سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


مدل‌های هوش هیجانی ـ بخش دوم


مدل‌های هوش هیجانی ـ بخش دوم
با توجه به تعاریف متعدد از هوش هیجانی دو رویکرد عمده در زمینه هوش هیجانی مطرح است:
الف) رویکرد توانایی؛
که هوش هیجانی را به عنوان هوشی که شامل هیجان می‌باشد، در نظر می‌گیرد و تعریف می‌کند. تعاریف اولیه از هوش هیجانی در قالب رویکرد توانایی بیان گردید که آن را "نوعی پردازش اطلاعات هیجانی که شامل ارزیابی صحیح هیجان در خود و دیگران و بیان مناسب عواطف و تنظیم سازگارانه عواطف به نحوی که به بهبود زندگی منجر شود" (مایر و سالوی،۱۹۹۹) تعریف کردند.
ب) رویکرد مختلط؛
که هوش هیجانی را با مهارت‌ها و ویژگی‌های دیگر مانند بهزیستی، انگیزش و توانایی برقراری رابطه با دیگران ترکیب می‌کند. تعریف هوش هیجانی به صورت "توانایی‌های شناخت هیجانات خود، درک احساسات درونی دیگران، مهار هیجانات و اداره و مدیریت روابط با نرمش و مدارا" از گلمن (۱۹۹۵) و مجموعه‌ای از توانایی‌های غیرشناختی، توانش‌ها و مهارت‌هایی که بر توانایی رویارویی موفقیت آمیز با خواسته‌ها، توانش‌ها، احتیاجات و فشارهای محیطی تاثیر می‌گذارند" از بار- آن (۱۹۹۷)، نظریه "گلمن" و "بار- آن" را جزء این رویکرد قرار می‌دهد.
● مدل هوش هیجانی "گلمن":
یکی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان هوش هیجانی، "دانیل گلمن" است که در ابتدا نظریه خود را با الهام از یافته‌های مایر و سالوی پایه‌ریزی نمود (کارسو، ۱۹۹۹- به نقل از امینی‌ها). اما او رویکرد خود را بسط داده ومولفه‌های زیادی را وارد چارچوب نظری خود کرد. گرچه برخی شباهت‌ها و پیوستگی‌ها بین نظریه گلمن و نظریه مایر و سالوی وجود دارد، اما در عین حال برخی تفاوت‌های مهم نیز بین آن‌ها دیده می‌شود. به عنوان مثال مدل هوش هیجانی گلمن شامل مولفه‌هایی مانند انگیزش و همدلی نیز هست و این‌ها عواملی هستند که مایر و سالوی معتقدند فراسوی مرز هوش هیجانی قابل گسترش‌اند (جردن و همکاران، ۲۰۰۲).
"گلمن" در هوش هیجانی ۵ مولفه را مد نظر قرار می‌دهد:
۱) خودآگاهی:
به معنی "درک عمیق و روشن از احساسات، هیجان‌ها، نقاط ضعف و قوت، نیازها و سائق‌های خود".
۲) خود تنظیمی و مدیریت هیجان‌های دیگران:
خودتنظیمی ازنظر گلمن (۱۹۹۵) به معنی توانایی تنظیم احساسات خود و به کارگیری درست هیجانات و هدایت آن‌ها درجهت رسیدن به اهداف است، که این توانایی متکی بر توانایی خودآگاهی است. او معتقد است که خودکنترلی قابل یادگیری است.
۳) خودانگیزی:
بسیاری از روانشناسان آن را شرط بقا می‌دانند. به عقیده‌ی آن‌ها انسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده انجام نمی‌دهد و برای رسیدن به آن، خود انگیزی لازم می‌باشد (دهشیری، ۱۳۸۲- به نقل از امینیها، ۱۳۸۴). انگیزه همچون موتور حرکتی، انسان را به حرکت وا می‌دارد.
۴) همدلی یا شناسایی هیجان‌های دیگران:
شعور اجتماعی به معنی درک جنبه‌های مختلف احساسات دیگران و انجام یک عمل مناسب و واکنش مطلوب برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته‌اند (گلمن، ۱۹۹۵). این مولفه با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارد. همدلی ریشه در خودآگاهی دارد. زیرا ما هرچه نسبت به احساس خود پذیرش بیشتری داشته باشیم، به همان اندازه در شناخت آن‌ها ماهرتر خواهیم بود و به راحتی می‌توانیم نوع احساس خود را از دیگران تمیز دهیم.
۵) مدیریت روابط یا مهارت اجتماعی:
منظور توانایی برقراری رابطه با دیگران است. کفایت اجتماعی، تعیین کننده محبوبیت، رهبری و اثرمندی بین فردی است. گلمن (۱۹۹۵) معتقد است افرادی که تمایل دارند در ایجاد رابطه با دیگران موثر واقع شوند، باید توانایی شناسایی، تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته باشند و بعد از طریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند؛ حتی در این میان خودانگیزی هم در میزان اداره روابط اثرگذار است.
● مدل هوش هیجانی "بار-‌ آن":
مدل دیگر در حیطه رویکرد مختلط به هوش هیجانی، «مدل بار- آن» است. "بار- آن" در سال ۱۹۹۷ مدلی چندعاملی برای هوش هیجانی تدوین کرده است. ازنظر وی هوش هیجانی شامل «مجموعه‌ای از توانایی‌ها، کفایت‌ها و مهارت‌های غیرشناختی است که توانایی فرد را برای کسب موفقیت در مقابله با احتیاجات و فشارهای محیطی تحت تاثیر قرار می‌دهد». صفات هیجانی در این نوع هوش رکن اساسی است که آن را از هوش شناختی متمایز می‌کند. هوش هیجانی فرد یک عامل مهم در تعیین توانایی موفقیت در زندگی است و به طور مستقیم سلامت روانی وی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. هوش هیجانی همچنین با سایر تعیین‌کننده‌های مهم در توانایی فرد برای موفقیت در مقابله با اقتضائات محیطی مانند شرایط و پیش آمادگی‌های زیستی- طبیعی، استعداد عقلی- شناختی و واقعیت‌ها و محدودیت‌های درحال تغییر محیط نیز ترکیب می‌گردد (بار-آن، ۱۹۹۷- نقل از امینی‌ها، ۱۳۸۴).
"بار- آن" (۲۰۰۰) نشان داد که افراد دارای سن و جنس متفاوت نیم‌رخ‌های بهره هیجانی متفاوتی دارند. هوش هیجانی حداقل تا سن میانسالی افزایش نشان می‌دهد. افراد در دهه ۴۰ و۵۰ بهره هیجانی بالاتری نسبت به جوان‌ترها و مسن‌ترها دارند.
حاجی‌زاده (۱۳۸۳)، به نقل از جک بلاک، زنان و مردان با هوش هیجانی بالا را چنین توصیف می کند:
مردان با هوش هیجانی بالا، در روابط اجتماعی؛ متعادل، شاد و سرزنده‌اند و در مقابل افکار نگران‌کننده یا ترس‌آور مقاوم‌اند. آنان ظرفیت بالایی برای تعهد و سرسپردگی برای مردم یا اهداف خود داشته، مسئولیت پذیر، دلسوز و با ملاحظه‌اند. چنین افرادی با خود، دیگران و اجتماع احساس راحتی دارند و از زندگی عاطفی غنی برخوردارند.
زنان باهوش هیجانی بالا، علاقه‌مندند که احساساتشان را مستقیما بیان کنند، راجع به خود مثبت فکر می‌کنند و مانند مردان هم گروه خود، اجتماعی و گروه‌گرا هستند. اینان شاد و آسوده خیال‌اند و به ندرت احساس نگرانی و گناه می‌کنند، زندگی برای آنان سرشار از معنا است و برای این‌که بتوانند شوخ طبع، خودانگیخته و درمقابل تجارب عاطفی پذیرا باشند، به قدر کافی با خود راحتند.
هوش هیجانی آگاهی از احساس و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم‌های مناسب در زندگی و توانایی تحمل کردن ضربه‌های روحی و مهار آشفتگی‌های روحی است، توانایی پس راندن افسردگی و یاس در هنگام تفکر و امید داشتن است (گلمن به نقل از پارسا، ۱۳۸۲).
"بار- آن" هوش هیجانی را مشتمل بر۵ مولفه می‌داند که با استفاده از پرسشنامه بهره هیجانی "بار- آن" سنجیده می‌شود و این ۵ مولفه دارای ۱۵ خرده مقیاس است.
● مولفه‌های هوش هیجانی:
بنا به تعریف "بار- آن" از هوش هیجانی، هوش هیجانی در ۵ حیطه دارای ۱۵ مولفه است:
۱) حیطه درون فردی؛ شامل ۵ مولفه خودآگاهی هیجانی، قاطعیت، حرمت نفس، استقلال و خودشکوفایی.
۲) حیطه برون فردی؛ شامل ۳ مولفه همدلی، روابط میان فردی و مسئولیت‌پذیری.
۳) حیطه سازگاری؛ شامل ۳ مولفه حل مساله، واقعیت سنجی و انعطاف پذیری.
۴) حیطه کنترل استرس؛ شامل ۲ مولفه تحمل فشار و کنترل تکانه.
۵) حیطه خلق کلی؛ شامل ۲ مولفه خرسندی و خوش‌بینی.
▪ خودآگاهی هیجانی
منظور از "خودآگاهی هیجانی" شناخت خود، هیجان‌ها و علت به وجود آمدن آن‌ها، لایه‌های عمیق احساسات و هیجان‌ها، ارتباط افکار و هیجان‌ها با هم است.
بسیاری از اوقات مسائلی ما را می آزارند، ولی در واقع نمی‌دانیم چرا از این موضوع تا این حد احساس آزردگی کرده‌ایم. بنابراین شاید تا مدت‌ها این ناراحتی در خاطر باقی بماند، بدون آن‌که بتوانیم برای رفع آن کاری کنیم. در حالی‌ که اگر افراد دارای خودآگاهی هیجانی باشند، می‌توانند به علت اصلی ناراحتی‌های خود پی ببرند و چاره‌ای برای آن بیندیشند.
▪ قاطعیت
قاطعیت توانایی بیان احساسات، عقاید و افکار خود (مثلا پذیرش خشم، صمیمیت و... ) به صورت آشکار است؛ هرچند که این احساسات و عقاید خوشایند یا ناخوشایند باشند و اتخاذ تصمیم راسخ و روشن حتی اگر به قیمت محروم ماندن از مزایایی باشد و یا اجرای آن برای فرد از لحاظ عاطفی مشکل باشد. به بیان دیگر قاطعیت یعنی توانایی بیان و احقاق حق خود بدون خشونت و پرخاشگری.
▪ حرمت نفس
پذیرش خود به ‌عنوان شخصی ارزشمند، احترام به خود و دوست داشتن خود به آن‌ گونه که هستیم. یعنی با تمام قابلیت‌ها وتوانایی‌ها، ضعف‌ها و محدودیت‌ها، و درکل تمام نکات مثبت و منفی به معنای حرمت نفس است. انسان‌ها زمانی می‌توانند از حرمت نفس لازم برخوردار باشند که خود را به عنوان یک موجود با توانایی‌ها و امکانات محدود که امکان اشتباه کردن را دارد، بپذیرند. در این صورت خود را به خاطر انجام یک خطا تحقیر نکرده و بی ارزش و نالایق نمی‌پندارند.
▪ خودشکوفایی
منظور از خودشکوفایی تلاش برای شکوفاکردن استعدادهای بالقوه خود ازطریق اهداف مشخص و درازمدت و در عین حال قابل دستیابی است که، تا فرد خود را به صورت کامل نشناخته و از خود رضایت نداشته باشد، میسر نمی‌شود.
▪ استقلال
استقلال به حالتی اشاره دارد که در عین حال که فرد از دلبستگی برخوردار است، متکی و وابسته به دیگران نیست. در تصمیم‌گیری‌هایش نظر دیگران را جویا می‌شود، اما درنهایت خود تصمیم گیرنده است. به عبارتی استقلال، خود هدایت‌گری و خودکنترلی و عدم وابستگی عاطفی است.
▪ همدلی
همدلی توانایی درک کردن و شناخت احساس دیگران و بی تفاوت نبودن نسبت به آن‌ها است و این‌که بتوان خود را به جای دیگری گذاشت و از دریچه فکر او به موقعیت نگریست. این احساس که ما را وا می‌دارد به فرد نابینایی در رد شدن از خیابان کمک کنیم و یا این‌که با دیدن ناراحتی و یا بیماری یکی از اعضای خانواده خود بلافاصله به یاری او می‌شتابیم و بار او را به دوش می‌کشیم، بیانگر همدلی ماست.
▪ روابط میان فردی
توانایی برقراری ارتباط با دیگران و حفظ این ارتباطات و تاثیر گذاری بر آن‌ها، توانایی صمیمیت و محبت و انتقال دوستی، که خود مستلزم خویشتن‌داری، همدلی و مهارت در ابراز احساسات است، در روابط میان فردی مدنظر است.
▪ مسئولیت پذیری
توانایی ابراز خود به عنوان فردی همکار، کمک رسان و سازنده درگروه‌های اجتماعی تحت عنوان مسئولیت‌پذیری مشخص می‌شود. این توانایی مستلزم مسئول بودن شخص است. افراد مسئول در روابط بین فردی خود مسئول‌اند و می‌توانند دیگران را بپذیرند و استعدادهایشان را به نفع جمع به کار گیرند.
▪ انعطاف پذیری
منظور از انعطاف پذیری توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیت‌ها و شرایط و توانایی کلی در سازگاری با شرایط نا آشنا، غیرقابل پیش بینی و پویا است. در عصر کنونی که با حضور تکنولوژی؛ تغییر، از ویژگی‌های غیرانکار زندگی است، عدم انعطاف‌پذیری و انطباق با شرایط جدید، مشکلات زیادی را برای فرد ایجاد می‌کند. افراد منعطف از تعصب و پیش‌داوری جلوگیری می‌کنند و در برابر شیوه‌های جدید گشاده‌رو و صبورند.
▪ حل مساله
توانایی شناسایی وتعریف مشکل وخلق و انجام راه حل‌های موثر و انگیزه برای به کارگیری حداکثر توان مقابله با مشکلات تحت عنوان حل مساله مشخص می‌شود. برخی افراد یک راه حل را در ذهن دارند و برای حل تمامی مشکلات خود بی‌توجه به بقیه مسایل همان یک راه را به کار می‌گیرند و مسلما نمی‌توانند نتایج خوبی را حاصل کنند.
▪ واقعیت سنجی
واقعیت سنجی شامل درک موقعیت کنونی، تلاش برای حفظ شرایط درست وتجربه رویدادها آن‌گونه که واقعا هستند، به دور از خیالبافی و رویا پردازی است. به عبارت کلی واقعیت سنجی به معنای توانایی درک موقعیت جدید است.
▪ تحمل فشار
توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیت‌های فشارزا بدون توقف، همراه با سازگاری فعال و مثبت بدون از پا درآمدن را، تحمل فشار می‌گویند.
به عبارت دیگر "تحمل فشار" قابلیت انتخاب روش‌هایی برای سازگاری با فشار و چاره ‌جویی و یافتن راه حل‌های مناسب و داشتن نگرش خوش‌بینانه به توانایی خود در برخورد با موقعیت‌های جدید برای غلبه بر مشکل به ‌دور از هیجانات شدید است.
▪ کنترل تکانه
بارها شاهد عصبانیت‌های شدید اطرافیان خود بوده‌اید، طوری‌که تعجب شما را بر انگیخته، که چرا این موضوع تا این حد او را خشمگین کرده است و یا چرا او نامتناسب با موقعیت و این چنین تند واکنش نشان داد؟ توانایی به تاخیر انداختن تکانه، وسوسه انجام عملی، تحت عنوان کنترل تکانه نامگذاری شده است. این توانایی شامل قابلیت پذیرش تکانه‌های پرخاشگرانه، خودداری وکنترل خشم است. در واقع خویشتن‌داری و توانایی مهار احساسات و به تعویق انداختن کامروایی درجهت رسیدن به هدف مشخص را کنترل تکانه گویند.
▪ خرسندی
منظور توانایی لذت بردن از زندگی خود و دیگران و داشتن رضایت از زندگی است. به‌طور کلی خرسندی با شادی و نشاط رابطه دارد. به عبارت دیگر زمانی که افراد از زندگی خود احساس رضایت داشته باشند، شادی را تجربه خواهند کرد.
▪ خوش بینی
توانایی روشن دیدن زندگی و داشتن نگرش مثبت، حتی در زمان بداقبالی که نشان دهنده امید به زندگی است. منظور از خوش بینی، ساده انگاری نیست؛ مهم این است که واقعیت‌ها را زیبا دید.
تدوین:
آرزو دانشکده ـ کارشناس ارشد روانشناسی دانشگاه الزهرا ـ خبرنگار روانشناسی سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید