چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


اوباما یا شرکت‌های نفتی


اوباما یا شرکت‌های نفتی
انرژی در آمریکا از مسایلی است که احتمالاً، چالش‌ اصلی اوباما در نتیجه سنگ اندازی‌های جمهوری خواهان باشد. ‌
پیروزی باراک اوباما، سناتور ۴۷ ساله حزب دمکرات از ایالت ایلینویز، در چهل و چهارمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را باید تلخ‌ترین خاطره غول‌های نفتی جهان، از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحد دانست. به طور سنتی، شرکت‌های بزرگ نفتی آمریکا که بزرگترین شرکت‌های فعال صنعت نفت را در عرصه بین‌المللی تشکیل می‌دهند، از حامیان جمهوری‌خواهان محسوب می‌شوند. ترکیب دولتمردان در دو کابینه اخیر بوش، به طور جدّی مؤید این حقیقت است که جرج بوش، سابقه فعالیت و مالکیت شرکت‌های نفتی را در کارنامه کاری قبل از ریاست جمهوری خود داشته است.
دیک چِینی، معاون اول بوش، رییس هیأت مدیره بزرگترین شرکت خدمات نفتی دنیا در بخش بالادستی، موسوم به ”هالیبرتون“ بوده است. کاندالیزا رایس، سابقه عضویت در هیأت مدیره شرکت شوران تگزاکو - غول بزرگ نفتی ایالات متحد - را دارد. به همین ترتیب، بسیاری دیگر از سیاستمداران منصوب شده از سوی بوش، همکاران سابق وی در صنعت نفت محسوب می‌شوند. ‌ ‌
البته نشانه‌های دیگری مبنی بر وجود ارتباط خاص بین تیم کاملاً نفتی بوش و شرکت‌های بزرگ نفتی وجود دارد. در دوران ریاست جمهوری بوش، قیمت نفت، مرزهای ترسیم شده در دهه‌های گذشته را پشت سر گذاشت و رشد قیمت بیش از ۳۰۰ درصدی را برای خود به ثبت رسانید. رکورد بالاترین ارقام سود در تاریخ صنعت نفت برای شرکت‌های نفتی بزرگ و کوچک، در زمان ریاست جهوری بوش رقم خورد و بسیاری از سرمایه‌گذاران و صندوق‌های بازنشستگی و مؤسسات مالی، بازار نفت را جذاب‌ترین بازار برای سرمایه‌گذاری یافتند. بر اساس اطلاعات موجود، در رقابت‌های اخیر ریاست جمهوری آمریکا، شرکت‌های نفتی پشت سر نامزد جمهوری‌خواهان صف‌آرایی کرده بودند. از طرفی در بازارهای مالی، با اعلام خبر پیروزی اوباما، روند اُفت ارزش ‌شاخص‌های سهام - که برای مدتی تعدیل و متوقف شده بود - ادامه یافت و شاخص های نزدک، S&P و داوجونز، اُفتی معادل ۵ تا ۶ درصد را شاهد بودند. بسیاری از کارشناسان، اعلام برائت اوباما را از سیاست‌های جاری، به خصوص شرایط موجود اقتصادی - که به نظر می‌رسد قیمت‌های بالای نفت طی سال‌های گذشته، سهم قابل توجهی را در بروز آن داشته‌اند - عاملی مهم در پیروزی وی و جلب نظر افکار عمومی ایالات متحد دانسته‌اند. اکنون، سؤال پیش رو این است که برنامه‌های اوباما، در کشوری که عنوان بزرگترین بازیگر بازارهای انرژی جهان را به خود اختصاص داده است، چه تغییراتی در سیاست‌های انرژی اعمال خواهد کرد؟
● اوباما و بخش انرژی
رییس‌جمهور جدید آمریکا در طرح خود برای بخش انرژی، چالش موجود فراروی آمریکا را در این حوزه، یکی از بزرگترین چالش‌های ایالات متحد خوانده و آن را تهدیدی برای امنیت ملی و اقتصاد این کشور می‌داند. وی بزرگترین چالش فراروی آمریکا را وابستگی به نفت خارجی، چالش‌های اقتصادی، اخلاقی و زیست‌محیطی ناشی از تغییرات دما بر روی کره زمین دانسته است. محورهای اجرایی برنامه اوباما در این بخش، شامل چند قسمت است که مهمترین آنها عبارتند از: ارایه کمک‌های کوتاه‌مدت به خانوارهای آمریکایی که در حال حاضر برای تأمین انرژی مورد نیاز خود با مشکلاتی مواجه هستند، کمک به ایجاد ۵ میلیون شغل جدید، از طریق سرمایه‌گذاری استراتژیک ۱۵۰ میلیارد دلاری طی ۱۰ سال آینده برای ساخت آینده‌ای پاک در بخش انرژی، افزایش صرفه‌جویی در مصرف نفت طی ۱۰ سال، به منظور کاهش واردات نفت از خاورمیانه و ونزوئلا، افزایش خودروهای دارای سوخت هیبریدی به رقم یک میلیون دستگاه تا سال ۲۰۱۵ و تلاش برای ساخت این تعداد خودرو در داخل آمریکا، تأمین ۱۰ درصد از برق تولیدی از منابع تجدیدپذیر تا سال ۲۰۱۲ و ۲۵ درصد تا سال ۲۰۲۵ و در نهایت اجرای یک برنامه ملی برای کاهش گازهای گلخانه‌ای آلاینده، به میزان ۸۰ درصد تا سال ۲۰۵۰. ‌ ‌
هرچند بخش‌هایی از برنامه انرژی اوباما در گذشته نیز مورد تأیید کارشناسان و روِسای جمهور ایالات متحد قرار گرفته بودند، اما برخی قسمت‌های آن، پیشنهادهایی کاملاً جدید محسوب می‌شوند. استفاده از ذخایر استراتژیک نفت آمریکا، برای کاهش قیمت نفت و کاهش مجوزهای صادره برای حفاری در دریا، پیشنهادهایی جدید محسوب می‌شوند که نگرش حاکم بر آن، دارای مغایرت‌هایی آشکار با دیدگاه جمهوری‌‌خواهان است. ‌ ‌
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، موفقیت این سیاست‌ها در گروی همکاری هر دو حزب است. اوباما در خصوص اثربخشی استفاده از ذخایر استراتژیک نفت خام ایالات متحد، برای تعدیل قیمت‌های نفت گفته است: ”فروش ذخایر استراتژیک نفت خام آمریکا، به عنوان سازوکاری کوتاه‌مدت در گذشته، توانسته طی دو هفته، قیمت‌های نفت را کاهش دهد.“ به همین منظور، وی خواهان فروش ۷۰ میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک نفتی آمریکا است. ‌ ‌
در حال حاضر، ذخایر استراتژیک نفت آمریکا، رقمی معادل ۷۰۰ میلیون بشکه است که در معادن بزرگ نمک در امتداد خلیج مکزیک ذخیره شده است. این ذخایر پس از اولین بحران نفتی در سال ۱۹۷۰ و با هدف مقابله با بحران‌های مشابه ایجاد شده است. از سال ۲۰۰۱ دولت بوش با هدف افزایش میزان ذخیره‌سازی نفت به ظرفیت کامل (۷۲۷ میلیون بشکه) و احتمالاً افزایش میزان ذخایر به ۵/۱ میلیارد بشکه، روزانه ۷۰ هزار بشکه به این ذخایر افزوده است.
پیتر بوتل، تحلیلگر اقتصادی در شرکت مدیریت ریسک ”کامرون هانوفر،“ اثر طرح اوباما را در کاهش قیمت نفت ناچیز می‌داند. وی می‌گوید: ”۷۰ میلیون بشکه نفت، تنها مصرف سه روز و نیم ایالات متحد را تأمین می‌کند و اثر ناچیزی بر قیمت‌ها خواهد گذاشت.“ به گفته وی، این اقدام تنها می‌تواند ۵ تا ۱۰ دلار از قیمت نفت بکاهد. وی در عین حال معتقد است که چنانچه دولت، نفت را به روش ”نِت بک“ به پالایشگاه‌ها بفروشد، می‌تواند بر قیمت فرآورده‌ها تأثیرگذار باشد. در روش نِت بک، قیمت نفت خام با تفریق هزینه‌های پالایش، بازاریابی، انتقال و سود، از قیمت بازار فرآورده‌های نهایی به دست می‌آید. ‌ ‌
فدل قیث، تحلیلگر ارشد انرژی در مؤسسه اپنهایمر، معتقد است که اجرای طرح اوباما برای عرضه ذخایر نفت خام ایالات متحد به بازار، می‌تواند قیمت‌های نفت را تا ۵۰ درصد کاهش دهد. وی با اشاره به تجارب قبلی ایالات متحد در این زمینه می‌گوید: ”در زمان دولت‌های بوش و کلینتون در دهه ۹۰ این کار توانست قیمت‌های نفت را به طور مشخصی کاهش دهد.“ به گفته وی، برای حداکثرسازی تأثیر این سیاست که در درجه اول، اثرات روانی فراوانی بر بازار خواهد داشت، اوباما نباید اعداد واقعی را افشا کند تا فعالان بازار نتوانند پیش‌بینی روشنی در این زمینه داشته باشند. وی معتقد است، نباید بازار اطلاع یابد که چه مقدار نفت عرضه خواهد شد!
در خصوص ارزیابی طرح ۱۵۰ میلیارد دلاری اوباما برای جایگزینی سوخت‌های سبز به جای سوخت‌های فسیلی، باید گفت که به زمان بیشتری نیاز است. به اعتقاد بیشتر کارشناسان، این اقدام را باید گامی مثبت قلمداد کرد. بوتل در این خصوص می‌گوید: ”من فکر می‌کنم ما - جمهوری خواهان و دمکرات‌ها - باید هر کاری را که می‌توانیم، در این زمینه انجام دهیم. اگر برنامه‌ای در این خصوص داریم، نسبت به آن متعهد باشیم و خود را وقف آن کنیم، در این صورت، می‌توانیم با اطمینان از حرکت رو به جلو صحبت کنیم.“ ‌ ‌
برخی کارشناسان معتقدند که نقش‌آفرینی شرکت‌های نفتی در صحنه سیاست‌های داخلی و خارجی ایالات متحد، بیش از آن چیزی است که معمولاً درک می‌شود. این در حالی است که سیاست‌های اعلام‌شده از سوی اوباما در بخش انرژی، ظاهری غیرنفتی و به عبارت بهتر ضدنفتی دارد. بر این اساس باید منتظر بود و دید اوباما تا چه حد در اجرای سیاست کاهش اعتیاد ایالات متحد به نفت خارجی موفق خواهد بود. هر چند این سیاست، بخشی از برنامه‌های اعلام‌شده بوش را در بخش انرژی نیز تشکیل می‌داد، اما نتیجه آن، افزایش قیمت‌های نفت تا حدود ۱۵۰ دلار بود. ‌ ‌
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران


همچنین مشاهده کنید