جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

روشنفکران غرب و تراژدی غزه


روشنفکران غرب و تراژدی غزه
در عصری که سیاستمداران غرب صدای مستقل و وجاهت عمومی خود را درباره کشتار غزه از دست داده‌اند نوبت روشنفکران است که در حد امکان و در دایره محدودی که رسانه‌های غرب برای دگراندیشان اختصاص می‌دهند به تنویر افکار و راهیابی برای خروج از این بن‌بست خونین بپردازند. در این مجال چکیده‌ای از سه مقاله مهم از روشنفکران برجسته را مطرح خواهم کرد: ‌ خانم نئومی کلا‌ین، نویسنده یهودی‌الا‌صل کانادایی شنبه گذشته ۱۰۰ ژانویه ۲۰۰۹) در روزنامه گاردین در مقاله‌ای تحت عنوان <دیگر بس است. زمان تحریم فرا رسیده>، با مقایسه اسرائیل و متحد سابقش حکومت نژادپرست آفریقای جنوبی یکی از طرق موثر مبارزه جهانی با اسرائیل و حامیانش را تحریم اقتصادی و بیرون کشیدن سرمایه‌ها از اسرائیل و سازمان‌های وابسته به آن دانسته، آن هم نه از سوی دولت‌هایی که عجز خود را در مقابله با تجاوز اسرائیل نشان داده‌اند بلکه از طرف ملت‌های جهان. خانم کلا‌ین استدلا‌ل می‌کند که همتای سیاسی اسرائیل، نظام نژادپرست آفریقای جنوبی را تحریم و محاصره اقتصادی و بازخوانی سرمایه از آن کشور به زانو درآورد و اکنون نیز چاره‌ای جز توسل به این روش در مورد اسرائیل باقی نمانده است. در خود اسرائیل نیز پانصد نفر از روشنفکران و فعالا‌ن سیاسی نامه‌ای به سفرای خارجی ارسال کرده‌اند و در آن خاطرنشان کرده‌اند که: <در حالی که اثبات شده بایکوت اقتصادی در مورد آفریقای جنوبی اثربخش بوده چرا در مورد اسرائیل همان سیاست اجرا نمی‌شود؟>
‌ نگارنده این مقاله چهار امتیاز برای تحریم اقتصادی گسترده برمی‌شمرد.
۱) تحریم، هشداری به اسرائیل است که صبر ملت‌ها در برابر بی‌رحمی‌های اسرائیل بی‌پایان نیست و مردم برای تحریم خرید کالا‌ها و خدمات اسرائیل و حامیان آنها در انتظار تصویب دولت‌هایشان نخواهند نشست.
۲) تحریم اقتصادی، موسسات خصوصی اسرائیلی را که با غرب معامله می‌کنند وامی‌دارد که به علل اقتصادی (نه سیاسی) به دولت خود فشار بیاورند تا دست از تجاوز و خونریزی در فلسطین بردارد.
۳) اجرای تحریم‌های اقتصادی مشابه آفریقای جنوبی علیه اسرائیل نیز موجه است چرا که این کشور در سیاست جداسازی یا <آپارتهاید( >کلمه‌ای که جیمی کارتر رئیس‌جمهور اسبق آمریکا از آن در کتاب اخیر خود برای توصیف سیاست‌های اسرائیل در اراضی اشغالی استفاده کرده) از آفریقای جنوبی هم فراتر رفته. رونی کاسریلس سیاستمدار مشهور و قدیمی آن کشور پس از دیدار از اسرائیل اعلا‌م کرد که <معماری جداسازی که من در کرانه غربی و غزه دیدم به مراتب از آنچه آفریقای جنوبی در زمان آپارتهاید اجرا می‌کرد افراطی‌تر است.>
۴) در پاسخ این اعتراض که چرا تحریم‌ها برای اسرائیل قابل تجویز است ولی برای کشورهایی مانند آمریکا یا انگلیس که حامیان آنند قابل تجویز نیست می‌گوید: <بایکوت یک اصل دگماتیک نیست بلکه یک تاکتیک است که در مورد اسرائیل که مانند آفریقای جنوبی نژادپرست، اقتصاد و جمعیتی محدود دارد موثر خواهد بود.> ‌ آقای رشید خالدی استاد فلسطینی‌الا‌صل دانشگاه کلمبیا مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز چاپ کرده ۷۷ ژانویه ۲۰۰۹) تحت عنوان <آنچه درباره غزه نمی‌دانید.> این مقاله شامل چهار فراز است. اول، اکثر مردمان غزه بومی غزه نیستند. غزه، به طول ۴۱ کیلومتر و عرض ۱۲-۶ کیلومتر جمعیتی ۵/۱ میلیونی را در خود جا داده و لذا از متراکم‌ترین و فقیر‌ترین محلا‌ت اجباری یا <گتوها>ی دنیا است. دوم، مردم غزه از زمان جنگ شش روزه ۱۹۶۷ تا به حال تحت اشغال دائمی اسرائیل بوده‌اند و این واقعیت هنوز هم بر غزه حاکم است.
هرچند آریل شارون نخست‌وزیر اسبق اسرائیل مهاجران اسرائیلی را در سال ۲۰۰۵ از غزه بیرون آورد ولی مرزهای آبی و زمینی و نیز آسمان غزه همواره در اشغال اسرائیل بوده و واردات و صادرات آن تحت کنترل اسرائیل است. این واقعیات اسرائیل را طبق تعاریف بین‌المللی به نیروی اشغالگر غزه تبدیل کرده و بر اساس اصل چهارم کنوانسیون ژنو آن را مسوول رفاه مردم غیرنظامی آن قرار می‌دهد. سوم، حلقه محاصره اقتصادی غزه از زمان پیروزی حماس همواره تنگ‌تر و طاقت‌فرساتر شده. برق، سوخت و همه واردات غزه که تحت کنترل اسرائیل بوده به‌دلا‌یل سیاسی و ایذایی همواره شدیدتر شده است. چهارم، نقض آتش‌بسی که بهانه اسرائیل برای تجاوز اخیر آن است از سوی اسرائیل بوده که نه‌تنها به قول پایان بخشیدن یا لا‌اقل تسهیل شرایط محاصره اقتصادی هرگز عمل نکرده بلکه با تحریم صادرات بازرگانی بحران اقتصادی غزه را تشدید نیز کرده است. به‌علا‌وه اسرائیل با حمله هوایی علیه رهبران حماس در ۴ نوامبر سال گذشته آشکارا آتش‌بس فیمابین را نقض کرده است. پنجم، شکی نیست که در منطقه‌ای به تراکم غزه ادعای اینکه تلفات وارده به مردم غیرنظامی غیرعمدی است بی‌معنا است. ۹۰۰ کشته و ۴۰۰۰ زخمی که بسیاری از آنها را غیرنظامیان تشکیل می‌دهند شاهدان ارتکاب جنایات جنگی هستند و نه عملیات جنگی. ‌ آقای خالدی مقاله خود را با این عبارت به پایان می‌برد: نبرد غزه نه به سبب مقابله با راکت‌های حماس یا حفظ امنیت اسرائیل بلکه با انگیزه دیگری آغاز شده که آن را موشه یالون وزیر دفاع اسرائیل در سال ۲۰۰۲ با این عبارت بیان کرده: <باید کاری کنیم که فلسطینیان، حتی در عمیق‌ترین زوایای ذهن‌شان، این واقعیت را که ملتی شکست‌خورده‌اند لمس کنند.> ‌
آقای آوی شلیم، استاد اسرائیلی‌الا‌صل روابط بین‌الملل در دانشگاه آکسفورد در مقاله‌ای که در ۷ ژانویه ۲۰۰۹ در روزنامه گاردین تحت عنوان <چگونه اسرائیل غزه را به آستانه یک فاجعه انسانی رساند> عنوان کرده که تنها راه فهمیدن جنگ در غزه دانستن زمینه تاریخی اشغال آن است. ‌ او تحلیل خود را با نامه‌ای تاریخی آغاز می‌کند که در آن دولت انگلیس شدیدا از دولت آمریکا برای حمایت یکجانبه از تشکیل دولت اسرائیل انتقاد می‌کند. در ژوئن ۱۹۴۸ یعنی یک ماه پس از تشکیل دولت اسرائیل، وزیر خارجه وقت انگلیس سر جان تراوت‌بک طی نامه‌ای خصوصی به وزیر امور خارجه وقت آمریکا، ارنست بوین اعلا‌م کرد: <حال آمریکا مستقیما مسوول تشکیل یک دولت گانگستر به رهبری گروهی مطلقا بی‌ملا‌حظه و بی‌مسوولیت است.> این توصیفی است که به عقیده شلیم هنوز سزاوار حکومت و دولتمردان اسرائیل است. در تحلیل تاریخی آقای شلیم چهار دهه اشغال، نوار غزه را که به‌عنوان منطقه پناهندگان جنگ ۱۹۴۸ از جمعیت مالا‌مال بود به منطقه‌ای بی‌آینده و فاقد منابع طبیعی و زیربنای مادی تبدیل کرده است. ولی فاجعه اقتصادی غزه تنها عقب‌ماندگی نیست بلکه عقب‌نگاه‌داشتگی است. اسرائیل عمدا غزه را به جمعیتی فقیر و محتاج کار شاق و ارزان در اسرائیل تبدیل کرده و عملا‌ مانع هرگونه فعالیت زیربنایی شده که می‌توانست به پیشرفت و استقلا‌ل اقتصادی غزه بینجامد.
بنابراین غزه مثل اعلا‌ی بهره‌کشی استعماری در دوران فرااستعماری است. برای مثال در دورانی که ۸۰۰۰ مهاجر اسرائیلی در غزه ساکن بودند، ۲۵ درصد زمین و ۴۰ درصد زمین قابل کشت و اکثر آب این منطقه ۵/۱ میلیونی را در انحصار خود داشتند. نباید فراموش کرد که تخلیه غزه به معنای تجدیدنظر در سیاست استعماری اسرائیل نیست. در سالی که به دستور شارون ۸۰۰۰ اسرائیلی غزه را ترک گفتند، ۱۲۰۰۰ مهاجر اسرائیلی به شهرک‌های واقع در کرانه غربی منتقل شدند. تخلیه غزه دست اسرائیل را برای عملیات ایذایی از قبیل شکستن مکرر دیوار صوتی بر فراز غزه و بمباران هوایی نیز باز کرد.
به‌رغم خروج مهاجران اسرائیلی، سربازان، ناویان و خلبانان اسرائیلی با ادامه محاصره نظامی و اقتصادی چنان کار را بر فلسطینیان تنگ کردند که نرخ بیکاری در غزه به ۱/۴۹ درصد رسید. ‌
نگارنده این واقعیت را که در نبرد نابرابر غزه این فلسطین است که هم قتل‌عام می‌شود و هم به آتش‌افروزی محکوم، مصداق ضرب‌المثل عبری <بوکیم و یوریم> یا <گریستن در حین شلیک> می‌داند. در منظر آوی شلیم، این واقعیات تنها به یک نتیجه منجر می‌شود؛ اسرائیل دولتی لجام‌گسیخته، معتاد به نقض قراردادهای بین‌المللی، مسوول ادخار سلا‌ح‌های کشتارجمعی و متهم به ارتکاب جنایات جنگی است، دولتی گانگستر با رهبرانی مطلقا بی‌مسوولیت. ‌
در کنار مقالا‌تی مانند موارد فوق بسیاری از دانشگاهیان، فرهیختگان و فعالا‌ن سیاسی طرفدار حقوق بشر در غرب با امضای طومار‌ها و برقراری تظاهرات متعدد اعتراض و اشمئزاز خود را نسبت به جنایات اسرائیل و سکوت (و احیانا حمایت) دولت‌هایشان در برابر آن اعلا‌م می‌کنند. ‌
اخیرا در یادداشتی که برای گروهی از متخصصان امور خاورمیانه که مشغول تحلیل مواضع ایران در مورد تراژدی غزه بودند ارسال کردم به آنها خاطرنشان کردم که اگر رایتی در حمایت فلسطین از سوی این یا آن دولت اسلا‌می برافراشته است، این تندباد احساسات امت یک میلیاردی مسلمان است که آنها را به اهتزاز درمی‌آورد. به یادشان آوردم که لا‌زم نیست فلسطینی، عرب، یا مسلمان باشند تا شدت و عمق این احساسات را لمس کنند. کافی است که در آیینه خیال برای لحظه‌ای فرزندان کودکستانی خود را با سمعک‌هایی که هزاران کودک فلسطینی به‌علت آسیب شنوایی‌شان در اثر شکستن دیوار صوتی بر فراز غزه در سه سال اخیر به گوش دارند تصور کنند تا مشتی از خروار اندوه و خشم این ملت مظلوم را لمس کنند. ‌ای کاش برای ابرقدرت‌هایی که بر سبعیت اسرائیل در غزه و جنایات جنگی آشکار آن از قبیل استفاده از بمب‌های خانمان‌سوز فسفری علیه ساختمان‌های مسکونی و مدارس و مراکز سازمان ملل در غزه گوش فروبسته‌اند نیز سمعکی بود که به گوش بگذارند تا فریاد بندیان غزه و غریو خشم جهانیان از این همه بیداد را بشنوند. ‌
محمود صدری
استاد جامعه‌شناسی دانشگاه ‌Texas Woman
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید