا شوند.
دست اندرکاران رسانه های جمعی نیز اعم از رادیو، تلویزیون و مطبوعات باید همواره به آموزش تخصصی کارکنان خود توجه ویژه مبذول دارند. با توجه به اینکه ضرورت آموزش تخصصی دست اندرکاران رسانه جزء حقوق حرفه یی آنان نیز محسوب می شود.
البته رسانه در مقابل مخاطبان خود نیز وظیفه دارد آنها را با مفاهیم سواد رسانه یی و مهارت های سواد رسانه یی و همچنین شیوه های تفکر انتقادی آشنا کند. تهیه و تولید برنامه های تحلیل و تفسیر خبری، برنامه های نقد و بررسی فیلم و برنامه های آموزشی درخصوص سواد رسانه یی در شبکه های سراسری سیما از جمله اقداماتی است که رسانه یی نظیر تلویزیون می تواند در جهت رشد مهارت های سواد رسانه یی که به صورت بالقوه در همه مخاطبان وجود دارد، انجام دهد. اما نکته مهمی که نباید فراموش شود، امکان طرح و بیان همه ایده های مطرح در جامعه است تا از این طریق، امکان نقد و بررسی علمی آنها مهیا شود. تنها در این صورت است که مخاطب نیز چنین برداشت می کند که رسانه او را فعال و پویا فرض کرده است و در نتیجه چنین برداشتی است که در شهروندان جامعه ایرانی انگیزه مشارکت مدنی فعال تقویت می شود. از این رو می توان توجه به سواد رسانه یی و برنامه ریزی درخصوص ارتقای سواد رسانه یی در مخاطبان را به نوعی ترویج فرهنگ دموکراسی نیز دانست. انجام پروژه های تحقیقاتی، تخصیص بودجه معین به برنامه ریزی و اجرای برنامه ها در حوزه توسعه سواد رسانه یی در حیطه وظایف مجلس شورای اسلامی است. هرچند که به تازگی مجلس طرحی را درخصوص سواد رسانه یی در دست اجرا دارد. امید می رود حاصل تلاش های متخصصان فعال در این طرح فقط به یک کتاب خلاصه نشود بلکه قانونگذاری و اجرای برنامه های سواد رسانه یی در سطح جامعه را به همراه داشته باشد. در نهایت، اجرای پروژه های مشترک میان آموزش و پرورش، آموزش عالی، صدا و سیما و مجلس شورای اسلامی و نهادهای مدنی در حوزه سواد رسانه یی نکته یی است که نباید از آن غفلت کرد. اما نکته مهم دیگر، شناخت فضای جامعه ایرانی و بومی کردن سواد رسانه یی است. به بیان دیگر نمی توان همان نسخه یی را که در کانادا یا ژاپن در حوزه سواد رسانه یی دنبال می شود، عیناً در ایران نیز دنبال کرد بلکه ضروری است مفاهیم سواد رسانه یی با توجه به ویژگی ها و نیازهای جامعه ایرانی تعریف و تبیین شوند.
سمیه طیبی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید