جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


تقسیم ثروت؛ میراثِ ماندگار


تقسیم ثروت؛ میراثِ ماندگار
ـ توضیح مترجم:
جفری ساکس (Jeffrey Sachs ) (۵ نوامبر ۱۹۵۴- دیترویت، میشیگان): اقتصاددان و مدیر انستیتوی زمین (Earth Institute) در دانشگاه کلمبیا. وی سالیانی از عمر خود را وقف پژوهش بر روی راه‌های ریشه‌کنی فقر و گرسنگی در جهان کرده، و در همین راستا، سمت‌های گوناگونی را در مدارس و دانشگاه‌های معتبر آمریکا – از جمله دانشگاه ‌هاروارد– و همچنین سازمان ملل متحد برعهده داشته است. از جمله مهم‌ترین نوشته‌های او در زمینه‌های اقتصادی می‌باید به دو کتاب: «Common Wealth» و «The End of Poverty» اشاره کرد.
به راستی، کرانه‌های ِ قدرتِ ثروت تا کجاست؟ به ویژه، آنجا که صحبت از بزرگ سرمایه‌دارانی چون جان راکفلر و یا بیل گیتس در میان باشد؟ اگر به تاریخ به مثابه راهنمایی بزرگ بنگریم، پاسخ این است که در جهان ما قدرتِ ثروت بسیار زیاد است. ما در اینجا تنها درباره ِ قدرتِ راه‌اندازی یک شرکتِ بزرگِ نفتی و یا رایانه‌های خانگی حرف نمی‌زنیم، بلکه منظور، توانایی آباد ساختن جهان با نیروی کلان نوع دوستی ست.
راکفلر ثابت کرد که اهدای پول به نیازمندان کاری بس فراتر از صدقه دادن است. چرا که این کار می‌تواند به روش‌های گوناگونی انجام پذیرد. چنانچه میلیاردرهای امروزی ثروتِ خود را با جامعه ِ جهانی تقسیم می‌کردند، چه بسا می‌توانستند دولت‌های ِ جهان را در پایان بخشیدن به فقر مفرط، بی‌سوادی و بیماری‌های واگیر یاری دهند.
درست یکصد سال پیش، راکفلر تصمیم گرفت تا دارایی‌های ِ بیکران ِ خود را در اختیار جامعه انسانی بگذارد، و ثروتِ خویش را وقفِ یک موسسه ِ فدرال کرد تا وسیله‌ای برای مبارزه با فقر، بیماری و بی‌سوادی قرار گیرد. اما در این میان، گروهی به او حمله کرده و مدعی شدند که وی تنها کوشیده است تا برای خودش آوازه‌ای به هم زند و به کنگره ِ آمریکا راه یابد. اما او در مقابل، بی‌توجه به چنین نقدهایی، در سال ۱۹۱۳ بنیاد راکفلر را تاسیس، و در آغاز کار، مبلغ یکصد میلیون دلار به نیازمندان اهدا کرد.
در طول سده ِ بیستم، برای نمونه، حتی یک بنیاد بزرگِ مالی اعتباری و... را نمی‌توان یافت که چنین پولی را برای هدف‌های انسان دوستانه بین‌المللی وقف کرده باشد.
بخشی از این پول کلان صرفِ ریشه‌کنی ِ کرم قلابدار در آمریکای ِ جنوبی، و شکوفایی اقتصادی در این مناطق گردید. بخش دیگری از آن، پشتوانه پژوهش و ساختِ واکسن تب زرد شد، که این دستاوردِ بزرگ برنده جایزه نوبل گردید.
از سوی دیگر، کشور برزیل به کمک آن پول توانست تا نسل گونه‌ای از پشه ناقل بیماری مالاریا را نابود کند، و بخش دیگری از آن، به گونه‌ای شگفت‌انگیز به انقلاب سبز آسیا اختصاص یافت؛ جنبشی که به دگرگونی ِ بسیار موفقیت‌آمیز کشاورزی انجامید، و هندوستان و چند کشور آسیایی دیگر را قادر ساخت تا از یک دوره ِ پایان‌ناپذیر قحطی و فقر رهایی یافته و به یک سیستم کشاورزی ِ خودکفا دست یابند.
امروز نیز، بیل گیتس و همسرش ملیندا ، با پشتوانه سرمایه ۳۰ میلیارد دلاری ِ خود، در کنار وارن بافت ، توانایی انجام همان کار را دارند. بنیادِ گیتس نیز، چون بنیادِ راکفلر، به درستی، به تکنولوژی به عنوان ِ ابزاری کارآمد برای ریشه‌کن کردن فقر و بی‌سوادی در سراسر جهان می‌نگرد.
این بنیاد (گیتس) در آغاز کار، بر روی ِ تکنولوژی‌های ِ مربوط به بهداشت متمرکز بود، اما اینک بیشتر در جستجوی ِ گسترش ِ فنشناسی‌های ِ کشاورزی، آب، و زمینه‌های ِ دیگری است که در مبارزه با فقر و بدبختی مردم جهان کارآمدند.
ناگفته نماند که بیل و ملیندا گیتس در این انسان دوستی ِ دگرگون‌کننده ِ نوین تنها نمانده‌اند؛ برای نمونه، لری پیج و سرگی برین، از کارمندان ِ سایتِ اینترنتی ِ گوگل بر این باورند که تکنولوژی‌های ِ اطلاعاتی، بی‌تردید، سببِ دگرگونی‌های ِ بنیادین و بزرگِ اجتماعی می‌شوند. چندی پیش، آنها تصویری ماهواره‌ای از ناحیه دارفور، واقع در کشور سودان مخابره کردند تا توجه جهان را به این منطقه ِ جنگ‌زده و ویران از خشونت جلب کرده، و آزادگان جهان را برای حمایت‌های تکنیکی و چاره‌ای برای این گرفتاری فرا خوانند.
دینامیسم یا پویایی کارسالاری ِ اجتماعی، و جنبش‌های ِ خودجوش ِ مردمی ‌برای آبادسازی جهان، می‌تواند الگویی مناسب برای سرمایه‌داران، سیاستمداران و دولت‌های حاکم بر جهان قرار گیرد.
بیل و ملیندا گیتس، راکفلر، بافت، پیج و برین، و همه ِ کسانی که امروز نگران وضع زمین و ساکنان آن هستند، ناکارآمدی سیاست‌های جهانی را در بهبود وضع بشر به چالش کشیده‌اند. کمک‌های بین‌المللی ایالات متحده آمریکا، تنها ۰/۱۷ درصد از درآمد ملی این کشور است (یعنی از هر ۱۰۰ دلار تنها ۱۷ سنت)، که بخش زیادی از همین درصد ناچیز نیز سال‌ها به اسم «بازسازی» در عراق به هدر رفته است.
بر اساس گزارشی که در مجله فوربس به چاپ رسیده است، در دنیای امروز ۹۵۰ نفر میلیاردر زندگی می‌کنند که بر روی هم، به طور تخمینی، ۳/۵ تریلیون دلار ثروت دارند. این میلیاردرها، افزون بر کشتی‌های شخصی، کاخ‌های شکوهمند، و زندگی‌های پر زرق‌و‌برق خویش در گوشه و کنار دنیا، دارای ثروت خوابیده‌ای نزدیک به ۳/۵ تریلیون دلار نیز هستند که می‌تواند وضعیتِ کنونی ِ جهان را به کلی دگرگون سازد. فرض کنید، اگر همه این ثروتمندان، همچون بیل و ملیندا گیتس، تنها بخشی از دارایی کلان خود را صرف بهبودِ وضع اقتصادی کشورهای فقیر می‌کردند، چه روی می‌داد؟
بر اساس اصول ِ استاندارد مدیریتِ نهادها، وقف ۳/۵ تریلیون دلار، در مجموع ۵ درصد سود سهام سالانه (برابر با ۱۷۵ میلیارد دلار در سال) خواهد داشت؛ رقمی ‌که برای بهبود بخشیدن به وضع بهداشت همه ساکنان کشورهای جهان سوم کافی‌ست. افزون بر این، با چنین پولی می‌توان جلوی فراگیری ِ عمومی ‌بیماری‌هایی چون ایدز، تی‌بی، و مالاریا را گرفت؛ یک انقلاب سبز آفریقایی به راه‌انداخت؛ به اختلافِ طبقاتی پایان داد، و برای یک میلیارد نفر از مردمانی که امروز با کمبود آب دست و پنجه نرم می‌کنند، آب آشامیدنی سالم فراهم کرد.
بدین ترتیب، می‌توان به بسیاری از درد و رنج‌های انسان امروز پایان بخشید. کوتاه اینکه چنین بنیادهایی، به تنهایی می‌توانند به فقر مفرط ِ حاکم بر جهان پایان دهند.
از سوی دیگر، چنین حرکتِ بزرگی می‌تواند برای مردان و زنانی که سالیانی دراز از زندگی خویش را صرف ثروت‌اندوزی، و نگرانی از بالا و پائین شدن قیمت سهام و یا طلا کرده‌اند، ارزش و اعتباری انسانی به ارمغان آورده و ایشان را با جنبه‌های ارزشمندتری از زندگی آشتی دهد؛ یعنی یکپارچه شدن با همه ِ بشریت، و شادی بخشیدن به همنوعانی که شاید هرگز طعم شادی را نچشیده‌اند. چه بسا لازم باشد تا همه سرمایه‌داران جهان به پند اندرو کارنگی، نخستین انسان دوستِ بزرگِ آمریکایی توجه کنند که در سال ۱۸۸۹ نوشته است:
«آن روز چندان دور نیست که فردی با ثروتی میلیونی می‌میرد، و گرچه در زمان حیاتش به دقت اداره همه امور را در دست داشت، اما با همه ثروتی که از خود بر جای گذارده است، بدون افتخار از دنیا می‌رود؛ نه کسی اشکی می‌ریزد، و نه نغمه‌ای برایش سروده خواهد شد».
خوشبختانه، به نظر می‌رسد که امروز شمار زیادی از قهرمانان آماده شده‌اند تا پس از مرگ میراث بهتری را از خود بر جا بگذارند.
جفری ساکس
ترجمه: محسن کاس‌نژاد
منبع : تایم - ۱۰ می‌ ۲۰۰۷
پی نوشت‌ها در دفتر روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی


همچنین مشاهده کنید