سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

اسلام، مدرنیته و مسئولیت بی مرز ما


اسلام، مدرنیته و مسئولیت بی مرز ما
● برداشت اول: که گفته است فراتر از شهروندی و ملیت، مسئولیتی وجود دارد؟
گاهی زمزمه هایی از گوشه و کنار شهر به گوش می رسد مبنی بر اینکه ما جز همدردی و دعا برای ستمدیدگان فلسطین چه می توانیم انجام دهیم و اصلا با وجود این همه گرفتاریهای اقتصادی و مشکلات خانوادگی و نابسامانیهای داخلی چرا باید برای دیگران کاری انجام دهیم؟ این شبهه با طول و تفصیل های زیاد و به همراه نارضایتی از وضع موجود کشور، به ذهن شنوندگان عوام سرازیر می شود. جالب اینجاست که همین فضا (البته با کلیدواژه های متفاوتی مانند منافع ملی، آرمان زدگی احساسی یا حکومت غیرارزشی و سکولار) در محافل نواندیشی و دانشگاهی رواج دارد و گاه مایه مباهات و تمایز از تریبون‌های حکومتی به شمار می رود!
● برداشت دوم: آیا نظام مدرن، اندیشه جهان وطنی را انکار می کند؟
اعلامیه جهانی حقوق بشر، سازمانهای سیاسی بین المللی، اقتصاد واحد جهانی و در نهایت دهکده جهانی اطلاعات، همگی به معنای میل مدرنیته به یک جامعه فرامرزی است و چنان که بسیاری چون آنتونی گیدنز گفته اند: مدرنیته از اساس مایل به جهانی شدن بوده است. مردمان امروز حق دارند سوار بر شبکه اینترنت، برای کسب وکار، تحصیل و حتی دوستیابی از مرزهای تاریخ و جغرافیای خود پافراتر بگذارند، حق دارند از اخبار مستقیم کشورهای جهان مطلع باشند و تعاملات علمی و مالی و فرهنگی برقرار کنند. حتی مقامات ایالات متحده نیز برای توجیه کشورگشایی خود، دست به دامن حق مردم عراق و افغانستان برای آزادی، صلح و عدالت می شوند. اما جهان مدرن روی دیگر سکه حق یعنی تکلیف را نمی بیند: اگر حقوق انسانی فرامرزی قابل تعریف باشد، مسئولیت نیز فرامرزی خواهد شد پس فراتر از شهروندی و ملیت، مسئولیت انسانی دیگری نیز متصور است (هرچند تبلیغ همزمان اخلاق فردگرایانه به عنوان نیروی مخالف نوع دوستی، هنوز از جمله تناقضهای مدرن به شمار می رود و از این روست که نوع دوستی آنها قوت و استمرار ندارد).
● برداشت سوم: آیا اسلام، اندیشه جهان وطنی دارد؟
وعده قطعی جهانگیر شدن عدل و صلح، یک مخرج مشترک برای تمام مذاهب اسلامی به شمار می رود اما نکته اصلی آنجاست که حتی پیش از دولت جهانی، اسلام مرزهای قومیت، نژاد، ملیت و حتی مذهب را درنوردیده و اهل کتاب را به اتحاد با مسلمانان فراخوانده تا جبهه ای بی مرز علیه ظلم به انسانها و بندگی طاغوتها تشکیل دهد. بویژه در قرائت شیعی، تربیت شدگان و زمامداران این مکتب، حساسیت و مسئولیتی بی مرز در مقابل حقوق انسانی یا حاکمیتهای شیطانی دارند و اساس مسلمانی وابسته به فریادرسی مظلومان است چه مسلمان و چه کافر. در کلام پیامبر اسلام نه صحبت از دهکده جهانی، بلکه فراتر از آن، بحث سرنشینان کشتی واحد در میان است که سرنوشتی مرتبط دارند.
● برداشت چهارم: جهان وطنی، فصل مشترک اسلام و مدرنیته
بر اساس آنچه گفتیم، اگر پیروان آئین مدرنیته و مومنان مکتب اسلام در چند نگرش کلی، اشتراک داشته باشند، یکی از مهمترین نگرشها، «حق و مسئولیت جهانی با هدف صلح و عدل» است. حال نواندیشان ما را چه می شود که از منادیان فردگرایی نیز کاتولیک تر شده اند و مرام مدرن را مغایر حقوق جهانی، مسئولیتهای جهانی و هویت فرامرزی انسان می دانند و در عصر جهانی شدن (که رئیس جمهور ایالات متحده در سازمان ملل متحد، از مثال اسلامی سرنشینان کشتی واحد بهره می برد) چنان تفسیر تنگی از منافع ملی دارند؟ این خنثایی از اقتضائات کدام اسلام یا کدام مدرنیته است؟ در اینجاست که باید گفت به مار ماهی مانی نه این تمام نه آن تمام.
● برداشت آخر: ستم ستیزی در هر تاریخ و هر جغرافیا
تردیدهای برخی افراد در مسئولیت آنها در قبال فاجعه فلسطین، ریشه در انکار برخی خواص و نواندیشان دارد. تا این تردیدهای زمزمه ای و شکافهای غیررسمی، رسما پاسخ عالمانه ای دریافت نکنند، نمی توان امید داشت همچون سالهای نخست انقلاب، عزم ملی واقعی علیه بی عدالتی جهانی شکل گیرد. در غیر این صورت همچنان تجمع اعتراض مردم تهران کم شکوه تر از اهالی بیروت برگزار خواهد شد و در کنار کفن پوشان میدان فلسطین، خیل مردم بی خیالی نیز هستند که با نگاه عاقل اندر سفیه می گذرند.

آری، دل ما داغدار همه تازیانه خوردگان است، داغدار زنان بوسنی، کودکان فلسطین، چریکهای نیکاراگوئه، مردان یمن و مبارزان الجزایر و عراق. انتظار شیعه برای ظهور امام موعود (علیه السلام) و حتی خونخواهی حسین بن علی (علیهما السلام) نه یک عقده فرقه ای و دشمنی با اشخاصی معدود در سال ۶۱ هجری، بلکه تمثالی از آرزوی ما برای ستاندن حقوق مظلومان هر تاریخ و هر جغرافیاست.
سیداحسان خاندوزی
منبع : سایت الف


همچنین مشاهده کنید