جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
دموکراسی با طعم تریاک
شاید در عصر حاضر بتوان برخی عقبماندگیهای تکنولوژیک را در جوامع در حال گذار یا حتی جوامعی که به مفهوم واقعی عقبماندهاند با جهشی معطوف به عزمی ملی و همیاری و همراهی همهجانبه قدرتهای صاحب تکنولوژی جبران کرد اما تعمیم این فرض به جبران واپسماندگیهای فرهنگی و دموکراتیک، خیالی بیبنیان و به غایت سادهانگارانه است. به تعبیر دیگر میتوان با اندکی اغماض به این تصور رنگی از واقعیت زد و خیال کرد که با کپیبرداری یا حتی مهندسی معکوس، دست یافتن به دستاوردهای تکنولوژیک امکانپذیر است اما دست یافتن به کمال مطلوب دموکراسی در جوامع در حال گذار از طریق کپیبرداری، آن هم فارغ از ملحوظ داشتن مختصات بومی و فرهنگی این جوامع، سرابی بیش نیست.
<جنگ تریاک> آخرین فیلم صدیق برمک، کارگردان خلاق و خوشذوق افغان، به خوبی درصدد اثبات این واقعیت است.
برمک در این فیلم ضمن ارائه تصویری عریان از واقعیتهای فرهنگی حاکم بر افغانستان سعی در بیان این حقیقت دارد که جزمینگری و اصرار بیش از اندازه در گره زدن تحقق دموکراسی به شیوههایی که قائل به نزول ناگهانی دموکراسیاند ناشی از یک غفلت تاریخی و فکری است که دموکراسی را صرفا در سپهر سیاسی جستوجو میکند.
تماشای این فیلم، بیننده را با این تکاپوی ذهنی همراه میکند که برای تحقق دموکراسی در جوامعی نظیر افغانستان باید نگاه پویا و دینامیک را جایگزین نگاه مکانیکی رایجی کرد که تصور میکند با نادیده گرفتن هزارتوی مختصات فرهنگی و بومی جوامع سنتی یا در حال گذار میتوان به یکباره دموکراسی را بر فرق آن سرزمین نازل کرد!
برمک در آخرین ساخته خود به خوبی نشان میدهد که دموکراسی یک پدیده اجتماعی و فرهنگی است که بذر آن باید در بستر جامعه کاشته شود و پس از شکیباییهای بسیار و حفاظت و حراست در برابر آفتهای مهلک، محصول آن را در محیط سیاسی و ساخت قدرت، برداشت کرد. در غیر این صورت هر نوع حرکت و اقدامی برای نیل به دموکراسی،بدون محاسبه شرایط زیستی این جوامع، تجربه ناقص و ابتری است که امکان انباشت و انتقال یافتههای نسلی را به آیندگان نمیدهد.
برمک این واقعیت را در صحنه آخر فیلم و آنجا که صندوقهای رای، بار قاطرها به سوی مردمی که در بیابان برهوت به صف شدهاند تا از آنها رای <گرفته شود> و در لحظهای که آن زن رنجکشیده که استعارهای ازمام میهن است در کنار آن صندوقهای رای طفلی ناقصالخلقه به دنیا میآورد، به خوبی به تصویر کشیده است.
تصور میکنم صدیق برمک بهعنوان روشنفکری که مختصات فرهنگی جامعه خویش را به خوبی میشناسد سعی دارد به بخشی از مخاطبان خود که گروه کثیری از فعالان سیاسی و فکری افغانستان هستند این پیام را منتقل کند که عطش آمیخته با هیجان آنها برای گام نهادن در مسیر تحقق دموکراسی در افغانستان بیآنکه مبتنی بر شناخت و ادراک منطقی از واقعیتهای جامعه باشد، تب تندی است که خیلی زود به عرق مینشیند و فروکش میکند. این یک حقیقت تلخ است که مردمان جوامع سنتی و در حال گذار، در بستری زیست میکنند که در آن بذر استبداد بهتر از آزادی رشد میکند و گرفتار آمدن حرکتهای آزادیخواهانه در ورطه هیجانات گذرا و طرح مطالباتی فراتر از ادراکات و واقعیتهای جامعه، در خوشبینانهترین حالت جز سوءتفاهم یا توهم دموکراسی، حاصلی نخواهد داشت.
شاید مبتنی بر همین تصور واقعبینانه از شرایط تحقق دموکراسی است که برمک در فیلم جنگ تریاک این پیام جهانی را هم منتقل میکند که بسیاری از مشکلاتی که در روابط جهانی و بین ملتها قرار دارد ناشی از فرهنگهای متفاوتی است که ملتها را در فهم و درک یکدیگر دچار مشکل کرده و چه بسا آنها را در مسیر دشمنی با یکدیگر هم قرار داده است و در نهایت جنگ تریاک به جهانیان این پیام را میدهد که اگر اکنون افغانستان را مشکلی جهانی قلمداد میکنند که برای مقابله با آن نیاز به لشکرکشی و صرف هزینههای هنگفت است نباید قصور یا تقصیر خود را در پدید آمدن این مشکل نادیده انگارند. جهان، افغانستان را و آنچه بر سر مردمان این سرزمین میرفت دهها سال نادیده گرفته و به آن بیتفاوت بود؛ اکنون چه انتظاری از افغانستان میتوانیم داشته باشیم؟!
کسری نوری
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید