پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پایانی برای بولتون


پایانی برای بولتون
جان بولتون، یکی از اصلی ترین اعضای تیم دوازده نفره نومحافظه کاران و نماینده سابق ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد طی روزهای اخیر بارها بر شکست واشنگتن در برابر تهران صحه گذاشته است. از سوی دیگر،بولتون به عنوان یکی از افراطی ترین اعضای تیم نومحافظه‌کاران شکست سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه را اعلام نموده است.سردرگمی بولتون در خصوص مسائل جاری در خاورمیانه به اندازه‌ای رسیده است که وی را ناچار به بیان اظهار نظرهایی مضحکانه در خصوص مسائل غزه و فلسطین ساخته است.چنانچه نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل متحد چنین می‌پندارد که برای حل درگیری بین اعراب و اسرائیل، نوار غزه باید تحت کنترل مصر درآید!این ابراز نظر از سوی جان بولتون نشان می‌دهد که وی هنوز در همان فضای غیر واقعی و زننده دوران آغاز جنگ عراق قرار دارد!
معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا ابراز عقیده کرد که همچنین کنترل کرانه باختری رود اردن نیز باید به کشور اردن باز گردد. این در حالی است که کرانه باختری و نوار غزه تنها مناطقی است که از سال ۱۹۴۸ میلادی و پس از اشغال فلسطین در اختیار فلسطینی‌ها قرار دارد.
جان بولتون که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ میلادی نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد بود برقراری صلح و آرامش در نوار غزه را در شرایطی ممکن می‌داند که فلسطینیان حکومت خود را به گروه فلسطینی حماس نسپارند و آن را به کشور همسایه مصر واگذار کنند تا دوباره آرامش در منطقه برقرار شود. بولتون ادعا کرد که تلاش برای ایجاد دولت ملی فلسطین از سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف)، دچار شکست شده و هرگونه تصمیمی مبنی بر تشکیل یک دولت از جنبش‌های کنونی محکوم به شکست خواهد بود. وی با بیان این عقیده که حماس موجب عدم موفقیت این ایده می‌شود، گفت که ظاهرا فرایند حل و فصل مسائل و مشکلات در خاورمیانه هیچ پیشرفتی نداشته است و ممکن است پسرفت نیز داشته باشد. به عقیده وی تنها راه حل مسائل خاورمیانه واگذاری حکومت غزه به مصر است.
واقعیت امر این است که قاهره با رفتارهای حقیرانه خود در برابر تل آویو عملا خود را به عنوان یکی از مهره های کاخ سفید در نظام بین الملل معرفی نموده است.از این حیث طیف افراطی حزب جمهوریخواه آمریکا خواهان افزایش نقش آفرینی مصر در معادلات ژئو استراتژیک منطقه هستند.از سوی دیگر،بولتون که یکی از اصلی ترین حامیان رژیم صهیونیستی در کاخ سفید و شورای امنیت سازمان ملل متحد محسوب می شد،صراحتا دستیابی رژیم صهیونیستی به اهداف اعلام شده این رژیم در حمله به غزه را بعید دانسته است. این اعتراف بولتون به معنای پذیرش شکست رژیم صهیونیستی در برابر حماس است.بولتون در خصوص تحولات اخیر غزه می گوید:
“ اکنون ایهود باراک (وزیر جنگ رژیم صهیونیستی) می‌گوید که حمله به غزه تا مرگ حماس ادامه خواهد داشت، درست مانند زمانی‌که مقامات اسرائیل گفتند که تا نابودی حزب الله حملات را ادامه خواهند داد. چنین گفتاری ممکن است برای اسرائیل بسیار خطرناک باشد...”
البته بولتون همچنان از نابودی حماس دفاع می کند،اما دیگر کسی برای سخنان این مهره سوخته نومحافظه کار کمترین ارزشی قائل نیست.جان بولتون هم اکنون سخنان واظهار نظرهای خود را در هاله ای از ابهام و تردید بیان می کند.
در جریان جنگ ۳۳ روزه میان رژیم اشغالگر قدس و حزب الله لبنان که با شکست اسرائیل و کاخ سفید پایان یافت، جان بولتون در دو زمینه، فعالیتی بلاانکار داشت: او در راستای زمینه چینی جهت آغاز جنگ از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. بولتون در این راستا سعی نمود بدون در نظر گرفتن خواست دیگر کشورهای عضو سازمان ملل متحد اهرمهای تنش زا را به سوی خاورمیانه رهسپار کند. بولتون در آغاز جنگهای ۳۳ روزه خود و نومحافظه‌کاران را فاتح نبرد می دانست. او به هیچ عنوان تصور شکست در این جنگ را نمی کرد.
“جان بولتون” پس از شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه سعی کرد به تنش زایی در فضای خاورمیانه ادامه دهد. بولتون در جریان طراحی حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نیز نقش عمده ای را ایفا کرد. زمانی که شورای دوازده نفره نومحافظه کاران طرح عملیات ۱۱ سپتامبر را بر روی میز بوش پسر و دیک چنی گذاشتند، جان بولتون از جمله افرادی بود که در تبیین آن برای مجریان تروریسم تلاش زیادی کرد. البته این تلاش در نهایت ناکام ماند و هنوز ابهامات در خصوص این حادثه کاملا لاینحل باقی مانده است. بولتون پس از اشغال افغانستان و عراق سعی کرد از جرگه تئوریسینهای حامی تروریسم به سطح مجریان تروریسم نقل مکان کند، بنابراین با همکاری دولت آمریکا و سازمان سیا، وی به عنوان نماینده ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد گزیده شد.
“جان بولتون” در طول دوران حضور خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد باشکستهای پی در پی و سلسله واری روبه رو شد و این شکستها از اعتبار وی به شدت کاست. شکست کاخ سفید در افغانستان و عراق، کاهش شدید محبوبیت نومحافظه کاران در داخل ایالات متحده، ناتوانی آمریکا درحل بحران هسته ای کره شمالی، شکست واشنگتن در اعمال هرگونه فشار بر روی جمهوری اسلامی ایران و شکست کاخ سفید و تل آویو در جنگ با حزب الله لبنان باعث تضعیف شدید و روز افزون موقعیت جمهوریخواهان افراطی و در راس آنها جان بولتون شد.
سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل که با اظهارات ضدایرانی مشهور است، در نامه‌ای خطاب به باراک اوباما، رئیس جمهوری منتخب این کشور درباره ایران اظهار داشته است که ۵ قطعنامه شورای امنیت تاکنون تاثیری بر ایران نداشته است.همچنین بولتون پیش بینی کرده است که سیاستهای باراک اوباما رئیس جمهور منتخب آمریکا درقبال ایران نشان داده است که او بوش سوم خواهد بود و مانند جرج بوش دوم در برابر ایران موفق نخواهد شد. بولتون معتقد است سیاستهای اوباما بخصوص درقبال ایران درست همانهایی هستند که کاندولیزا رایس وزیر خارجه دولت بوش سالها از آنها تبعیت می‌کرد. بولتون معتقد است شانس اینکه انجام این تلاشها از سوی اوباما به نتایجی بهتر از واقعیتهایی که از دوران بوش به ارث رسیده است بینجامد بسیار کم است و در بهترین حالت سیاستهای وی در مورد دولتهای دیگر همان ادامه سیاستهای بوش خواهد بود که به ناکامی منجر شد.
حتی بولتون در اظهار نظری دیگر نسبت به موفقیت طرح استقرار سیستم دفاع موشکی ایالات متحده آمریکا در دو کشور چک و لهستان ابراز تردید نموده است.بولتون می گوید این امکان وجود دارد که استقرار سیستم سپر موشکی آمریکا در شرق اروپا در دوران باراک اوباما رئیس جمهور منتخب به حال تعلیق درآید.
جان بولتون در این خصوص می گوید:
“ به عقیده‌ی من اوباما در دوران ریاست جمهوری‌اش برای عملی کردن بسیاری از برنامه‌ها از جمله برنامه‌ سپر دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا شروع به آوردن دلیل و بهانه‌تراشی کند. اوباما در پاره‌ای موارد موافق سیستم سپر دفاع موشکی و در برخی موارد دیگر علیه آن صحبت می‌کند، اما من فکر می‌کنم که اوباما نهایتا در راستای به تعویق انداختن این برنامه تصمیم‌گیری می‌کند و بعد برای روشن ساختن و استدلال این تصمیم خود اظهار می‌کند که باید در این مورد بررسی‌های بیشتر و گسترده‌تری انجام شود. شاید هم وی بودجه را بهانه‌ای برای به تعویق انداختن این برنامه کند. در هر صورت من درمورد آینده‌ی این برنامه بسیارنگرانم. من مطمئن نیستم که این برنامه آمریکا نهایتا به طور کامل عملی شود! “
در نهایت اینکه در تمامی اظهار نظرهای بولتون نشانه های شکست و ناکامی کاملا قابل مشاهده است.هم اکنون مردم ایالات متحده آمریکا از جان بولتون ،دیک چنی و رامسفلد به عنوان سه چهره منفور یاد می کنند.افرادی که سبب تسریع حرکت واشنگتن به سوی نقطه زوال شدند.
سعید سبحانی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید