سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


نظریه های مزیت نسبی در اندیشه‌های صاحب نظران اقتصادی


نظریه های مزیت نسبی در اندیشه‌های صاحب نظران اقتصادی
● مقدمه
در این نو شتار نظریه ی مرکانتیلیسم نظر یه های مزیت مطلق آدام اسمیت و مزیت نسبی ریکاردو و نظریه مزیت رقابتی مایکل پورتر مورد بررسی قرار می گیرد.
● تاریخچه نظریه‌ی مزیت
سابقه تاریخی به قرن هجدهم می رسد . در آن زمان در اقتصاد کلاسیک الگوی مزیت نسبی برای تشریح تفاوت بین اقتصادهای مختلف ارائه می شد :
▪ نظریه ی مرکانتیلیسم :
از جمله نظریات تجاری است که پایه تفکرات اقتصادی بین سال های ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی را تشکیل می دهد سوداگران یا مرکانتیلیست معتقد بودند که مهمترین راه برای آنکه کشوری ثروتمند و قدرتمند شود آن است که صادراتش بیشتر از وارداتش باشد و در نتیجه ما به التفاوت با دریافت یک فلز قیمتی مانند طلا تسویه گردد . در این رابطه قدرتمند تر شدن هر کشور را بر مبنای داشتن طلای بیشتر می دانستند . از آنجا که مقدار طلای موجود در هر لحظه از زمان ثابت بود ، لذا یک کشور خاص می توانست به زیان سایر ممالک از تجارت بهره مند گردد . از این رو سوداگران از این عقیده حمایت می کردند که دولت باید صادرات را تشویق و واردات را محدود کند .
▪ نظریه ی مزیت مطلق آدام اسمیت :
آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶ در کتاب ثروت ملل مفروضات مکتب سوداگران را که ثروت یک کشور به میزان دارایی آن کشور ( طلا و نقره ) بستگی دارد و کشورها فقط به ضرر سایر کشور می توانند از تجارت سود ببرند را زیر سؤال برد . او عقیده داشت که تجارت آزاد بین کشورها باعث تقسیم کار شده و عوامل تولید کشورها بر تولید کالایی متمرکز خواهد شد که آن کالا در مقایسه با کالای سایر کشورها ارزان تر تولید شود و در این صورت است که هر دو کشور از تجارت سود می برند . او استدلال نمود که از تجارت آزاد هر کشور می تواند در تولید کالایی تخصص پیدا کند که در آن دارای مزیت مطلق است ( یعنی آن کالا را با کارایی بیشتر نسبت به دیگر کشورها تولید کند ) و کالایی را وارد کند که در آنها وضعیت مطلق ندارد ( یعنی دارای کارایی لازم برای تولید آن نیست ) بدین ترتیب با تخصص بهینه ی عوامل تولید در سطح جهان ، تولید جهان افزایش می یابد و رفاه همه ی کشورها افزایش می یابد . از این رو دیگر یک کشور به ضرر سایرین منتفع نگردیده و همه ی کشورها منتفع خواهند شد . بر اساس نظریه آدام اسمیت تجارت بین دو کشور بر اساس اصل مزیت مطلق انجام می شود . وقتی یک کشور کالایی را با کارایی بیشتر نسبت به کشور دیگر تولید می کند ( یا مزیت مطلق دارد ) و کالای دوم را نسبت به کشور دیگر با کارایی کمتر تولید می کند ( عدم مزیت مطلق دارد ) در این صورت هردو کشور با تخصص در تولید کالائی که در آن مزیت مطلق دارند و مبادله آن با یکدیگر منتفع می شوند .
▪ نظریه مزیت نسبی ریکاردو :
نظریه مزیت نسبی به وسیله ی دیوید ریکاردو اقتصاددان انگلیسی پایه گذاری شد . این تئوری پس از تئوری « مزیت مطلق » آدام اسمیت در مبحث تجارت آزاد بین الملی مطرح گردید . سؤالی که آدام اسمیت نتوانست به آن جواب بدهد این بود که اگر کشوری بتواند همه ی محصولات موردنیاز خود را به قیمت ارزان در داخل تولید کند ، از داد و ستد با سایر کشورها و از بازرگانی بین المللی سودی نخواهد برد . یا به عبارتی دیگر آیا تجارت بین کشورهایی که در تولید تمامی کالاها دارای مزیت مطلق هستند برقرار می باشد یا خیر ؟ در پاسخ به این پرسش قانون مزیت نسبی را مطرح کرد .
بر طبق دیدگاه ریکاردو اگر کشوری در تولید هر کالایی مزیت مطلق باشد هنوز هم تجارت برای هر دو کشور سودآور خواهد بود زیرا که هر کشور در تولید کالایی تخصص می یابد که هزینه نسبی تولید آن در داخل کشور پایین تر باشد و کالایی را وارد می نماید که هزینه نسبی تولید آن در داخل نسبت به کالای دیگر بالاتر باشد. ریکاردو اظهار داشت حتی اگر کشوری در تولید هر دو کالا دارای مزیت مطلق در مقایسه با کشور دیگر نباشد باز داد و ستدی که حاوی منافع متقابل است می توانند بین هر دو طرف صورت بگیرد و کشوری که دارای کارایی کمتری است باید در صدور و تولید کالایی تخصص پیدا کند که در آن مزیت مطلق کمتری ندارد این همان کالایی است که آن کشور در تولید آن دارای مزیت نسبی است . از سوی دیگر باید کالایی را که مزیت مطلق بیشتری ندارد را وارد کند این قانون به قانون مزیت نسبی معروف است .
فرض اساسی نظریه ریکاردو در اوایل قرن نوزدهم در انگلستان بر نیروی کار مهمترین عامل تولید متکی بود . در آن نظریه اکثر کارگران مهارت های تخصصی کمی داشتند بنابراین فرض نیروی کار همگن فرض درستی بود . اما با گذشت زمان این مفروضه به مرور نقض گردید . سرمایه در کنار نیروی کار از اهمیت قابل توجهی برخوردار گردید و نیروی کار نیز برحسب مهارت ها متمایز شدند . تکنولوژی با سرعت زیاد تغییر یافت ، به طوریکه واحدهای تولیدی با نوع تکنولوژی متفاوت از هم متمایز گردیدند
▪ نظریه مزیت رقابتی مایکل پورتر:
مایکل پورتر در سال ۱۹۹۰ با کتاب مزیت رقابتی ملت ها به عنوان پایه گذار نظریه مزیت رقابتی مطرح است . براساس دیدگاه وی ، برای موفقیت یک کشور در تجارت جهانی ، نمی توان تنها به مزیت های نسبی آشکار شده بسنده نمود بلکه اقتصادها می باید از طریق شناخت وضعیت و ساختار خود و ظرفیت سازی ، به خلق مزیت پرداخته و با فراهم آوردن بسترهای سرآمدی جهانی و شرایط کارآیی رقابتی ، به فعالان اقتصادی اجازه دهند همگام با هدایت دولت ، حوزه های جدیدی در تجارت جهانی را به خود اختصاص دهند . در این دیدگاه نقش وجودی عوامل تولید به معنای سنتی آن رو به کاهش می گذارد و همچنین فرصت هایی که فضای جهانی شدن در اختیار بنگاهها و دولتها قرار می دهد ، موجب شکسته شدن محدودیتهای پیشین می شود . آنچه در دیدگاه پورتر اهمیت دارد ، همین محوریت بخشی به اصلاحات در سطح عاملان اقتصادی و نهادهای مرتبط است .
تهیه و تنظیم : محمد خوجم لی
فهرست منابع:
۱-تجارت و مزیت رقابتی از نگاه مایکل پورتر . http://hepge.itan.ir
۲-نظریه های مهم در تجارت بین الملل http://khabir.blogfa.com/post-۸۷
۳-مزیت رقابتی در تجارت الکترونیک www.aftab.ir
۴-محتشم دولتشاهی ، طهماسب ، مبانی علم اقتصاد ، انتشارات خجسته ، چاپ ۲۶ ، ۱۳۸۵.


همچنین مشاهده کنید