جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


باغ شاه فین در کاشان


باغ شاه فین در کاشان
تاریخ همی‌گوید ایوان نخستین را
در چشمه فین گشتاسب افراشته تا کیوان (ادیب بیضایی کاشانی)
پیغمبر اسلام را پرسیدند: درحالی که همه امم گذشته به زودی هلاک شدند، چرا ملک پارسیان چنین دراز کشید.
▪ پیغمبر فرمود:
«لانهم عمر وافی البلاد و عدلوافی العباد»
یکی از سنن باستانی پادشاهان ایران زمین، کوشش فراوان آنها در توسعه آبادانی‌ها و احداث آثار و ابنیه سودمند عمومی بود در گذرگاههای بزرگ و کنار چشمه سارهای طبیعی هم چون بیستون، طاق بستان، چشمه علی، چشمه اسکندریه نیاسر کاشان و چشمه سلیمانیه فین، تا با این راه و روش پسندیده نام نیک خود را جاودان سازند همچنان که پس از هزاران سال هنوز هم در پیرامون هر یک از آنها آثار پدید است صنا دید عجم را.
پرتو صفا و منظره نشاط انگیز چشمه روح افزای فین واقع در شش کیلومتری جنوب غربی کاشان که از شکاف تخته سنگهای آهکی جوشیده در سرچشمه شفاف و جویبار روح پرورش جلوه گر می شود، از دوره های باستانی همواره مورد توجه پادشاهان بلند همت و نامجو بوده است، هر یک هم در کنار این چشمه افسون گر باغ و بستانی دلگشا آراسته و یا کاخ و سرایی شاهانه برپا ساخته‌اند.
اکنون باید توجه خوانندگان گرامی را بدین نکته جلب نماید: که در این مقاله سرگذشت دوره های باستانی چشمه فین که از ماقبل تاریخ آغاز می گردد و داستانی دامنه دار دارد مطرح نیست. بلکه در اینجا از حوادث تاریخی چشمه فین و باغ شاه در طی قرون اسلامی گفتگو خواهیم کرد. بنا به گفته مؤلف کتاب (محاسن اصفهان) در صفحه ۳۸ نخستین پادشاه این دوره که در کنار چشمه فین به کامرانی زیسته و با شگفت و کنجکاوی در اطراف آن نگریسته و برای آگاهی از چگونگی وضع سحرآسا و منبع نامرئی و بی پایان آب آن چشمه آزمایشهایی هم به عمل آورده و توفیقی نیافته، عمربن لیث صفاری بوده که در سال ۲۶۵ هجری به پادشاهی بر نشست.
پس از آن احداث باغ و بناهای شاهانه فین را به پادشاهان آل بویه نسبت داده اند، در عهد ایلخانان مغول نیز بر آبادی و ابنیه آن افزوده شده به طوری که مردم بومی و رهگذر از صفا و فضای تفرجگاه‌هایش بهره‌مند می‌گردیدند. چنان که یاقوت حموی در قرن هشتم هجری می‌نویسد:
(مردم کاشان به عشرت و خوش گذرانی علاقه دارند و سه روز از ایام هفته را به تفریح در باغهای خرم و دلگشای فین می گذرانند.)
هنگام ورود شاه اسماعیل صفوی به کاشان، بزرگترین جشن دوران پادشاهی که به منزله تاج گذاری او بود با تجمل و تشریفاتی که فرّ و شکوه باستانی را به خاطر می آورد در باغ فین برگذار شد و لغت نامه دهخدا در شرح احوال شاه اسماعیل چنین می‌نویسد:
(کاشان که همیشه حص حصین شیعیان بود شاه اسماعیل را با وجد و سرور بی پایان پذیرائی کرده و شاه در قصبه فین بار عام داد.)
ولی در سال ۹۸۲ هجری بر اثر زلزله شدیدی ابنیه و ساختمانهای فین به کلی ویران و بیش از ۱۲۰۰ نفر از سکنه آنجا هم هلاک شدند. از این جهت شاه عباس کبیر در سال ۱۰۰۰ هجری برنامه مفصل و جامعی برای آبادانی کاشان و بناهای جدی دولتی طرح نمود که از آن جمله احداث باغ وسیعی هم در چشمه فین بود. این باغ نوبنیاد ۵۰۰ متر بالاتر از باغ شاه قدیم و در مظهر چشمه سلیمانیه به طول و عرض ۱۵۷ در ۱۴۴ متر احداث گردید در وسط باغ حوض خانه مرتفعی در دو طبقه با ایوانها و اطاقهای متعددی بنا کردند.
از کف حوض خانه تا ازاره پایه و ستونها و همچنین لبه حوض و جدول خیابانهای چهار جانب شتر گلوی شاه عباس با تخته سنگهای مرمر شفاف و بسیار زیبایی پوشیده شده بود در سال ۱۰۰۴ هجری شاه عباس با همگی خدم و حشم درباری خود بیش از دو ماه در عمارتهای نوبنیاد میدان دولت خانه کاشان که مشتمل بر کاخ همایونی و باغ و پارک مخصوص اقامت نمایندگان دول بیگانه و مهمانسرای عالی شاه عباس و بناهای با شکوه دیگری در سرتاسر خیابان چهار‌باغ بود توقف نمود و مانند دوره شاه اسماعیل اول « به طرح محافل شادی و بزمی بهشت آسا در باغ سرچشمه فین اشاره فرمود» و در مجالس جشن و چراغانی که در میدان بزرگ دولت خانه و میدانهای بازار و شهر و چهار بازار قیصریه نوبنیاد بپا می‌گردید (به گفته سفیر روس در سفرنامه خود).
پس از شاه عباس نیز به فرمان شاه صفی بنای دو طبقه بلند بالایی با چوب و آهن بر فراز بام شتر گلوی شاه عباس به نام کلاه فرنگی افراشته شد که تا نخستین سالهای دوران مشروطیت برپا بود.
گراور کلاه فرنگی که ملاحظه می‌شود از کتاب سفرنامه اوژن فلاندن فرانسوی برداشته شده. باغ شاه تا پایان دوره صفویه همچنان معمور و آباد و از تفرجگاههای پادشاهان آن سلسله بود به طوری که علاوه بر سرپرستی و مراقبت در تعمیرات به کم و بیش بر ساختمانهای آن افزوده می شد.
در فتنه افغان و ماجراهایی که پس از آن بلیه دامن‌گیر ایران گردید باغ شاه هم مانند کلیه ابنیه دولتی و عمومی کاشان رو به ویرانی نهاد، تا آنکه بر اثر زلزله بنیان کن سال۱۱۹۲ همه ابنیه و عمارات کاشان یکباره منهدم و ویران گردید.
از این جهت کریم خان شهریار زند برای تدارک مسکن و وسائل زندگی نجات یافتگان از زلزله فرمانی برای تجدید بنا و ساختمانهای عمومی و شهری از برج و باره و بازار و مساجد و غیره صادر نمود و لوازم آن را در اختیار عبدالرزق خان حاکم کاشان قرار داد. و او در حالی که به ساختمانهای عمومی شهر پرداخت چون ابنیه دولتی میدان دولتخانه و خیابان چهار‌باغ به کلی منهدم و غیر قابل تعمیر بود از آنها صرف نظر کرده، خرابی های باغ شاه را تعمیر و عمارت دو طبقه تازه سازی هم به نام خلوت کریم خان بنا کرد.
اما بر اثر زد و خوردهایی که پس از مرگ کریم خان در حدود کاشان رخ داد، آن باغ و کاخ هم رونق و آبادی خود را از دست داد. در سلطنت فتحعلی شاه قاجار که دوام و ثباتی در اوضاع کشور پیدا شد طبع زیباپسند خاقان مایل به عمران و آباد کردن آنجا گردید صدر اعظم اصفهانی را مأمور این کار و ساختمان مدرسه سلطانی کاشان نمود .
علاوه بر تعمیر ابنیه قدیم باغ شاه به دستور خاقان حمام بزرگی هم با سنگ و ستونهای مرمر زیبایی ساخته شد، و در زاویه جنوب غربی باغ نیز صفه نوبنیادی به نام شتر گلوی فتحعلی شاهی بنا نهادند که با نقش و نگارهای دلپذیری آراسته گردید. از جمله نقاشیهای آن صفه میان هر طاقچه و طاقها صورت یکی از فرزندان خاقان با لباس درباری آنها بود.
در کتیبه دور صفه هم قصیده و تاریخ بنا را که خاوری کوزه کنانی گفته بود گچ بری کرده بودند. این است مطلع و مقطع آن قصیده :
زهی عشرتگه خاقان خهی خر گاه خاقانی
ندانم نقش ارژنگی تو یا صورتگر مانی
به پایان کاخ سلطانی چو آمد خاوری گفتا
که جاوید از جلوس شاه بادا کاخ سلط
در کف بنا و اطراف حوض و جدولها سنگهای مرمر صیقلی به کار برده بودند، ولی مرمرهای ازاره اطراف صفه دارای حجاری های زیبا و منقش به آب طلا بود. روی سنگهای دست انداز جلو شاه نشین هم این بیت با خط طلایی کنده شده بود جلب توجه می نمود:
این دستگه شه جهان است عشرتگه خسرو زمان است
در شتر گلوی شاه عباس هم به امر خاقان روی سقف و جدار همه بنا با نقش و نگارهای افسانه ای تزیین یافت. از آن جمله تصویر بزرگی از جلوس خاقان با وضع مخصوص خود بود که شاهزادگان و امرای بزرگ دو طرف او به صف ایستاده اند و این رباعی در زیر تصویر نوشته شده بود:
تمثال شهنشاه فلک جاه است این
یا پیکر مهر و طلعت ماه است این
هر کس که بدو نظر نماید گوید
سلطان جهان فتحعلی شاه است این
در یکی از اطاقها هم پرده بزرگی از شکارگاه خاقان بود که لرد گرزن نایب السلطنه هندوستان در سال ۱۳۰۷ آن را دیده و در سفرنامه خود نوشته است .
خاقان به واسطه علاقه فراوانی که به خوشگذرانی در باغ شاه فین داشت همه سال چه مدتی که باغ در دست تعمیر بود و چه پس از اتمام آن به کاشان مسافرت نموده چندی در باغ شاه به کامرانی می زیست، همچنانکه قصاید و مدایح گویندگان آن زمان حاکی از این معنی است:
از آن جمله این غزل معتمدالدوله نشاط گوینده درباری یکی از صحنه های بزم خاقانی را نمودار می سازد:
روز طرب و خرمی و دولت و دین است
دوران زمان شاد به دارای زمین است
این مهبط نور است که در وادی طور است
یا انجمن شاه که در گلشن فین است
در سال ۱۳۲۴ ق نیز ادیب شیبانی کاشانی یکی از محافل شاهانه باغ شاه را به نظم آورده است:
ببال ای عرصه کاشان به خویش از طالع والا
که پیش قدر میمونت دو تا شد قامت جوزا
نشسته شاه بر ایوان بسان خسرو انجم
ستاده جمله شهزادگان در خدمتش برپا
ادیبا گر ندیده چشم کس بر انجمن انجم
به کاشان گو بیا بنگر بر انجم انجمن پیدا
همان گوینده در سال ۱۳۲۶ نیز گفته است:
ای قصر فین خرم نشین کت بخت بیدار آمده
شاه جهان سویت همی با عزم دیدار آمده
بطحاست گویی ای عجب در موسم عیش و طرب
هر سال شاهش بی تعب با هدی و ادرار آمده
در سال ۱۲۴۲ حکومت کاشان به علی محمد خان نظام الدوله نواده صدر اعظم اصفهانی داماد سوگلی خاقان واگذار شد و او که با خورشید کلاه خانم همسر خود به کاشان آمد در باغ شاه اقامت نمودند. نظام الدوله برای حرم سرای خود در سمت شمال باغ شاه ساختمان مفصلی بنا نهاد که به خلوت نظام الدوله معروف گردید.
در سال ۱۲۴۵ ق فتحعلی شاه چندی در آن باغ مهمان دختر و داماد خود بود، ولی آخرین دیدار او از باغ شاه در سال ۱۲۴۹ ق هنگام عزیمت به اصفهان بود که هشت روز در آنجا به سر برد پس از خاقان محمد شاه نیز هنگام مسافرت به اصفهان پانزده روز در باغ شاه اقامت نمود و دستور ساختن تالار و خلوت مخصوصی را هم در ضلع غربی باغ داد.
از آن تاریخ به بعد فقط شاهزادگانی که حاکم کاشان بودند در باغ شاه اقامت نموده آنجا را مرکز حکمرانی خویش قرار می دادند مانند شاهزاده طهماسب میرزا مؤید الدوله در سال ۱۲۵۱ ق بهمن میرزا بهاء‌الدوله در سال ۱۲۵۲ فتح الله میرزا شعاع السلطنه در سال ۱۲۵۵ شاهرخ میرزا در سال ۱۲۶۴ و جلال الدین میرزا احتشام الملک در سال ۱۲۶۸ و همچنین شاهزادگان و رجال بزرگ کشور و سفرای بیگانه که از کاشان عبور می نمودند در باغشاه فرود آمده و از آنها پذیرایی به عمل می آمد همچون فرهاد میرزا معتمدالدوله فرمان فرمای فارس در سال ۱۲۵۷ و ۱۲۹۳ که در حین عبور به واسطه تذکر فتح الله خان شیبانی گوینده نامی بر مزار ملا محسن فیض فرود آمده و دستور ساختن آرامگاه را با معجر آهنی برای آنجا داد.
▪ سرجان ملکم وزیر مختار انگلیس در سال ۱۲۲۵ ق کنت سرسی سفیر با هیئت سفارت فوق العاده فرانسه در ۱۲۵۶ کنت گوبینو سفیر فرانسه در سال ۱۲۷۰
▪ سر پرسی کاکس مأمور سیاسی و نظامی انگلیس در سال ۱۳۰۷
▪ لردگرزن فرمان فرمای هندوستان در سال ۱۳۰۷
▪ جنرال گلد اسمیت انگلیسی در سال ۱۲۸۷
▪ مادام دیولافوا فرانسوی در سال ۱۲۹۹
ناصر‌الدین شاه نیز در سال ۱۲۶۷ هنگام بازگشت از اصفهان چندی به اتفاق میرزا تقی خان امیرکبیر در باغ شاه به استراحت و تفریح پرداخت ولی دیری نگذشت که صدر اعظم دانا و توانای خود را به گناه راستی و درستی و جلوگیری از دزدی و رشوه خواری با همسر محبوبه اش که خواهر خود او بود به کاشان تبعید و مانند تبهکاری محکوم او را در اطاقهای در بسته خلوت نظام الدوله باغ شاه فین زندانی کردند و پس از چهل روز رنج و شگنج روحی دادن، خون پاک و مقدسی که از قلب ایران در شرایین آن مرد بزرگ جاری بود با تیغ خیانت کاری و ناجوانمردی ریخته شد. بر اثر این فاجعه ننگین نام و نشان باغ شاه یکباره از خاطرها فراموش گردید تا سال ۱۲۸۸ ق که شاهزاده احتشام الملک فرماندار کاشان و باغ شاه را محل نشیمن خود ساخت. با تعمیرات اساسی (گویی رخت سوگواری را از پیکر این باغ و کاخ بیرون آورد).
پس از آن هم تا آغاز دوره مشروطیت با غ شاه تنها تفرج گاه عمومی کاشان بود و با سرپرستی حکام وقت سر و صورتی داشت. در این دوره به واسطه سرکشی و یاغی‌گری نایب حسین کاشی باغ شاه هم مورد تاخت و تاز و محل جنگ و گریز اشرار و قوای دولتی قرار گرفت.
سپس نیز اشرار برای استفاده در ساختمانهای خود، اشیاء گرانبهای آن را از در و پنجره و سنگ مرمر و حوض و کاشی تا چوب و تخته و آهن پاره های کلاه فرنگی به غارت بردند. بعد از ختم غائله اشرار توطئه ای برای ربودن و تملک آن به عمل آمده بود که به واسطه حسن نیت آقای تقی زاده وزیر دارائی وقت جلوگیری شد و بالاخره در سال ۱۳۱۳ به اهتمام آقای حکمت وزیر فرهنگ در فهرست آثار تاریخی ثبت و به تصرف اداره کل باستان شناسی داده شد. در سالهای اخیر نیز با کوششهای آقای مصطفوی رئیس آن اداره علاوه بر مراقبت در نگاهداری آن تعمیراتی به عمل آمده و دو بنای تازه در باغ شاه ساخته شد:
ـ ساختمان مجلل و جامعی برای موزه آثار تاریخی کاشان در محل خرابه های خلوت نظام الدوله که از طرف انجمن قانونی حفاظت آثار تاریخی کاشان و به همت و کوشش مرحوم احمد مدیر نراقی رئیس آن انجمن ساخته و پرداخته شده.
ـ بنای نوسازی از اعتبارات انجمن آثار ملی مرکز بر روی خرابه های خلوت کری خانی که مقابل عمارت نو بنیاد موزه است احداث گردید.
در پایان این گفتار از جمله قصائد و اشعاری که گویندگان ادوار مختلف درباره وضع و سرنوشت باغ شاه گفته اند به بیان مطلع دو قصیده اکتفا کرده و کسانیکه مایل به مطالعه تمامی آن قصائد هستند به دیوانهای گویندگان مراجعه فرمایند.
نخست ملک الشعراء بهار گفته:
سر چشمه فین بین که در آن آب روان است
نه آب روان است که جان است و روان است
دوم گوینده نامی کاشان ادیب بیضایی که سوابق درخشان باغ شاه را در نظر دارد هنگام استیلای اشرار تأثرات خاطرش را در قطعه ای با این مطلع بیان کرده است
عشرتگه خاقان را تا کرد جهان ویران
کاشان اَلَمستان شد چون مقبره خاقان
سرچشمه فین گویی چشمی است که می‌گرید
بر منظر باغ شه بر منظره کاشان
باغی که دل آسودی بر نغمه مرغانش
از شیون جغد اینک گردیده بقبرستان
حسن نراقی
منبع : مجله هنر و مردم


همچنین مشاهده کنید