پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


وقتی که یک قانون متوقف می‌شود


وقتی که یک قانون متوقف می‌شود
به همان میزان که فرآیند تدوین لایحه و تصویب قانون مالیات بر ارزش افزوده در سکوت و بی‌خبری برگزار شد، اجرای آن پرسروصدا و مملو از انتقاد و اعتراض بود. همان‌طور که در این مدت تقریبا تمام کارشناسان اقتصادی تاکید کردند، مالیات بر ارزش افزوده اصلی مترقی است که اجرای صحیح آن علاوه بر شفاف‌سازی فعالیت عوامل اقتصادی، منبع قابل اتکایی برای تامین درآمدهای دولت نیز خواهد بود، به طوری‌که هم‌اکنون بیش از ۱۴۰ کشور جهان این نوع مالیات را به مرحله اجرا گذاشته‌اند. با این حال وجود برخی ضعف‌ها و فراهم نشدن شرایط مناسب در مرحله اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در کشورمان باعث شد تا برخی از طیف‌ها خاطره خوشی از این قانون نداشته باشند. همین مساله موجب شد تا رئیس‌جمهور طی دستوری اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده را در برخی بخش‌ها ازجمله اصناف تا زمان فراهم شدن شرایط لازم متوقف سازد. اما این شرایط لازم کدام‌ها هستند؟ شاید بد نباشد نگاهی به شرایط لازم برای اجرای این قانون بیندازیم.
۱) ایجاد محیط سیاسی، اقتصادی و قانونی باثبات و شفاف
تجربه کشورهای موفق اجرا‌کننده مالیات بر ارزش افزوده نشان می‌دهد پدید آوردن زیرساخت‌های اقتصادی و اجرایی مورد نیاز، قبل از اجرا و در مرحله طرح‌ریزی، ضروری است. به‌گونه‌ای که نبود این زیرساخت‌ها یا ضعف آنها، پیچیدگی‌ها و بی‌نظمی‌های خاصی را در اجرای طرح به وجود می‌آورد و در نهایت منجر به شکست طرح می‌شود.
مطالعه شاخص‌های مختلف در زمینه‌های یاد شده در مورد اقتصاد ایران بیانگر این واقعیت است که هنوز در کشور ما زیرساخت‌ها و بسترهای اقتصادی و قانونی مناسب برای برخی از طرح‌های اقتصادی از جمله مالیات بر ارزش افزوده به وجود نیامده است.
گزارش بنیاد هرتیج در خصوص شاخص آزادی اقتصادی ایران و دو شاخص جزء تشکیل‌دهنده آن که با رتبه‌بندی از صفر تا صد به ترتیب وضعیت بد تا خوب را ترسیم می‌کند، طی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ موید این واقعیت است.
طبق گزارش این بنیاد که در جدول ۱ آمده است، شاخص کل آزادی اقتصادی ایران طی سال‌های یاد شده، وضعیت مطلوبی را نشان نمی‌دهد. ضمن این‌که شاخص‌های جزء تشکیل‌دهنده این شاخص نیز در زمینه رعایت مقررات و قوانین، رعایت حقوق مالکیت و دخالت دولت در اقتصاد طی سال‌های مورد مطالعه روند قابل قبولی را نمایان نمی‌کند.
مطالعه و مقایسه شاخص‌‌های فوق، ضعف‌های موجود در ساختار قوانین و مقررات، حقوق مالکیت و دخالت گسترده دولت در اقتصاد کشور را آشکار می‌کند. وجود اقتصاد زیرزمینی یا اقتصاد سیاه نیز یکی از آفت‌های اقتصاد کشور است که ارقام این شاخص در جدول ۱ بیانگر آن است.
با توجه به نتایج بالا، ضروری است با اتخاذ سیاست‌های مناسب و کارآمد ساختار اقتصادی کشور متحول شود تا در نهایت اجرای برخی از قوانین و طرح‌های مورد نیاز و مطلوب در اقتصاد ملی امکان‌پذیر شود. بررسی تجربه برخی از کشورهای اجراکننده مالیات بر ارزش افزوده مانند کره جنوبی، بنگلادش و مکزیک بیانگر این واقعیت است که همه این کشورها به لحاظ ایجاد بسترهای اقتصادی، قانونی و زیربنایی مورد نیاز برای اجرای مالیات بر ارزش افزوده، هم به لحاظ محتوای قوانین و هم به لحاظ اجرا و زمانبندی‌های لازم به‌صورت دقیق و کارشناسی عمل کرده‌اند.
۲) ایجاد تشکیلات اداری و اجرایی قوی و موثر
یکی از اموری که باید پیش از اجرای سیستم مالیات بر ارزش افزوده در کشور به دقت مورد بررسی قرار گیرد، چگونگی اجرا و تعیین سازمان و ارگان‌های متولی اجرای مالیات بر ارزش افزوده است.
در اجرای موفق این نوع مالیات، چگونگی برخورد مؤدیان با سازمان‌های مجری، تاثیر بسزایی دارند. تعیین روش اجرای مناسب و متناسب با وضعیت اقتصادی کشور و همچنین سازمان مالیاتی اجراکننده قوی و کارا و انعطاف‌پذیر برای آن از اقدامات اولیه و پیش از اجرای مالیات بر ارزش افزوده است که تاثیر زیادی در موفقیت اجرای مالیات بر ارزش افزوده در کشور دارد.
مطالعه تجربه کشورهای مختلف جهان در کارا و اثربخش کردن سازمان متولی امر مالیات بر ارزش افزوده، ۳ راهبرد اصلی را به شرح زیر برای ما نمایان می‌کند:
۱) ادغام ادارات مختلف مالیاتی
۲) ایجاد یک واحد مستقل
۳) اجرای تدریجی
در راهبرد ادغام، اساس کار این است که ساختار سازمانی مالیات کشور براساس وظایف و عملکردها تقسیم‌بندی شود. یعنی تمام مالیات‌های موجود در کشور مانند مالیات بر درآمد، مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر واردات و... توسط یک سازمان و اداره مالیاتی اخذ می‌شود و این سازمان مالیاتی به واحدهای مختلف تقسیم شود.
ایجاد یک واحد مستقل دومین راهبرد برای تعیین سازمان اجرایی مالیات بر ارزش افزوده است. در این حالت ادارات مالیاتی براساس نوع مالیات طبقه‌بندی می‌شوند و لذا مجموع ادارات مالیاتی به جمع‌آوری انواع مالیات‌ها در کشور می‌پردازند.
اجرای تدریجی نیز راهبرد سوم است که در این راهبرد یکی از مالیات‌های غیرمستقیم موجود در کشور بتدریج اصلاح و تکمیل می‌شود تا کارکرد و مراحل اجرایی آن شبیه مالیات بر ارزش افزوده گردد. این شیوه برای ساختارهای مالیاتی منعطف بسیار مناسب است.
هر سه راهبرد ارائه شده دارای مزایا و معایبی هستند و اجرایی کردن هر یک باید با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی صورت گیرد.
در کشورهای موفق مجری، با هر راهبردی که برای تشکیل سازمان اجرایی مالیات بر ارزش افزوده انتخاب شده بود، مشاهده شده که فرایند اخذ مالیات‌ آنها نسبت به چند دهه قبل، از تحولات چشمگیر و کلی برخوردار شده که خود این مساله سبب کاهش هزینه‌های تمکین مالیاتی و بهبود کارایی مالیاتی شده است.
همان‌طور که اشاره شد، یکی از شاخص‌ها و ابزار سنجش کارایی هر نظام مالیاتی، نسبت هزینه‌های وصول مالیات‌ها به کل درآمدهای مالیاتی است. هزینه‌های تمکین مالیاتی نیز در وصول مالیات‌ها نقش اساسی دارند و افزایش این هزینه‌ها نسبت مذکور را افزایش داده و منجر به ناکارایی نظام مالیاتی می‌شود. بر این اساس در هر نظام مالیاتی دولت‌ها باید با اقدامات مختلف، فرهنگ مالیاتی را گسترش داده و هزینه‌های تمکین نظام مالیاتی را کاهش دهند.
از آنجا که مفهوم مالیات یک مفهوم انتزاعی و پیچیده است و مؤدیان مالیاتی نیز در سطوح مختلف قرار دارند، لذا گسترش فرهنگ مالیاتی باید با هدف تحت تاثیر قرار دادن همه سطوح اعم از مودیان، کارگزاران و سیاستمداران صورت گیرد. این مساله می‌تواند با ایجاد اعتماد در میان مودیان مالیاتی در مورد عادلانه بودن سطح مالیات‌ها و همچنین موثر بودن آنها در بهبود رفاه عمومی اقتصاد ملی عملی شود. از سوی دیگر اطلاع‌رسانی و آگاهی دادن به مردم در زمینه‌های مصارف درآمدهای مالیاتی نیز می‌تواند در ایجاد این فرهنگ موثر باشد.
فرانسه به‌عنوان اولین کشور جهان در اجرای مالیات بر ارزش افزوده، برای راه‌اندازی سیستم مالیاتی جدید از یک روش تدریجی و تکمیلی استفاده کرده است. کانادا سیستم مالیات بر ارزش افزوده را با ادغام همه سازمان‌های مالیاتی پیاده کرد. کشور غنا برای اجرای نظام مالیاتی بر مبنای ارزش افزوده یک اداره مالیاتی جدید را در کنار سایر ادارات سنتی تاسیس کرد. هر چند بخشی از دلایل شکست اجرای مالیات بر ارزش افزوده در این کشور ناشی از مسائل اجرایی و عدم سازماندهی مناسب اداره تازه تاسیس شده بود.
علاوه بر این، ایجاد یک مدیریت متمرکز و قوی برای تامین منابع انسانی و استخدام و آموزش نیروی متخصص کارآمد و مناسب کار، یکی از الزامات ایجاد یک سازمان متولی اجرای مالیات بر ارزش افزوده است. متاسفانه نظام مالیاتی کشور ما، نیروی کار موجود یا تخصص کافی را ندارند یا تخصص علمی آنها در زمینه‌هایی غیر از زمینه مورد نیاز است. از طرف دیگر طراحی تشکیلات اداری، جذب و استخدام نیروی متخصص جدید و آموزش آنها هم به لحاظ قوانین اداری استخدامی موجود در کشور و هم به لحاظ امکانات و منابع مالی مشکل است و حداقل پروسه زمانی طولانی را می‌طلبد، که خود از موانع اجرای موفق مالیات بر ارزش افزوده در کشور به شمار می‌رود.
تجهیز امکانات اداری و واحدهای اجرایی و همچنین ایجاد بسترهای لازم نیز از الزامات دیگر اجرای طرح یاد شده است. در بحث تجهیزات اداری، ایجاد شبکه‌های فناوری اطلاعات (IT) و سیستم‌های ارتباطاتی نوین بین ساختمانی و ساختمانی در درون و برون سازمان مالیاتی، مساله‌ای ضروری است. تهیه طرح جامع نرم‌افزارهای لازم برای ایجاد سیستم‌های یاد شده از دیگر الزامات گسترش شبکه‌های ارتباطی طرح یاد شده است که باید با جدیت دنبال شود. برآورد تقریبی اولیه در بحث تجهیز واحدهای اجرایی نشان می‌دهد حدود ۴۰ میلیارد تومان منابع مالی به منظور آموزش کادر مالیاتی مجرب برای اجرایی کردن سیستم مالیاتی جدید مورد نیاز است. زیرا طبق آمار تقریبی سازمان امور مالیاتی در مورد تجمیع عوارض، در حال حاضر ۱۵۰ هزار مودی مالیاتی وجود دارند که تاکنون کنترل آنها تنها از جنبه فروش‌شان صورت می‌گرفته، حال آن‌که با اجرای نظام مالیات بر ارزش افزوده حداقل همین ۱۵۰ هزار مودی مالیاتی از دو طرف خرید و فروش کنترل خواهند شد که با توجه به گستردگی و حجم کار، نیاز به نیروی کار متخصص و امکانات اداری بیشتری دارد.
۳) ایجاد ارتباط سازمان مالیاتی با سایر سازمان‌های مرتبط
نگرش سیستمی به نظام مالیاتی و بررسی چگونگی تعامل، اثرگذاری و اثرپذیری سازمان مجری مالیات بر ارزش افزوده با سایر سازمان‌های مرتبط می‌تواند در ایجاد یک سیستم و نظام کارآمد مؤثر باشد. باید توجه داشت که نظام مالیاتی با دو نظام دیگر یعنی نظام بانکی و گمرکی همواره در تعامل مستقیم است. اجرای موفقیت‌آمیز مالیات بر ارزش افزوده در کشور و جلوگیری از فرار مالیاتی و کنترل و نظارت بر حسن اجرای آن دقیقا نیازمند ایجاد یک تعامل مناسب با نظام بانکداری و استفاده بهینه از اطلاعات موجود در این نظام است. این مساله ابتدا نیازمند قانونگذاری مناسب و مورد نیاز و در مرحله بعد نیازمند ایجاد یک ابزار به منظور شناسایی حساب‌های مودیان مالیاتی است.
در وضعیت فعلی ایران، تعامل بین سیستم بانکداری و سیستم مالیاتی بسیار محدود است و بیشتر سیستم بانکی به‌عنوان وسیله‌ای برای دریافت مالیات تعیین‌شده برای مودیان مالیاتی، در کنار سیستم مالیاتی کشور قرار می‌گیرد و هیچ‌گونه تعامل دیگری بین این دو سیستم اقتصادی کشور وجود ندارد. علاوه بر این، دلایلی چون سنتی بودن مراحل پرداخت، نبود شعب بانکی کافی در نزدیکی ادارات مالیاتی، برخورد نامناسب کارکنان بانک با مودیان مالیاتی و... موجب نارضایتی مودیان و افزایش هزینه‌های تمکین مالیاتی شده است. بنابراین ایجاد کانال‌های ارتباطی مناسب و زمینه‌های حقوقی و اداری لازم به منظور تعامل بیشتر بین نظام بانکداری و مالیاتی، ضروری است تا مالیات بر ارزش افزوده در ایران با موفقیت اجرا شود.
یکی دیگر از سازمان‌های مرتبط و تاثیرگذار در اجرای مالیات بر ارزش افزوده، گمرک جمهوری اسلامی ایران است که همکاری و تعامل درست و مناسب این سازمان و سازمان متولی اجرای مالیات بر ارزش افزوده از ضروریات و الزامات اساسی اجرای موفق مالیات بر ارزش افزوده است. بررسی تجربه کشورهای مختلف، موید این قضیه است که اجرای موفقیت‌آمیز مالیات بر ارزش افزوده، نیازمند همکاری کامل اداره گمرکات کشور با سازمان اجرا‌کننده مالیات بر ارزش افزوده است.
اهمیت ارتباط بین گمرک و سازمان متولی مالیات بر ارزش افزوده تا آنجاست که برخی از کارشناسان معتقدند؛ اگر گمرک در تبادل اطلاعات و آمار و ارقام به ‌صورت قانونی و کامل با سازمان مالیاتی همکاری نکند، طرح اجرای مالیات بر ارزش افزوده با شکست مواجه می‌شود؛ زیرا در روش مالیات بر ارزش افزوده ضروری است تا زنجیره‌های تبادل کالاها و خدمات ردیابی شوند که بیشتر این زنجیره‌ها و منشأ آنها در واردات شکل می‌گیرند و آمار دقیق آنها در گمرک کشور ثبت می‌شود.
۴) تامین منابع مالی مورد نیاز برای اجرای مالیات بر ارزش افزوده
برآوردهای تقریبی و اولیه در ایران، بیانگر آن است که اجرای طرح مالیات بر ارزش افزوده در مراحل اولیه کاری و استقرار نظام مالیاتی جدید غیر از بودجه سالانه و جاری ۵۰ تا ۷۰ میلیارد تومانی به بودجه‌ای معادل ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان نیازمند است. در ابتدای عملیاتی کردن طرح مزبور، هزینه‌های آموزش مودیان و ممیزهای مالیاتی تربیت مربیان آموزشی برای آموزش مودیان اصناف مختلف و هزینه‌های تبلیغاتی و آموزشی در رسانه‌های ملی و عمومی که هزینه‌های به ‌نسبت بالایی دارند نیز حدودا ۲۰ میلیارد تومان برآورد شده است. از سوی دیگر تجهیز واحدهای اداری و اجرایی نیز با کادر آموزش‌دیده خود مستلزم صرف هزینه‌های بالایی است که همه موارد ذکر شده، تنها در صورت تامین منابع مالی شکل خواهد گرفت و موفقیت طرح نیز در گرو همین موارد است.
برآوردهای تقریبی بیانگر این است که با نرخ ۵/۱ درصدی مالیات بر ارزش افزوده، درآمد مالیاتی کشور حدود ۸۰۰ میلیارد تومان در سال خواهد بود و این در حالی است که تقریبا مبلغی معادل ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان را باید به‌عنوان هزینه جاری برای کسب درآمد مالیاتی فوق در نظر گرفت. البته با عملیاتی شدن جامع طرح در سال‌های آینده، احتمال کاهش هزینه‌های وصول وجود خواهد داشت.
اجرای موفقیت‌آمیز مالیات بر ارزش افزوده با توجه به همه هزینه‌های یادشده، مستلزم تامین بودجه مالی این طرح است، بویژه در سال‌های اولیه اجرای طرح که هزینه‌های آموزشی و تبلیغاتی طرح بالاست، تامین منابع مالی این هزینه‌ها می‌تواند اجرای طرح را تضمین کند.
۵) نقش انتظارات در موفقیت نظام مالیات بر ارزش افزوده و آثار روانی وضع آن
موفقیت نظام مالیات بر ارزش افزوده در تامین اهداف دنبال شده از استقرار آن و همچنین برخورداری از مزایای آن، منوط به پذیرش آن از سوی مودیان مالیاتی است؛ چراکه بروز مقاومت از سوی مودیان مالیاتی و همچنین وجود انگیزه‌های مالیات‌گریزی می‌تواند موجبات گسترش هزینه‌های اجرایی این نظام مالیاتی را سبب شود و عملا از کارایی آن بکاهد. از این‌رو مشاهده می‌شود که در بسیاری از جوامع برخوردار از نظام مالیات بر ارزش افزوده، پیش از استقرار این نظام فعالیت‌های گسترده‌ای برای ایجاد زیرساخت‌های لازم فرهنگی و روانی در جامعه صورت پذیرفته است.
● فرهنگ سازی مالیاتی
آماده‌سازی جامعه در پذیرش این نظام مالیاتی به مراتب مهم‌تر از فراهم آوردن امکانات سخت‌افزاری مورد نیاز است؛ زیرا شکل‌گیری فرهنگ مالیاتی در طول زمان صورت گرفته و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. بنابراین عملکرد نادرست بخش عمومی در تامین منافع جامعه در یک دوره از زمان می‌تواند موجب بروز انحرافاتی در فرهنگ مالیاتی گردد که به آسانی برطرف نشوند. لذا در این رابطه باید به مجموعه نکات زیر در استقرار نظام مالیات بر ارزش افزوده توجه شود:
۱) در تمامی جوامع، افراد از پذیرش مالیات‌های جدید یا افزایش ابعاد مالیات‌های موجود سر باز زده و در مقابل آن مقاومت می‌کنند. این امر می‌تواند به دلیل تمایل افراد به کسب منافع بیشتر مادی و حفظ آن باشد. از سوی دیگر آشنایی نداشتن افراد با مفاهیم بخش عمومی نظیر جایگاه و نقش دولت در جامعه و ضرورت وجود آن و همچنین منافع حاصل از عملکرد صحیح بخش عمومی و به عبارتی فقر فرهنگ اقتصادی می‌تواند موجبات گسترش مقاومت مودیان مالیاتی را فراهم کند. از این‌رو ‌باید قبل از استقرار این نظام مالیاتی به منظور آگاه‌سازی جامعه، نحوه عملکرد و مزایای برقراری نظام مالیاتی را روشن کرد.
برآوردهای تقریبی بیانگر این است که با نرخ ۵/۱ درصدی مالیات بر ارزش افزوده، درآمد مالیاتی کشور حدود ۸۰۰ میلیارد تومان در سال خواهد بود
۲) چسبندگی مصرف و نبود امکانات پس‌انداز بویژه در درآمدهای پایین می‌تواند مقاومت مودیان مالیاتی در پذیرش نظام مالیاتی را به دنبال داشته باشد. این به آن معنی است که افراد عموما سعی در حفظ پایه‌های مصرفی خود کرده و در مقابل کاهش آن، از خود مقاومت نشان می‌دهند؛ در حالی که گسترش پایه‌های مصرفی در صورت افزایش امکانات درآمدی و مصرفی فرد بسادگی صورت می‌پذیرد. از این ‌رو استقرار نظام مالیات بر ارزش افزوده می‌تواند به معنی کاهش در قدرت خرید مصرف‌کنندگان تلقی شده و موجبات گسترش انگیزه‌های گریز مالیاتی را به دنبال آورد. این امر بخصوص در سطوح پایین درآمدی حائز اهمیت است. از این رو اتخاذ نرخ‌های مالیاتی بالا می‌تواند موجبات موفق نشدن نظام مالیاتی را فراهم آورد. همچنین به منظور کاهش دامنه برخورد و مقاومت مودیان مالیاتی باید با استفاده از ابزارهای مختلف در جهت حذف یا کاهش دامنه اثرات مالیات بر ارزش افزوده تلاش کرد؛ چراکه گسترش شکاف‌های درآمدی می‌تواند سبب بروز نااطمینانی نسبت به عملکرد نظام مالیاتی شده و مقاومت‌های مودیان را افزایش دهد.
۳) یکی دیگر از عوامل موثر در توفیق یا عدم موفقیت نظام مالیات بر ارزش افزوده در کشور، به عملکرد نظام مالیاتی هر کشوری در گذشته برمی‌گردد. این موضوع از آنجا مصداق می‌یابد که افراد در شکل‌دهی انتظارات خود در مورد روند آینده، از اطلاعات مربوط به گذشته بهره جسته و پیش‌بینی‌های خود را صورت می‌دهند. به عبارت دیگر رفتار گذشته متغیرها بر انتظارات درباره رفتار آینده آنان تاثیر می‌گذارد. از این رو عملکرد ضعیف بخش عمومی در دستیابی به اهداف تعریف شده آن و همچنین ضعف دستگاه مالیاتی در جمع‌آوری پتانسیل‌های مالیاتی می‌تواند ابعاد روانی منفی بر مودیان مالیاتی داشته باشد و گریز از مالیات را از یک‌سو به صورت هنجار درآورده و از سوی دیگر آسان جلوه دهد. به هر حال نتیجه آن، گسترش ابعاد مقاومت آحاد جامعه در مقابل نظام مالیاتی خواهد بود. بنابراین اعتقاد بر آن است که استقرار نظام مالیاتی کارآمد تنها در گرو وجود دولت سالم و پاسخگوست. گسترش فساد در دستگاه‌های دولتی و آگاهی مردم در این خصوص، به معنای گسترش انگیزه‌های مالیات‌گریزی خواهد بود.
۴) در ادبیات اقتصادی باور بر این است که تحقق و دستیابی به اهداف سیاست‌های اقتصادی تا حدی در گرو اعتبار داده شده از سوی مردم به آنهاست. برای مثال تصور و باور مردم در اجرای سیاستی خاص می‌تواند موجب تحقق اهداف دنبال شده از آن سیاست با صرف هزینه‌های کمتر باشد. مثلا باور و اعتماد مردم در راسخ بودن دولت به مهار تورم و شکل‌گیری انتظارات در جامعه می‌تواند سبب کاهش سطح عمومی قیمت‌ها شده، بدون آن که عملا در این باره سیاستی خاص از سوی دولت اعمال شده باشد. عدم پایبندی دولت به سیاست‌های اعلام شده در گذشته می‌تواند به‌رغم قاطعیت آن در به‌کارگیری سیاستی خاص در شرایط کنونی، موجب عدم همراهی مردم شده و سبب کاهش دامنه کارایی سیاست شود.
۵) نکته دیگری که در استقرار نظام مالیات بر ارزش افزوده باید به آن توجه کرد، گستردگی سطوح بیکاری در جامعه است. این امر از آن جهت حائز اهمیت است که انتظار مردم به کاهش فرصت‌های شغلی در نتیجه استقرار نظام مالیاتی می‌تواند به مقاومت گسترده مودیان مالیاتی منجر شود. بنابراین باید اثرات نظام مالیاتی بر سطح متغیرهای کلان اقتصادی بدرستی شناسایی شده و مورد تحلیل قرار گیرند.
۶) وجوه تفکر سنتی حاکم بر روابط تولیدی و توزیعی در کشور سبب می‌شود تا مودیان مالیاتی از پذیرش روابط پیچیده مالیاتی سر باز زده و در مقابل آن مقاومت کنند؛ چراکه ضعف علمی و عدم توانایی بخش قابل توجهی از مودیان مالیاتی در استفاده از دانش نوین، آنها را در رویارویی با تغییرات حساس می‌کند. این امر بویژه هنگامی که تغییرات از پیچیدگی زیادی برخوردار باشند، دوچندان می‌شود. لذا عنوان می‌شود که به منظور کاهش مقاومت مودیان در پذیرش نظام مالیات بر ارزش افزوده، صلاح بر استفاده از سیستم تک‌نرخی در بدو استقرار نظام مالیاتی است که باعث ساده‌تر شدن نظام مالیاتی و در نتیجه کاهش ابعاد روانی مقابله با نظام مالیاتی در میان مودیان آن خواهد شد.
امید عطایی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید