پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

تفاوت جنگ درآسمان و زمین غزه


تفاوت جنگ درآسمان و زمین غزه
یک هفته پس از سرگردانی در آسمان غزه ارتش اسرائیل سرانجام آخرین قوای خویش را که همانا تانک ها و زرهپوش های آن است؛ وارد صحنه کرد. ارتش صهیونیستی با همان اندیشه ای وارد جنگ در زمین شد که سه سال پیش به جنگ حزب الله رفت و جنبش حماس در دومین هفته این جنگ درست همان نقطه ای ایستاده است که همتایان لبنانی آن در تابستان ۲۰۰۶ قرار داشتند.
بدون تردید از این هفته همه شکل و ابعاد جنگ تغییر می کند. اگر در هفته نخست نبرد نگاه همه ناظران به آسمان غزه و نبرد هوایی و موشکی دو طرف دوخته شده بود از امروز می باید انتظار همه نوع وقایع را داشت. از این پس فقط موشک های جنبش حماس نیست که چون کاتیوشای حزب الله آرام آرام تل آویو را در تیر رس خود قرار می دهد. بلکه چنان که نصرالله پیش بینی می کرد همه ۲۰۸ شهر و شهرک اسرائیلی و صدها هزار شهروند اسرائیلی در معرض تهاجم هستند.
ارتش اسرائیل در دومین هفته جنگ به اقرار همه ناظران جنگ در آسمان را باخته است و تنها راه حل را در حمله می جوید اما برخلاف آنچه سران این رژیم می پنداشتند انجام این حمله با چالش های جدی روبه رو شده است، واقعیت این است که زوج تصمیم گیر جنگ در تل آویو یعنی باراک و لیونی با سودای کسب یک پیروزی سریع این آتش بازی را شروع کرده اند و محاسبه آنها این بود که با کسب یک موفقیت آنی در حملات هوایی راه پیروزی سیاسی خویش در انتخابات را هموار سازند حال کشیده شدن این کشمکش به سمت یک جنگ فرسایشی همه محاسبات آنها را به هم ریخته است.
ورود درعملیات زمینی برای ارتشی که بدون هیچ برآورد روشنی از توان نظامی حریف و خوف دیرین از قیام عمومی و جنگ های چریکی بازی مرگ و زندگی است. در دومین هفته نبرد محافل اسرائیلی همگی با صراحت این مطلب را بیان می کنند که با گسیل اولین تابوت های کشته های جنگ زمینی در غزه گردانندگان جنگ اعتماد به نفس لازم را از دست داده اند.
جنگ زمینی شرایط و مختصاتی کاملاً متفاوت از نبرد در فضا دارد. در نبرد هوایی روشن است که جنبش های چریکی ابزارهایی از نوعی که بتوانند در آسمان به رویارویی دشمن بروند ندارند. جریان های چریکی مانند حماس برای نبرد زمینی خلق شده اند. اما در جنگ هوایی ابتکار عمل دست دشمنی است که به انواع هواپیما و سیستم های موشکی مجهز است و برای رژیمی مانند اسرائیل که شهروندان و دولتمردان آن از کشته دادن و تلفات جانی وحشت دارند هیچ گزینه ای بهتر از توسل به بمباران و موشک باران نیست. با ملاحظه این محدودیت ها و موانع است که برخی از سران اسرائیل در ۶۰ سال دوران اشغال فلسطین همواره از رویارویی تن به تن با جنبش های مردمی طفره می رفتند.
استراتژیست های تل آویو بعد از ۴ جنگ کلاسیک با ارتش های عربی برای نخستین بار در تابستان ۲۰۰۶ تصمیم به ورود در جنگ زمینی با جنبش حزب الله گرفتند که نتیجه آن برای همه روشن است.
اولین مسئله در جنگ زمینی برای ارتش سازمان یافته ای چون اسرائیل این است که باید هزینه های اصلی این جنگ که قربانی گرفتن و تلفات جانی است را بپذیرد. در چند روز گذشته مؤسسات نظرسنجی اسرائیل نظرات چندین نفر از شهروندان این رژیم را به چاپ رساندند که همگی نسبت به این که تلفات جانی برای این جنگ بپردازند هشدار دادند. مقدرات جنگ تابستان ۲۰۰۶ لبنان نیز درست از همین نقطه تغییر یافت یعنی از روزی که ارتش اسرائیل پس از چند روز بمباران گسترده مراکز مسکونی و زیرساخت های بیروت کماندوهای خویش را به امید تسخیر نوار جنوبی لبنان و از میان بردن پایگاه های حزب الله وارد بنت جبیل و.‎/‎/ کرد.
به هر حال ده ها زرهپوش و یگان های زمینی ارتش اسرائیل اکنون در خیابان ها و کوی و برزن های غزه با جنبش حماس درگیر شده اند. برآورد اولیه ارتش اسرائیل که انتشار یافته حاکی از این است که جنگی زمینی که از سه نقطه جبالیا و بنت حانون در شمال غزه و خان یونس در جنوب غزه شروع شده بود اکنون سراسر این نوار استراتژیک فلسطین را فرا گرفته است.
واقعیت این است که طراحان جنگ زمینی این سناریو را برای سران تل آویو و افکارعمومی این رژیم ساده سازی کرده اند آنها مختصات دیگر جغرافیای جنگ زمینی در غزه را از نگاه شهروندان این رژیم پنهان ساختند.
نکته حائز اهمیت این است که شرایط و ویژگی های جنگی زمینی را یک طرف یعنی ارتش مهاجم تعیین نمی کند و اولین دشواری چنین نبردی این است که مسیرها ، محورها و حتی تاکتیک های این جنگ را مردم و گروه های بومی آن منطقه رقم می زنند، از همین روست که گفته می شود شروع جنگ زمینی با ارتش مهاجم است، اما الزاماً پایان آن را نیروی حریف رقم می زند.
با اطلاعاتی که اکنون از بافت استقرار یک میلیون و نیم فلسطینی در دست است نبرد زمینی حتی به یک نقطه غزه محدود نمی ماند و کم کم به دیگر نواحی فلسطینی نشین گسترش می یابد. این مسئله باعث شده که تحلیلگران خود اسرائیل اقرار کنند که ارتش این رژیم در غزه با شرایطی بس دشوارتر از جنوب لبنان روبه رو خواهد شد. زیرا هر یک از منازل و معابر می تواند به خاکریزهای دفاعی جنبش حماس تبدیل شود.
تمام محاسبات ار تش اسرائیل در بحث جنگ زمینی تاکنون بر این امر استوار بوده که جنبش حماس یک نیروی چریکی ۱۵ هزار نفری دارد که علاوه بر سلاح های انفرادی بالاترین جنگ افزار آن موشک های دست ساز گراد و کاتیوشا است. روشن است که در این فرضیه هیچ حسابی روی پایگاه اجتماعی و مردمی حماس باز نشده است و این که این گروه اکنون سربازانی بی شمار از مردم شهید داده و عاصی از جنایات ارتش صهیونیستی پشت سر داردو دولت اولمرت حتی واکنش های دیگر گروه های انقلابی فلسطین را که در کرانه باختری و بیت المقدس پراکنده اند از نگاه پنهان داشته است.
اما برترین سلاح جنبش حماس در این کارزار ایمان و باورهای اعتقادی آن است. به اقرار حتی کارشناسان اسرائیلی نیروهای جنبش حماس بویژه گردان های استشهادی آن سرآمد مبارزان چریکی خاورمیانه هستند و در مبارزه و مقاومت توانایی بی پایان دارند و این در حالی است که نظامیان اسرائیل چنانکه در جنگ ۳۳ روزه دیده شد در جنگ های فرسایشی با بحران انگیزه دست به گریبان می شوند. انتظار می رود در این نبرد نیز توازن قدرت از لحاظ معنوی به نفع طرف فلسطینی تغییر کند.
فرزانه شاهسوند
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید