شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

مرخصی استعلاجی؛ چه کسی باید برود؟!


مرخصی استعلاجی؛ چه کسی باید برود؟!
چه احساسی به شما دست می‌دهد اگر فکر کنید بودنتان عده‌ای اندک را رنج می‌دهد و نبودنتان، اکثریتی را؟ این احساسی است که دست‌اندرکاران مطبوعات منتقد دولت، در سال‌های اخیر بارها به آن فکر کرده‌اند. اما تاکنون نمی‌دانستیم که بودن و نبودن، به صورت همزمان می‌تواند موجب نگرانی و دغدغه عده‌ای شود! این وضعیتی است که هم‌اکنون مطبوعات اصلاح‌طلب با آن مواجهند. بعضی دست‌اندرکاران دولت نهم، بدون هیچ گونه رودربایستی و در برابر چشم صدها هزار تن از مخاطبان مطبوعات، امکانات عمومی را در اختیار رسانه‌های طرفدار دولت می‌گذارند و گاه برای خالی نبودن عریضه، سرریز عنایات ویژه به بعضی مطبوعات، نصیب منتقدان می‌شود. کافی است به دکه روزنامه فروشی‌ها مراجعه کنید و برخی جراید را بیابید که از شدت وقار، از صبح تا شب روی دکه - و حتی گاه در گوشه‌ای مخفی از دکه‌ها - می‌مانند اما صفحات آنها مملو از آگهی‌های دولتی است. در مقابل، روزنامه‌هایی وجود دارند که زمان توقف آخرین نسخه آنها بر دکه مطبوعات، چند ساعت بیشتر نیست اما نصیبی از خوان گسترده آگهی‌های دولتی ندارند. البته منصفانه باید گفت که هر چقدر در تخصیص امکانات دولتی به روزنامه‌های منتقد دولت، »ناخن خشکی« به خرج می‌دهند حملات تریبونی به این رسانه‌ها، با دست و دلبازی‌ صور ت می‌گیرد و لذا سهم رسانه‌ها از مهرورزی‌های دولتی، به صورت عادلانه توزیع می‌شود! اینها همه نشانه آن است که »بودن« بعضی روزنامه‌ها موجب نگرانی گروهی از قدرتمندان است.
اما در آن روی سکه، چند روز قبل یک مقام مطبوعاتی دولت نهم، مقاله‌ای نوشته است که نشان می‌دهد برای نبودن مطبوعات - از جمله مطبوعات منتقد - هم نگرانی‌هایی وجود دارد. این مقام که مورد عنایت رئیس جمهور قرار دارد با طرح ادعای »تعطیلچهار روزه مطبوعات« به مناسبت ایام عاشورای حسینی، دست به قلم برده و مطبوعات را نیازمند مرخصی استعلاجی دانسته است. البته خوشحالیم که این بار برخلاف روال سال‌های اخیر، نبودن مطبوعات موجب دغدغه شده است. اما به نظر می‌رسد جای سه پرسش و پاسخ به آنها، در اظهار نظر این مقام عالیرتبه دولتی خالی است. نخستین سوال مرتبط با تعطیلی فعالیت مدارس در روز پنجشنبه است. ای کاش این مقام دولتی توضیح می‌داد دستور تعطیلی مدارس- که موجب ایجاد عقب‌ماندگی تحصیلی در دانش آموزان سراسر کشور می‌شود- ناشی از نیاز کدام فرد یا دستگاه دولتی به مرخصی استعلاجی بوده است؟ پرسش دوم آن است که »اگر مطبوعات دچار بیماری شده‌اند، ویروس این بیماری از عالم غیب به آنها تزریق شده یا آنکه دردمندی مطبوعات، ناشی از ضرباتی است که به انحاء مختلف بر سر و صورت آنها وارد می‌شود؟« سوال سوم این است که »آیا افراد و نهادهایی وجود ندارند که بیش از مطبوعات، نیازمند مرخصی استعلاجی باشند؟«
آیا این مقام عالیرتبه دولتی نمی‌داند که بیش از ۵/۱ سال است که توزیع مطبوعات با بحران بزرگی به نام عدم تخصیص سهمیه‌بنزین مواجه شده و شرکت‌های توزیع - که هیچ وابستگی اداری به روزنامه‌ها ندارند- بار مطبوعات را به کوچک‌ترین بهانه، بر زمین می‌گذارند؟ آیا دولت، از سیستم انتقال مطبوعات توسط ناوگان هوایی کشور اطلاع ندارد؟ مقام دولتی که مانند بعضی همکاران، تمام مطبوعات را محتاج نصیحت می‌داند و برای آنها طلب مرخصی استعلاجی می‌کند آیا نمی‌داند که در دولت نهم، قیمت عرضه کاغذ ایرانی به مطبوعات، بیش از ۵ برابر شده است؟ آیا او نمی‌داند که یارانه تخصیصی به مطبوعات با تاخیرهای چند ماهه توزیع می‌گردد؟ اگر نمی‌داند سری به وزارت ارشاد بزند تا به او بگویند اولاً دولت در تنظیم بودجه سال ۸۷، رشد تورم و افزایش تعداد جراید را در نظر نگرفته ولذا علیرغم افزایش همه هزینه‌ها، یارانه تخصیصی به مطبوعات نسبت به سال‌های قبل کاهش یافته است. ثانیاً هم‌اکنون که روزهای پایانی دی ماه را پشت سر می‌گذاریم هنوز یارانه سه ماه‌سوم سال، ‌توزیع نشده است؛ در حالی که این مبلغ بایستی از اول مهر ماه برای انجام هزینه‌های ضروری این سه ماهه در اختیار مطبوعات قرار می‌گرفت.
آیا به نظر مقام عالی‌رتبه دولتی، کسانی که در برنامه‌ریزی برای این کار ساده و مقدماتی دچار ضعف هستند، بیش از مطبوعات به مرخصی استعلاجی نیازندارند؟ افرادی که علاقه مفرط به تعریف و تمجید دارند و در برابر انتقادات، بی‌تابی‌های عجیب نشان می‌دهند بیشتر نیازمند مرخصی استعلاجی هستند یا مطبوعاتی که مرتباً زیرفشار حملات غیرمنصفانه مدیران قرار دارند؟ آیاکسانی که تعطیلی یک روزه مطبوعات - روز پنجشنبه - را نشانه بیماری می‌دانند به یاد می‌آورند که دو سال قبل، دولت به طور ناگهانی تصمیم به تعطیلی چند روزه تمامی مراکز اداری، اقتصادی و سیاسی کشور گرفت و در برابر انتقادات هم، منتقدان را به حسادت نسبت به آرامش و تفریح مردم در طول این تعطیلات متهم کرد؟ راستی بین این دو گروه، کدام یک بیشتر نیازمند مرخصی استعلاجی هستند؟ در دو سال اخیر، تعدادی از مسئولان دولتی، مطبوعات را به بدترین نوع بیماری یعنی »دروغ‌گویی« متهم کرده‌اندو حتی بعضی از حامیان دولت، علاقه خود را به اعزام مطبوعات برای »مرخصی استعلاجی دائمی« بیان کرده‌اند. اکنون می‌توان سوال کرد که افشا کنندگان ضعف‌ها، نیاز بیشتری به مرخصی استعلاجی دارند یا کسانی که گرانی، تورم، ضعف‌های مدیریتی و برخی بی تدبیری‌ها در دیپلماسی خارجی را تکذیب می‌کردند و مطبوعات را به خاطر افشای این حقایق، دچار بیماری دروغ‌گویی می‌دانستند؟ در سال‌های اخیر برخی از انتقادات نسبت به عملکرد‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولت به دغدغه‌غیرجناحی و اجماعی مطبوعات تبدیل شد. در این شرایط، آیا مطبوعات نیاز بیشتری به مرخصی استعلاجی دارند یا کسانی که همه منتقدان خود را »بلندگوی آمریکا« و »دست‌‌های قطع شده از رانت‌خواری« می‌نامند؟
یکی از علائمی که افراد نیازمند به مرخصی استعلاجی از خود بروز می‌دهند عدم ثبات در گفتار و رفتار است. این علامت، هم‌اکنون بیشتر در مطبوعات قابل مشاهده است یا در کسانی که روزی خواستار اجرای عدالت در مورد یک وزیر می‌شوند و روز دیگر، به صورت تلویحی»اجرا کنندگان عدالت در مورد همان وزیر« را به تعقیب قضایی تهدید می‌نمایند؟
البته این سخنان به معنای دفاع مطلق از عملکرد مطبوعات نیست. قطعاً برخی از مطبوعات نیز دچار نقاهت‌هایی هستند که بخشی از آن، با تصحیح رفتار کارگزاران حکومتی نسبت به جراید قابل رفع است و بخش دیگر آن به تلاش درونی خانواده مطبوعات بستگی دارد. اما هر چه باشد مطبوعات آنقدر محبوب هستند که حتی یک روز مرخصی استحقاقییا استعلاجی آنها نیز موجب نگرانی می‌شود؛ در حالی که بعضی از سیاستمداران، می توانند با افزایش دوره مرخصی استعلاجی خود، بر آرامش مردم بیفزایند!
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید